* شعر ارتباط تنگاتنگی با ریتم و آهنگ دارد. با توجه به اینکه درجه اجتهاد دارید، آیا قائل به حرمت موسیقی هستید؟ یا موسیقی گوش میکنید…
ـ خیر، قائل به حرمت نیستم. با صدای محمدرضا شجریان و حسامالدین سراج خیلی مأنوس هستم و با آنها دوستی دارم. آقای حسامالدین سراج گاهی به خانه ما میآید، در جلسات من میآید. چندین بار هم قبل از سخنان من نواهای عاشورایی و محزون خواند که آخرین آن شب عاشورای پارسال بود. صدای قرآن شجریان به خصوص ربنای اول افطار جداً آهنگ قرآنی است به نوای ایرانی.
*آیا سینما هم میروید؟
ـ در عمرم سینما نرفتم!
*رابطهتان با تلویزیون چطور است؟ سریالهای تاریخی-مذهبی را دنبال نمیکنید؟
ـ این نقص در من است. خیلی اهل فیلم نیستم، مجموعههای تلویزیونی مانند «سربداران»، «سلطان و شبان» و «دلیران تنگستان» را دیدم و خوشم آمد. از فیلمهای تاریخی هم هیتلر و گاندی را دیدم. سریالهای مذهبی، مانند امام علی(ع) را دیدم، قضیه قطام دروغ بود. من عقیده ندارم حضرت علی(ع) را سکس بکشد! علی را دین احمقانه ابنملجم میکشد. ابنملجم مرد بزرگی بود و اعتقاد غلط دینی او را به این حماقت وشقاوت رساند. علی(ع) را جز خود دین نمیتواند بکشد. مجموعه تلویزیونی ملاصدرا را نیز دیدم و در یکی از نوشتههایم ازآن نقل کردم. در سربداران نیز یک دیالوگی بود که نقل کردم یکی این بود شاه از «شیخ باشتین» ملقب به قاضی شارح (احتمالا نامش را از شریح قاضی وام گرفتهاند) پرسید:
این مسئله از نظر شرعی چگونه میشود؟ گفت: قربان دایره شرع انور وسیع است تا امیر چه خواهد؟! دیدم این دیالوگ برای من خیلی پیام دارد و حکیمانه است. سریال امام رضا(ع) را نیز دیدم. سریال ملاصدرا خیلی برایم جالب بود که یک فرد عامی با ساطوری به داخل کاروانسرا دوید، گفت: شنیدم ملاصدرا به این کاروانسرا آمده است. ملاصدرا خودش پیش آمد و درحالی مرد عامی او را نمی شناخت گفت: با او چه کار داری؟ مرد جواب داد میخواهم ملا را بکشم! ملا گفت: مگر چه کار کرده؟ مرد ساطورش را بالاتر برد و گفت: مگر نمیدانید که ملاصدرا قائل به وحدت واجبالوجود است؟! [در اینجا صدای خنده ما و آقای دکتر بلند شد]
* فیلم «مارمولک» را چطور؟ ندیدید؟
ـ من مارمولک را کامل ندیدم و چند قسمت آن را در یک کلیپی دیدم، خیلی خوشم آمد به عقیده من یکی از بهترین فیلمهای بود که به نقد روحانیت میپرداخت. اگر زمان خودش پخش میشد، مهمترین خدمت به روحانیت بود، چرا که نشان میداد تمام مفاسد زیر سر مردمی است که بدون تحقیق و دانستن پیشینه و رزومه آقای خطیب، پای منبرش مینشیند و گفتار و کردار او را پای دین و خدا میگذارند! مارمولک نشان میداد مردمی که پای منبر نشستهاند، چه وظیفهای دارند.
فیلم «جدایی نادر از سیمین» را هم دیدم، پیامی که من گرفتم این است که نخست بگوییم هدف انبیاء «اخلاق» است و عمل به شریعت، مقدمه تربیت است. این فیلم نشان میداد کجاندیشی دینی خطر دارد و چقدر عدم رعایت اخلاق انسان را به بدبختی میکشاند. آن خانم ظاهراً متدین دروغ گفت و بدون اجازه شوهر در خارج از منزل کار میکرد. امّا زمانی که میخواست به پیرمرد دست بزند، از دفتر مراجع پرسید، فکر میکرد فقط این کار حرام است، در صورتی که دروغ هم حرام است. دروغ حلال میشود و خیلی چیزها حرام میشود؛ این خطری است که در جامعه پیش میآید و دردی است که خیلی از افراد داشتند.