– خلاصه گفت وگو با محمد جهرمی، وزیر کار دولت نهم و مدیرعامل سابق بانک صادرات را در زیر می خوانید:
* گاهی اوقات میگویند داماد آقای ناطق هستم و بعضی وقتها میگویند داماد آقای جنتی هستم. هیچ کدام درست نیست. من داماد اصفهانیها هستم نه داماد شمالیها.
* زمانی که آقای احمدینژاد استاندار اردبیل بود، با او آشنا شدم. در آن زمان بنده استاندار فارس بودم. ایشان با مجموعه مدیران اردبیل برای بررسی روند کاری استانداری و استفاده از تجربیات ما به استان فارس آمد.
* در چهار سالی که در وزارت کار بودم، به دلایل مختلف چهار بار استعفا دادم که دو بار آن کتبی و دو بار دیگر شفاهی بود.
* مثلاً یک بار به دلیل واردات بیرویه استعفا دادم. سال 87 بود. من تقریباً از سال 85 احساس کردم با آقای احمدینژاد به دلایل مختلف نمیتوانم کار کنم. بعد از واردات بیرویه شکر که باعث بیکاری بسیاری از کارگران کارخانجات قند و شکر شد یکباره تولید این بخش از یک میلیون و 400 هزار تن در سال، به حدود 600 هزار تن رسید. این افت تولید ضربه بسیار بدی بود که بر اثر واردات بیرویه اتفاق افتاد. این موضوع باعث شد که به مسائل اقتصادی بسیار منتقد شوم.
* منطق خاصی حاکم نبود، این کار (واردات) تقریباً مورد حمایت خود آقای احمدینژاد بود به همین دلیل این کار انجام گرفت، در حالی که منطق اقتصادی حکم میکرد که به تولید و تولیدکنندگان رسیدگی شود و هر چقدر که به این دو برسند، اشتغال هم بیشتر میشود؛ و کنترل قیمت نیز انجام میشود. در ضمن تورم هم به کشور تحمیل نمیشود.
* یکی از مخالفان 100 درصد نحوه اجرای یارانهها بودم و بارها هم گفتم که هدفمند کردن یارانهها برای کشور واجب بود، ولی چگونگی اجرا مهمتر است.
* گرچه ابتدا 45 هزار تومان به مردم میدهند، ولی بعداً به دلیل وجود تورم 60، 70 یا 100 هزار تومان از مردم پس میگیرند. بنابراین اینگونه یارانه دادن برای مردم ارزشی نخواهد داشت.
* اگر پول به مردم نمیدادند و هزینههای مردم را کاهش و قدرت خرید مردم را افزایش میدادند، شاید به جای 45 هزار تومان مستقیم 450 هزار تومان به صورتهای دیگر به مردم کمک میکردند.
* ساختن ورزشگاه خوب است، اما ساختن آن در محل غیرقابل استفاده جای سوال دارد! الان در بعضی بخشها ورزشگاههایی ساختهاند که استفاده نمیشود. در بعضی مناطق مدرسه ساختهاند اما خالی است. بعضی در مناطق راه ساختهاند، اما برای اینکه به میزان کمی راه نزدیکتر شود راه دیگری زدهاند.
* در دولت بعضی موقعها به جای اینکه تصمیمگیریها جمعی باشد، فردی بود. در حالی که اساس کار دولت باید بر کار کارشناسی باشد اما در بسیاری از دولتها این مساله مغفول بود.
* بیشتر تصمیمات فردی بود.ظاهراً ایشان انتقادپذیر نیستند. ایشان حرمت من را در دولت نگه میداشت، ولی آنچه را که خودش میگفت و اکنون نیز میگوید اجرا میکند.
*من گفتم در همان دولت نهم هم چهار بار میخواستم از دولت کنار روم. چون با یکسری شروطی آمده بودم که تحقق پیدا نکرده بود. از سوی دیگر روشها نشان میداد به آن چیزی که احساس میکردم باید برسیم، نمیرسم و مسیرها اشتباه بود و بیبرنامگی هم حاکم شده بود.
* دیگران میخواستند ما را کاندیدا کنند، که خودم نشدم.در جلسه هیات دولت چنین بحثی مطرح نشد. برعکس. آقای احمدی نژاد حضوری و در یک جلسه خصوصی در حاشیه دولت از من میخواستند که در دوره دهم کاندیدا نشوم و حتی اعلام کردند این دوره نامزد نشوم تا در دوره یازدهم با پشتیبانی که ایشان میکنند بهتر حضور پیدا کنم.
* نمیخواستم در دولت دهم باشم. در ضمن هم توسط آقای احمدینژاد دعوت نشدم.
* آقای احمدینژاد من را خواست برای اینکه یک مسوولیتی را بگیرم و من مسوولیت بانک را با موضوعیت شورای پول و اعتبار پذیرفتم. چون من تقریباً دنبال این نبودم که مدیرعامل یک بانک شوم. دنبال این بودم که تاثیرگذاری در مدیریت نقدینگی داشته باشم.
* ایشان(احمدی نژاد) خیلی از دست من ناراحت هستند، چرا پرونده را در اختیار قوه قضائیه قرار دادم و برخی از اطرافیان ایشان که مرتبط با این تخلف بودند معرفی شدند.
* آقای رحیمی گفت که مصاحبه شما خیلی باعث ناراحتی ایشان شد. اما ایشان نباید از واقعیت ناراحت باشند.
* در هتل لاله و در بعضی از جاهای دیگر گرفتند توسط برخی از مرتبطین با این پرونده در مراحل بازپرسی و دادگاه رو شد.
* از ابتدا بنده پرهیز از مصاحبه داشتم. اما بعد از اینکه دیدم برخی از مسوولان بهانهای برای بدنام کردن بنده و بانک صادرات و پرسنل مخدوم آن دارند، 37 روز بعد از دستگیریها، این مصاحبه را انجام دادم. قرار بود در آن مقطع روز شنبه نشست برگزار کنیم، اما خبرگزاریها اعلام کردند جلسه خاص اقتصادی سخنگوی دولت است و جلسه را بیندازید جمعه. خودشان این روز را پیشنهاد دادند.
* دادگاه در رای خود جعلی بودن و صوری بودن السیها را اعلام کرد. من اگر در آن زمان گفتم جعلی، صوری و تبانی بوده و مهندسی شده، الان دیگر در دادگاه ثابت شده است؛ و اگر آن چیزی را که در مصاحبه اول گفتم، همان را مرور کنید الان در دادگاه دقیقاً به آن رسیدند. تبانی، مهندسی شده، ثبت نشده، جعلی و صوری را گفتند. من همان موقع گفتم. این مهندسی شده است و بدون حمایت بعضی از مسوولان و بخشهای مختلف بانکی و همچنین مسوولان اجرایی، نمیتوانستند این کار را کنند.
* بعد از مصاحبه و اعلام برخی موارد و همچنین شرکت در جلسه غیرعلنی مجلس و توضیح در مورد روند تخلفات انجامشده در بانکها، آقای بهمنی یک بار در جلسهای به من گفت آقای رئیسجمهور گفته ایشان را بردارید و شما بیا استعفا بده. من هم گفتم که بنده استعفا نمیدهم.
* حدود یک ماه از این قضیه گذشته بود و مدارک ما هم آماده بود که به قوه قضائیه بدهیم. در آن زمان پرونده هنوز در خوزستان بود. گفتم من استعفا نمیدهم، اما اگر میخواهید مرا بردارید، خود دانید.
* حق قانونی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی است و من کار خودم را دنبال میکنم و حتی اگر بیرون از اینجا هم باشم حتماً به پیگیری این پرونده کمک خواهم کرد. نسبت به عملکرد خودم در این پرونده نیز آمادگی هرگونه پاسخگویی را دارم.
* درمقام متهم به دادگاه رفتم. آنها یک دفعه ما را متهم به اهمال کرده بودند. اهمال به معنای اینکه وظایفمان را به خوبی انجام ندادیم و بعضی از بازپرسها هم همین اتهام را در قوه قضائیه با توجه به مدارک و استدلالهای ارائهشده رد کردند. هنوز پرونده در مسیر تحقیق و بررسی است و اعلام کردم آماده هر نوع پاسخگویی هستیم.
* هنوز در مورد تبرئه چیزی به من ابلاغ نشده است.
* چالشهای دولت آینده خیلی زیاد است. من فکر میکنم تا سه دولت آینده گرفتار مسائل اقتصادی به وجود آمده هستند. کسی که میآید باید با شناخت خیلی خوب و بالایی بیاید. یعنی باید کاملاً خودش را وقف مسائل مختلف کشور کند.
* متاسفانه بسیاری از تصمیمگیریهای محلی و تصمیمگیریهای سفرهای استانی همینگونه بود. این رویه خیلی به درد نمیخورد. ولی در مجموع مسوولان وقتی از مردم و نیازها شناخت داشته باشد نسبت به مسائل توسعه در کشور در مجموعه برنامهریزیهایش، بهتر میتواند عمل کند. حال عمل میشود یا خیر به حسن ارتباط مردمی برنمیگردد.