فارس، ۱۱۱ سال از حیات آن جایزه نوبل ادبیات میگذرد و در این مدت به ۱۰۸ نویسنده و شاعر این نشان اعطا شده است. اما هجده عضو مادامالعمر آکادمی سوئد که هر سال نام برنده را انتخاب میکنند مرتکب گافهایی شده که هنوز هم محل بحث و جدال منتقدین است. اعضاء آکادمی نوبل بارها به این متهم شدهاند که افرادی را انتخاب کردهاند که چندان صلاحیتی برای دریافت این جایزه نداشتهاند و به دلایلی اعم از دلایل ادبی به آنها جایزه داده شده است. در ادامه برخی از این تصمیمات سهلانگارانه و ناشیانه بنیاد نوبل آورده میشوند.
• اعطای جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ به وینستون چرچیل
سر وینستون چرچیل سیاستمدار صاحب نام و پر آوازه انگلیسی که در سپهر سیاست یکی از چهرههای ماندگار محسوب میشود پس از پایان جنگ جهانی دوم به یکبارگی در لیست دریافت کنندگان جایزه نوبل قرار گرفت و در سال ۱۹۵۳ به دریافت این جایزه مفتخر شد؛ اما نه نوبل صلح بلکه نوبل ادبیات. اعضاء آکادمی نوبل در آن سال اعلام کردند که این جایزه را به دلیل نوشتههای چرچیل به وی اعطا کردهاند. به عقیدهی بسیاری، وینستون چرچیل در سال ۱۹۵۳ کاندیدای جایزهی صلح نوبل بود اما مشخص نیست که چرا برنده نوبل ادبیات معرفی شد.
چرچیل در طول دوران حیات خود کتابهای زیادی نوشت که بیشتر آنها خاطرات وی از جنگ جهانی و تئوریهای سیاسی بودند. تنها اثر داستانی چرچیل در طول دوران حیاتش «ساورلا» بود که موفقیتی برای وی در صحنه ادبیات به همراه نداشت و تنها ۷۰۰ پوند نصیب وی کرد.
«ساورلا» در ابتدا به صورت داستانی دنبالهدار در یکی از مجلات انگلیسی منتشر شد و بعدها به صورت کتابی مجزا به طبع رسید. داستانی که به گفته بسیاری از منتقدین شخصیت اصلی آن خود چرچیل است که تحت نفوذ شخصیت مادش قرار دارد. بعد از انتشار این کتاب چرچیل از دنیای ادبیات خداحافظی کرد و وارد حزب محافظهکار انگلیس شد.
نوبل ادبیات ۱۹۵۳ در میان حرف و حدیثهای فراوان به وینستون چرچیل رسید. در آن سال کاندیداهای بسیار سرشناستری چون گراهام گرین حضور داشتند و همه از انتخاب چرچیل انگشت به دهان ماندند. این در حالی انجام شد که در اوایل دهه ۵۰ گزینههای جدیتری برای دریافت جایزه نوبل وجود داشتند و یکی از آنها آندره مالرو، نویسنده و فیلسوف، بود که دهه ۵۰ اوج شهرت قرار داشت و بسیاری عقیده داشتند که این جایزه باید به وی داده شود.
اعطای جایزه نوبل به سر وینستون چرچیل از شگفتیهایی است که هنوز هیچ کس از اهالی ادبیات قادر به پذیرش آن نیست و آن را سفارشی و سیاسی میدانند. اعضاء آکادمی نوبل در خصوص این انتخاب را این گونه توجیه کردند که چرچیل در آن سال در دو بخش نوبل صلح و نوبل ادبیات شرکت داشت و از این رو جایزه نوبل ادبیات به وی رسید.
• اریک آکسل کارل فلد؛ شاعر مردهای که به نوبل رسید
در سال ۱۹۳۱ آکادمی سوئد جایزه نوبل را به اریک آکسل کارل فلد شاعر سوئدی که شش ماه پیش با دنیا وداع کرده بود، داد. این اولین بار بود که پس از ۳۱ سال جایزه به فردی درگذشته تعلق میگرفت. این تصمیم آکادمی در حالی انجام شد که وی شش ماه پیش از اعطای جایزه از دنیا رفته بود و نکته عجیبتر آن بود که اریک آکسل کارل فلد در سال ۱۹۱۷ این جایزه را رد کرده بود.
اریک آکسل کارل فلد در سال ۱۹۰۴ به عنوان یکی از اعضاء آکادمی سوئد انتخاب شد و صندلی شماره ۱۱ از آن وی شد. در سال ۱۹۱۲ یکی از اعضاء آکادمی نوبل شد و تا تاریخ مرگش در سال ۱۹۳۱ در این سمت باقی ماند.
شش ماه پیش از اعلام برنده جایزه نوبل وی از دنیا رفت اما اعضاء آکادمی این جایزه را پس از مرگ به وی اعطا کردند. این اولین باری بود که جایزه نوبل به فردی تعلق میگرفت که از دنیا رفته بود و در زمان اعلان خبر در قید حیات نبود که به شادی بپردازد. تا سال ۱۹۷۴ آکادمی محافظهکار نوبل هیچ توضیحی در این خصوص نداشت تا اینکه در سال ۱۹۷۴ آنها اعلام کردند که از این به بعد آکادمی نوبل به کسانی که از دنیا رفتهاند، جایزه نخواهد داد.
• خورخه لوئی بورخس؛ نویسندهای که در آرزوی نوبل جان داد
خورخه لوئی بورخس از نویسندگان مشهور آرژانتین، نقش مهمی در شکوفایی ادبی آمریکای لاتین و شهرت ادبیات این خطه داشت. وی به دلیل نگارش داستانهای کوتاه خود از شهرت بسیاری برخوردار بود. وی بارها در لیست دریافت کنندگان جایزه نوبل قرار گرفت اما هرگز جایزهای به وی داده نشد.
بنا به اعتقاد بسیاری از منتقدان بورخس در می ۱۹۷۶ در لیست نهایی قرار گرفت و بنا بر برخی از اخبار قرار بود، جایزه نوبل در آن سال به وی تعلق گیرد اما به ناگهان وی از لیست کاندیداهای نوبل حذف شد. بسیاری دلیل حذف وی از لیست پنج نفره سفر وی به شیلی و ایراد سخنرانی در برابر پینوشه عنوان میکنند. بورخس در سخنرانی خود خطاب به پینوشه با لحنی کنایه آمیز گفته بود: جناب رئیس جمهور، مشرف شدن نزد سرکار افتخاری است که اینجانب شایستگی آن را ندارم.
اما همین سخنان برای وی تبدیل به جنجال شدند و آکادمی نوبل وی را از دریافت جایزه نوبل محروم کرد.
جایزه نوبل در بخشهای مختلف بارها گافهای این چنینی داده است و نمونه اعلای آن در سال ۱۹۹۴ اتفاق افتاد که جایزه نوبل صلح به یاسر عرفات، شیمون پرز و اسحاق رابین به خاطر مذاکرات انجام شده در اسلو داده شد اما به گاندی که رهبر انقلاب هند بود هرگز جایزهای داده نشد.
از این گونه موارد در کارنامه نوبل دیده میشود و به قول یکی از نویسندگان آمریکای لاتین «عدالت خداوند در انتخاب افراد هیچ جایگاهی ندارد بلکه تصمیم اعضاء ۱۸ نفره آکادمی نوبل است که همه چیز را تعیین میکند».