انتخابات شوراها فرصتی شد برای کسانی که دیگر در عرصه تخصصی دارای حیات قابل توجهی نیستند؛ فرصتی تا دوباره درصدد احیای خود بربیایند. فرصتی تا احزاب سیاسی به سوء استفاده از محبوبین بین مردم بپردازند و …
 انتخابات در جمهوری اسلامی از ارکان حکومت محسوب می‌شود؛ تقریبا تمام مسئولین نیز با رأی مردم و از میان خود آنان برگزیده می‌شوند؛ انتخابات مجلس خبرگان، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا. البته در هر کدام مسیر خاص خود را دارد؛ و در این میان آسان‌ترین راه برای مطرح شدن، انتخابات شوراهای شهر و روستا است.

نزدیک به 4000 نفر برای انتخابات شورای شهر تهران تاکنون ثبت نام کرده اند؛ آن هم در حالی که تنها کمتر از یک درصد آنها به ساختمان بهشت راه خواهند یافت؛ در این میان حضور بسیار پررنگ شومن‌ها بیش از هر چیز به چشم می‌آید. کسانی که تا دیروز به نحوی از انحا مورد توجه مردم بوده و امروز توجه به آنان کم و ستاره اقبال آنان رو به خاموشی نهاده است از مشتریان پر و پا قرص ثبت نام در شورای شهر شده اند؛ این افراد و تخصص‌های تا دیروزشان را می‌توان در این موارد خلاصه کرد:

  •  ورزشکارانی که دوره قهرمانی‌شان به پایان رسیده؛ از کشتی و تکواندو تا جودو و …
  • خوانندگانی که آلبوم‌هایشان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد
  •  مجری و بازیگرانی که دیگر ستاره نیستند
  •  فوتبالیست‌هایی که به خاطر توجه رسانه‌ها به آن‌ها مورد توجه مردم نیز قرار گرفته‌اند
  •  و ….

اما واقعا چه شده است که به یکباره با سونامی این افراد در انتخابات شوراها مواجه شده ایم؟ چند احتمال را می‌توان به عنوان اصلی‌ترین دلایل این سونامی برشمرد:

1- عدم نیاز به صلاحیت جدی

انتخابات شوراها تنها انتخابات رسمی در کشور است که مرجع تایید صلاحیت آنها شورای نگهبان نیست؛ از طرف دیگر هم معیار صحیح و تبیین شده ای برای احراز صلاحیت‌های نامزدهای شوراها در وزارت کشور وجود ندارد؛ در انتخابات مختلف در کشور معیارهایی برای تایید صلاحیت وجود دارد؛ مثلاً شرط اجتهاد در خبرگان، رجل سیاسی و دیگر شرایط برای ریاست جمهوری، شرایطی آسان‌تر برای مجلس؛ ولی هیچ معیاری برای نامزد شدن در انتخابات شوراها وجود ندارد؛ عدم نیاز به تایید صلاحیت باعث شده کسانی که خود را دارای محبوبیت میدانند و از عدم صلاحیت نیز نگرانی ندارند، با خیال آسوده به حضور در انتخابات فکر کنند. همین امر سبب می‌شود کسانی که تا دیروز در مسابقات تیم ملی دستبند سبز به دست می‌بستند امروز با خیالی آسوده در آرزوی شورای شهر باشند.

 

2- محبوبیت، شرط نامزدی، عدم تبیین صحیح معیارهای مورد نیاز منتخبین شوراهای شهر

متاسفانه از آنجایی که تبیین درستی از وظایف شورای شهر صورت نگرفته، افرادی که احساس می‌کنند مورد توجه مردم و محبوب آنها هستند و این اتفاق به‌خاطر عملکرد بد رسانه‌ها رخ داده شرایط را مساعد می‌بینند تا در انتخابات حاضر شوند و از محبوبیت خود در این مسیر سوء استفاده کنند. بدون اینکه بیندیشند اگر رأی آوردند آن وقت چه؟

3- سوء استفاده توسط جریانات و احزاب

برخی از احزاب و جریانات در تلاش هستند تا به هر نحوی هست در شورای شهر تهران نفوذ داشته باشند؛ استفاده از شهرت و محبوبیت هنرمندان و ورزشکاران از تلاش های این جریانات برای رسیدن به مقاصد خاص خود است؛ این جریانات و احزاب تلاش می‌کنند با ارائه لیستی که در آن چند ورزشکار و هنرمند محبوب حضور دارند، برخی دیگر از هم فکران سیاسی خود را نیز وارد شورای شهر کنند؛ این امر سبب می‌شود که آن هنرمند را وابسته به خود سازند و از لحاظ مالی و تبلیغاتی او را تامین و از شهرت او بهره ببرند؛ و چون این افراد نیز سیاسیون خبره‌ای نیستند به مهره‌های دست این جریانات برای رسیدن به مقاصدشان تبدیل می‌شوند؛ رفتن احمدی نژاد از شهرداری به پاستور و سودای شهردار فعلی برای ریاست جمهوری باعث توجه احزاب و جریانات به حضور پررنگ در شوراها شده است.

4- فرصتی برای احیای خود در اذهان

برخی از کسانی که امروز در صف طولانی مشهورین در عرصه انتخابات قرار گرفته‌اند، کسانی هستند که ستاره بختشان به پرنوری سابق نیست؛ از این رو انتخابات شورای شهر تهران را زمینه مناسبی برای حضور و احیای خویش می‌بینند؛ پر و بال دادن رسانه ها به حضور این افراد کافی ست تا این‌ افراد ترغیب شوند تا به ثبت نام در انتخابات مبادرت ورزند.

5- توجه بیش از حد رسانه‌ها

حضور مشهورین عرصه‌های بازیگری و ورزشی در انتخابات هیچ‌گاه چنین طوفانی نبوده است؛ در دوره های قبل این عده بسیار کمتر بودند؛ اما حال که پس از گذشت 6 سال از انتخابات قبلی و تعدد روزنامه‌های زرد و پرهیاهو و رسانه‌های مجازی، نفس ثبت نام و نامزدی باعث توجه یکباره رسانه ‌ها به این افراد می‌شود؛ در این شرایط کسانی هم که تا دیروز از عالم شهرت فاصله گرفته بودند، حال دریافته‌اند تنها ثبت نام و اعلام حیات هم کافی است تا رسانه‌ها به آنها توجه کنند و بار دیگر احیا شوند؛ و نیازی هم نیست که رای بیاورند.

6- رأی بد

متاسفانه برخی رأی دادن‌هایی که از سوی ما مردم صورت گرفته نیز در این سونامی مؤثر بوده است. وقتی این شومن ها می‌بینند که معدود هنرمندان و ورزشکارانی که در انتخابات حضور یافته‌اند اغلب برنده انتخابات هم شده‌اند، گمان می‌کنند که تنها محبوبیت باعث می‌شود که مردم به آنها رأی بدهند. عدم تبیین معیارهای صحیح برای مردم و عدم توجه و دقت جدی مردم در سپردن امور شهری خود به افراد متخصص، باعث دامن زدن به این مسئله شده است.

جمع بندی

تمامی آنچه در بالا گفته شد، باعث حضور سونامی گونه شومن ها و ورزشکاران در انتخابات شده که به هیچ روی نمی‌تواند اتفاق مبارکی باشد؛ مخصوصا با توجه به اینکه مردم در این انتخابات، دقت انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و خبرگان را ندارند، احتمال رأی آوردن آنها نیز کم نیست. نه همه آنها که بسیاری از آنها رأی خواهند آورد و این اتفاق خوشایندی نیست؛ به نظر می‌رسد باید هم ساز و کاری برای احراز تخصص و صلاحیت نامزدهای شورای شهر توسط وزارت کشور تبیین شود و هم مردم دقت بیشتری برای انتخاب نامزدهای شورای شهر داشته باشند؛ شهر را به دست کسانی بسپارند که هم تعهد و تخصص خویش را قبلاً اثبات کرده و هم از افراد خوش سابقه‌اند؛ نباید محبوبیت ملاک رأی دادن ها قرار گیرد و گرنه شهر تهران آینده روشنی از لحاظ تخصص در سطح کلان نخواهد داشت.

منبع: دیدبان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *