گویا به تدریج اوضاع اقتصادی و نابسامانی ارز و ناکارآمدی مسئولان میرود تا به فضایی عادی تبدیل شود. نوعی از تسلیم در برابر بی مسئولیتی برخی مدیران کشور دیده میشود و به رغم وعدههایی که هر روز داده میشود، نه تولید کننده، نه وارد کننده و نه مصرف کننده هیچ یک نشانی از بهبود نمیبینند. اینها به کنار. راستی شنیدهایم مسئولی گفته، هر کس به اندازه جیبش خرج کند؛ اندازه جیب شما چقدر است؟
به گزارش «تابناک»، در این فضای اقتصادی ، آنچه به فراموشی رفته، قدرت خرید افراد و به ویژه قشر متوسطی است که هر روز با مشکل بیشتری مواجه میشوند تا سرانجام از آنها چیزی نمانده و طبقات اجتماعی منحصر به فقیر و غنی شود!
نادیده گرفتن این امر یک معضل است؛ اما معضل بزرگتر آنجایی است که مسئولی در پاسخ به این که دلیل گرانیها چیست، میخواهد صورت مسأله را پاک کند و میگوید: هر کس به اندازه جیبش خرج کند!
بنا بر این گزارش، امروز حمید صافدل، رئیس سازمان توسعه و تجارت و معاون وزیر صنعت و معدن و تجارت در مصاحبهای در خصوص چرایی گرانی لوازم خانگی و قرار داشتن این گروه در اولویتهای ۹ و ۱۰، گفته است که اگر شما به هایپرمارکت میروید، دوست دارید همه اجناس را بخرید؛ اما هر کسی باید به اندازه جیبش خرید کند.
راستی اندازه جیب شما چقدر است؟
توفان تورم در اقتصاد کشور از هنگامی آغاز شد که نوسانات نرخ ارز افسار گسیخته رقم خورد و هنوز هم ادامه دارد. بیش از چندین سال تلاش برای ثابت نگه داشتن نرخ ارز در راستای کمک به واردات، سرانجام منجر به آن شد که سیل تورم انباشتهای که باید در نرخ ارز محاسبه میشد، آنقدر بزرگ شد که سد سیاست دولت را شکست و اکنون این سیل همه اقتصاد کشور را در بر گرفته است.
اما مسئولان دستپاچه و درمانده از توان تشخیص چرایی این امر، به روشهایی روی آوردهاند که نه برای حل مسأله، بلکه برای تسکین درد است و اولویتبندی کالاها برای واردات را در دستور کار خود گذاردند که عملاً نظام سه نرخی را پدید آورد که در نبود نظارت دقیق خود فساد بیشتری را رقم میزند.
این گزارش در ادامه آورده است، تورم در کالاهای اساسی و مصرفی که اگر نرخ ارز به شکل شناور درآمده بود، با این هجمه و یکباره به دامان جامعه نمیافتاد، اکنون با نوسان یکباره نرخ ارز، قدرت خرید افراد را هر روز بیشتر کاهش میدهد. در جایی که تورم اعلامی از سوی دولت و بانک مرکزی ۲۴ درصد است (اگر آن را بپذیریم) آنچه فراموش میشود، تورمی است که در سطح جامعه لمس و هر روز بیشتر از روز قبل میشود.
همچنین درآمد افراد و قشر متوسط در جامعه برای تأمین زندگی حداقلی هر روز ناتوانتر میشود و افراد مجبور به کاهش مصرف و اولویتبندی نیازهای خود هستند.
در این شرایط سخن گفتن از اینکه افراد به اندازه جیبشان خرج کنند، نیاز به کمی محاسبه دارد که گویا حمید صافدل آن را انجام نداده است! گویا ایشان فراموش کردهاند فضایی که اکنون در جامعه پدید آمده، جیب افراد را برای تأمین کمترین نیازهایشان هم به دردسر انداخته است.
بنابراین، پرسش اینجاست: آیا ذکر این نکته که به اندازه جیبتان خرج کنید، پاک کردن صورت مسأله نیست؟ آیا این جمله فراری برای پاسخگو نبودن به ناکارآمدی نیست؟ آیا این سخن نمیتواند به این معنا باشد که افراد در جامعه باید برای جبران بیمسئولیتی و بیبرنامگی و ندانمکاری برخی مدیران، جیب خود را سرزنش کنند؟
آیا مسئولان فکری به حال تأمین جیب افراد کردهاند تا آن گاه سخن از اندازه جیب کنند؟ راستی نگفتید، اندازه جیب شما چقدر است؟