الان كه اين مطلب را مي نويسم، سوار بر هواپيما هستم در فرودگاه هاوانا(كوبا) و عازم كشوري ديگر. هواپيماي بوئينگ 747 ايران اير كه يك هيئت بلندپايه ايراني را ديروز به كوبا آورد در فرودگاه ديده مي شود. البته سفر غيررسمي ما به اين سفر رسمي ربطي ندارد. توفيق دست داده تا در سفري به همراه يك روحاني آرژانتيني لبناني الاصل تحصيلكرده و ساكن قم(!)، سفري به چند كشور منطقه آمريكاي لاتين داشته باشم. در اقامت چند روزه در كوبا، در مركز اسلامي شيعيان اين كشور حضور يافتيم. البته استفاده از واژه پرطمطراق «مركز» براي توصيف آن خانه محقر و ساده كه در يكي از محروم ترين مناطق شهر هاوانا واقع است، خيلي اغراق آميز است. خصوصا كه بدانيم درباره خانه اي در يكي از محروم ترين مناطق از پايتخت كشوري صحبت مي كنيم كه متوسط حقوق ماهانه در آن شانزده دلار است.
اما در اين خانه محقر و در اين منطقه محروم، زنان و مرداني را مي بيني كه خورشيدهاي تابان ايمان و كوه هاي استوار يقين اند و به ذكر الله و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) مشغولند. عظمت اين خانه محقر تا بدانجا است كه گويي همه مرزهاي زمان و مكان و فرهنگ در آستانه آن فرو مي ريزد. انگار نه انگار كه آن رسولي- صلوات الله عليه- كه اين مومنين و مومنات پيامش را به گوش جان شنيده اند هزار و چهارصد سال پيش مبعوث شده بود. انگار نه انگار كه خانه اهل بيت او در مدينه النبي(ص) پانزده هزار كيلومتر با اين خانه محبان اهل بيت در هاوانا فاصله دارد. و انگار نه انگار كه اين بزرگترين جزيره منطقه كارائيب، شصت سال(1898 تا 1959) تحت سيطره مطلق فرهنگ آمريكايي بوده است و پنجاه سال (1959 تاكنون)، در سلطه مطلق كمونيسم. پرچم حرم امام رضا(ع) همه اين مرزها و فاصله ها را درنورديده و اكنون در كنار پرچم كوبا زينت بخش ديوار اين خانه شده است. تصوير خميني كبير-احياگر اسلام و مكتب اهل بيت(ع)- هم البته اينجاست و چرا نباشد، كه اوست كليد فهم اين تقارن ها و پيوندهاي زماني و مكاني و فرهنگي. در اين خانه شخصيت هايي را مي بيني كه تجسم مسلمانان صدر اسلام و اصحاب رسول الله(ص) هستند. در اوج فقر و محروميت چنان از جان و مال و زندگي خود در راه اسلام مايه گذاشته اند كه حيرت انگيز است. و البته براي ما متنعمان فرهنگ و جامعه اسلامي مشاهده ايمان و اخلاص اين مومنان حقا مايه شرمساري است. يكي از اين ها «معصومه» نام دارد. او پس از اسلام آوردن، كتابي درباره حضرت فاطمه معصومه(س) خوانده و عاشق ايشان شده و نام ايشان را برگزيده است. هنگامي كه اين زن ايمان آورد، تعداد كل شيعيان كوبا از عدد انگشتان يك دست بيشتر نبوده است. آنها جايي براي دعا و نماز و عبادت نداشته اند.
«معصومه» از مال دنيا تنها يك خانه داشته است با دو اتاق. او يكي از اين دو اتاق را در راه اسلام مي بخشد و اينگونه اولين «مركز» شيعيان كوبا تاسيس مي شود. از بركت آن اتاق و با همت همان روحاني آرژانتيني كه در سال هاي متوالي در مناسبت هاي مذهبي همچون ماه رمضان به اين كشور سفر كرده، امروز تعداد شيعيان كوبايي به حدود سي و پنج نفر رسيده است. حتي يكي از آنها اكنون در حوزه علميه قم مشغول به تحصيل است. به مرور زمان و با كمك «مجمع جهاني اهل بيت(ع)» اكنون آن اتاق كوچك به خانه اي تبديل شده است و «موسسه شرق» در قم- كه امر تبليغ در حوزه آمريكاي لاتين را بر عهده دارد در ماه مبارك رمضان امسال يك روحاني ايراني آشنا به زبان اسپانيولي را جهت تبليغ به اين كشور اعزام كرده است. اما هنوز فقر و محروميت در اين خانه محسوس است. تا بدانجا كه ليوان هاي يك بار مصرف را هم مي شويند و دوباره استفاده مي كنند. كامپيوتر كهنه مركز را روي زمين گذاشته اند و چهارزانو مي نشينند تا از آن استفاده كنند. سرويس بهداشتي و شيرهاي آب در دستشويي و آشپزخانه آنقدر كهنه و قديمي است كه تقريبا پوسيده است. به دليل محدوديت واردات و گراني، امكان تهيه بسياري از وسايل ابتدايي موردنياز مثل جوهر پرينتر را هم ندارند و مايه تاسف آن كه ظاهرا وقتي امكانات و يا كتاب هايي توسط «موسسه شرق» و ديگر مراكز اسلامي در آمريكاي لاتين به آدرس سفارت جمهوري اسلامي ايران در هاوانا فرستاده مي شود تا تحويل شيعيان كوبا گردد، سفارت ايران متاسفانه همكاري نكرد! به همين دليل ما و آن روحاني آرژانتيني مجبور شديم- و در واقع مفتخر شديم- كه چند كارتن كتاب و يك دستگاه پروژكتور و پرده را همراه با بار شخصي خود با هواپيما به كوبا بياوريم. و البته در فرودگاه هاوانا اين جعبه ها از ديد ماموران گمرك و ماموران امنيتي پنهان نماند و كليه كارتن ها را بازرسي كردند و مفصل پرس وجو مي كنند از مبدا و مقصد كتاب ها و وسايل. آري ده ها و صدها نفر در سفارتخانه هاي ايران در آمريكاي لاتين صبح تا غروب مشغول خدمت هستند، آن وقت نهادهاي مذهبي ما مجبورند كارتن هاي كتاب و امكانات اوليه تبليغي را بر دوش يك روحاني آرژانتيني براي شيعيان كوبا بفرستند.
از قضاي روزگار سفر ما به كوبا همزمان شد با سفر يك «هيات بلندپايه» از ايران به رياست جناب آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور و با حضور تعدادي از وزرا. با خودم مي انديشم آيا كسي از اين مسئولان محترم به مركز شيعيان خواهد رفت؟ آيا كسي از حال شيعيان خواهد پرسيد؟ آيا كسي سراغي از معصومه خواهد گرفت؟ آيا در مذاكرات رسمي مجوز ساخت مسجدي براي شيعيان درخواست خواهد شد؟ اميدوارم اين نوشته تا قبل از خروج جناب رحيمي از كوبا به دست ايشان برسد.

دكتر شهاب اسفندياري

منبع کیهان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *