هراز نیوز:
« رئیس پلیس مبارزه با مخدر با اشاره به کشف 112 تن انواع مواد مخدر در سه ماهه نخست امسال گفت: در این رابطه 75هزار نفر از سوی پلیس دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند.
سردار حمیدرضا حسین آبادی افزود: امسال بیش از 40 تن مواد مخدر در این منطقه کشف شد که نسبت به مدت مشابه افزایش 90 درصدی را نشان می دهد. همچنین امسال موفقیتهای خوبی را در مرزها داشتیم.
وی از تقویت ایست و بازرسی در مرزهای شرقی خبر داد و تصریح کرد: امسال ایست و بازرسی ها در استانهای سیستان، فارس، کرمان، یزد و حتی اصفهان تقویت شدند و کشفیات خوبی داشتیم. از سوی دیگر امسال سگ های موادیاب نسبت به سال قبل دو برابر افزایش یافته است و همین امر توان پلیس را در کشف مواد مخدر افزایش داده است.»
در این که پلیس در چند سال اخیر در خصوص مبارزه با قاچاقچیان اقدامات واقعاً مؤثری انجام داده تردیدی نیست. به عنوان مثال ، مشخصاً در یک سال اخیر ، گمرکات استان آذربایجان غربی ، با ارباب رجوع های جدیدی مواجه است که برای تشکیل پرونده واردات و صادرات کالا به مراجع قانونی مراجعه می کنند و جالب اینجاست که بخش قابل توجهی از این افراد ، همان هایی هستند که برای سالیان متمادی ، کالاهای زیادی را به صورت قاچاق بین ایران و ترکیه رد و بدل می کردند.
اما در 3 -2 سال اخیر ، تشدید مبارزه با قاچاقچیان ، انسداد مرزها ، بهره گیری از فناوری های نوین و اعمال مدیریت بهتر باعث شده بسیاری از قاچاقچیان در محاسبات اقتصادی و امنیتی خود به این نتیجه برسند که واردات و صادرات قانونی کالا برایشان به صرفه تر است و البته برخی از قاجاقچیان مواد مخدر نیز که اساساً امکان قانونمند شدن کارشان وجود ندارد ، عطای این کار را به لقایش بخشیده اند ، چه آن که وارد کردن تریاک و هروئین و … سخت تر از گذشته شده است.
از این رو ، جا دارد از نیروهای مرزبانی و پلیس مبارزه با قاچاق مواد مخدر به دلیل بهبود عملکردشان تقدیر شود.
اما از آنچه سردار حسین آبادی گفته ، تنها بخش موفقیت های به دست آمده – که انصافا ارزنده هم هستند – نباید مورد توجه باشد بلکه حکایت غم انگیزی که در دل این خبر به ظاهر خوش وجود دارد نیز باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
توجه کنید: در سه ماه اخیر 75 هزار نفر در ارتباط با مواد مخدر دستگیر شده اند.
کل جمعیت ایران ، کمتر از 75 میلیون نفر است. دستگیری 75 هزار نفر در سه ماه یعنی این که در 90 روز گذشته ، از هر 1000 ایرانی ، یک نفر به اتهام فعالیت در عرصه مواد مخدر دستگیر شده است. تازه ، این جدای از کسانی است که قبلا دستگیر شده اند یا هنوز به دام قانون نیفتاده اند.
این عدد ، هشدار وحشتناکی است دال بر این که تجارت مواد مخدر تا چه اندازه در جامعه ایران گسترش یافته که تنها در یک بازه زمانی کوتان مدت 90 روزه ، یک هزارم کل جمعیت کشور دستگیر شده اند.
گذشته از قاچاقچیان مواد مخدر – که خیلی هایشان معتاد هم نیستند – کشور ما با سونامی عجیب و غریب اعتباد هم مواجه است. هر چند برخی منابع تعداد معتادان دائمی و تفننی به مواد مخدر در کشور را حتی تا 4 میلیون نفر هم برآورد می کنند ، اما اگر به آمار تایید شده توسط منابع رسمی استناد کنیم و عدد دو میلیون معتاد را بپذیریم به این واقعیت تاسف انگیز می رسیم که حدود 10 درصد خانواده های ایرانی به طور مستقیم درگیر مواد مخدر هستند.
اتفاق بسیار مخربی هم که در سال های اخیر رخ داده ، ورود مواد مخدر صنعتی به جامعه ایران است. اگر پیش از این ، تریاک و هروئین به خاطر قبح ذاتی شان ، از سوی بسیاری از جوانان و تحصیل کردگان ، موادی مردود و مطرود به شمار می رفتند ، اینک مواد مخدر صنعتی با نام ها ، رنگ ها و بسته بندی های با کلاس و اغوا کننده ، دامنگیر همین جوان هایی شده که کشیدن تریاک و هروئین را زشت و بی کلاسی می دانند. آمارهای رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر ، حاکی از مبتلا شدن 200 هزار نفر به مواد مخدر صنعتی هستند که عمدتاً جوانان و نوجوانان هستند.
به همه این ها بیفزایید این واقعیت را که حدود 50 درصد کل زندانیان کشور را مجرمین مواد مخدر تشکیل می دهند و البته درصدی از زندانیان سایر جرائم نیز به طور غیرمستقیم متأثر از مواد مخدر راهی حبس شده اند. معنای این سخن این است که اگر به فرض محال ، همین امروز مشکل مواد مخدر در کشور حل شود ، فوراً نیمی از زندان های کل ایران خالی می شود.
گسترش اعتیاد در میان زنان و دختران کاهش سن شروع مصرف مواد مخدر نیز حکایت های خاص خود را دارند که پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد.
اگر در جنگ 8 ساله ، جوانان کشور هدف گلوله های سربی دشمن بوده اند ، اینک بمب های خوشه ای اعتیاد بر سر جوانان ایرانی می بارد و در غفلت مسوولانی که به اولویت های صدم و هزارم مملکت و به سیاسی کاری و روزمرگی و جنگ قدرت مشغول اند ، جوانان ایرانی کرور کرور “قتل عام بی سروصدا” می شوند.