«حاج حسن مصفا» هر کاری که بگویی در راه تعزیه انجام داده است، از روزی که او را نذر حسین (ع) کردهاند تا روزی که در معرفیاش به عنوان 14 پیرغلام اهلبیت فیش و هزینه سفر خانه خدایش را به پیرمرد دیگری بخشید.
آشنایی با یکی از پیرغلامان تعزیه مازندران تنها به بهانه دیدن یک عکس فراهم شد. چهرهای از مردی در نقش حضرت ابوالفضل (ع) با لباسی سراسر سبز بهانه خوبی بود به سراغ مردی بروم که نامش را نیز «سقا» گذاشتهاند.
حاج حسن مصفا هر کاری که بگویی در راه تعزیه انجام داده است از روزی که او را نذر حسین (ع) کردهاند تا روزی که در معرفیاش به عنوان 14 پیرغلام اهلبیت فیش و هزینه سفر خانه خدایش را به پیرمرد دیگری بخشید.
او بزرگ شده این خانواده و این خاندان است اگر چه نذرش کردهاند، اما او نیز رسم ادب به جای آورده که امروز با وجود کهولت سن و بیماریهای متعددش هنوز هم مجالس تعزیهاش در سراسر مازندران مشتاقانی زیاد دارد. در کار او هم دست زیاد شده است که گلایه دارد از ورود تعزیهخوانانی که شاگردی نکرده و رسم ادب به خاندان اهل بیت را نیاموختهاند.
نیم قرن تعزیه خوانی برای مردی که سن شناسنامهای وی 66 است اما میگوید بیش از 75 سال سن دارد از او گنجینهای ارزشمند میسازد برای تاریخ تعزیه مازندران. مردی که تنها یکی دو نفر دیگر مانند او از سالهای اصیل و گذشتههای دور تعزیه مازندران باقی ماندهاند و در واقع او و هم قطارانش آخرین نسل از پیرغلامان تعزیه استان به شمار میروند.
روزهای زیادی طول میکشد تا بتوانم زمان مصاحبه با سقا را هماهنگ کنم، روزی در تهران مجلس تعزیه داشت و این هفته نیز در قائمشهر و هفته بعد شاید چالوس. روزهای این پیر تعزیه مازندران در مجالس امام حسین(ع) میگذرد و خودش میگوید وقتی مجلسی نداشته باشد از چهاردیواری خانهاش بیرون نمیآید چون اعتقاد دارد بسیاری از کارها و رفتارها در شان نوکران این خاندان نیست. پیرمردی با مو و محاسن روشن اما دستها و پاهایی لرزان از گذر زمان؛ این هفته پای گفتوگویش نشستم تا به بازخوانی بخشی از فعالیتهای او در تاریخ تعزیه مازندران پرداخته باشیم.
فارس: چطور شد به تعزیه رو آوردید؟
سقا: در شناسنامه اسمم حسن مصفا است اما از بچگی اسممان را سقا گذاشتهاند. در ییلاق امیری لاریجان متولد شدم، هفت ساله بودم که تعزیه را شروع کردم و از همان موقع نقشهایی مانند دو طفلان مسلم را به ما میدادند. شکر خدا صدایم خوب و من دراین کار باقی ماندم.
متولد 1325 هستم الان 57 سال است تعزیه اجرا میکنم، تا به امروز که قلبم را عمل کردم. چند سال پیش دکتر گفت دیگر نمیتوانی شبیه خوانی کنی، دکتر آمد لاریجان پای تعزیه نشست، وقتی دید در آن هوای سرد چطور تعزیه میخوانم، تحت تاثیر قرار گرفت و چیزی نگفت تا مانع کارم نشود و نصف هزینههای درمانم را نیز بخشید.
یک برادرم شهید شد و برادران دیگرم هم زنده نمیماندند برای همین مرا نذر امام حسین (ع) کردند. تا به الان 58 سابقه تعزیه دارم از من بیشتر سابقه تعزیه در مازندران کسی ندارد. از کودکی همه فنون تعزیه را یاد گرفتم از مخالف خوان بودم تا امروز که نقش حضرت ابوالفضل(ع) را میخوانم البته همه را حفظ کردهام.
فارس: از برگزاری تعزیه در سالهای دور بفرمایید، آیا آن زمان هم مشکلات امروز در این زمینه وجود داشت؟
سقا: در قدیم ییلاقات صعب العبور مازندران هر جا که مجلسی بود و امام حسین (ع) مجلسی داشت میرفتم، یک بار تا دو سال در جاهای مختلف مراسم داشتیم و خانه نیامدم. هنوز هم با هیچ کس درباره مراسم قرارداد مالی نبستهام هر چقدر هزینه کنند همان را قبول میکنم. هنوز مردم اعتقاد دارند اگر برخی میگویند عقاید مردم تغییر کرده و به این چیزها گرایش ندارند اینگونه نیست. خوشبختانه هنوز اقبال مردم به این مراسمها و عزای حسین (ع) وجود دارد؛ آن زمان ما میخواستیم تعزیه برگزار کنیم وقتی شیپور میزدیم مردم فرار میکردند مثلا تعزیه ابوالفضل (ع) در برخی روستاها اجرا میکردیم ولی حتی یک لیوان آب به ما نمیدادند میگفتند ما تعزیه عباس (ع) میخواستیم یعنی تا این حد تلاش میکردیم تا جفایی که بر اهلبیت شد را تبلیغ کنیم. خیلی از روستا از طبل و علم میترسیدند خیلی زحمت کشیدیم تا مردم به این باور برسانیم.
فارس: روال کار شما برای برگزاری تعزیه چگونه است؟
سقا: یک گروه دارم که با آنها اجرای تعزیه میکنم، فردی که مجلس دارد دعوتمان میکند نه قراردادی داریم نه چیزی… مثلا میگوید 10 شب اجرا کن کسانی هم که با من هستند میدانند اگر خودم چیزی نگیرم اجازه نمیدهم تعزیهخوانانم دست خالی بروند.
فارس: منبع درآمد شما همین تعزیهخوانی است؟
سقا: من تانکر نفت داشتم و از آنجا بازنشست شدم، هیچ وقت از این راه زندگیام را نگذراندهام و هیچ وقت از این راه خودکفا نشدم و به درآمد آن چشم نداشتم. در مجالس اگر هزینهای به تعزیهخوانانم ندهند سهم خودم را میانشان تقسیم میکنم برای همین است که این خاندان به ما لطف دارند.
فارس: در دورههایی که ممانعت میشد از برگزاری تعزیه نیز شما فعالیت میکردید؟
سقا: من برای تعزیه زندان هم کشیدهام؛ در دوران پهلوی اگر چه به ظاهر تعزیه اجرا میکردیم ولی رژیم میدانست که انقلاب را تبلیغ میکنیم، آن سالها در قائمشهر تعزیه داشتیم ما را بردند و زندانی کردند. اصلا هر جا رفتیم ما را چند روز نگه داشتند میگفتند نباید اجرا کنید تبلیغ میشود و مردم وابسته به این خاندان میشوند. بسیار مبارزه کردیم تا مجالس را برگزار کنیم جا نزدیم اگرچه تعدادمان کمتر شد ولی عقب ننشستیم.
فارس: یک تعزیهخوان چگونه برای مجلس آماده میشود؟
سقا: باید از سنین کم وارد این کار شود تا بداند چه آهنگی با شعر هماهنگی دارد. در گذشته بزرگترها بودند تمرین میدادند، اما امروز با ضبط صوت و سیدی چیزهایی یاد میگیرند و اجرا میکنند غالبا هم فقط شهادتخوانی را اجرا میکنند قسمتهای دیگر را بلد نیستند. من 35 مجلس تعزیه حفظ بودم و میتوانم اجرا کنم ولی دوستانم نیستند که همپای من اجرا کنند برای همین خیلی اینها را کامل اجرا نمیکنیم.
اگر همینگونه پیش برود روند تعزیه قطع میشود؛ تعزیهخوانان امروز دو خط بلندند بقیه را بلد نیستند، میگوییم پس بقیه را چه کنیم میگوید من همین را بلدم. برای همین است که احساس میکنم این شیوه متوقف میشود چون کسی نیست که آن را ادامه دهد.
فارس: شنیدهام افرادی به سن و سال شما متون قدیمی تعزیه را در اختیار دارند.
سقا: من همه متنهای قدیمی یک مجلس کامل را دارم و همه را حفظ هم هستم و برای اینکه یادآوری کنم نگاهی به آنها میاندازم. متنهایی که امروز در مراسم خوانده میشود از گذشتهها است فقط مقدار آن را کم کردهایم. برای اینکه وقت اندک است، در گذشته متن اول که خود را معرفی میکرد بود ولی برخی اضافات را حذف کردهاند چون مردم باسواد هستند و زودتر متن را درک میکنند.
فارس: از تعزیهخوانان قدیمی به سن و سالن شما هنوز کسانی در قید حیات هستند.
سقا: الان در این سن و سالن من هستم و آقای مهدوی که هر دو هم سن هستیم بقیه مانند حاج رمضان، حاج علیاکبر هر چه قدیمی به سن و سالن ما بود فوت کرده است.
فارس: تعزیه خوانان جوان چطور وارد این کار میشوند؟
سقا: اینها هیچ کدام شاگردی نکردهاند، یک سی دی بر میدارند، حفظ میکنند و غالبا هم حر و ابوالفضل و امام حسین(ع) را فقط حفظ میکنند بقیه را نمیتوانند. چون این کار پروانه و مجوز خاصی هم نمیخواهد الان هر کسی میتواند یک عده افراد را جمع کند و در چهارراهها تعزیه برگزار کند.
فارس: در گروههای جدید برخی انحرافات و شبهات هم وجود دارد؟
سقا: نمیتوان با اینها کاری داشت و چیزی گفت. این گروهها غالبا آسیبهای زیادی به تعزیه وارد میکنند. امروز چون این گروهها همه جا رفتند و مجالس را درست اجرا نکردند دیگر کسی رغبت به برگزاری مجلس تعزیه ندارد و پشیمان میشوند چرا تعزیه گذاشتند. من خیلی وقتها از خانه خارج نمیشوم میگویم شاید حرف بدی و یا راه بدی باشد که در شان جماعت ما نباشد. لباس فاخر و تجمل به ما نمیآید، چیزهایی است که از استادانمان یاد گرفتیم ولی تعزیه خوانان امروز کارمند هستند سالی چند روز اجرا میکنند و دنبال زندگی خود می روند تا سال بعد. هیچ نظارتی از سوی هیچ ارگانی نیز به این مجموعهها نمیشود.
فارس: شما تعزیه را چطور یاد گرفتید؟
سقا: من تعزیه را از داییام یاد گرفتم که 80 سال تعزیه اجرا کرد. نزد او شاگردی کردم چوبش را خوردم تا همه فنون تعزیه را یاد گرفتم اما متاسفانه امروز دیگر کسی شاگردی نمیکند.
فارس: نخواستید افرادی مثل خود تربیت کنید؟
سقا: شاگردانی داشتم که به آنها دانستههای خود را یاد میدادم ولی آنها را به سوی درس و زندگی هدایت کردم نخواستم وقتی سنی ازشان بگذرد بگویند فلانی ما را از زندگی انداخت. الان هم 15 نفر در گروه من هستند که با هم تعزیه اجرا میکنیم ولی آنها هم شغلشان این نیست.
فارس: فکر میکنید وضعیت تعزیه در مازندران بعد از اینکه دوران افرادی مثل شما گذشت چگونه خواهد شد؟
سقا: تعزیه امروز هم کمرنگ شده است. من با این شرایط سنی و بیماری اجرا میکنم تا کار قطع نشود حداقل تا زمانی که ما هستیم تعزیه واقعی صورت بگیرد اما بعد از ما چه میشود خدا میداند.
فارس: چرا اقبال به تعزیه کمرنگ شده است؟
سقا: در برخی موارد اعتقادات کم شده و دست بیخود هم در این کار زیاد شده است. الان کسانی تعزیه میخوانند که ادب و تربیت این کار را ندارند. باید کسانی باشند که تعزیه خوانان از آنها کار یاد گرفته باشند وقتی ورود به این حیطه به این آسانی باشد نتیجهاش نیز جالب نمیشود. ما برای حضور در تعزیه از علما و بزرگان اجازه گرفتیم، در محضرشان اجرا کردیم تا امروز به اینجا رسیدیم.
فارس: راهی نیست که بتوان با آن گروههای تعزیه را ساماندهی کرد؟
سقا: نمیشود ساماندهی کرد مثلا الان ما میخواهیم یک قشر درست کنیم ولی یک گروهی با ارتباطاتی که با ادارات دارد به راحتی مجوز کار میگیرد و فاتحه آن قشر خوانده میشود. اگر این ارتباط ها نباشد میتوانم 10 گروه تعزیه درست کنم و به همه مازندران بفرستم ولی حمایت نمیکنند.
فارس: شما به عنوان یکی از 14 پیرغلام تعزیه کشور در سال 89 معرفی شدید ازاین سابقه شما هیچ گاه متولیان این بخش استفاده نکردند؟
سقا: یک روز در تهران بودم که آمدند دنبال ما که حضرات آقایان حضرت علامه حسن زاده و آیتالله جوادی شما را تایید کردند و میخواهیم از شما تجلیل کنیم. همان روز مرا به سالن صداوسیما بردند و مراسم را برگزار کردند. از مازندران فقط من بودم این معرفی به پاس زحمتهای ما بود که سالار شهیدان عطا کرد. البته در این مراسم یک فیش مکه و یک میلیون تومان هم هدیه دادند که در آن جلسه آن را به یک پیرمرد بخشیدم.
فارس: گفتید در محضر علما نیز تعزیه برگزار کردید خاطره ای از آن دوران دارید؟
سقا: سال 36 در پردمه روستایی در بخش لاریجان که محل تولد علامه حسنزاده آملی است زلزله آمد. آن روز 95 جنازه را در تکیه گذاشتند. علامه آنجا روضه می خواند و من هم تعزیه اجرا میکردم. آن روز علامه به من گفت امام حسین(ع) بخوانم نمی دانم چرا گفتند شاید کسانی که امام اجرا میکردند خوب نبودند یا مورد تایید نبودند که علامه به من گفت تو اجرا کن. هفت هشت سالم بود گفتم من ریش ندارم گفت ایرادی ندارد فقط بخوان.
فارس: شما گفتید تعزیه باید ساماندهی شود اما برخی هم با دولتی شدن این مراسمها مخالف هستند:
سقا: وقتی قرار باشد این مجالس ادامه پیدا کند باید حمایت و ساماندهی شود. ما دیگر توان این نداریم که مانند گذشته مراسم برگزار کنیم و در یک مجلس 35 بار از اسب بالا و پایین برویم. اگر این توان و صدا از ما برود باید چه کنیم و زندگی بگذرانیم؛ برای برخی اصلا مفهوم تعزیه روشن نیست و نمیدانند که چرا باید باشد.
فارس: نگران نیستند بعد از شما شکل و سیاق تعزیه تغییر کند؟
سقا: این مجالس که تعطیل نمیشود ما هم چنین فکری نمیکنیم؛ 250 سال پیش میرزا غلامرضا درتهران تعزیهای اجرا میکرد که هزاران نفر جمع میشدند، او رفت ولی الان در تهران دو هزار تعزیه خوان هست. تعزیه باقی میماند ولی میترسیم به راههای دیگری کشیده شود. دست اندرکاران به خوبی میدانند که چه کسی چگونه اجرایی میکند. شبیهخوانی اهل کار میخواهد تا بداند که این مجالس از کجا نشات میگیرد. یک نفر تعزیهخوان در تصمیمگیریها نیست که این بخش را هدایت کند. مدیران دولتی برای اینکه جایگاه خود را حفظ کنند با بسیاری از مسائل کنار میآیند.
فارس: صحبت آخر:
سقا: از ما گذشت و هرچه میگذرد از ما کم می شود که زیاد نمیشود؛ دوست داریم تعزیه بهتر و عمیقتر برگزار شود تا همه راضی باشند از امام حسین(ع) که صاحب مجلس است تا مردمی که به عشق این خاندان زندگی میکنند.
وقتی “حاج حسن سقا” را ترک میکنم مرا به اتاقی راهنمایی میکند که انباشته از لباسهای تعزیه است از پیراهنها و عباهای سرخ و سبز تا زره و کلاهخودی 150 ساله که میگوید برای او به ارث گذاشتهاند. به راستی این نسل از پیرغلامان تعزیه مازندران، گنجینهای عظیم از ارادت به خاندان اهلبیت است و خود موزهای بکر و ناب برای نمایش ارادات تاریخ سرزمین طبرستان به اسلام و خاندان شهیدش.
امروز خاطرات، پندها، نصیحتها، دستنوشتههای قدیمی و لباسهایی از تعزیههای یک صد سال گذشته مردم مازندران در پستوها و اتاقکهای پیرمردهایی مانند “حاج حسن مصفا” خاک میخورد تا لطفی اندک به این قدمت و اصالت برسد و آنها در موزهای درخور شان و جایگاه این مردم جای دهد.
گفتوگو الناز پاکنیا
حاجی مردی تاریخی و تمام نشدنی در تعزیه تعزیه ای که حاجی میخواند شما جمعیت را بنگرید برای کی میاین
حاجی مردی تاریخی و تمام نشدنی در تعزیه تعزیه ای که حاجی میخواند شما جمعیت را بنگرید برای کی میاین بله