هراز نيوز به نقل از تابناك: مايلي کهن در مصاحبه با یک خبرگزاری با انتقاد از علی دایی در مورد وی اظهار داشت :
*مثل بعضي ها ترسي از اين آقا ندارم
باوجود اينکه تصميم داشتم درباره آقاي ” x ” حرفي نزنم اما ايشان ول کن نيست و اخيرا در يک شبکه تلويزيوني صحبت کرده و اسم بنده را آورده است. اگر بعضي ها از آقاي “x” حساب مي برند بنده اين گونه نيستم و ايشان هم بهتر است اين پنبه را از گوشش در آورد. ايشان در همه صحبت هاي خود مقياس پول را در نظر مي گيرند. مثلا مي گويد حرف هاي مايلي کهن برايم ” دوزار ” ارزش ندارد و يا درباره پرسپوليس و سرپرست آن مي گويد: ” پس پژو 206 ما چي شد؟ ”
در حالي که ايشان 70 درصد پول خودش را از باشگاه گرفته بود و 22 ميليون نيز بابت سه بازي آخر جام حذفي پاداش دريافت کرد بدون آنکه براي نتايج تاريخي اش در ليگ ريالي جريمه شود. جاي ديگر گفته که از آقاي غمخوار بپرسيد که من پولم را بخشيدم يا خير؟ ايشان يادشان رفته که در جاده تهران -رشت اتوبوس تيم را نگه داشت و گفت تا 50 ميليونم پاس نشود اجازه حرکت اتوبوس را نمي دهم. ايشان اگر 40 درجه تب داشته باشد يک درجه اش را به کسي نمي بخشد.
*ايشان سياسي نيستند؟
اين آقا در مصاحبه اخير خود گفته است ” براي رئيس فدراسيون شدن بايد سياسي بود که من نيستم ” ايشان درگيري اش با شيث رضايي در بازي پرسپوليس- سايپا را يادش رفته، کسي نمي تواند اينها را از ذهن مردم پاک کند. ايشان را 4 جلسه محروم کردند و رفت پيش نماينده هاي مجلس و محروميتش شد 2 جلسه؛ لابد ايشان سياسي نبوده و من سياسي هستم.
لابد من بودم که وقتي در دادگاه بدوي شکايت از مايلي کهن عليه خودم راي صادر شد نزد رئيس وقت قوه قضاييه رفتم و افطاري خوردم و رأي را برگرداندم.
لابد بنده بودم که اسمم در فهرست نامزدهاي سرمربيگري تيم ملي نبود و حتي در برنامه نود مدعي شدم که هر کسي لابي قوي تري داشته باشد سرمربي مي شود اما ناگهان سرمربي شدم و بعد هم گفتم که با خدا لابي کردم!
*هواپيما را با 100 مسافر روي زمين نگه داشت!
سرپرست باشگاه پرسپوليس ،ايشان را که پس از اخراج از تيم ملي از نظرها پنهان شده بود به محبوب ترين باشگاه کشور آورد. روزهاي اول ايشان مي گفت من با کاشاني رفاقت 20 ساله دارم اما بعدها دشمن او شد. اين آقا ضعيف ترين نتايج تاريخ پرسپوليس را رقم زد و در 5 بازي پشت سرهم باخت و تيمش 15 گل خورد؛ حتي کار به جايي رسيد که پس از شکست سنگين پرسپوليس در بوشهر، بازيکن تيم بوشهري در برنامه نود وقتي مجري از او پرسيد: چرا پس از گل چهارم به کارهاي نمايشي روي آوردي؟ پاسخ داد: «نمي خواستيم بيشتر گل بزنيم» آن شب عرق شرم بر پيشاني من نشست.
اين آقا مي گويد که سياسي نيست آن وقت معلوم نمي شود چرا آقاي بهتاش فريبا مربي استقلال که در دوران خودش جز بهترين فوتباليست ها بود براي نشستن روي نيمکت به دليل نداشتن مدرک A مشکل دارد اما اين آقا بدون مدرک روي نيمکت تيم ملي و پرسپوليس مي نشيند و در نهايت رئيس دائم سفر کميته آموزش از سهميه خود به ايشان مدرک A تقديم مي کند! ايشان دچار خود بزرگ بيني شده است.
برويد تحقيق کنيد ببينيد چرا در زمان حضور ايشان در سايپا، يک هواپيما را با بيش از 100 مسافر روي زمين نگه داشتند !
مشکل ديگر ايشان اين است که کينه از دلش خارج نمي شود. علي کريمي چون در سالن فوتسال گيشا به ايشان لايي انداخته بود بايد محو مي شد. ايمان مبعلي به دليل يک تکل بده شد و جواد کاظميان هم چون به جاي آقاي “x ” به کريمي پاس داده بود بايد کنار مي رفت؛ داستان شيث را هم که مي دانيد.
*حتي به پدرم بي احترامي کرد
آقاي فرياد شيران شاهد است، سال ها قبل سفير وقت ايران در عربستان براي صعود تيم ملي به جام جهاني اعضاي آن تيم با خانواده هايشان را به مکه اعزام کرد. ايشان پدر و مادرش را فرستاده بود. خدا رحمت کند پدر بزرگوار ايشان را؛ بنده و آقاي فرياد شيران در مکه ساک و وسايل آن مرحوم را جابه جا کرديم و سعي داشتيم اگر کمکي لازم دارند انجام دهيم که البته وظيفه مان بود اما همين آقا در گفتگو با وبلاگ مازيار ناظمي، به مرحوم پدر من بي احترامي کرد.
*اين آقا به «ليت بارسکي» هم رحم نکرد!
آقاي “X ” حتي به سرمربي آلماني سايپا رحم نکرد. ماجرا از اين قرار بود که در جريان جام جهاني 2006 آلمان، از آنجايي که آقاي «ليت بارسکي» سابقه فعاليت درژاپن را داشت، کارشناس بخش آسيايي جام جهاني شده و در جريان تحليل يک باز تيم ملي ايران به انتقاد از آقا مي پردازد و مي گويد «انگار تيم ايران 10 نفره بازي مي کند» همين جمله باعث شد کينه در دل آقاي ” X ” بيفتد و وقتي «ليت بارسکي» سرمربي سايپا شد و اين آقا هم عضو هيئت مديره بود، يک روز با الفاظ زشت چنان بلايي سراين مربي آورد که….
اخيراً در يک برنامه تلويزيوني گفته اند مايلي کهن به مغازه ما آمده و معذرت خواهي کرده است.اولا بنده اگر رفتم به مغازه ايشان در اوج بودم و مسووليت تيم ملي را داشتم و در واقع مردانگي کردم، بخصوص در آن روزها که ايشان جرات نمي کرد از خانه خارج شود. ثانياً مگر وقتي از من شکايت کرد و 300 هزار تومان جريمه و يکسال ممنوع المصاحبه شدم رفتم بگويم مرا ببخشيد؟!
ضمن اينکه از آقاي ” X ” مي خواهم ديگر اسم مرا نياورد وگرنه مجبور مي شوم ماجراي «ليدرپروري» اين آقا و يک بازيکن ديگر در زمان بگوويچ براي حمله به علي پروين را بازگو کنم و ضمناً به موضوع هاي ديگري که به زمان مربيگري خودم در تيم ملي مربوط مي شود اشاره خواهم کرد.اگر ايشان باز هم اسم مرا ببرد مجبور مي شوم بگويم چه کسي در اردوي تيم ملي در زمان آن سرمربي معروف بود که بازيکنان به او مي گفتند «آقا شيره» و کسي جرأت نمي کرد از خواب بيدارش کند!