در آن روزها امام خمینی (ره) در قم علاوه بر جایگاه رهبری، اتخاذ تصمیمات کلان برای اداره نظام نوپا را برعهده داشت، اما هنوز نه جمهوری اسلامی تاسیس و نه قانون اساسی آن تصویب شده بود و به لحاظ رسمی مسئولیت اداره کشور بر عهده مهندس بازرگان بود.
در مقابل محمد رضا پهلوی همچون پدر خود در تبعید از ایران به سر می برد و وی را نه به خانه اش در انگلستان راه داده بودند و نه اجازه و امکان یافته بود که به کاخ زیبای خود در اسپانیا برود تا اینکه سرانجام متوجه شد در مصر نیز جایگاهی ندارد و مغرب را به عنوان مقصد بعدی انتخاب کرد. از همین رو فردی که ۳۶ سال، نوروز را با عنوان شاه آغاز کرده بود می بایست در غربت و تنهایی آغاز سال جدید را تحویل می کرد.
صادق طباطبایی در خاطرات خود به رفراندوم تعیین حکومت اشاره میکند و مینویسد:
« ما یک پل ارتباطی بین مراکز استانها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلیکوپتر و خیلی جاها با قاطر برگهها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم. باز هم گزارشهایی میرسید که گروههای ضد انقلاب چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگهها را از بین برده بودند.
متأسفانه علیرغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد، نگذاشتند رفراندوم برگزار شود. حتی به اتومبیل هیأت حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آنها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند.
مأموران وزارت کشور با صندوقهای سیار به بیمارستانها و زندانها هم میرفتند ، از نکات جالب این که امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد.
بلافاصله پس از اتمام ساعات رأیگیری، شمارش آراء آغاز شد. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت میکردیم، اطلاع دادند که چریکهای فدایی یا عدهای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند.
عدهای از کارکنان ترسیده بودند، آقای کیارشی « معروف به پیراشکی » از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود. من گفتم به نظر میرسد جنگ روانی باشد. ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بیثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.
ساعت 2-1/5بعد از نیمه شب بود که نتایج جمعآوری شد. با وجود این که در برخی از شهرها رأیگیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود، اما روی برخی اطلاعات، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کردهاند ، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم، اما براساس تعداد تعرفهها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بیسابقهای بود و98/2درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند.
ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق بودند » نتیجه این همهپرسی به این شرح اعلام شد : شرکتکنندگان : ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر ، آرای مثبت : بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی : ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی
همچنین روزنامه اطلاعات در گزارشی به رای هویدا به جمهوری اسلامی اشاره میکند و مینویسد:
هویدا به همراه برخی از افراد کابینه اش در زندان قصر به سر می برد، در رفراندوم نعیین حکومت شرکت و رای خود را به صندوق انداخت . یکی از واحدهای سیار اخذ رای، در زندان قصر حضور پیدا کرد تا آراء زندانیان که جملگی از وزاری سابق و امیران رژیم گذشته بودند جمع آوری کند. زندانیان زندان قصر، قبلا نقاضا کرده بودند ترتیبی داده شود تا بتوانند در رفراندم شرکت کنند.
به گفته شاهدان، مسئول زندان طی سخنانی به زندانیان اطلاع داد که رای آنها در سرنوشتشان تاثیری نخواهد داشهویدا نخست وزیر 13 ساله محمد رضا پهلوی کهت و فقط نظر و عقیده آنها، در شکل آینده حکومت ایران است.
هویدا و اعضای کابینه اش به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. تشریفات اخذ رای در زندان قصر عینا مثل خارج از زندان است. جمعا از 1500 رای قرائت شده همه آنها مثبت بوده و رای منفی از آن خارج نشد. عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شوراهم پای صندوق رای آمد و به جمهوری اسلامی رای داد. همچنین نیک پی، شهردار و سناتور سابق به جمهوری اسلامی رای آری داد و گفت: انشاالله مبارک است. اما در پایان هر ۳ مقام با حکم دادگاه هایی به ریاست شیخ صادق خلخالی، به اعدام محکوم شدند و هیچ یک نوروز بعد را ندیدند.