جنگ اسرائیل علیه دانشمندان ایرانی در ژانویه 2007 و با مسموم شدن اردشیر حسین‌پور، یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران آغاز شد. با قتل علی محمدی در ژانویه 2010، این عملیات سرعت بیشتری به خود گرفت. در اواخر نوامبر همان سال اسرائیلی‌ها مجید شهریاری، دیگر دانشمند هسته‌ای، را ترور کردند و …

به گزارش مشرق، با ادامه محاکمه مجید جمالی فشی قاتل شهید مسعود علی محمدی فیزیک‌دان ایرانی زوایای بیشتری از جنگ پنهان و شدید رژیم صهیونیستی علیه دانشمندان ایرانی روشن می‌شود.

روزنامه «آسیا تایمز»‌ در تحلیلی با بررسی ترورهای دانشمندان ایرانی این اقدامات را اعلان جنگ رژیم صهیونیستی با دانشمندان ایرانی خواند که ممکن است با تداوم این ترورها ایران نیز تحت فشار فزاینده‌ای قرار گرفته و دست به حملات متقابل بزند.

آسیا تایمز به مورد ترور دانشمند ایرانی شهید علی محمدی پرداخته و می‌آورد: «علی محمدی، از جنبه‌های بسیار، به مانند چندین دانشمند ایرانی است که هدف آدمکشی سرویس‌های اطلاعاتی غربی و اسرائیلی قرار گرفته‌اند. علی محمدی، با سابقه‌ای دانشگاهی طولانی و ممتاز و نیز انتشار 53 مقاله تحقیقاتی در نشریات دانشگاهی سطح بالا، در پروژه‌های اعلام‌نشده که بسیار مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی هستند، فعالیت می‌کرد. وی به عنوان یک نظریه‌پرداز رشته کوانتوم و استاد فیزیک ذرات بنیادین در دانشگاه تهران، در 12 ژانویه 2010 بر اثر انفجار یک دستگاه موتورسیکلت بمب‌گذاری‌شده در بیرون از منزلش در محله قیطریه در شمال تهران کشته شد.» این روزنامه می‌افزاید: «اگرچه هیچ ارتباطی بین علی محمدی و برنامه هسته‌ای ایران یا هر نوع پروژه حساس دیگر کشف نشده است اما از محاکمه فرد متهم به قتل مشخص است که وی در فعالیتی دخیل بود که دارای اهمیتی ملی بسیاری است.»

در ادامه آسیا تایمز به سخنان همسر شهید محمدی اشاره کرده و می‌نویسد: «منصوره کرمی، همسر داغدار وی، در جلسه دادگاه با حرکتی احساسی ظاهر شد و از اسرائیل و روش‌های تروریستی سرویس‌های اطلاعاتی دولت یهودی با تحقیر فراوان یاد نمود و اظهارات خود را با این جمله به پایان رساند که تنها جرم همسرش این بود که «عشق» و علاقه بسیاری به وطنش داشت. حدس و گمان ما بر این است که اظهارات کرمی در توصیف همسرش نوعی تصدیق حساب‌شده این امر از جانب خانواده علی محمدی است که فیزیک‌دان مذکور شاید در فعالیتی فرای شغل دانشگاهی و علائق اعلام شده‌اش، دخیل بوده است.»

این سایت بیان می‌دارد که پس از ترور شهید محمدی رسانه‌های مختلف تلاش کردند تا با نسبت دادن وی به اپوزسیون سبز این قتل را به گردن دولت ایران بیندازند: «بلافاصله پس از ترور علی محمدی، تلاش‌هایی صورت گرفت تا وی را به جنبش اپوزسیون «سبز» متصل کنند. گزارش‌هایی منتشر شدند مبنی بر اینکه این دانشمند، دیدگاه‌هایی «اصلاح‌طلبانه» داشته و حتی طوماری را نیز در همین راستا امضاء نموده است. معنای ضمنی این گزارش‌های حدسی و شایعات چنین بود که دولت ایران قتل این دانشمند را برنامه‌ریزی کرده است. ناظرین مطلع، تحلیل‌گران و رسانه‌های مطرح غربی، ادعاهای مطروحه مبنی بر اینکه علی محمدی توسط همان دولتی ترور شد که وی را برای چندین دهه پرورش داده و استخدام نموده بود، را هیچ‌گاه جدی قلمداد نکردند. اجماع عموم بر این است که وی به نوعی به برنامه‌های حساس هسته‌ای و یا دفاعی ایران مرتبط است و توسط سرویس‌های اطلاعاتی غربی، و به احتمال بیشتر، اسرائیل مورد هدف قرار گرفته است.»

آسیا تایمز این نوع اقدامات را جنگ پنهان رژیم صهیونیستی برای قتل دانشمندان ایرانی دانسته و تصریح می‌کند: «در فوریه 2009 و تقریباً یک سال قبل از ترور علی محمدی، روزنامه دیلی‌تلگراف لندن، گزارشی در مورد جنگ پنهانی اسرائیلی برای قتل دانشمندان ایرانی منتشر نمود. اگر مسعود علی محمدی یکی از نمونه‌های دانشمندانی است که توسط اسرائیل مورد هدف قرار می‌گیرند در این صورت مجید جمالی فشی نیز یکی از نمونه‌های عاملین و خرابکارانی است که توسط موساد، سرویس مخفی اسرائیل، استخدام می‌شوند. جمالی فشی فردی جوان، دارای چندین مهارت و جسور است که سابقه‌ای در دخالت در امور سیاسی ندارد. همان‌گونه که خودش نیز اقرار کرده، وی 120 هزار دلار آمریکا برای ارائه خدمات به سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل دریافت کرده و به وی وعده داده شده بود که 30 هزار دلار دیگر برای قتل علی محمدی دریافت کند. اما فشی ادعا می‌کند که اسرائیلی‌ها به وعده خود عمل نکردند.»

این روزنامه در مورد نحوه آشنایی و همکاری جمالی فشی، عامل ترور شهید محمدی، با سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی این چنین می‌نویسد: «با توجه به آنچه در جلسات ابتدایی دادگاه گفته شده چنین به نظر می‌رسد که فشی، با تابعیت ایران در کنسولگری اسرائیل در استانبول ترکیه استخدام شده و بسیاری از برنامه‌ریزی‌های مأموریت‌های اولیه و شستشوی مغزی وی نیز در همانجا اعمال گردیده‌اند. با این وجود، وی با مأمورین اطلاعاتی اسرائیلی در باکوی جمهوری آذربایجان و تایلند نیز دیدار کرده است. وی در یک برهه زمانی، به صورت قاچاقی به اسرائیل سفر کرد و در آنجا تحت آموزش‌های گسترده و آماده‌سازی قرار گرفت تا بتواند برنامه‌‌های محوله برای آدمکشی در ایران را انجام دهد.»

آسیا تایمز می‌افزاید: «بر اساس اظهارات فشی در دادگاه، در داخل اسرائیل اطلاعاتی مشروح و حتی گاهاً زائد در مورد فرد هدف ــ شامل اندازه و رنگ فرش‌های منزل ــ به وی داده شد، با این حال، مکان دقیق هدف تا سه روز مانده به عملیات به وی ابلاغ نگردید. ماکتی از خانه علی محمدی برای اهداف آموزشی مورد استفاده قرار گرفته بود و طی آن فشی چگونگی قرار دادن موتورسیکلت حاوی مواد منفجره در بیرون از خانه این دانشمند ایرانی را تمرین کرده بود. با توجه به مدارک ارائه‌شده در دادگاه چنین به نظر می‌رسد که فشی یک مأمور انفرادی است که از حمایت‌های شبکه پشتیبانی در تهران محروم شده است. اعلام مأموریت ظاهراً توسط یک تلفن همراه و ارسال ایمیل به یک لپ‌تاپ رمزگذاری شده انجام گرفته است. ظاهراً فشی درست قبل از عملیات، دستورات مرتبط با قتل را دریافت کرده است. وی ادعا کرده است که تا پس از انجام ترور از هویت قربانی خود مطلع نبود. وی ادعا نموده است که از اعمال خود پشیمان است و پس از اینکه از هویت واقعی قربانی خود مطلع شده دچار افسردگی گشته است و متعاقب آن از انجام قتل‌های بیشتر سرباز زده است و بنابراین اربابان اسرائیلی وی او را رها کرده‌اند. البته نباید این اظهارات تماماً باور شوند. بر اساس مدارک موجود، بهره‌برداری جنایتکارانه از فشی پس از شناسایی و بازداشت وی توسط مقامات ایرانی، خاتمه یافته است. همچنین‌، روش‌های ارتباطاتی تا حد ممکن ساده نگه داشته می‌شدند زیرا اعتقاد بر این بود که مأمورین برای سرویس‌های اطلاعاتی ایران شناخته شده نیستند و روش‌های عمومی ارتباطات ــ به مانند اعلام مأموریت‌ها با تلفن همراه ــ شناسایی نخواهند شد. بر اساس همین استدلال، روش‌های پنهانی‌تر ارتباطات ممکن است زنگ خطر را برای سرویس‌های اطلاعاتی ایران نسبت به فعالیت‌های این مأمورین به صدا در آوردند.»

این سایت رژیم صهیونیستی را مسئول این ترور دانسته و بیان می‌کند: «منبع پایگاه اینترنتی آسیا تایمز در تهران اظهارات بیان‌شده در دادگاه را تأیید کرده است، مبنی بر اینکه سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل از مأمورین انفرادی با آموزش‌های زیاد برای حمله به منابع انسانی علمی ایران استفاده می‌کنند.»

این روزنامه می‌افزاید: «بر اساس گزارش منابع آسیا تایمز ، سرویس‌های اطلاعاتی ایران معتقدند که اسرائیل حداقل چندین مأمور دیگر را به مانند فشی آموزش داده و آنها هم‌اکنون در تهران در حال فعالیت هستند. در حالیکه حداکثر تلاش برای شناسایی و متوقف ساختن این مأمورین قبل از اینکه حمله را پیاده سازند، در حال انجام است اما کشته شدن تعداد بیشتری از دانشمندان ایرانی، قبل از اینکه سازمان‌های اطلاعاتی ایران بر این مسأله فایق آیند و یا اینکه اسرائیلی‌ها را از تداوم آدمکشی‌ها بازدارند، اساساً غیرقابل اجتناب خواهد بود.»

در ادامه این روزنامه به ترور یکی دیگر از شخصیت‌های علمی ایران اشاره کرده و اظهار می‌کند: «ترور یک دانشمند دیگر به نام داریوش رضایی‌نژاد در 23 جولای نشان‌دهنده عمق مسأله و درنده‌خویی و عزم راسخ اسرائیل برای تداوم جنگ پنهانی علیه دانشمندان ایرانی است. اگرچه چیز زیادی در مورد فعالیت‌های علمی اعلام‌نشده رضایی‌نژاد منتشر نشده اما وی احتمالاً در پروژه‌های حساسی فعالیت داشته که بسیاری از کشورها معتقدند هدف از آنها توسعه تسلیحات هسته‌ای است. ایران به طور مداوم اطمینان داده است که برنامه هسته‌ای این کشور صرفاً دارای اهداف صلح‌آمیز است.»

آسیا تایمز بیان می‌دارد که با توجه به مدارک موجود نه تنها رژیم صهیونیستی بلکه دیگر سرویس‌های اطلاعاتی دیگر کشورهای غربی نیز در این ترورها دخیل بوده‌اند: «علی‌رغم تبلیغات رسمی، حداقل در این مرحله، سازمان‌های اطلاعاتی ایران معتقد نیستند که سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا، سیا، به صورت فعالانه‌ای در ترور دانشمندان ایرانی دست دارد. مدارک موجود نشان می‌دهند که این عملیات‌ها تنها توسط سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل تجهیز و هدایت می‌شوند. اما اعتقاد بر این است اطلاعات مشروحی که در هدایت این آدمکشی‌ها دخیل هستند توسط منابع متعددی ارائه شده‌اند. این امر نشان‌دهنده گردآوری مشترک اطلاعات توسط سرویس‌های اطلاعاتی بزرگ غرب است. ظاهراً اسرائیلی‌ها تمام جزئیات مربوط به اهداف خود، حتی رنگ و نوع اسباب و اثاثیه منزل آنها، را می‌دانند. اگرچه عده کمی در مورد کارایی و عزم راسخ سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل تردید دارند اما نوع، گستره و میزان اطلاعات جمع‌شده نشان از تلاش مشترک سرویس‌ها اطلاعاتی چندین کشور دارد و نیز ظاهراً اشاره بدین امر دارد که این سازمان‌ها تمام توانایی‌های اطلاعاتی خود را علیه زیرساخت‌های علمی ایران، بالاخص بخش‌هایی که به پروژه‌های امنیت ملی متصل هستند، بکار گرفته‌اند.»

این سایت می‌افزاید: «برای مثال، تمام گستره شبکه اجتماعی اهداف را تنها می‌توان از فاصله دور از طریق نقشه‌یابی تلفن همراه مشخص نمود. این تکنولوژی در پیچیده‌ترین شکل آن، و نیز تخصص فنی و تحلیلی که عملیات مرتبط با آن را بر عهده دارند، انحصاراً در اختیار چتر سازمانی زیرساخت اطلاعاتی سیگنال‌های آنگلوساکسون یعنی آژانس امنیت ملی آمریکا و فرماندهی اطلاعات دولت بریتانیا قرار دارد. هم‌اکنون مشخص نیست که سرویس‌های اطلاعاتی غربی تحت چه شرایط و ضوابطی داده‌های خام در مورد دانشمندان ایرانی را در اختیار اسرائیل می‌گذارند و اینکه آیا این سازمان‌ها به طور ضمنی عملیات‌های ترور را تأیید می‌کنند یا نه.»

آسیا تایمز آغاز جنگ رژیم صهیونیستی با دانشمندان ایرانی را از سال 2007 دانسته و تصریح می‌کند: «جنگ اسرائیل علیه دانشمندان ایرانی در ژانویه 2007 و با مسموم شدن اردشیر حسین‌پور، دانشمند هسته‌ای، آغاز شد. با قتل علی محمدی در ژانویه 2010، این عملیات سرعت بیشتری به خود گرفت. در اواخر نوامبر 2010، اسرائیلی‌ها مجید شهریاری، دانشمند هسته‌ای، را ترور کردند و در همان روز یک آدمکش آموزش دیده توسط اسرائیل سعی نمود تا فریدون عباسی دوانی، دانشمند ارشد هسته‌ای، را به قتل برساند. نفر آخر، در حرکتی حساب‌شده و برای تحقیر سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیلی و غربی، در فوریه 2011 به عنوان رئیس سازمان انرژی هسته‌ای ایران معرفی شد. داریوش رضایی‌نژاد آخرین قربانی سرویس اطلاعاتی اسرائیل است. وی پیش روی همسر و فرزندش در مهدکودکی واقع در تهران به ضرب گلوله کشته شد.»

این سایت اجرای تمهیدات امنیتی و حفاظتی برای دانشمندان ایرانی را بنا به دو دلیل سخت و مشکل اعلام می‌کند: «در حالیکه برنامه‌هایی پیاده می‌شوند تا تمهیدات امنیتی حفاظتی استاندارد در مورد دانشمندان ارشد هسته‌ای ایران اعمال گردند اما اجرای این برنامه‌ها بنا به دو دلیل مهم سخت و مشکل خواهد بود. اول، ماهیت فرهنگ ایرانی، بالاخص تمرکز آن بر اجتماعی شدن و اهمیت روابط خانوادگی و دوستانه گسترده، مانعی سر راه تمهیدات امنیتی حفاظتی هستند زیرا این تمهیدات مقداری انزوا و پرهیز از اجتماع را می‌طلبند. دوم، حفاظت امنیت می‌تواند پوشش این دانشمندان را از بین برده و دوستان و خانواده را در مورد فعالیت اعلام‌نشده آنها مطلع سازد.»

آسیا تایمز در پایان تحلیل خود، هدف از انجام این ترورها به دست سرویس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی و غرب را ایجاد رعب و وحشت در میان نخبگان جامعه علمی ایران دانسته و می‌نویسد: «اگرچه از دیدگاهی واقع‌گرایانه، اسرائیل نمی‌تواند انتظار داشته باشد که از طریق آدمکشی آسیبی جدی به زیرساخت‌های علمی هسته‌ای و سایر زیرساخت‌های علمی ایران وارد سازد، اما اعتقاد بر این است که آنها [اسرائیلی‌ها] امیدوارند با ایجاد هراس و وحشت آرامش را از نخبگان جامعه علمی ایران بگیرند و بدین ترتیب برخی از این مردان و زنان را از ادامه کار بازدارند.»

این روزنامه در پایان این چنین نتیجه‌گیری می‌کند: «با توجه به اهمیت این مسأله و نیز انزجار و تنفر عمیقی که نسبت به کشتار بهترین مغزهای ایران در سراسر کشور اعلام شد، با گذر زمان ایران مجبور خواهد شد دست به حملات متقابل بزند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *