شوراهای اسلامی به عنوان نهادهای مردمی همان طور که مظهر و نماد حضور و تعیین آفرینی مردم در تعیین سرنوشت جامعه است ، روند تکاملی خود را نیز مرهون مشارکت فعال مردم می باشد. مردم دررابطه با رشد و پویایی شوراها درواقع از دو طریق موثر واقع می شوند ، اول از طریق انتخاب نمایندگان خود برای حضور در این نهاد و دوم از راه مشارکت دراداره امور .
دررابطه با انتخابات باید گفت : که تلاش مردم برای گرما بخشیدن به صحنه انتخابات شوراها و نیز اهتمام آنها درجهت گزینش افراد توانمند و متخصص و مجرب ، منتهی به شکل گیری شوراهای کارآمد و مثمر ثمر خواهد شد. یعنی هر چه نمایندگان مردم در شوراها توانمندتر باشند ، قابلیت رشد این نهاد نیز افزون تر خواهد شد تجربه نیز نشان داده است که هرجا گزینش مردم مبتنی بر توانمندیها و میزان تعهد و مسئولیت پذیری افراد بوده ، در آنجا شوراهای فعال ، پیگیر و پرتلاش شکل گرفته و هرجا هم که ملاک گزینش بیشتر متمایل به تعلقات قومی و قبیله ای و ملاحظات شخصی و گروهی و این قبیل مسایل بوده ، شورا به تدریج از اهداف خود فاصله گرفته است
اما در خصوص مشارکت به عنوان تجلی دیگر نقش مردم در رشد و تکامل شوراها باید به این نکته مهم و اساسی توجه داشت که شرکت مردمی در رابطه با فعالیت های شورایی به دو شکل بروز و ظهور پیدا می کند :
۱- کمک به پیشبرد امور شهر و روستا از طریق تعامل با شوراها ، شهرداریها و دهیاریها و برقرارکردن مناسبات اجتماعی مطلوب با اعضای این نهادها
۲- طرح اصولی مطالبات و خواسته ها و پیگیری مداوم و منطقی آن .
بدیهی است این دو فاکتور در صورتی اثرات محسوس و عملی خود را بر جای خواهند گذاشت که مبتنی بر مطالعه و بررسی مسایل و حضور فعال و موثر در صحنه باشد این نکته نیز حائز اهمیت است که کار مردم در رابطه با شوراها تنها با انتخاب نمایندگان و شرکت درانتخابات تمام نمی شود بلکه انتخابات درواقع نقطه آغاز تلاش و دغدغه مردم برای کمک به رشد و شکوفایی شوراها میباشد .
درحقیقت مردم پس از انتخاب نمایندگان خود باید در طول دوره فعالیت شورا پیگیر نتایج و بازخوردهای انتخاب خود باشند و این امردر صورتی میسر و مفید فایده خواهد بود که شهروندان به وظیفه نظارتی خود در قبال شوراها عمل نمایند یعنی پس ازانتخاب افراد ، شورا را به حال خود رها نسازند بلکه بطور مستمر عملکرد و کارکرد اعضای شورا را زیر نظر داشته باشند و موارد اصلاحی را همواره پیشنهاد نمایند تا نمایندگان آنها از برنامه ها و شعارهای اولیه و اهداف تعیین شده دور نشوند
این همان معنای واقعی مردمی بودن نهاد شوراست شوراخانه دوم مردم است و آحاد شهروندان باید درخصوص نحوه فعالیت و کمیت و کیفیت کارکرد آن دغدغه و احساس مسئولیت داشته باشند. اگر قرار باشد که هرکسی وظیفه ی خود را درقبال محل زندگی خود صرفا با انتخاب وکیل تمام نشده تلقی نماید اصولا نخواهد توانست مدعی کاستی های آن باشد درصورتی انتقادات ،پیشنهادات و اظهار نظرهای مردم در مورد مدیریت شورایی نافذ خواهد بود که نشانه های مشارکت آنها اعم ازتعامل با شورا و نظارت بر عملکرد آن وطرح مداوم مطالبات و پیگیری نیازهای اساسی جامعه ، تجلی پیدا کند
البته ناگفته نماند دستگاه های فرهنگی و رسانه ها باید درخصوص نحوه طرح مطالبات مردم از شوراها و پیگیری آنها آموزش های لازم را ارایه داده و فرهنگ سازی کنند تا این امر روند منطقی خود را طی کند.
مهندس خسرو جولائی :کارشناس عمران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *