محسن رضایی در سخنانی در جشن وحدت که به مناسبت هفته وحدت در سالن شهدای 7 تیر برگزار شد، با بيان اينکه امروز شاهدیم که مشکلات زیادی در اطراف ما وجود دارد، افزود: ارزش اسکناس هزار تومانی امروز به اندازه ارزش پول 300 تومانی در سال گذشته است؛ بداخلاقی و فقر را در اطراف‌مان شاهدیم، اگر اسلام به جامعه ما پیشرفت داده پس چرا باید این مسائل در اطراف ما وجود داشته باشد؟! آیا این امر به معنای آن نیست که اسلام را وارد زندگی خودمان نکرده‌ایم؟ اگر اسلام وارد زندگی ما می‌شد، پس چرا فقر، بیکاری و دروغ در جامعه وجود دارد؟!
وی گفت: ما ادعای مسلمانی می‌کنیم اما اسلام را رعایت نمی‌کنیم؛ چطور ادعا می‌کنیم با پیامبریم، ولی دروغ، فریب و عوام‌فریبی در کارمان وجود دارد؟ ما دنبال منافع شخصی و جناحی خودمان هستیم، پس باید دوباره اسلام را بخوانیم، باید اسلام را در زندگی، اقتصاد و اخلاق مورد مطالعه قرار دهیم تا الهی شویم.
وی با تأکید براینکه در جامعه توحیدی فقر، بیکاری و گرانی وجود ندارد، یادآور شد: در جامعه توحیدی، صداقت وجود دارد و همه به یکدیگر کمک می‌کنند؛ ما اسلام را در سیاست، امنیت و دفاع خواندیم و نتیجه‌اش را دیدم، امروز هم باید در اقتصاد، زندگی و اخلاق اسلام را مورد مطالعه قرار دهیم تا نتیجه آن را ببینیم؛ برای خواندن دوباره اسلام در زندگی باید دید اصلاً اسلام چطور به زندگی نگاه می‌کند، باید دید اسلام چطور به اخلاق توجه می‌کند.
گزيده سخنان وي را به نقل از فارس بخوانيد:
· باید آبروی مردم را حفظ کنیم، آبرو، جان و مال مردم آنقدر در اسلام مهم است و ارزش دارد که کسی نمی‌تواند به آنها تعرض کند؛ جوانان این کشور آینده‌سازان ایران اسلامی هستند، لذا نیازمند کمک هستند.
· امروز فیش حقوقی یک معلم را که 20 سال در آموزش و پرورش خدمت کرده بود، دیدم، حقوق او حدود 700 هزار تومان بود، این رقم، به اندازه 300 هزار تومان سال گذشته است؛ این موارد در شأن جامعه اسلامی نیست؛ باید یک جامعه توحیدی درست کنیم و به معنای واقعی، محبت و مهر در آن وجود داشته باشد.
· دشمنان قصد دارند ارزش پول ملی ایران را کاهش دهند، در چنین شرایطی آیا نباید تمام توان‌مان را بر این بگذاریم تا چنین اتفاقی نیفتد؟ آیا نباید در چنین شرایطی از منازعه و اختلاف دست برداریم؟ رهبر معظم انقلاب طی 4 سال اخیر، شعارهای اقتصادی می‌دادند، و این به معنای آن است که باید به فکر مردم باشیم، ما همه باید بسیج شویم تا توطئه دشمنان خنثی شده و محقق نشود.
· امت ایران صدها بازیگر عالم را بازی می‌دهد اما بازی نمی‌خورد؛ در سیاست و جنگ، دشمنان دیدند که چطور عمل کردیم و ان‌شاءالله در اقتصاد هم شاهد خواهند بود؛ ملت ایران شکست‌‌ناپذیر است و مردم ایران اسلامی سرنوشت خودش را به دست کسی نمی‌دهد.
· ان‌شاءالله در سال‌های آینده، جیب‌های جوانان پرعزت و پرپول خواهد شد؛ ما هم عزت می‌خواهیم و هم جیب‌های پر پول. ان‌شاءالله از سقوط ارزش پول ملی جلوگیری می‌کنیم و پول ایران را به بهترین پول عالم تبدیل خواهیم کرد؛ جامعه توحیدی یعنی جامعه‌ایی که هم دنیا و هم آخرت را آباد می‌کند.
· عزت، آبرو، جان و مال مردم، مهم است و باید در اولویت باشد، مردم ما هم اذیت شدند و هم صبر کردند و ان‌شاءالله تصمیم تاریخی خودشان را خواهند گرفت.
این همایش رنگ و بوی کاملا انتخاباتی داشت. در حاشيه این همایش ویژه‌نامه‌ای با نام «آبی فیروزه‌ای» در اختیار میهمانان قرار گرفته بود که در آن مطالبی با عناوین «دولتی فراگیر که جامعه امید را به همراه خواهد داشت»، «دست در دست او دهیم به مهر»، «از انتخاب تا رهایی»، «نشاط و رقابت دو حلقه مفقوده بانکداری در کشور»، «رفع مشکلات اقتصادی با استفاده از ظرفیت‌های اقوام»، «انتقاد محسن رضایی از بی‌توجهی به مفهوم زندگی»، «مبانی اقتصاد فدرالی» و … وجود داشت. در این همایش همچنین کتابچه‌ای با عنوان «فدرالیسم اقتصادی» به عنوان ایده‌ای از محسن رضایی برای ایران آینده در اختیار میهمنان قرار گرفت. این کتابچه نیز به رنگ آبی فیروزه‌ای بود.
در این همایش پرچم جمهوری اسلامی ایران درحالی در دست حضار قرار داشت که آن روی برگه نوشته شده بود «ما آمدیم …! از رد پایمان پیداست…».
در این همایش بنرهایی روی دیوارها نصب شده بود که از محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای اعلام کاندیداتوری در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حمایت شده بود: «جناب آقای دکتر محسن رضایی همان‌گونه که به فرمان امام راحل تشکیل سپاه به شما محول شد و تصمیم‌گیری شجاعانه و بر حق‌تان باعث تحولات عظیم در جبهه‌ها و جنگ تحمیلی گردید و برای ادامه این راه، ما پیروان آن امام راحل خواهان حضور مقتدرانه جناب عالی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، باشد با رأی و حمایت این ملت همیشه در صحنه، بار دیگر فرماندهی جنگ اقتصادی را نیز رهبری نمایید. به امید موفقیت شما».
پس از استقرار محسن رضایی در صندلی‌اش فردی پشت تریبون قرار گرفت و به قرائت شعری در وصف محسن رضایی پرداخت که بیت‌هایی از این شعر بدین شرح است: از طرف امام فرمانده سپاه شد/اسم آقا محسن ورد لب همه رزمنده‌ها شد/از اول عشق به همه قومیت‌ها داشت/که رفت داماد آذری‌ها شد/راست گویند اسلحه بدست داشتی/ چون ناموس ما را ناموس خود پنداشتی/در آن برهه رفت در رشته اقتصاد/برای این روز تنگ، تفکرش، تفکر اقتصادی است/ و یک تحلیل‌گر ناب سیاسی است/این حرف من، حرف تاریخی است/ده‌ها تحلیل کرد در این سی و اندی سال/همه خورده‌اند وسط خال/ای جماعت همچون تحلیل‌گری چیست/ما دیگر از این بازی‌های سیاسی سیریم/ آمده‌ایم که ناخدای ما تو باشی
مجری برنامه پیش از سخنرانی محسن رضایی در اظهاراتی در لفافه «زندگی، اخلاق و اقتصاد» را شعار انتخاباتی مطرح کرد.
ما جوانان ایران دیگر شعارهای زیبا نمیخواهیم. به اندازه ی کافی برای ما شعار و نسخه پیچیدند. خسته شدیم به مولا. اون آقا هشت سال پیش هم ازین شعارها داده بود. الان جوانهای ما کجان؟ وعده هاش در مودر جوانان چی شد؟ اینقد استفاده ابزاری از جوالنان نکنیم و فقط موقع انتخابات سراغشون نریم.