تجهیزات نظامی اسرائیل به عنوان تهدیدی برای کشورهای منطقه محسوب می‌شود. اسرائیل هر روز به جنایات خود ادامه می‌دهد، زیرا قدرت‌های جهانی هیچ اقدامی برای متوقف ساختن تجاوزات این کشور انجام نمی‌دهند.

خبرگزاری فارس: تجهیزات نظامی اسرائیل تهدیدی برای کشورهای منطقه است

فارس، پایگاه «گلوبال ریسرچ» در مقاله‌ای به قلم «استفان لندمن» در این باره نوشت: اسرائیل به رهبری نتانیاهو و لیبرمن، سیاست‌هایی مبتنی بر نژادپرستی، جنگ‌طلبی و عرب‌ستیزی را دنبال می‌کند و همچنان به پایمال کردن قوانین، اصول و ارزش های دموکراسی ادامه خواهد داد.

خبرگزاری فارس: نویسنده و تحلیل گر آمریکایی معتقد است که اسرائیل به رهبری نتانیاهو و لیبرمن، سیاست هایی مبتنی بر نهادینه سازیِ نژادپرستی، جنگ طلبی و عرب ستیزی را دنبال می کند و همچنان به پایمال کردن قوانین، اصول و ارزش های دموکراسی ادامه خواهد داد.

 

جنایات جنگی و ضدبشریت آمریکا شاید از تمام تجاوزات کشورهای متخاصم در طول تاریخ فراتر باشد. درعین حال، عدم پایبندی اسرائیلی‌ها به قانون نیز شرایط را روز به روز وخیم تر می‌کند. این امر سال‌ها پیش، از یک تهدید منطقه‌ای به یک تهدید جهانی تبدیل شده و بدین سبب، اشغال گری‌ها و تجاوزاتِ خشونت آمیز در جهان افزایش یافته است. تجهیزات نظامی اسرائیل به عنوان تهدیدی برای کشورهای منطقه محسوب می‌شود. اسرائیل هر روز به جنایات خود ادامه می‌دهد، زیرا قدرت‌های جهانی هیچ اقدامی برای متوقف ساختن تجاوزات این کشور انجام نمی‌دهند.

 

* نتانیاهو و لیبرمن، جنگ‌طلبانی غیرقابل کنترل

اسرائیل به طور متناوب درحال جنگ در نوار غزه است و غیرنظامیان بی‌گناه در این منطقه را قتل عام می‌کند. اسرائیل از سلاح‌های شیمیایی و سایر تسلیحات غیرقانونی استفاده می‌کند و انبارکردن بمب‌ها و موشک‌های هسته‌ای بیانگر برنامه‌ریزی این کشور برای آغاز جنگ‌های بیشتر است. مردم غزه می دانند که هرلحظه در معرض عملیات «سرب مذاب 2» قرار دارند. ایران نیز از مدت ها قبل خود را برای حمله ازجانب اسرائیل آماده کرده است. یکپارچگی ائتلاف سرکش اسرائیل احتمال این حمله را افزایش می دهد. نتانیاهو و لیبرمن اسرائیل را در شرایطی وخیم قرار خواهند داد. در واقع آنها به عنوان جنگ طلبانی غیرقابل کنترل به حساب می آیند.

نتانیاهو افراطی ترین دولت اسرائیل را درطول تاریخ رهبری می‌کند. افراط گرایی در تصمیم گیری‌های او فراتر از افراط گرایی‌های «آریل شارون» و سایر رهبران تندروی گذشته اسرائیل است. وی به عنوان فردی نالایق برای نخست وزیری محسوب می‌شود. نتانیاهو همواره ارزش های دموکراسی را پایمال کرده و با جنگ طلبی‌های خود، صلح در منطقه را تهدید می‌کند. لیبرمن نیز یک افراط گرای بی‌منطق به حساب می آید. او نماینده افراط گرایی های حزبی در اسرائیل است. منتقدان، او را مایه شرم دولت می نامند. وی به عنوان نسخه مدرن «میرکاهان»، خاخامِ افراط گرای اسرائیلی محسوب می‌شود. میرکاهان رهبری حزب نژادپرستِ «کچ» را برعهده داشت. اسرائیل در سال 1988 این حزب را منحل کرد، زیرا افراط گرایی های آنها غیرقابل تحمل شده بود. لیبرمن در زمان جوانی عضو این حزب بوده است و همچنان به عقاید ایدئولوژیک خود پایبند است.

 

* سلطه برخاورمیانه در اولویت برنامه‌های اسرائیل قرار دارد

اسرائیل به رهبری نتانیاهو و لیبرمن، نهادینه سازی نژادپرستی را به بدترین شکل ممکن ضمانت می کند. در واقع آنها عرب ستیزی را ترویج داده و قوانین و سایر اصول و ارزش های دموکراسی را نیز زیرپا می‌گذارند. جنگ به منظور سلطه بر منطقه در اولویت برنامه‌های آنها قرار دارد. تا زمانی که این رهبران جنگ طلب بر اسرائیل حکمرانی می‌کنند، فلسطینی ها با خطر تجاوز، تبعید و یک نابودی تمام عیار روبرو هستند. سایر کشورهای منطقه نیز باید خود را آماده آغاز جنگ کنند. حتی اگر آنها به طور مستقیم مورد حمله قرار نگیرند، احتمال درگیری در مرزهای آنها وجود دارد.

 

* نتانیاهو با کمک لیبرمن در تلاش برای تشکیل یک «حزب فوق العاده» است

روزنامه هاآرتص در 25 اکتبر در مقاله‌ای با عنوان «نتانیاهو و لیبرمن با یکپارچه کردن احزاب به استقبال انتخابات آتی در اسرائیل می روند»، نوشت: «برنامه ریزی ها برای یکپارچه ساختن احزاب در اسرائیل تأثیرات گسترده ای را بر تشکیل دولت آینده اسرائیل خواهد داشت». شاید سایر احزاب که تفکرات مشابهی را دنبال می کنند نیز به آنها بپیوندند. نتانیاهو به فکر تشکیل یک «حزب فوق العاده» است، حزبی قدرتمند که هیچ کس نتواند آن را سرنگون سازد. او برای پیش بردن اهداف افراطی و مخرب خود از هیچ اقدامی دریغ نمی کند. لیبرمن نیز دست راست وی به حساب می آید. آنها همواره به عنوان تهدیدی برای اعراب، یهودیان و سایر ملت ها محسوب می شوند.

نتانیاهو حزب «لیکود» را رهبری می کند. این حزب به عنوان حزبی تندرو، ضد دموکراسی، نژادپرست و جنگ طلب تلقی می‌شود. حزب لیکود درسال 1973 تشکیل شد و حزب راست گرا و اصلاح طلبِ «حروت» را با حزب «گاهال» و سایر احزاب میانه روی صهیونیستی متحد ساخت. ریاست این حزب در گذشته برعهده نخست وزیران سابق اسرائیل از جمله «مناخیم بگین»، «اسحاق شامیر» و «آریل شارون» بوده است. در سال 1999، لیبرمن حزبی را تحت عنوان «اسرائیل خانه ما است» تشکیل داد. این حزب به عنوان حزبی ملی گرا و افراطی محسوب می شود و نماینده تندروترین احزاب راست گرای اسرائیل است. اتحاد این حزب با حزب لیکود، اسرائیل را بیش از پیش به عنوان یک کشور سرکش، متخاصم و غیرقابل کنترل معرفی می کند.

 

* برخی از اعضای حزب لیکود مخالف همکاری این حزب با لیبرمن هستند

تمام اعضای حزب لیکود از این موضوع راضی نیستند. هاآرتص به نقل از عضو ارشد حزب لیکود که خواست نامش فاش نشود، نوشت: «نتانیاهو چه فکری می کند؟ او فکر می کند می تواند به ما دستور بدهد تا با چه حزبی همکاری کنیم. ما مخالف هرگونه همکاری با لیبرمن هستیم. من به هیچ وجه قصد ارتباط با چنین شخصی با چنین تفکراتی را ندارم. حزب لیکود اگر با لیبرمن همکاری کند، آنگاه باید پیش بردِ بی قید و شرط چنین مسائل بحث برانگیزی را بپذیرد. چرا نتانیاهو چنین تصمیمی دارد؟ این مسئله در آینده مشکل ساز خواهد شد». با این حال، اکثریت حزب لیکود را افرادی تندرو تشکیل داده اند. آنها از این تصمیم استقبال خواهند کرد و یا لااقل با آن مخالفت نخواهند کرد. آنها این اقدام را به عنوان گامی برای تشکیل یک حزب فوق العاده به حساب می آورند و امیدوارند شانس آنها برای پیروزی در انتخابات از این طریق افزایش یابد.

 

* رهبران اسرائیل معتقدند اعتراف به صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران به عنوان یک نقطه ضعف برای آنها به حساب می‌آید

در 26 اکتبر، روزنامه هاآرتص در مقاله ای دیگر تحت عنوان «با حمایت لیبرمن، کابینه جنگ طلب نتانیاهو به مسیر یک طرفه خود به سوی ایران ادامه می دهد»، نوشت: «اتحاد این احزاب تندرو، احزاب میانه رو و چپ گرای اسرائیل را وادار می سازد تا یک گزینه جایگزین و ایدئولوژیک را اتخاذ نمایند». نتانیاهو و لیبرمن مقاصد خود را به طور علنی ابراز می کنند. آنها علی رغم آنکه می دانند تهران قصد دستیابی به سلاح های هسته ای را ندارد، متوقف ساختن برنامه هسته‌ای ایران را در اولویت برنامه‌های خود قرار داده‌اند. در واقع، اعتراف به این موضوع که تهران قصد ساخت سلاح های هسته ای را ندارد، باعث می شود تا برنامه های اسرائیل برای غلبه بر اصلی ترین رقیب خود در منطقه یعنی ایران، تضعیف شود. اتحاد این دو حزب باعث می شود تا مخالفت های داخلی در اسرائیل برای آغاز جنگ با ایران برطرف شود و آنگاه نتانیاهو ادعا خواهد کرد که موافقت مردم اسرائیل را برای آغاز جنگ با ایران جلب کرده است.

 

* اتحاد نتانیاهو و لیبرمن، اسرائیل را با شرایط وخیم‌تری روبرو خواهد ساخت

پس از برگزاری انتخابات ایالات متحده و مشخص شدن رئیس جمهور و حزب حاکم براین کشور، تقویت روابط با آمریکا در اولویت برنامه های اسرائیل قرار خواهد گرفت. نتانیاهو در اظهارات خود مبنی بر یکپارچه ساختن احزاب، تلاش می کرد تا خود را به عنوان یک فرد میانه رو معرفی کند. با همکاری لیبرمن به عنوان وارث بالقوه حزب لیکود، این حزب بیش از پیش به تفکرات نژادپرستانه و افراط گرایانه خود ادامه خواهد داد. انتظار می رود که افراط گرایانی که عقاید مشابهی را دنبال می کنند، سِمَت های بالایی را در دولت آینده اسرائیل کسب کنند و مقاماتی که مخالف آغاز جنگ هستند از کار برکنار شوند. دولت همچنین سیاست های داخلی شدیدتری را اتخاذ خواهد کرد. در واقع، دولت اقدامات نِئولیبرالی شدیدتری را دنبال خواهد کرد.

کنترل و توازن در کشور از بین خواهد رفت و دولت به سرکوب معترضان خواهد پرداخت. شرایط وخیم تری نیز پیش بینی می شود، یعنی مانور نظامی اسرائیل و آمریکا در ماه اکتبر ممکن است به عنوان نشانه‌ای از آغاز جنگ محسوب شود. آنها ادعا می‌کنند که قصد مقابله با حملاتِ بالقوه ایران، سوریه، حزب الله و حماس را دارند. اما چنین حملاتی از جانب آنها تنها در پاسخ به تجاوزات آمریکا و اسرائیل صورت خواهد پذیرفت.

 

* نتانیاهو بی‌صبرانه منتظر آغاز جنگ است

واشنگتن معمولاً مانورهای نظامی مشترکی را با اسرائیل اجرا می کند. اما اجرای چنین مانورهایی صرفاً به معنای نشانه ای برای آغاز جنگ محسوب نمی شود. با این حال، احتمال آغاز جنگ با ایران، یک احتمال بالقوه به حساب می آید. برنامه ریزی های طولانی مدتی دراین زمینه صورت گرفته است و اطلاعات استراتژیکی به طور مداوم به روز رسانی می شود و حتی اسرائیل خود را برای آغاز جنگ با ایران بدون کمک آمریکا آماده کرده و همچنین درحال آماده ساختن مردم خود برای رویارویی با شرایط اضطراری است. از دیدگاه اسرائیل، هر اقدامی به جز جنگ علیه ایران، ناموفق خواهد بود. جنگ به عنوان گزینه نهایی محسوب می‌شود. افزایش حملات اسرائیل به غزه، بمباران یک کارخانه تسلیحات سازی در خارطوم که ادعا می‌شود موشک های «شهاب» را برای ایران تولید می کند و ترور اخیر رئیس بخش اطلاعات نیروی امنیت داخلی لبنان، ژنرال «وسام الحسن»، نشانه های خوبی محسوب نمی شوند.

تهدیدات اسرائیل برای آغاز جنگ با ایران و آماده سازی مردم خود برای رویارویی با شرایط بحرانی، باعث افزایش تنش ها می شود. این تنش ها با اظهارات نتانیاهو درباره حمله به غزه دوچندان می شود. به گفته نتانیاهو: «امروز ما درحال مقابله با تجاوزات تروریستی هستیم که مرزهای جنوبی کشور را در غزه تهدید می کند. اما در واقع این تجاوزات از جانب ایران و یک شبکه سراسری تروریستی که این حملات را پشتیبانی می کند، صورت می پذیرد». نتانیاهو بی صبرانه برای آغاز جنگ با ایران لحظه شماری می کند. او خواستار همکاری مشترک واشنگتن و اسرائیل دراین زمینه است. وی قصد دارد تا آمریکا را به آغاز و رهبری این جنگ وادار سازد و آنگاه درکنار آمریکا به ادامه این جنگ بپردازد. شاید نتانیاهو پس از برگزاری انتخابات آمریکا در ششم نوامبر به آنچه که می خواهد برسد. این موضوع به موضع گیری های رامنی یا اوباما بستگی دارد. هنوز هیچ چیز مشخص نیست، اما نشانه های امیدوارکننده ای نیز وجود ندارد.

 

* به رغم صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران، اظهارات غربی ها باعث افزایش تنش ها می شود

در 25 اکتبر، رویترز در تیتری تحت عنوان «ایران تأسیسات زیرزمینی هسته ای خود را به سانتریفیوژ تجهیز می کند»، گزارش داد: «مقامات غربی براین عقیده اند که ایران با غنی سازی اورانیوم یک گام دیگر به ساخت بمب هسته ای نزدیکتر می شود». ایران همچنان به فعالیت های خود در تأسیسات مستحکم «فردو» ادامه می دهد. یک دیپلمات که خواست نامش فاش نشود اظهار داشت: «ما می دانیم که آنها تمام سانتریفیوژهای خود را در آنجا نصب کرده اند». اما دیپلماتی دیگر معتقد است که راه اندازی این سانتریفیوژها هنوز نیازمند اقدامات و آماده سازی های دیگری است. رویترز به نقل از کارشناسان هسته ای ازجمله «اُولی هاینونن» و «سیمون هندرسون»، گزارش می دهد: «ایران تا 9 ماه آینده توانایی دستیابی به مقادیر قابل توجهی اورانیوم غنی شده که برای ساخت بمب نیز کفایت می کند را خواهد داشت». علی رغم آنکه عدم تصمیم ایران برای ساخت سلاح های هسته ای مشخص شده است، چنین اظهاراتی باعث افزایش تنش ها برای آغاز جنگ خواهد شد.

 

* حمله اسرائیل به کشتی سوئدی «استله» نقض آشکار حقوق بشر بود

فعالان حقوق بشری که توسط کشتی سوئدی «استله» به غزه رفته بودند، سرانجام به سلامت به کشورهای خود بازگشتند. کماندوهای اسرائیلی بدون داشتن مجوز از اجرای مأموریت بشردوستانه آنها در آب های بین المللی جلوگیری نمودند. کماندوهای اسرائیلی با شوک دهنده های الکتریکی آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. برخی از آنها دچار کبودی و سوختگی شدند. برخی دیگر می گویند که آنها را دست بندزده روی زمین می کشیدند. اسرائیلی ها با خشونت تمام با آنها برخورد کردند. آنها به مدت چند روز بازداشت شدند و کشتی، محموله کمک های بشردوستانه و حتی لوازم شخصی آنها نیز توسط اسرائیل مصادره شد. سه شهروند اسرائیلی که در میان آنها حضور داشتند احتمالاً به دلیل تلاش برای شکستن محاصره غزه و یا نقض قانون ورود به اسرائیل مصوبِ سال 1954، محاکمه خواهند شد.

 

* اظهارات فعال حقوق بشر و نماینده سابق پارلمان کانادا درباره حمله اسرائیل به کشتی «استله»

نماینده سابق پارلمان و رئیس بازنشسته گروه کاری کلیسای متحد کانادا، «جیم مَنلی»، برای اولین بار به اظهارنظر عمومی دراین باره پرداخت. او که از بازگشت به کشورش بسیار خوشحال است، از تمام کسانی که حمایت های خود را دراین زمینه اعلام نمودند تشکر کرد. وی اظهار داشت: «حضور در این کشتی سوئدی به عنوان نماینده کانادا و جنبش کشتی ها در غزه، یک افتخار بود و باید بگویم که اعضای این جنبش برای نجات ما به صورت شبانه روزی تلاش کردند». او در ادامه به شرح حمله اسرائیلی ها و برخورد خشونت آمیز آنها با فعالان حقوق بشر دراین کشتی پرداخت. او حمله اسرائیلی ها را به حمله «دزدان دریایی» تشبیه کرد. کماندوهای اسرائیلی تصرف این کشتی سوئدی را که با پرچم فنلاند درحرکت بود، با پایین آوردن پرچم فنلاند و به اهتزاز درآوردن پرچم اسرائیل جشن گرفتند. جیم منلی معتقد است که آنها به جای پرچم اسرائیل، باید پرچم دزدان دریایی را به اهتزاز درمی آوردند.

جیم منلی می گوید: «فعالان حقوق بشر در اسرائیل باید از این اقدام کشور خود شرمسار باشند. اسرائیلی ها ما را بازداشت کرده و مورد بازجویی قرار دادند و پیش از اخراج از اسرائیل به جرم “ورود غیرقانونی”، ما را در بازداشتگاهی در شهر اشدود به مدت سه روز زندانی کردند. آنها در زندان به ما بی حرمتی کردند. اما باید از زاویه ای دیگر به این مسئله نگاه کرد. موضوع اصلی دستگیری ما و حمله به کشتی استله در آب های بین المللی نیست، بلکه موضوع اصلی سرپوش گذاشتن بر مرگ انسان های بی گناه در غزه به دست اسرائیل است. کشتی استله و حضور فعالان حقوق بشر در آن، نشان دهنده تلاش ها برای متقاعد کردن مردم جهان به منظور مبارزه با شیطان (اسرائیل) بود و همچنین ما با این اقدام خود قصد داشتیم تا پیام صلح و امیدواری را به مردم غزه برسانیم و بگوییم که آنها را فراموش نکرده ایم. محاصره غزه هنوز لغو نشده است، اما من این اطمینان را می دهم که تا لغو این محاصره به تلاش های خود ادامه خواهیم داد و فلسطینی ها می توانند بار دیگر در صلح و آزادی زندگی کنند».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *