مشرق، رامین ولايتي، مديرعامل صندوق اعتباری حمايت از قهرمانان و پيشكسوتان ورزش کشور با حضور در دفتر ايسنا درباره حضور در ورزش، اصلاح اساسنامه صندوق، ارائه خدمات به پيشكسوتان، پرداخت پاداش هاي معوق، افزايش حقوق مدال آوران و … سخن گفت كه متن اين گفتوگو را در ادامه مي خوانيد:
دوست داشتم مديريت در ورزش را تجربه كنم
اين كه بگويم در ورزش به صورت مستقيم در فلان اداره كل استان فعاليت داشته ام، درست نيست. من تاكنون سمت ورزشي نداشته ام، البته سابقه تيم داري در سازمان صدا و سيما را دارم. شش- هفت سال مدير كل مالي اداري تلويزيون بودم و همچنين مسئوليت دبيري برنامههاي مشاركتي و تبليغاتي درون سازماني را نیز بر عهده داشتم. به نظر من صندوق حمايت از قهرمانان بيشتر نياز به يك مدير اقتصادي دارد تا یک مدیر ورزشی، چرا كه صندوق محلي براي فعاليت های اقتصادي است. دوست داشتم مديريت در يك فضاي جديد را تجربه كنم. چرا که حس ميكردم فعاليت چندين ساله در آن سمت كافي بود. به نظر من چهار سال زماني كافي براي فعاليت يك مدير است. هم براي خود مدير و هم براي سيستم. يك مدير در طول چهار سال هر نوآوري كه مي توانسته داشته است. اعتقاد دارم حتي اگر يك مدير جدید با توان پايين تر جايگزين شود، حداقل يك ايده جديد با خود دارد. من شش سال در آن سمت بودم و دوست داشتم فضاي كاري ام را تغيير دهم. حضور در ورزش و تغيير فضاي مديريتي برايم جذابيت داشت. در صدا و سيما با هنرمندان سر و كار داشتيم و اينجا با ورزشكاران که هر دو حوزه دوست داشتني هستند. فكر ميكنم به لطف خدا بتوانم قدم هاي بيشتري در زمینه اقداماتي كه مدیران پیشین انجام دادند، بردارم. ما هنوز نتوانستيم حق ورزشکاران و پیشکسوتان را ادا كنيم، البته قصور از كسي نبوده و به واسطه كمبود منابع و امكانات برخي كاستيها وجود داشته است. فكر ميكنم اگر امكانات و منابع بيشتری ايجاد نماییم ميتوانيم در خور شان ورزشكاران به آنان خدمت رسانی کنیم.
كار صندوق فقط هزينه كردن است
صندوق از جمله نهادهایی است كه از وزارت ورزش و جوانان ارتزاق ميكند. اين كه یک موسسه اقتصادی از دولت پول بگيرد و آن را هزينه كند كه ديگر نبايد نامش را صندوق گذاشت. بنابراین ما سعي كرديم از نظر مالي مستقل شويم. البته نه اين كه از وزارت ورزش و جوانان و ساير نهادها كمكي نگيريم، چرا که كار ما فقط هزينه است و منابع هم محدود هستند. آنچه كه دولت تامين ميكند فقط برای حقوق و مزايايي است كه در قالب آييننامه پرداخت ميشود. ضمن اینکه بايد در آييننامه بازنگري صورت گیرد و خوشبختانه وزير نیز اين مساله را پذيرفته، اما پيش از اين اتفاق بايد منابع مالي تامين شود. خوشبختانه بستري كه فراهم شده بسيار خوب است و امكان درآمدزايي وجود دارد، اما متاسفانه آن طور كه بايد و شايد از ظرفيتها استفاده نشده است كه در همين راستا طرح هايي داريم كه چنانچه اجرايي شوند اين مسايل برطرف خواهد شد.
به دنبال اصلاح اساسنامه هستيم
در صندوق حمايت از قهرمانان و پيشكسوتان ورزش بستر خوبي فراهم شده و زحمات زيادي کشیده اند. اما يكي، دو اشكال داشتيم كه سعي كرديم آنها را برطرف كنيم. ما اساسنامه جامع و كاملي را آماده كرديم و در نشستي كه با وزير داشتيم در رابطه با آن به بحث و گفت و گو پرداختيم و قرار است اين اساسنامه بعد از یک سری اصلاحات ابلاغ و اجرایی شود.
سهم پيشكسوتان از تسهيلات چقدر است؟
يكي از اشكالات اساسنامه صندوق این بود که در آن به قشر پيشكسوت كاملا پرداخت نشده بود و تنها قهرمانان و مدال آوران ديده شده بودند. در حقيقت اين صندوق، صندوق قهرمانان بود و پيشكسوتي كه مدالي نداشت سهمي درخور از خدمات صندوق نمي برد. شايد ما سه هفته وقت گذاشتيم كه روي تعريف كلمه «پيشكسوت» به جمع بندي برسيم. به عنوان مثال آیا مني كه يك روز گل كوچك بازي ميكردم و اكنون 60 ساله هستم، پيشكسوت به حساب ميآيم؟ يا اين كه شخصي كه يك سال و نيم در دسته يك فوتبال بازي كرده و بعد از آن به يك باره به تيم ليگ برتري و تيم ملي راه پيدا كرده و احتمالا به جام جهاني هم رفته است پيشكسوت به حساب ميآيد يا نه؟ و اگر پيشكسوت است در چه سطحي بايد به او تسهيلات ارائه كرد. از طرفي ما اطلاعات جامعی از پيشكسوتان در رشتههاي مختلف ورزشي نداشتيم. با فدراسيونهاي مربوطه مكاتبه كرديم تا بدون وجود محدوديتي ليست اسامي پيشكسوتانشان را به ما ارائه دهند تا آنها را دسته بندي كنيم و قدري جامعتر به موضوع «پيشكسوت» رسيدگي شود. ما بايد گستره پيشكسوت حقيقي را بشناسيم. اكنون صندوق فقط متعلق به قهرمانان است و خدمات آن چناني به جز موارد خاص به پيشكسوتان ارائه نميشود. ما به دنبال چارچوب ضابطهمند کردن هستيم تا پيشكسوتان هم به صورت خودكار از خدمات ويژه استفاده كنند. البته آنها هم سطح بندي ميشوند و براساس آن خدمات ميگيرند.
صندوق بايد تبديل به پاتوقي براي پيشكسوتان شود
متاسفانه به پيشكسوتان كم توجهي ميشود. بسياري از پيشكسوتان ما افراد متمولي هستند و ممكن است چند برابر صندوق پول داشته باشند، اما آنها نياز به توجه دارند. فدراسيونها هم به اين مساله عنايت کافی ندارند، اما اين را هم بگويم كه توجه به پيشكسوتان در وهله اول وظيفه ما است. دوستاني كه اساسنامه را تنظيم كردهاند نقاط كوري در آن وجود دارد كه بايد تعريف شود. به نظر من صندوق بايد تبديل به يك پاتوق شود تا هر وقت پيشكسوتان احساس خلاء كردند جايي داشته باشند تا دور هم جمع شوند. من به دوستانم گفتم كه جلساتي را پيشبيني كنند تا حداقل سالي يك بار اين قشر را دور هم جمع كنيم.
دست منتقدان مشفق را بايد بوسيد
هفته اول كه به صندوق آمده بودم ضيا عربشاهي مصاحبهاي كرد و گفت كه صندوق حمايت از قهرمانان و پيشكسوتان كشك است! من به او زنگ زدم و به ديدنش رفتم و گفتم كه من مديرعامل صندوق كشك هستم! واقعا بخش زیادی از صحبتهای عربشاهی منطقي بود، چرا كه ما براي پيشكسوتان خدمات چندانی تعریف نکرده بودیم. اعتقاد دارم بايد دست كساني كه نقد مشفقانه ميكنند را بوسيد. ضيا عربشاهي به دنبال زهر چشم گرفتن نبود. رسانهها هم اگر نقد كارشناسانه كنند مي پذيريم. بالاخره ما موظف هستيم كه به سوالات مردم پاسخ دهيم و گرنه بي احترامي كردهايم. اين گونه نقدها مخاطب را آگاه و مدير را بيدار ميكند. به اعتقاد من، اين اتفاق بايد در حوزه ما رخ دهد.
قبل از خشك شدن عرق ورزشكار، بايد جوايز پرداخت شود
این مطلب كه ما پاداش رقابتهاي قهرماني جهان را به ورزشكاران معلول و جانباز نداده ایم، کاملاً درست است. من عادت ندارم كه توپ را در زمين ديگران بياندازم. بهتر است كه فكر كنند مشكل از صندوق حمايت از قهرمانان بوده است و به نظرم قطعا پيش از برگزاري جشن تقدير از پارالمپيكي ها بايد پرداختهای معوقه صورت بگيرد. ما از همه قهرماناني كه پاداش معوقه دارند، شماره حساب و مدارك لازم را گرفتيم تا ديگر براي دريافت آن نياز به مراجعه حضوري نداشته باشند. جمعآوري مدارك 1200 نفر كار بسيار وسيعي بود كه خوشبختانه انجام شد. بياغراق ما در ماه مبارك رمضان فعالترين دستگاه كشور بوديم، چرا كه صندوق حمايت از قهرمانان مملو از ورزشكار بود و در اين ماه، نه تنها ساعت كاري ما كم نشد، بلكه تا ساعت شش بعدازظهر هم مشغول بوديم. من گفتم كه هر قولي كه داديم بايد عملي شود، اين كه ما شش ماه يا يك سال پرداخت پاداش را به تعويق بيندازيم خوب نيست، بايد در عمل تا قبل از اين كه عرق ورزشكار خشك نشده، جوايز را پرداخت كنيم. خوشبختانه با اصرار و پیگیری آقای وزیر جشن تقدير از المپيكيها برگزار شد كه بسيار هم خوب بود. بعد از اين جشن دکتر عباسي پرسيد كه مراسم چطور بود و من پاسخ دادم كه از 20 به خودم نمره 11 را ميدهم كه وزير گفت اين حرف را در جاي ديگر نزن، چون در تربیت بدنی مراسمي در اين سطح نداشتيم. درباره جشن تقدير از پارالمپيكي ها هم بايد بگويم كه اين جشن برگزار ميشود. در اين جشن قرار است نشان شجاعت محمد بنا نیز به وی اهدا شود.
حقوق قهرمانان 30 درصد افزايش يافته است
حقوق قهرمانان و مدال آوران بازيهاي المپيك، جهاني و آسيايي سالانه افزايش مي يابد. چرا كه ضريب حقوق بر مبناي حداقل دستمزد وزارت كار تعیین شده است. ما پايه حقوق قهرمانان را 30 درصد افزايش داديم که از خرداد ماه نيز اين افزايش حقوق اعمال شده است. معيار سنجش و سطح بندي ورزشكاران، بازيهاي المپيك و پس از آن مسابقات جهاني و آسيايي است. در حال حاضر محمد نصيري با يك طلا، يك نقره و يك برنز المپيك بيش از همه قهرمانان حقوق دريافت مي كند كه حقش است. تيمهاي ناشنوايان هم كمترين دستمزد را ميگيرند كه پيشنهاداتي براي افزايش حقوق آنها مطرح شده و در دست بررسي است.
بر اساس اساسنامه اجازه پرداخت پاداش زياد به مربيان المپيكي را نداشتيم
در زمان پرداخت پاداشها در مطبوعات و رسانه ها عنوان می شد که چرا به مربيان به اندازه سرمربيان پاداش داده نميشود؟ این در حالی است که اساسنامه اجازه يكسان سازي پاداش را نميدهد. از طرفي اگر اين كار را ميكرديم بايد به مراجع نظارتی هم پاسخ مي داديم. ساير پاداشها هم که تا به حال پرداخت شده براي مربيان ديده نشده بود و به دستور آقای وزیر پرداخت شده است. ضمن اینکه در زمان كسب سهميه و در بازديد از اردوها هم مربيان شارژ شدند. واقعيت اين است كه بنا يك استثنا بود و ما نميتوانيم هر پاداشي كه به اين سرمربي بزرگ ميدهيم به ساير مربيان نیز اهدا كنيم.
پاداش قبل از اعزام به لندن، با صندوق نيست
براي پرداخت پاداش قبل از اعزام المپيكيها به لندن، اين كه سر كدام اردو حاضر شويم در اختيار صندوق نبود و دوستان وزارتخانه برنامهها را هماهنگ ميكردند. براي تيم وزنهبرداري يكي، دو بار دوستان به بازديد از اردوها رفته بودند. شب قبل از اعزام تيم ملي نیز، من به همراه آقای سجادي به فدراسيون مراجعه و پاداش را پرداخت كرديم که حتی آن زمان سه نفر از ورزشكاران راهي بازيها شده بودند. من نميدانم چه كسي هماهنگي بازديد از اردوها را انجام ميداد، به همين دليل نميتوانم در این مورد مطلبی بگويم. چرا که در جريان ساير پاداشها نيستم. زماني كه سوريان اولين مدال طلاي كاروان ایران را كسب كرد، تماس تلفني با آقای وزير در لندن داشته و از ايشان درخواست کردم كه به قولمان عمل كنيم و ایشان نیز تأکید داشتند که هر چه سريعتر پاداشها پرداخت شود كه خوشبختانه اين اتفاق افتاد، اما درباره پاداش پیش از اعزام چون صندوق عهده دار مسئوليت نبوده، نميتوانم اظهارنظر كنم.
وزير ميخواهد استقلال و پرسپوليس يكي، دو ماهه واگذار شود
پس از اين كه هر كدام از دوستان در دو باشگاه سرخابي مصاحبه كردند، وزير ورزش و جوانان تصميم گرفت كه بخش حقوقي وزارتخانه اين موضوع را پيگيري كند. واگذاري استقلال و پرسپوليس يكي از دلايل جلسات ما با وزير است. دکتر عباسي كاملا جدي پيگير واگذاري است و انتظار ندارد كه اين موضوع بيش از يكي، دو ماه به طول بیانجامد. سازمان خصوصي سازي هم همكاري بسيار خوبي با ما دارد و خوب پيش ميرود، اما از آنجايي كه چارچوب نهايي مشخص نيست و يكسري ابهامات وجود دارد مطلب زيادي براي ارائه ندارم. قرار است وزارت ورزش و جوانان نظراتش را به سازمان خصوصي سازي اعلام كند و آنها هم راههاي قانوني را براي واگذاري پيدا كنند تا مشخص شود كه اين باشگاهها چگونه و به چه كساني واگذار خواهند شد.
بيمه تكميلي براي قهرمانان و خبرنگاران رايگان شد
سال گذشته سقف بيمه عمر 10 ميليون تومان بود كه امسال اين رقم به 20 ميليون تومان رسيده است كه كمك هزينه قابل توجهي
می باشد. سقف بيمه درماني ما بعد از بيمه طلايي تقريبا در بالاترين سطح قرار دارد. در حال حاضر صندوق براي چهار جراحی اصلي مبلغ 20 ميليون تومان پرداخت ميكند. هزينه بيمه تكميلي هم پیش از این 50 درصد توسط ورزشكار و 50 درصد توسط صندوق پرداخت ميشد كه اكنون 100 درصد آن براي مخاطبان گروههاي يك تا پنج توسط ما پرداخت ميشود. در زمان مديريت آقای عاصمي، صحبتهايي شد تا خدماتي به خبرنگاران ارائه شود، البته قرار بود انجمن ورزشي نويسان پيگير ماجرا باشد كه نشد! با این حال ما آمادگی داریم تا در خدمت خبرنگاران و اصحاب رسانه نیز باشیم.