هراز نیوز – طاهره کاویانی کارشناس ارشد روانشناسی
تعريف بهداشت روان :
بهداشت روان عبارت است از تامين، حفظ سلامت جسمي، رواني و اجتماعي هر فرد به طوري كه افراد قادر باشند فعاليتهاي روزمره خود را به خوبي انجام دهند، با افراد خانواده و جامعه خود ارتباط مناسب برقرار نمايند و رفتار و گفتار غير عادي نداشته باشند.
بهداشت روان (سلامت روان )
برای اینکه بتوانیم خوب زندگی کنیم و از جسم و روان خود خوب مراقبت کنیم لازم است « فکر کردن » را به خوبی به یاد داشته باشیم، باید بتوانیم از نیروی فکر خود استفاده کنیم و برای خود یک زندگی سالم و شاد بسازیم. هر فردی در زندگی خود با مسائلی روبرو می شود که آنها را نمی شناسد و یا با مشکلاتی روبرو می شود ولی راه حل آنها را نمی داند، اما اگر از سن کم یاد بگیرد خوب فکر کند می تواند مشکلات و مسائل خود را خوب حل کند، تا وقتی بزرگتر شد کمتر اشتباه کند .
ـ روان ما نیز همچون جسم ما نیاز به مراقبت و نگهداری دارد.
ـ بهداشت روان (سلامت روان) یعنی حال خوب، فکر خوب و رفتار خوب .
ـ برای اینکه بدانیم حالمان چطور است، باید بدانیم چه احساسی داریم، با شناخت احساساتمان می توانیم به بهداشت روانی خود کمک کنیم .
ـ انسان ها احساسات مختلفی دارند بعضی از این احساسات خوشایند و بعضی از آنها ناخوشایند هستند.
ـ احساساتی که ما از آنها لذت می بریم مانند شادی، موفقیت، محبت، امیدواری و … احساسات خوشایند هستند.
ـ احساساتی که ما از آنها لذت نمی بریم مانند عصبانیت، حقارت ترس، شکست و … احساسات ناخوشایند هستند.
ـ برای داشتن روان سالم بایستی سعی کنیم احساسات خوشایند بیشتری را تجربه کنیم و با احساسات ناخوشایند ، به شیوه ای درست برخورد کنیم.
ـ انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند بنابراین چیزهایی که در یک نفر احساس خوشایند ایجاد می کند ممکن است در دیگری احساس خوشانید ایجاد نکند. ولی چیزهایی هست که در بیشتر انسانها احساس خوشایند یا ناخوشایند ایجاد می کنند.
ـ دوستی، موفقیت، حل یک مشکل، بازی، فیلم جالب، موسیقی دلپذیر و … چیزهایی هستند که در اکثر انسانها احساس خوشایند ایجاد می کنند.
ـ خشم، حقارت، بی احترامی، شکست و … چیزهایی هستند که در اکثر انسانها احساس ناخوشانید ایجاد می کنند .
ارزشمند بودن
ـ یکی از احساسات بسیار خوشانید« احساس ارزشمند بودن» است.
ـ هر یک از ما انسانها می توانیم عضو مفید و با ارزشی برای جامعه باشیم، فقط کافی است خودمان را بهتر بشناسیم، خودمان را بپذیریم و از توانایی هایمان به خوبی استفاده کنیم درست مثل اعضای بدن که با هم متفاوتند و وظایف مخصوصی دارند و در عین حال همه آنها مفید، با ارزش و لازم هستند.
ـ گاهی ممکن است به خود بگوییم « من هیچ ارزشی ندارم » احساس بی ارزشی یکی از احساسات ناخوشایند است که اگر این احساس مدت طولانی ایجاد شود، سلامت روان به خطر می افتد.
ـ با شناخت خصوصیات، تواناییها و استعدادهای خود به نکات با ارزش خود پی می بریم.
ـ همه ما زیبایی ها و نکات ارزشمند و استعدادهایی داریم که باید آنها را کشف کنیم تا از وجود خودمان راضی باشیم و به وجود خودمان افتخار کنیم، به این ترتیب احساسی خوشایند خواهیم داشت .
دوستی
ـ انسانهایی که با دیگران دوست می شوند می توانند دوستی های خوبی داشته باشند و از نظر روانی سالم تر و شاداب تر هستند.
ـ برای اینکه دوستی های خوبی داشته باشیم، ابتدا باید خودمان دوست خوبی باشیم.
ـ دوست خوب برای شادی ما بسیار با اهمیت است.وقتی ما ساعات خوبی را با دوستانمان می گذرانیم احساس بسیار شاد و خوبی داریم.
راهنمای دوستیهای خوب
1. به همدیگر احترام بگذاریم.
2. حرفها و درددل یکدیگر را گوش کنیم.
3. نسبت به هم مهربان باشیم.
4. نسبت به هم وفادار باشیم.
5. در کارهای خوب همدیگر را تشویق کنیم .
6. زمان شادی و زمان ناراحتی درکنار یکدیگر باشیم .
7. برای یکدیگر وقت بگذاریم.
8. نکات مثبت یکدیگر را بشناسیم و یکدیگر را تحسین کنیم .
9. راز دار باشیم .
10. به همدیگر اعتماد کنیم.
11. به فکر یکدیگر باشیم.
12. همدیگر را ببخشیم.
13. به یکدیگر توجه داشته باشیم.
14. در حل مشکلات به هم کمک کنیم.
15. چیزهای جدیدی به هم یاد دهیم .
احساس خشم
احساس خشم یک احساس طبیعی است در زندگی گاهی اتفاقاتی پیش می آید که خشمگین می شویم، کسی از خشمگین شدن لذت نمی برد زیرا احساس خوشایندی نیست. هنگام عصبانیت و خشم گاهی اوقات ضربان قلب تند می شود ، دستها عرق می کند ، تنفس تندتر می شود گاهی صورت برافروخته و قرمز می شود و ماهیچه های بدن ( مثل گردن ، قفسه سینه ، … ) منقبض می شود. در چنین مواقعی آدم ها احساس می کنند فکرشان کار نمی کند و رفتارشان تحت کنترل خودشان نیست. اگر چه خشم و عصبانیت احساسهای طبیعی هستند ولی گاهی خطرناک می شوند . چون بعضی آدم ها نمی دانند چگونه خشم خود را کنترل کنند . آنها وقتی خشمگین می شوند به راحتی عصبانیت خود را بیرون می ریزند و دیگران را بسیار ناراحت می کنند ، حتی خود این افراد هم گاهی پس از آرام شدن، از رفتار خود پیشیمان می شوند. کسانی که یاد می گیرند چطور خشم خود را کنترل کنند و رفتار مناسب نشان دهند سلامت روانی بهتری خواهند داشت ولی کسانی که بیش از حد عصبانی می شوند یا برای هر چیز کوچکی عصبانی می شوند و عصبانیت خود را سر دیگران خالی می کنند کم کم سلامت روانی خود را از دست می دهند. منظور از کنترل عصبانیت این نیست که عصبانیت خود را فراموش کنیم یا عصبانیت خود را پنهان کنیم. چون این کار نیز خطراتی دارد. منظور این است که عصبانیت خود را درک کنیم و با مشکلی که ما را عصبانی کرده به شیوه درست برخورد کنیم . اولین گام برای اینکه بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم این است که خودمان آگاه باشیم که در آن زمان عصبانی هستیم، یعنی بتوانیم به خودمان بگوییم که ” من الان عصبانی هستم ” و آن را بیان کنیم. دومین گام این است که خودمان را آرام کنیم. برای آرام کردن خود کارهای زیادی است که می توانیم انجام دهیم.
برای مثال :
1. نفس عمیقی بکشیم و از ۱ تا ۵ بشماریم
2. با خود صحبت کنیم و خود را به آرامش دعوت کنیم ، بگوییم « آرام باش ، تو الان عصبانی هستی »
3. یک لیوان آب سرد بخوریم
4. از محلی که اتفاق عصبانی کننده در آنجا پیش آمده دور شویم ، یا از فردی که ما را عصبانی کرده دوری کنیم .
5. ورزش کنیم ( فعالیت بدنی ) ، ورزش شدیدترین عصبانیت ها را آرام می کند
6. با دوستی درباره موضوعی که ما را عصبانی کرده درددل کنیم
7. کارهایی انجام دهیم که به ما احساس خوبی می دهند و از انجام آنها لذت می بریم
* به یاد داشته باشیم
هنگام عصبانیت با حرف ها و کارهای نادرست، دیگران را ناراحت نکنیم . بنابراین اولین گام به هنگام خشم و عصبانیت آگاه شدن از آن و بیان عصبانیت است ، گام دوم آرام کردن خود و گام سوم فکر کردن است
پس از آرام شدن باید فکر کنیم و به سئوالاتی از قبیل سئوالات زیر پاسخ دهیم:
ـ از چه چیزی عصبانی هستم یا چه چیز موجب عصبانیت من شده است ؟
ـ آیا عصبانیت من بجاست یا نابجا ؟
ـ اگر عصبانیت من بجاست بهترین راه بیان آن چیست ؟
گاهی اوقات انتظارات نابجای ما باعث عصبانیت نابجا می شود و در این مواقع بهتر است ما انتظارات خود را اصلاح کنیم و از دیگران انتظارات بیهوده نداشته باشیم. یکی از بهترین راههای برخورد با عصبانیت این است که پس از آرام کردن خود، درباره موضوعی که ما را عصبانی کرده با فرد مقابل صحبت کنیم، به یاد داشته باشیم که این صحبت ها باید آرام و مؤدبانه باشد، هیچوقت نباید فرد مقابل را سرزنش کنیم یا به او حرفهای نامربوط بزنیم بهتر است سعی کنیم موضوعی که باعث عصبانیت ما شده را با لحن آرام بیان کنیم و منتظر پاسخ او باشیم در نظر داشته باشیم که بعضی مواقع ما با کارهای اشتباه خود موجب عصبانیت یکدیگر می شویم و اگر رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنیم می توانیم دوستی های بهتری داشته باشیم .
به گزارش خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، عادت به خنديدن و خلق خوش داشتن نه تنها با افزايش پذيرش پيامها در ارتباطات مؤثر اجتماعي، يك آرامش رواني را در تعاملات انساني تامين ميكند بلكه با آرامش دادن به عضلات، تقويت سيستم ايمني بدن، زيباتر كردن چهره، تحريك مركز خلاقيت و ابداع مغز، ايجاد يك حافظه قوي و سازگاري اجتماعي مطلوب و همچنين افزايش جذب اكسيژن به بدن، سلامت، بهداشت و شادابي جسمي را نيز به دنبال دارد.
یک عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس خاطرنشان كرد: همانطور كه تغييرات زيستي در درون ارگانيسم صورت ميگيرد بر روي حالات عاطفي و رواني تاثير گذار است، از سوي ديگر حالات عاطفي و رواني نيز ميتواند تاثيرات بسزايي بر روي ارگانيسم بدن ايجاد كند.
وي يكي از اين تاثيرات را تاثير بر روي سيستم ايمني بدن خواند و اظهار كرد: سيستم ايمني بدن در مقابل پاتوژنها و آسيب زاهايي كه در محيط فراوان هستند مثل ويروسها و عفونتها مقابله ميكند. بر اين اساس تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه خلق خوش دارند، ميخندند و هميشه متبسم هستند، كاركرد سيستم ايمني اين افراد در مقابل عفونتها بسيار افزايش مييابد و لذا اين افراد در مقايسه با افرادي كه خلق عبوس و گرفته دارند از سيستم ايمني قويتري برخوردار هستند.
ما با آموختن ویژگی های سلامـت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست یابیم. سلامت روانی در بسیاری از موارد مانند سلامت جسمی است و باید به آن توجه کافی داشت. بسیاری از مردم برخی اوقات احساس افسردگی می کنـند همـان طـور که بسیـاری از آن ها دچار سرماخوردگی می شوند. از همین رو، نمی توان از همه ناراحتی های روحی جلوگیری کرد، همان طور که از بروز همه بیماری های جسمی نیز نمی توان ایمن بود. سلامت روانی و جسمی هر دو برای خوشبختی انسان ضروری اند. رسیدن به سلامت روانی به هیچ وجه تصادفی نیست، نیل به این هدف با صرف زمان و زحمت محقق می شود. همچنین نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس، کلید سلامت روانی است. وقتی که اعتماد به نفس بالا باشد از زندگی رضایت داریم، هدف های زندگی را مشخص می کنیم و به آنها می رسیم، برای حل مشکلات به خود اتکا می کنیم، روابط سالم و قوی ایجاد می نمائیم و ناملایمات و پستی و بلندی های زندگی را می پذیریم.
داشتن آگاهی های لازم از هریك از شاخه های سلامت به خصوص سلامت روان، در شرایط بحران می تواند انسان را به سمت شرایط عادی و رضایت مندی هدایت كند.
با تشکر.