فارس به نقل از دوهفته نامه اسرائیلی مدار سنتر نوشت: یگان «اطلاعات هوشمند بشری» که نام معروفتر آن در ارتش رژیم صهیونیستی «یگان 504» است، یگانی متشکل از نخبگان رژیم صهیونیستی در شعبه اطلاعات نظامی این رژیم موسوم به «امان» است.
ماموریتهایی که برعهده این یگان گذاشته شده مزدورگیری یا استخدام جاسوسان در ارتشها و نیروهای نظامی و دولتها و سازمانها و نهادهای سراسر کشورهای جهان و از جمله کشورهای جهان عرب و به شکلی ویژهتر در میان فلسطینیان و لبنانیها برای منافع رژیم صهیونیستی را دربرمیگیرد.
بخش دیگری از افراد این یگان مسئولیت تحقیق و بازجویی از اسرای فلسطینی و عرب را در زندانهای رژیم صهیونیستی برعهده دارند.
یگان 504 در سال 1949 تشکیل شد و ظرف سالهای طولانی گذشته فعالیت خود را به صورت کاملا سری و محرمانه انجام داده و به هیچ یک از نهادها و ارگانهای نظامی فعال در رژیم صهیونیستی اجازه داده نشده تا نامی از این یگان یا فعالیتها و عملکردهایش در رسانهها ببرند و حتی امروزه نیز که برخی گزارشها به آن پرداختهاند، با این حال بسیاری از ماموریتهای این یگان همچنان مکتوم و مخفی باقی مانده و کسی از آن آگاه و مطلع نیست.
به دلیل این که این یگان، یگانی سری و محرمانه است، بالطبع نیروها و افراد و افسرانی که در این یگان مشغول به کار هستند، چندان معروف نمیباشند و این موضوع حتی فرماندهان ارشد این یگان را نیز دربرمیگیرد، اما به دلیل آنچه عملکرد موفق این یگان طی سال گذشته عنوان شده بود، موفق به اخذ جایزه از سرتیپ «آویو کوخافی»، رئیس دایره اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی شد.
نام افسران یگان 504 همانطور که گفته شد، کاملا سری و محرمانه است و روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» در 12 اکتبر گذشته مصاحبهای با شماری از افسران این یگان انجام داد و گزارشی پیرامون آنها منتشر کرد که در آن تنها به حرف اول نام این افسران اشاره شده بود.
بنابر گزارش یدیعوت فرمانده این یگان که اخیرا بازنشسته شده است، سرهنگ «الف» و معاون و قائم مقام وی سرگرد «هـ» و فرمانده سابق این یگان سرهنگ «دورون» بوده است.
در گزارش یدیعوت تنها به نام و هویت کامل یک نفر اشاره شده و آن «سرهنگ یواف مردخای»، سخنگوی نظامی یگان است که از افسران ارشد یگان 504 به شمار میآید و در طول ماموریت خویش افراد بیشماری را برای مزدوری و جاسوسی به خدمت گرفته و به کار گماشته است.
مردخای درباره فرمانده یگان گفت که وی زبان عربی آشنا نیست، اما به بسیاری از محافل عربی نزدیک است و در جهان عرب زندگی کرده و به خوبی به آن آشناست.
مردخای گفت که فرمانده یگان 504 از افسران کماندوهای نخبه اسرائیلی است که عملیاتهای گوناگونی را در کشورهای مختلف عربی به اجرا میگذارد و اینکه وی فرمانده یکی از گروههایی بوده که پس از دستگیری «ران آراد» خلبان اسرائیلی؛ «مصطفی الدیرانی» را از منزلش در لبنان ربود و آن را با خود به سرزمینهای اشغالی آورد و یکی از افراد یگان 504 ملقب به «کاپیتان جرج» از وی تحقیق و بازجویی کرد، کسی که به استفاده از سختترین و بدترین شکنجههای غیر انسانی معروف است.
اما در عرصه بین المللی رسانههای جهان بارها از یگان 504 طی سالهای گذشته، به ویژه در زمان کشف شبکههای جاسوسی صهیونیستی در لبنان و دستگیری افراد وابسته به آن نام بردهاند.
در سال 1996 سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی لبنان فردی به نام «احمد عبدالخالق» را دستگیر کردند که متهم به برنامهریزی برای ترور «عماد معنیه»، یکی فرماندهان ارشد حزب الله شده بود و پس از محاکمه اعدام شد.
همچنین رسانههای صهیونیستی نام یگان 504 را در قضیه بازداشت «جان الراز»، یکی از افسران این رژیم بر زبان آورده و از این یگان سخن گفته بودند. الراز مزدوران و جاسوسهای بسیاری را به خدمت گرفته بود و به اتهام قاچاق به لبنان بازداشت و پس از محاکمه به زندان محکوم شد، اما سرانجام توانست حکم عفو خود را از رئیس وقت رژیم صهیونیستی بگیرد. اما الراز پس از آزادی از زندان اقدام به سرقت سلاح از کیبوتش «مناره» کرد و به دلیل کشتن یکی از نگهبانان این کیبوتس به زندان ابد محکوم شد و قاضی دادگاه در ذیل حکم الراز نوشت که وی انسانی فاقد هرگونه خصوصیات اخلاقی است و هر آن آماده توطئه علیه رژیم است.
نکته مهم اینجاست که قاضی دادگاه الراز این خصوصیات شخصیتی وی را ناشی از خدمت وی در یگان 504 دانسته است و الراز خود از این موضوع شکایت داشته است. البته الراز تنها فردی نبود که از خدمت در این یگان شکایت داشت، بلکه شمار زیادی از مزدوران و جاسوسان این یگان نیز از این شکایت داشتند که مجبور هستند به خاطر ماهیت کارشان به خانوادههایشان دروغ بگویند و دروغ زندگی کنند و بر این اساس شماری از افسران این یگان خواستار کم شدن نظارتها براین یگان و محرمانه و سری بودن آن شدند.
فرمانده این یگان در گفتوگو با یدیعوت تاکید کرده است که وقتی فرماندهی یگان را سه سال پیش به دست گرفت، نوعی هرج و مرج بر آن حاکم بود و افزود: با افراد یگان صحبت کردم و به آنها گفتم که کارها و روند امور در یگان آنگونه که باید سازمان یافته و منظم نیست، همانگونه که مشارکت یگان در ماموریتهای مختلف به اندازه و کافی نیست و باید دیدگاه نظامی و جنگی آن را در قرن بیست و یک تغییر داد.
در این راستا وی به این نکته اشاره میکند که اولین گام برداشته شده توسط وی ملزم کردن افراد یگان به پوشیدن لباس نظامی به جای لباس غیرنظامی است و این به اعتقاد وی کار آسانی نبود که دست به آن زد و هم اکنون یگان 504 تبدیل به یگانی نظامی شده و بر بعد نظامی آن بیش از گذشته تاکید شده است.
اما درباره به خدمت گرفتن مزدوران و جاسوسان و به کارگیری آنها فرمانده یگان 504 میگوید که نبود جاسوس برای ماموران و نیروهای ما موضوع بسیار آزار دهندهای است و به یکی از مشکلات اساسی ما تبدیل شده و مثل این است که شما در میدان جنگ یار و یاوری نداشته باشید و این موضوع بسیار سختی است. ما جاسوسهایی داریم که چون دیدهاند، همکارانشان در ماموریتها جان خود را از دست دادهاند، دیگر حاضر نیستند، این کار خود را ادامه دهند.
وی تاکید میکند: برای اینکه بتوانی در این یگان مشغول به خدمت باشی و توان به خدمت گرفتن مزدوران و جاسوسان را داشته باشی و آنها را به کار واداری باید فردی غیر عادی و غیر معمول با خصوصیات منحصر به فرد باشی، چون میبایست کاری برخلاف ارزشهای حاکم بر ارتش را انجام دهی. شما باید بتوانید فردی را به خدمت بگیرید که به مردم و میهن و دوستان و همکارانش خدمت کند و در ارتش هیچ دورهای وجود ندارد که این را به تو یاد دهد و تو باید براساس هوش وذکاوتت آن را بیابی و به همین دلیل است که گفته میشود، کار در این یگان سخت و نیازمند انسانهای زیرک و باهوش است.
مردخای نیز میگوید: از بین صد نفر یک نفر به عنوان مزدورگیر در یگان 504 انتخاب میشود و ما در این ارتباط تمام تواناییهای افراد و برقراری روابط اجتماعی و توانایی ابتکار و ابداع و نوآوری او را بررسی میکنیم.