هراز نیوز :حسین جوادی ( حج )

شهر آمل سیر تاریخی عجیبی دارد آن از گذشته سراسر افتخارش که اگر انسانی بدون غرض ورزی های قومی و قبیله ای که این روز ها در استان مازندران فراوان یافت می شود خوب بنگرد در کمتر کتب تاریخی ، نام آمل به همراه چند شهر کشور وجود ندارد مگر در قدمت و اعتبار کتاب شبهه ای وجود داشته باشد .
باور داریم حکومت علویان در ایران ابتدا در مازندران و انهم در آمل شکل گرفت قلبا و فبلا مردم این منطقه به اهل بیت عصمت و طهارت ارادتی وصف ناپذیر دداشتند و به این ارادت افتخار می کردند ارادتی که در کنه وجودشان شعله ور بود ور در سر سفره کرامت بی انتها و ارادت بی ریب و ریا ، علما و بزرگانی هم ارتزاق کردند و هم پرورش یافتند و انسانهای زیادی را تربیت کردند که آمل همیشه تاریخ به آن بالیده است . کمتر منطقه ای مثل امل توانسته بار عظیم فقهی و دینی کشور را به دوش بکشد و کجا میتوان این تعدد ستارگان منور را یافت. الناس علی دین ملوکهم
بالیدن به گذشته حسرت آور است و نالیدن بر حال تاسف بار
از این مقدمات و کلی گویی ها که بگذریم باید نقدی منصفانه به حال داشته باشیم و اگر بخواهیم این نقد را صادقانه و بدون حب و بغض و یا هواخواهی ها و حمایتهای بی جا و غیر منطقی ارائه کنیم باید چند مرحله عقب ماندگی را مورد بررسی قرار دهیم. که شاید طرح آنها در این ممقال نمی گنجد و نیازمند تعدد و تکثر مباحث است . و قطعا خیلی از اشخاص حقوقی بجای برخورد منطقی با آن مقابله ناصواب و مصادره غیر مطلوب و و البته برداشت مطلوب نظر خویش می کنند
این حقیر سراپا تقصیر !!! که بعضا حرفهای فیلتر شده و پر از ملاحظات و رعایت همه جوانبش به قبای نازک و هیمنه فاخرالملوک حضرات درانتظار تکریم و تمجید ناخوش می آید و از انجهت که مدتی عزت آرایی ، بر عزت مندی ترجیح داده می شود ، همیشه مسگری هستم در شوش که تاوان جرم اهنگری در بلخ را داده و می دهم و در این وسط چیزی که یافت نمی شود و یا نمی خواهند بیابند پرتقال فروش است . چقدر رویایی است در این فضا اگر قصوری تذکر داده می شود ، مقصر با اذعان به واقعیت تقصیر را بپذیرد و سعی در جبران مافات کند ولو برای تظاهر هم که شده اظهار به این سعی نماید .
صدهزار البته که این قلم گردان ناوابسته و مثلا مستقل بلد نیستم حرف بزنم و در محضر تملق گویان و چاپلوسان متظاهر به خیر و صلاح که خوب واردند چگونه مخ کاربگیرند و بجایش بین دو دیوار هم دعوا بیاندازند ! باید تلمذ کنم و شاگردی آنان را برای حضور در فضای مجازی و مکتوب از مخیله خود عبور دهم که قطعا هرگز این جسارت و توهین را به قلم و افکار عمومی نخواهم کرد .
در نگرش به اوضاع آمل خیلی ار امور قابل تحلیل و بررسی است که تک تک آنها را در مقالات جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد امور اقتصادی ، گردشگری ، علمی ، ورزشی ، فرهنگی ، هنری ، اجتماعی و….قطعا باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرند . از منظر بسیاری از قلم فروشان حاضر در عرصه مکتوب و سایبری باید یادگرفت که اصلا مردم و مواجهان با بی مهری و بی اعتنایی هیچگونه حق اظهار نظری ندارند باید یاد گرفت که چگونه نواقص و مشکلات را با فرافکنی ها و حاشیه پردازی ها و … به گردن اموات و یا کسانی انداخت که نه سر پیازند و نه ته آن !
فعلا بگذاریم و بگذریم که نه می شود گذاشت و نه می شود گذشت ! در این مقال ، با عنایت به ایامی که گذشته و در پیش داریم ( محرم وصفر ) نقدی منصفانه آدم را به مقایسه ای حداقل جزیی و اندک این شهر با شهرهای اطراف وامی دارد در نگاه اولیه تفاوت ماهوی دینی این شهرستان با سایر شهرها محسوس و مشهود است با آن سبقه بسیار درخشان اعتقادی این وضع نامناسب دینی غیر قابل تحمل است که البته با شگردهای بسیار عجیبی این وضعیت را برای خیلی ها قابل پذیرش کرده اند تا جایی که از تریبون های مقدس اظهارات عجیب و غریبی در خوشی روزگار فرهنگی و مذهبی شنیده می شود !!! و اگر هم انتقادی کنی بازهم در همان تریبون عمل شما بد جلوه دداده می شود و محکوم می شوی ( باز هم تعجب !!!)
هیئت های مذهبی که در تمام برهه ها مورد حمایت شدید مقام معظم رهبری که خود یک هیئتی ناب است قرار داشته و دارند به عنوان ستون محکم حرکت های اجتماعی مذهبی و حتی سیاسی وظیفه خود را در همه عرصه ها به خوبی اننجام رسانده اند و و حتی فراتر از وظیفه بار سنگین کاهلی سایر دستگاههای ذیربط را بدوش کشیده اند و همیشه سازنده و بالنده بوده اند اما وضعیت در این شهر بگونه دیگری است در آستانه محرم و زمانی که این حرکت عظیم اجتماعی هیئات مذهبی باید مورد حمایت و توجه مالی و اداری قرار بگیرد دچار محدودیتهای غیر معقول می شود و فضای شهری آماده تر برای گسترش نابهنجاریها اگر مثلا بگویی مگر شهر صاحب ندارد پنج شخص حقوقی بزرگ شهر از تو انتقاد می کنند که چرا می گویی شهر مگر صاحب ندارد تازه متوجه می شوی شهر حداقل پنج صاحب دارد و وضع اینطوری است !!!
در این اوضاع هم عده ای از همان قلم به دستان خوباخته راه می افتند این اداره و آن اداره و پیش فرماندار و سایر مسئولین که دیدید فلانی برعلیه تو صحبت کرد ؟ و جالب است برای یک صحبت که یک طرف صحبت بیشتر نداشته چندین طرف مستقیم و چندین طرف غیر مستقیم درست می کنند و در راستای تخریب نیروهای هیئتی و مذهبی و تیره کردن روابط آنان با فرماندار از هرگونه کار کثیفی هم دریغ نمی کنند .
همین وضع مورد حمایت برخی از غافلان قرار می گیرد تا می شود روز تاسوعای حسینی و روز عاشورا که باور داریم ارض و سما و تمام موجودات عالم محزون و دلریش هستند
( دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است ) محرم در گذشته حتی در اذهان افراد لا ابالی هم حرمت خاصی داشت هر کاره که بودند در این ماه به قول خودشان ادم می شدند و واقعا دست به هیچ کاری نمی زدند آنوقت در این شهر مانکن هایی در کنار حرکت دستجاتی که بعضا به یک حرکت تشریفاتی و عده ای هم بی پایه و اساس مبدل شده است مشاهده می شود که قطعا با اهداف مشخص و جهت تحت تاثیر قرار دادن عواطف سازماندهی می شوند و هیچ تدبیری هم برایش نمی شود آنوقت معضلی که در جلسات شوراهای مختلف شهری با حضور چندین مسئول مطرح می شود و وقت جلسات کم محتوا را می گیرد داربست و خیمه زدن هیئتهاست !!!!!
در این وضعیت قطعا باید جای بحران و فرصت عوض شود مسلما نه هیئت ها بحران هستند و نه وضعیت روزهای تاسوعا و عاشورا فرصت !
به این مختصر کفایت می کنم و منتظر می مانم تا ببینم بازهم مسگر بیچاره بجای آهنگر مقصر توبیخ می شود و یا مقصر اصلی مورد توجه قرار می گیرد و حقیر را از مجادلت بیمورد مبرا می کنند .
توکلت علی الله

25 thoughts on “هزار نکته باریکتر زمو اینجاست”
  1. درود بر آقای جوادی حرف دل تمامی نیروهای ولایتی را زدی

  2. آقای نصیری تورابجان تنها فرزندات قسم مطلب را انعلکس بده دفعه قبل درباره همین فرد نوشتنم توسایت قرارندادی نکند که منظور ایشان از قلم بدستان …….. باشند که عضو ……. هستند واخیر به فرماندار اس ام اس دادندو گفتن حرف جوادی اصلامورد تائید …. نیست پس خودتان بخوان ازاین مجمل که چه کسانی آتش بیار محرکه هستند .
    چرا نویسنده خود را آهنگر قلمداد می کند مگر ایشان رئیس اداره بودند چقدر مثمر ثمر بودند که مسئولین را زیر سئوال می برند واگر جرات داری عملکرد خودرا دررابطه با خبرنگاران بفرمائید که چطور خبرنگاران را به اطاقتان راه نمی دادید ؟ و….

  3. آقاِ سعید دروغگویی تا چه حد ، کجا جوادی خبرنگاران را به دفترش راه نداد هیچ کس نیست که بتواند صادقانه در مورد جوادی حرف بزند و جز خوبی در مدت مدیریتش چیزی به زبان بیاورد در زمان وی کارهای زیادی انجام شد که البته خیلی ها چشم ندارند ببینند موضوع کلیت بدحجابی نیست که البته آنهکم باید به چالش کشیده شود موضوع فعلی حرمت شکنی در روز عاشورا و آرایش سازماندهی شده است

  4. برای آقای جوادی سعید متاسفم که اینقدر خلافگویی دارد کجا نه خبرنگاری بلکه هیچکسی نمی تواند مدعی شود که وی او راابه دفترش راه نداده باشد ؟ مدیریت جوادی در دوران درخشانش بر همگان اگر صادقانه بنگرند معلوم و آشکاراست

  5. خواهشمندیم از جوادی کمتر حرف بزنین هیچکس نفهمید هنوز این مرد چقدر به آمل و استان خدمت بزرگ و ارزشمندی کرد حیف که آمل قدر دان نیروهای صادق و خدوم نیست و برای همین مدیران لایق و خدوم از آمل فراری هستند

  6. بسیار مطلب ارزشمند و بجایی بود احسنت و آفرین به نویسنده این مطلب

  7. بنده به عنوان یک قشر فرهنگی که تا اندازه ی زیادی با شخصیت آقای جوادی و عملکرد ایشان دور و نزدیک آشنایی داشتم باید عرض کنم از نظر اخلاق حسنه و درستی سلوک در مورد ایشان حرفی ندارم و از بین مسوولان می شود نمره ی مناسبی به ایشان در این مورد داد. اما اینکه الزاما یک مدیر با اخلاق در عرصه ی مدیریت و عملکرد هم قوی هست من صد در صد با این استدلال مخالفم. و عملکرد ضعیف آقای جوادی حد اقل در بحث شعر و ادبیات آمل که بزرگترین پس رفت رو در سالهای اخیر نسبت به دیگر شهرهای استان داشته است شکی نیست. ادبیات و شعر محور اساسی هنرهاست و بی توجهی ایشان نسبت به این مقوله الان شهر آمل را از آن طلایه داری گذشته به جایی رسانده است که در بسیاری از همایشهای ادبی حتی برای شهر آمل فراخوان هم نمیفرستند و وقتی پیگیری میکنیم می گویند مگر آمل شاعر مطرح هم دارد و وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم بد نگفته اند. در مورد عملفکرد نابسامان وضعیت شعر و ادب بارها و بارها به ایشان انتقاد شده بود. اما دریغ از یک پاسخگویی. هم اکنون نیز وضعیت کانون های شعر و ادب آمل در بدترین دوره ی تاریخی ادبی این شهر به سر می برد. ( البته ایشان ببخشایند که انتقاد کردیم. چون در اول نوشته ی خود طوری مقدمه چینی کردند که خواننده از خیر انتقاد بگذرد. ولی مگر میشود درد را ببینی و دم بر نیاوری؟ )

  8. مطلب به حقی گفته شد ولی امان از آن مسئولی که زبان به ناسزا می گشاید و همه را نفهم و بی عقل و کج فهم و … می خواند! خدایا اهلش کن

  9. آقای شاعر و مثلا پژوهشگر مگر قبل از آقای جوادی رتبه ادبی شهرستان کجا بود ؟ چندین همایش بزرگ ادبی استانی و ملی که گذاشته شد بیشتر در دوره جوادی بود تمام زحمت همایش بین المللی طالب را هم جوادی کشید و تمام مقدمات را او آماده کرد و به کام دیگری رقم خورد متاسفم که خودتان را پژوهشگر می دانی حمایت از نویسندگان آملی از زمان جوادی باب شد و سایر کارها که آقای پژوهشگر باید یک ذره فقط یک ذره به خودش زحمت بدهد و زحمات وی را لگد مال نکند

  10. زمان زمان خون دل خوردن نیروهای ولایی است از ماست که برماست در این بین برخی از نیروهای مثلا هیئتی با خرمای ری تطمیع می شوند این گلایه را باید پیش کی برد ؟
    آقای فرماندار عزیز با موضوع وسیع تر و عمیق تر از این برخورد کنید و به دور وب برتان بیشتر نگاه کنید که چه کسانی دارند نقشه می ریزند .

  11. به نام خدا
    در شهر آمل چه می گذرد ؟؟؟؟؟!!!!!!!!……………….
    در گذشته های نه چندان دور این معضل بدحجابی و بی حجابی یک دردی بود که همه ما بچه مذهبی ها ناراحتش بودیم چطور شد که امروز مسئولان شهری ما خودشون رو از این مقوله جدا می دونن و حالا در جبهه مخالف این اعتراض قرار گرفتن.
    صحبت آقای جوادی بد حجابی و احانت به محرم و روز عاشوراست که واقعاً با یک تدبیر درست و بجا می شود آن را حل کرد .چرا سخنان آقای جوادی برای ما معضل شد؟ و چرا حرفهای این مرد را که حرف همه ما مذهبی هاست کسی نمی فهمد؟
    حتماً باید این معضل ومشکل در خانه هایمان رسوخ کند که ما به فکر بافتیم.
    چرا چشمانمان را به روی واقعیتها می بندیم و در گیر مسائلی هستیم که دیگران دارند برایمان می نویسند .
    در این حرکت درست و بجایی که در تجمع عاشورائیان در روز پنج شنبه رخ داد انتظار می رفت که آقایان مسئولین شهری خودشان در رأس این حرکت حاضر باشند و به دنبال راحکارهایی برای حل این معضل .
    من نمی فهمم کجای این حرکت به قبای بعضی ها بر خورد ولی این را می دانم که نباید برای حفظ سمت دنیایی و گذرایی که امروز هست ولی فردا نیست اینقدر نگران بود.
    و در آخر آرزومندم که خداوند بینشی به ما عنایت کند که یکدیگر را درک کنیم، و حرفهای هم را بفهمیم

  12. نمی دانم سرآغاز جمله ام را خطاب به کدام مسئول شهری ام نسبت دهم که به جاییشان برنخورد
    آخر چرا باید اینچنین یک بیانیه که توسط آقای جوادی به نگارش در آمد اینگونه قضاوت کرد؟؟؟!!!!!!
    آخر چه بگویم که بیدار شوید؟
    آی مسئولین آمل ،آی خبرنگاران آملی ،آی روشنفکران عرصه های ساسی وفرهنگی،آی دبیر شورای فرهنگی شهرمن،
    تابوتی که بر دست می رود آمل است این را پیشتر هم به سمع ونظرتان رساندم
    می سپارد جان به دادش برسید
    آقای جوادی چه گفت که اینگونه به همه برخورد؟؟
    چرا به خودمان نمی آییم؟! تا کی به دنبال حاشیه سازی ها وتخریب کردن دیگران میخواهیم برای خودمان پل بسازیم؟چرا خودمان دستی نشویم برای گرفتن دستها وحمایت ها؟چرا پلی نشویم برای شهرمان آمل؟
    برادرم ،خواهرم دلمان بسوزد برای خودمان، برای این بدبختی هایمان.ننازیم به اینکه شهرمان دوعالم فرزانه دارد تفکر کنیم ببینیم چرا علمای فرزانه شهرمان به شهرشان پشت کردن ونمی آیند/
    آیت الله جوادی آملی هرساله به آمل می آمدن اما مدتهاست که آقا نمی آیند البته حق دارند آمل شهردارالمومنین به شهردارالفاسقین تبدیل شده،تاسوعا وعاشورای حسنی ما این است وآقایون مسئولین ما سرشان را مثل کبک زیر برف کردند ونهایتا پیکانهای خشمشان را سمت خیمه های عزای ابا عبدالله الحسین میگیرند
    باید بوسه زد برادر بسیجی من باید بوسه زد نه این که به حرف یک سری خاله خرسها جبهه گرفت
    جاء الحق وزهق الباطل
    امثال جوادی ها هم اگر اینقدر بغض در گلو مانده را نترکانندو در خیمه حسینی درد ودل نکنند که ……..هیهات ، هیهات از اینهمه بی وفایی مردم آمل
    برادرم ،خواهرم گوشمان را بگیریم دهانمان را بگیریم تا کی ببینیم و حرف نزنیم ؟لابد باید چشممان را هم ببندیم پس با این دل چه کنیم؟ آقای صمدی آملی در مراسم عزاداری حسنی در یکه ازهمان شبها بین روضه هایش گفت دیگه ازدست آمل خسته شدیم
    دلمان بسوزد دلمان بسوزد
    هنوز مانده تا خیلی ازشما ها قدرقلم این برادر بزرگ را بفهمید
    آقای جوادی بنده حقیر ازشما عذرخواهی میکنم وسپاس سپاس به خاطرهزارنکته باریکترزمو

  13. دمتون گرم آقای جوادی امیدوارم جناب آقای فرماندار وسایر مسئولین هم مطالب شما را بخوانند وپی به عمق این نگارش قلم ببرند
    دلمان واقعا در روز عاشورا ازدست این مردم وعزاداریهایشان شکست
    بقیه رو نمیدونم ولی ما بچه سیدا تحمل اینهمه بیمهری ها رو نداریم
    ممنون که با جملات فصیح وشیواتان مرهم دل سوخته مان شدید

  14. اگر زمانی بحث مقبولیت جوادی وسط بیاید همه خفتگان عرصه های سیاسی و فرهنگی بدانند یک خال موی او را به تمام هیکل آقایان نمی دهیم

  15. به آقای سفیر:

    سلام دوست گرامی. از طرز صحبت شمای گرامی مشخص هست چه قشری هستید. اینهایی که فرمودید را بنده با استناد قبول ندارم. جز اینکه ننگ همایش طالب آملی بر نام دیگران تمام شد . شما بهتر است بروید ادبیات دیالوگ را باموزید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *