نويسنده در ادامه با ادبياتي قابل تأمل مي نويسد: شايد هيچ شخصيتي معادل ايشان نداشته باشيم كه به دفعات و مكرر خود را به معرض رأي مردم گذاشته باشد. شيريني رأي مردم بر آيت الله حكم حلاوت احكام امام را دارد. شكست و پيروزي هم ندارد. در پيروزي مي شود يار مردم. در شكست مي شود غمخوار مردم(!)
در ادامه اين مطلب با طرح اين ادعاي عجيب كه «آيت الله به هيچ انتخاباتي پاي نگذاشته مگر به تكليف نظام و مأموريت»، مي افزايد: مأموريت هاي دشوار معمولاً به او رسيده است…» مأموريت حضور در انتخابات مجلس ششم، براي تعديل افراطي گري ها. مأموريت حضور در انتخابات 84، براي ناكام نماندن توسعه كشور… او پاي هيچ انتخاباتي نيامده مگر به ضرورت. به ضرورت تشخيص نظام. بالاترين مصلحت آيت الله. مصلحت نظام است. مصلحت آبرو، خانواده، مال و جان جملگي به كنارند. نگاه آيت الله به انتخابات آتي نيز چنين است. قطار عمر سياسي آيت الله توقف و خستگي ندارد. ترس از آبرو دادن ندارد. شكست و پيروزي هم ندارد. قطار عمر سياسي آيت الله معيار دارد. معياري به نام مصلحت. بايد ديد مصلحت نظام در انتخابات 92 چيست؟
نويسنده مجهول الهويه در ادامه اين نوشته آورده است: جلسه كه تمام مي شود، خوش و بش ها هم به پايان مي رسد. در محل خروج از راهروهاي مجمع دوستي به همكارش مي گويد آقاي هاشمي نمي آيند مگر به اجماع. به اجماع مردم عادي و سران نظام. آقاي هاشمي نمي آيد مگر به تشخيص نظام. به تكليف نظام. دشواري مأموريتش مهم نيست. مهم تشخيص يكپارچه مردم و نظام است.
نكته قابل تأمل در اين ميان اقدام مشابهي است كه اخيراً سايت شبكه ايران انجام داده و از قول يكي از مشاوران مشايي نوشته بود مهندس مطالبه گر قدرت با عرضه كننده خود نيست بلكه بايد شما حاميان سراغ او برويد و از او تقاضا كنيد تا حجت تمام شود و او بيايد! او مدعي شده بود «مبناي فكري مهندس اصلاً مطالبه قدرت نيست. اگر روزي تكليف شود، از اجابت ابايي ندارند. من مي گويم هرگز از دهان او نخواهيد شنيد كه من مي آيم. مبناي او پرهيز است و در عين حال احترام به خواست مردم»(!)