در این اوضاع ضربه اصلی را اما سینماگران از این بلاتکلیفی می‌خورند که مطالبات صنفی‌شان بر زمین مانده و مشخص نیست چه زمان تکلیفش مشخص خواهد شد و شاید بهتر بود در این شرایط که سینمای ایران در شرایط کنونی بیش از هر زمان به وحدت و یکپارچگی عملی نیاز دارد، برخی پیشکسوتان و بزرگان حوزه سینما پیشگام رفع اختلافات می شدند

حکایت کهنه دعوای معاونت سینمایی وزارت ارشاد و هیأت مدیره خانه سینما، خبر تازه‌ای نیست و تقریباً از‌‌ همان اوایل شکل‌گیری چهره تیم سینمایی وزیر ارشاد در دولت دهم مشخص بود که این درگیری، پایان چندان جالبی نخواهد داشت، ولی اهالی این خانه، یا باور نداشتند و یا دوست نداشتند بپذیرند که شاید روزی برخی مدعی شوند این خانه و عنوانش غصبی است و صاحبخانه باید کلید‌ها را تحویل بدهد و برود؛ رخدادی که یک سال پیش در چنین روزی روی داد و اکنون در ماه‌های پایانی دولت، اساسنامه این نهاد با هیأتی از دو سو در حال اصلاح است اما هنوز مشخص نیست در ‌‌نهایت، سهم هر دسته چند دانگ از این خانه است!

سیزدهم دی ماه ۱۳۹۰ خبری غیرمنتظره برای بسیاری از اهالی سینما از سوی وزات فرهنگ و ارشاد با این نام منتشر شد: «خانه سینما منحل شد». این خبر اما برای بسیاری از آگاهان و نقادین کاملاً قابل پیش‌بینی بود، چون روند اختلافات و کشمکش‌ها میان معاونت سینمایی و هیأت مدیره خانه سینما، روز به روز افزایش یافته بود و در آخرین حملات، شمقدری مشروعیت قانونی این نهاد را به چالش کشیده و اصلاحات اساسنامه خانه سینما را فاقد اصالت قانونی و در نتیجه، اصل این نهاد را بی‌اعتبار دانست که البته هرچند با استدلال‌های حقوقی جدی از سوی هیأت مدیره خانه سینما همراه شد، در پایان برنده بازی، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد بود.

اما در این باره باید گفت، این ابلاغیه نخست با مقاومت هیأت‌ مدیره خانه‌ سینما همراه شد و سخنگو و مدیرعامل خانه سینما، چنین دستوری را غیرقانونی خواندند. این در حالی است که دستور وزارت فرهنگ و ارشاد را اندکی با دیرکرد و «موقت» انجام دادند و باز شدن دوباره درهای این خانه را به دریافت حکم ابطال این دستور از دیوان عدالت اداری ارجاع دادند.

همزمان اما این دستور انحلال با اعتراض بسیاری از سینماگران مطرح روبه‌رو شد؛ البته گروهی نیز از این تصمیم حمایت کردند تا اختلافات پنهان میان اهالی سینما به سطح بیاید و دقیقاً دو صف از اهالی سینما مقابل یکدیگر شکل بگیرد؛ صف‌هایی که اگر کامل باشد، خانه سینما وزن به مراتب بیشتری خواهد داشت؛ عزت‌الله انتظامی نامه سرگشاده داد، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی‌کیا، رضا میرکریمی، احمدرضا درویش، کمال تبریزی و… بیانیه‌ای در اعتراض به این حرکت منتشر کردند، شماری از سینماگران مصاحبه کردند و سرانجام جمعی از صنوف سینمایی در بیانیه‌ای که نام چند هزار سینماگر را در خود داشت، با سیاسی‌ خواندن این رویداد، خواستار لغو این دستور شدند. در کنار این‌ها نیز بیانیه و ابراز نگرانی خانه تئا‌تر و موسیقی از انحلال خانه سینما جالب بود که لابد از وقوع وضعیت مشابه برای خود نگران بودند.

پس از این ماجرا بود که شمقدری و سجادپور تلاش کردند با تشکیل صنوفی تازه، بیرون از قالب صنوف سینمایی ذیل خانه سینما، پایه‌های نهادی موازی را خارج از خانه سینما شکل دهند؛ بنابراین، اتحادیه تهیه‌کنندگان به ریاست سید‌ضیاء هاشمی از چهره‌های نزدیک به معاونت سینمایی تشکیل شد و اختیارات شورای صنفی نمایش را در اختیار گرفت تا در پایان، منجر به اکران فیلم‌های نوروز ۹۱ و حواشی کم سابقه‌ای در اکران شود که این حواشی در اکران‌های تازه نیز همچنان ادامه دارد.

در همین راستا تلاش شد، صنوف دیگر نیز به شکل موازی با خانه سینما، ذیل کمیته ساماندهی صنوف سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد تشکیل شود؛ البته هرچند گفته شد اسماً یازده صنف تشکیل شده، عملاً این گونه نشد و ۲۱ صنف همچنان در زیر چتر خانه سینما باقی ماندند.

دیوان عدالت اداری دوم خرداد ماه امسال و پس از ماه‌ها تعطیلی خانه سینما، حکم به ابطال رأی وزارت فرهنگ و ارشاد پیرامون انحلال خانه سینما را صادر کرد و اهالی هیأت مدیره این خانه، بار دیگر با حضور گروهی از سینماگران، اقدام به بازگشایی ساختمان خیابان سمنان خانه سینما در هشتمین روز خرداد با وجود مخالفت شمقدری و همکارانش کردند؛ کاری که سریع با واکنش وزارت فرهنگ همراه شد و این بار هیأت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حکم به انحلال خانه سینما به واسطه طی نکردن تشریفات برای تغییر اساسنامه داد که البته به زعم وکلای خانه سینما، این حکم قانونی نبود، ولی باز هم با نظر عسکرپور، مدیرعامل خانه سینما، دوباره این نهاد تعطیل شد.

مدتی بعد هیأت مدیره خانه سینما و برخی دیگر از سینماگران با واسطه‌هایی خود را دفتر رئیس‌جمهور رساندند و مستقیم با وی هم صحبت شدند و‌‌ همان جا قول حل مشکل خانه سینما را گرفتند؛ مسأله‌ای که پس از برگزاری این نشست، معاونت سینمایی وزارت ارشاد از آن آگاه شدند و در ادامه نیز دکتر احمدی‌نژاد در نشست شورای عالی سینما با تأکید بر تدوین اساسنامه خانه سینما گفت: «باید در عرصه سینمای کشور بنیانی گذاشته شود و ایده‌هایی در اندیشه‌ها و عمل افراد جای گیرد که اگر در آینده برخی افراد از مسئولیت خود کنار رفتند، آن ایده تغییر نکند. این وظیفه سینماگران است تا با همفکری یکدیگر در این راستا گام بردارند» که این اظهارات با واکنش سریع و فرستادن نامه خانه سینما به وزیر ارشاد مبنی بر اعلام آمادگی برای اصلاح اساسنامه خانه سینما همراه شد.

با این حال، این سلسله رویدادهایی که بازی را از دست وزارت ارشاد به در کرده و به ریاست جمهوری برده بود، باعث نشد این نهاد به سادگی کوتاه بیاید و وزیر و معاون سینمایی‌اش، منظور رئیس جمهور را نوشتن اساسنامه‌ای برای تشکیل نهاد تازه‌ای تعبیر کردند که قرار است، جایگزین خانه سینما شود و می‌تواند هر نامی داشته باشد که خانه سینما هم می‌تواند یکی از گزینه‌های انتخاب نهاد تازه باشد و به واقع، اصلاح نهاد کنونی خانه سینما را منکر شدند اما دیدار دوباره اعضای خانه سینما در پایان، بازی را عوض کرد و قرار شد هیأتی هفت نفره متشکل از سه نماینده وزارت ارشاد، سه نماینده خانه سینما و یک نماینده ویژه رئیس جمهور، اساسنامه این نهاد را اصلاح کنند و سرانجام طرح شمقدری برای حذف کلیت خانه سینما ناکام ماند.

این هیأت اما بسیار کند تشکیل شد و جمال خندان، وکیل و ابراهیم مختاری و فرهاد توحیدی دو عضو هیأت مدیره‌ خانه سینما از این سو معرفی شدند و در آن سو جمال شورجه، عباس بابویهی و ابوالقاسم طالبی به عنوان نمایندگان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد وارد ترکیب هفت نفره شدند و نفر هفتم نیز مسعود جعفری جوزانی که به عنوان نماینده رئیس جمهور به عضویت این گروه هفت نفره درآمد که به واقع برگزاری نشست‌ها و هماهنگی‌ها نیز بر پایه همین چیدمان بر عهده جعفری جوزانی خواهد بود. این نشست‌ها که احتمالاً ماه‌ها به طول خواهد انجامید و بعید است تا چند هفته به سرانجام برسد، شاید بتواند سازوکار قانونی محکمتر و در عین حال عادلانه‌تری برای خانه سینما شکل دهد، ولی هیچ تضمینی درباره فرجام خوش این رویداد تازه نیز نیست.

اینک با گذشت ۳۶۵ از تعطیلی خانه سینما که شاید لجبازی دو طرف دعوا و عدم تفاهم و گفت‌و‌گو علت اصلی‌اش بود، بلاتکلیفی صنوف سینمایی را رقم زده است؛ بلاتکلیفی که حتی صنوف سینمایی ناقص تشکیل شده از سوی وزارت ارشاد نیز این هفته‌ها به درکش رسیده‌اند و ممکن است با حفظ خانه سینما از راه تغییر اساسنامه این نهاد، عملاً موجودیتشان دیگر معنایی نداشته باشد و‌‌ همان صنوف سابق به کار خود ادامه دهند. ضربه اصلی را اما سینماگران از این بلاتکلیفی می‌خورند که مطالبات صنفی‌شان بر زمین مانده و مشخص نیست چه زمان تکلیفش مشخص خواهد شد.

به هر صورت در ماه‌هایی که تیم کاری و اتاق فکر شمقدری مهره‌های متعددی را از دست داده و برجسته‌ترین آن‌ها حمید سجادی بوده، شاید برای او نیز بد نباشد که اختلافات را کنار بگذارد و حتی سوای دعواهای خانه سینما با عسکرپور و توحیدی آشتی کند تا این دعوا در ماه‌های پایانی دولت یک فرجام مناسب داشته باشد. در این زمینه، شاید برخی پیشکسوتان و بزرگان حوزه سینما که از سوی هر دو طرف مورد احترام و وثوق هستند، خیلی پیش از این‌ها می‌بایست پیشگام می‌شدند و این اختلافات ریشه‌ای را به پایان می‌رساندند؛ رخدادی که می‌تواند همزمان با جشنواره بین‌المللی فجر به وقوع بپیوندد و جنگ‌های پنهان دو گروه که فعلاً در موضوع خانه سینما آشکار شده برای همیشه به پایان برسد. سینمای ایران در شرایط کنونی بیش از هر زمان به وحدت و یکپارچگی عملی نیاز دارد، وگرنه آب، گرداگرد بادبان کشتی هم را فرا خواهد گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *