هراز :حمیدرضا گل محمدی تواندشتی کارشناس نمایش- شاهد پخش تله تئاتر ی بنام اطروش که  به روایت یک واقعه تاریخی  از  شخصیتی به نام  ناصر الحق ملقب به اطروش می پردازد از شبکه تبرستان  هستیم
از اینکه شبکه طبرستان گام  مثبتی در  زمینه تاریخی و هویتی دیار علویان برداشته است بسیار خوب  و عالی متین، ولی چگونه و چطور ؟
تا اینجای کار خوب بود چون اقدامی جهت  احیای فرهنگ  مازندران صورت پذیرفت.
این مجموعه در آغازین پخش های خود از شبکه طبرستان که با خوشحالی مردم همراه بود  دچار چالش های  در خور توجهی بود که در همان اولین قسمت موجب دلخوری خیلی ها را فراهم آورد
نوع نگارش در این کار  خیلی سبک و  ابتدایی است و از  دیالوگ ها  و اوج و فرودها ی سطحی   بهره برده بود که از یک متن تاریخی اینگونه توقعی  انتظار نمی رفت.
انتخاب بازیگران  خیلی سطحی  صورت و عجولانه صورت پذیرفته  است بطوری که بعضی از بازیگران در بیان گفته های خو د دچار مشکل عدیده ایقرار گرفته بودند و کلمات را گاهآ به صورت عامیانه ادا می کردند .
شخصیت وزیر در قسمت اول با بازی ضعیف، حرکات غیر منطقی و چهرهای  طنز آلود  در نزد شاه بیننده را دچار شبهه می کرد  که بازی این بازیگر طنز است یا جدی.
معمولا در خانه های قدیمی  روستاهای مازندران  دیوار ها بسته به مناطق خاص جغرافیایی جلگه ای، کوهستانی و یا کوهستانی جنگلی ،  از دیوار هایی بنام «چپر»  یا «پرچین» که  مصالح آن از  نی، یا  از دیوار های  کوتاه کاه گلی بنام «کت » که  روی آن را با نوعی سرخس می پوشاندند و یا اینکه در مناطق کوهستانی دیوار ها  بصورت سنگچین با ملات گل  و  مصالح خاص منطقه  صورت می پذیرفته است، که در طراحی صحنه این تله تئاتر مشاهده شده است  که جهت ساخت  دیوار حیاط خانه ، از  پشت لا هایی (پوسته درختان) با تراش امروزی استفاده کرده و در طراحی دکور یک سردر گمی خاص حاکم گردانیده اند .
بازیگران از گریم  خیلی ساده و ابتدایی  که بیننده عام و حتی کودکان با دیدن آن آنرا به زیر سوال می برند ،برخوردار است و در چهره پردازی ها  و پیرایش آرایش موها  به موقعیت تاریخی خاص آن زمان که ظاهرا زمان سامانیان است توجه نشده است و برخی نیز با چهره امروزی در پشت دوربین حاضر می شدند..
بهره نبردن  از موسیقی غنی مازندرانی  و استفاده نا مناسب از موسیقی منطقه  و پرداختن به  موسیقی های مبهم عربی، فارس،  گاهآ  نا مفهوم و دم دستی لطمه بزرگی بر این کار وارد آورده است که  با کمی درایت و دانش به موسیقی مازندرانی می توانست  در روند روبه رشد آن کمک بسزایی کند.
دربخشی از آن شاهد  اجرای  رقص  تور سماء که رقصی مازنی است بودیم که پس از پخش موسیقی و وارد شدن نوازندگان و عدم هماهنگی آنان که ادای نواختن را در می آوردند فضای خنده داری را بوجود آورد و لطمه فاحشی را در این قسمت وارد ساخت.
انتخاب نماها بیشتر مواقع از دست کارگردان در رفته  و یک دوربین همواره تصاویر تاری«فلو» را  نشان می داد.
در باره خواستگاری و رسوم آن در مازندران تا آنجایی که سراغ دارم و از قدیمی ها شنیده و گاهآ خود در آن  مراسم حضور داشته ام ، هیچگاه خواستگاری  در حیاط منزل صورت نمی پذیرفت ، بلکه با توجه به خصلت مازندرانی ها و احترام خاصشان به خواستگار و خانواده آن خواستگاری در اتاق پذیرایی خانه صورت می گرفت.
منظور کارگردان تلویزیونی از روشن کردن شمع و آن هم از نوع شمع های امروزی  روز روشن در روی کنده درختی در وسط حیاط که سو سو می زد نماد و نشانه چه بود و چه مطلبی را می خواست برساند؟
نسبت قرار گرفتن بازیگر به وسایل صحنه در زمان ورود سردار و قرار گرفتنش در سمت راست تخت شاه  جهت  احترام وادای گزارش، بدون دلیل و سرگردان به بالا و پائین صحنه می رود، که نشان از عدم کارگردانی خوب در این تله تئاتر  است و حکایت از ان دارد که کارگردان تئاتر را با تله تئاتر اشتباه گرفته است چراکه در تئاتر زاویه دید مخاطب و در تله تئاتر زاویه دید دوربین از درجه اهمیت خاص برخوردار است البته جای نقد بسیاری دیگر  است که در این فرصت کوتاه مجالی بیشتر از این نیست0
موارد ذکر شده در بالا   نشان از عدم مطالعه و اگاهی دست اندر کاران مجموعه خصوصآ کارگردان و تهیه کننده این تله تئاتر 13 قسمتی را  به موقعیت تاریخی ،جغرافیایی و اجتماعی در آن دوره از طبرستان را داردو کارگردان تلویزیونی مهارت خاصی در کارگردانی تله تئاتر نداشته و اشتباهآ وارد کار شده است.
مسئله ای که ذهنم را درگیر کرده است ، این است که چرا این تله تئاتر 13 قسمت است با توجه به اینکه تله فیلم،  سریال و مجموعه تلویزونی و تله تئاتر هر کدام از نظر علمی تعریف خاص خود را دارند و معمولا تله تئاتر با توجه به متن آن که اگر کوتاه باشد در یک قسمت و اگر متنش بلند باشد در دو قسمت و یا حداکثر در  سه قسمت می توان به ساخت آن اقدام کرد،  نمی دانم می توان به این کار تله تئاتر گفت ،فکر کنم مجموهعه و یا نام دیگری بر ان می گذاشتند بهتر بود.

چرا در اینگونه کار که بار مالی فراوانی دارد ، با اهل فن و پیشکسوتان تئاتری استان و  کسانی که نمایش هایی نظیر آل، مازرون بهشته و…  را به روی صحنه برده و  همه ساله در کشور افتخار آفرین بودند هم نشینی ، همفکری،هم آهنگی  و مشارکت نمی شود تا در زمینه تولید کار خوبی به تصویر کشیده شود.
بهتر نبود بجای یک کارگردان از خارج از استان، آن هم  با عدم آگاهی و دانشنسبت به فرهنگ مازندران ، از کارگردانی مازندرانی بهرهمند می شدید و به ساخت چنیین مجموعه ای اقدام می کردید.

از مسئولان فرهنگی استان مازندران در خواست دارم  چشم و گوش و  دل خود را به مردم غیور  و ولایتمدار مازندران که در همه عرصه های انقلاب بویژه دفاع مقدس و دیگر جبهه ها سربلند بیرون امده اند بسپارند، تا اینکه در جبهه فرهنگی با تولید ملی در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی و پاسخگوی رهنمود های مقام  معظم رهبری در جبهه تولید ملی و مبارزه با هجمه های فرهنگی باشیم

3 thoughts on “نقدی برتله تئاتر اطروش”
  1. نقدی منصفانه بود
    استان ما نیاز به ساخت تله تئاتر هایی دارد که هم از لحاظ محتوایی و هم از لحاظ تکنیکی در سطح بالایی قرار گیرد تا اینکه عامه مردم به ان جذب شوند .

  2. امیدواریم که مسئولان فرهنگی با نگاه بهتری نسبت به ساخت اینگونه کار ها گام بردارند

  3. عدم حمایت مسولان استانی از هنرمندان داخل استان اینگونه معظلاتی را نیز به همراه دارد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *