رئیس جمهور، هر اندازه که علّامه دهر باشد، نمی تواند در همه رشته های علمی و کاربردی ، متخصص باشد؛ او کارشناس ارشد همه چیز نیست و اساساً نمی تواند باشد.دوران این که گفته می شد فلان حکیم، توانست بر همه علوم زمان خود مسلط شود، قرن هاست که سپری شده است و عصر جدید، عصر تخصص است و عصر ریزتخصص.
بنابراین، هیچ رئیس جمهوری نمی تواند بگوید من شخصاً برای کشاورزی، شخصاً برای سیاست خارجی، شخصاً برای امور جوانان و ورزش، شخصاً برای امور مالیاتی و بانکی، شخصاً برای محیط زیست و … می اندیشم و تصمیم می گیرم.
در دنیای امروز، کار رئیس جمهور، ورود شخصی به همه عرصه های تخصصی و اظهار نظر در همه این حوزه ها نیست، بلکه رئیس جمهور «مدیر»ی است «جامع نگر»، «دارای سعه صدر» و «تخصص گرا» که بر مبنای این خصوصیات، با سعه صدر، متخصصان را به یاری می گیرد و با جمع بندی دیدگاه های مختلف بر اساس جامع نگری خود به بهترین تصمیم می رسد و قاطعانه اعمال مدیریت می کند.

دقیقاً به همین دلیل است که یکی از طرح هایم، تشکیل «هیات علمی وزارتی» در کنار هر وزیر است که مرکب از استادان دانشگاه ها و صاحبنظران در رشته های مرتبط با کار آن وزارتخانه هستند و وظیفه شان، علمی سازی تصمیم گیری ها و نظارت علمی بر عملکرد وزارتخانه ها و دولت است که قبلاً در این باره مفصلاً توضیح داده ام.
در هیچ جای دنیا، هیچ رئیس جمهور، نخست وزیر، امیر و پادشاهی نیست که واقف بر همه علوم و فنون باشد. راز پیشرفت و پسرفت کشورها این است که برخی از این حکومتگران، راه ارتباط با متخصصان و بهره مندی عملی از دانش و تجربه آنها را بلد هستند و بدان ایمان دارند و برخی دیگر، با خودمحوری، شخص خود را دانای کل می پندارند و زمانی چشم باز می کنند که از قافله، بسیار عقب مانده اند.
مردم به زودی آثار رویایی این دوستی استراتژیک را خواهند دید همان طور که در نقاط بسیاری از دنیا، دیده اند.