به گزارش مشرق، “جفری فلتمن” دیپلمات کهنهکار وزارت خارجه آمریکاست که خرداد ماه گذشته به عنوان مشاور سیاسی بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و مدیر سیاسی این سازمان جایگزین هموطن خود “لین پاسکوئه” شد که از 5 سال پیش در این سمت مشغول به فعالیت بوده است.
جفری فلتمنِ یهودی که ارتباط نزدیکی با محافل صهیونیستی و لابی آیپک دارد، بیش از 26 سال تجربه سیاسی و دیپلماتیک دارد و بیشتر در زمینه امور خاورمیانه و اروپای شرقی فعالیت داشته است.
فلتمن در دوران کاری خود سفیر آمریکا در لبنان، نماینده آمریکا در استان اربیل عراق، کنسول آمریکا در سرزمین های اشغالی و همچنین دیپلمات آمریکا در تونس، مجارستان و هائیتی بوده است. فلتمن به زبانهای عربی، فرانسه و مجاری تسلط کامل دارد.
گفته می شود وی به زبان فارسی نیز تسلط دارد.
فلتمن مهره کارآمد سیاست خارجی آمریکا در منطقه
بنیادگرایی فلتمن در راستای سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی به حدی است که وی در سال 2003 و اوج درگیریهای ارتش اشغالگر آمریکایی با نیروهای مردمی عراق به صورت داوطلبانه به عراق رفت و در دفتر حاکم موقت آمریکایی در شهر اربیل واقع در شمال عراق مشغول به کار شد، شهر اربیل و منطقه کردستان عراق با تلاش های وی به یکی از مهم ترین مناطق حضور جاسوسان صهیونیستی و جولانگاه سازمان جاسوسی سیا و موساد تبدیل شده و تلاشهای وی زمینه های تجزیه احتمالی این منطقه تحت عنوان اقلیم خودمختار کردستان عراق را فراهم کرده است.
فلتمن در مدت مأموریت خود در لبنان نیز نقش مهمی برای سیاست خارجی استعماری آمریکا در این کشور ایفا کرد، فلتمن کسی بود که در جنگ 33 روزه به عنوان سفیر آمریکا در این کشور نقش اساسی در پیشبرد سیاست های آمریکا و رژیم صهیونیستی در مذاکرات پشت پرده بویژه با جریان مخالف محور مقاومت داشت، سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان در یکی از سخنراني هاي خود از تحركات اين ديپلمات آمريكايي در لبنان و موضوع سوريه ياد كرده و از او به عنوان دشمن خطرناك نام می برد. او می گوید که فلتمن تامین مالی دروغپردازان رسانهها و كانالهاي ماهوارهاي را بر عهده دارد.
دخالت های فلتمن در اوضاع داخلی لبنان به حدی است که لبنانی ها او را «کلاغ» میخوانند، چرا که معتقدند که هر جا که فلتمن پا بگذارد، خرابی و ویرانی بعد از حضور وی در آنجا آشکار خواهد شد، فلتمن حتی بعد از انتصاب به سمت معاونت وزارت خارجه آمریکا نیز لبنان را یکی از محوری ترین عرصه های فعالیت خود قرار داده است.
فلتمن کانال انتقال دیکته های سیاسی کاخ سفید به بان کی مون
فلتمن که ارشد ترین مقام سیاسی آمریکایی است که از زمان انقلاب اسلامی در ایران به تهران سفر کرده، با وجود موافقت در اعمال طرحهای استعماری آمریکا در مدت سفارت خود در لبنان و همچنین معاونت بر امور خاورمیانه وزارت خارجه، در سناریویی از پیش طراحی شده از این سمت کنار گذاشته شد تا مدتی بعد بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد وی را به عنوان معاون خود در امور سیاسی تعیین کند.
تعیین فلتمن به عنوان مشاور سیاسی مون در حالیکه پیش از وی نیز یک آمریکایی این سمت را بر عهده داشت، نشان می دهد که آمریکا قصد دارد در افق سیاست های خود، وزنه توطئه در جهان را معطوف به خاورمیانه کرده و از طریق فلتمن که کارنامه روشنی برای کاخ سفید دارد، علاوه بر مراقبت از بان کی مون میخواهد سیاست های کاخ سفید را به وی دیکته کند. به این ترتیب می توان گفت که بان کی مون دکوری برای اعمال سیاستهای آمریکا در زیر پوسته فرسوده سازمان ملل متحد است و کانال انتقال سیاست های کاخ سفید به وی نیز همان جفری فلتمن است.
به عبارت دیگر تعیین فلتمن به عنوان مشاور سیاسی بان کی مون سوپاپ اطمینانی برای دولت آمریکا خواهد بود که بتواند مون را هر چه بیشتر در راستای سیاست های خود قرار دهد و او را تحت نظارت دائمی خود بگیرد، به همین علت است که فلتمن در تمامی دیدارهای مهم بان کی مون حضور دارد که از جمله این دیدارها می توان به حضور در تهران برای شرکت در اجلاس غیرمتعهدها اشاره کرد.
انگیزه های حضور فلتمن در ایران
حضور فلتمن در اجلاس سران کشورهای عدم تعهد با وجود امکان لغو روادید وی از سوی تهران و مخالفت با این سفر به علت تهدید امنیت ملی ایران، توجه کارشناسان مسایل سیاسی را به خود جلب کرده است، این کارشناسان بویژه حضور این آمریکایی در دیدار با مقام معظم رهبری را مورد توجه قرار داده و انگیزه های حضور فلتمن در ایران را در چند محور ارزیابی کردهاند.
الف: آمریکا درک کرده که باید با ایران هستهای کنار بیاید
یکی از علتهای اصلی سفر جفری فلتمن به منطقه می توان در رسیدن آمریکا به این نکته دانست که واشنگتن باید با ایران هسته ای کنار بیایند و خود را برای مرحله بعد از هستهای شدن ایران آماده کند، آنها به این نتیجه رسیده اند که راهبرد هویج و چماق دیگر گزینه مناسبی برای تعامل با ایران نیست و فشارهای مختلف و تحریم های اقتصادی نیز بیش از اینکه بتواند به اقتصاد ایران ضربه وارد کند، اوضاع نابسامان بازارهای غربی وآمریکایی را تهدید کرده و بیشتر به نفع دشمن استراتژیک ایالات متحده یعنی چین است و راه را برای یکه تازی این کشور در بازارهای جهانی باز می کند.
شاید بتوان فشار مخالفت آمریکا با فشارهای رژیم صهیونیستی برای عدم حضور بان کی مون در این نشست را نیز در این راستا ارزیابی کرد، چرا که واشنگتن به دنبال برقراری کانال روابط دیپلماتیک خود با تهران است و اجلاس سران عدم تعهد یک فرصت بینظیر برای استفاده آمریکا در این راستا تلقی می شود، فرصتی که از دست دادن آن خسارت های زیادی را برای کاخ سفید به بار خواهد آورد.
دنیس راس از مقامات سابق وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز با اذعان به عدم قدرت آمریکا برای ایجاد تغییر در مسیر برنامه هستهای ایران سعی کرد چهار روش به مقامات کاخ سفید بیاموزد تا فشارهای تلآویو برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران را مهار کنند، این مقاله به صورت تلویحی بر ضرورت تغییر راهبرد آمریکا در تعامل با ایران هسته ای اشاره و تاکید می کند که سیاست های گذشته در تعامل با برنامه هسته ای ایران شکست خورده است.
ب: آماده شدن آمریکا برای دوره فروپاشی اسرائیل
دومین انگیزه ای که میتوان برای سفر جفری فلتمن به ایران برشمرد، رسیدن آمریکا به این نتیجه است که حمایت از رژیم صهیونیستی در سایه تحولات اخیر در منطقه و حهان دیگر برای این کشور بسیار پرهزینه شده است و آمریکا باید در مناسبات خود با این رژیم تجدید نظر کند، این موضوع ممکن است در دیدارهای احتمالی جفری فلتمن با مقامات ایرانی به اطلاع تهران برسد.
شاید تصادفی نباشد که در همین روزها فرانکلین لامپ نویسنده و تحلیلگر بین المللی با انتشار مقالهای با عنوان «آیا آمریکا برای دوره بعد از اسرائیل برنامه ریزی میکند» به تغییرات موجود در رویکردهای آمریکا در حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی اشاره و تاکید کند که آمریکا به دنبال طراحی سیاست های خود در خاورمیانه بعد از فروپاشی رژیم صهیونیستی است.
این مقاله از گزاش هایی از سوی دولت آمریکا حکایت می کند که به دولت پیشنهاد داده تا در مناسبات خود با رژیم صهیونیستی تجدید نظر کند. نویسنده های این گزارش ها، رژیم صهیونیستی را بزرگترین تهدید برای منافع آمریکا دانسته و تاکید کردند که رفتار این رژیم مانع بزرگی در راستای مناسبات طبیعی آمریکا با کشورهای عربی و اسلامی است و حتی بر مناسبات آمریکا با دیگر کشورهای جهان نیز تاثیر می گذارد.
همین موضوع را در بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در مراسم افتتاحیه اجلاس سران کشورهای عدم تعهد نیز می توان دید، ایشان در بیانات خود در این مراسم یک توصیه خیرخواهانه برای دولت آمریکا در مورد توقف حمایت های بی دریغ از رژیم صهیونیستی مطرح کرده و فرموندند: رژیم صهیونیستی تاکنون براى شما دردسرهاى بیشمار داشته است؛ چهرهى شما را در میان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهاى غاصب معرفى کرده است؛ هزینههاى مادى و معنوى که در طول سالهاى متمادى از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههاى شما سنگینتر هم خواهد شد.
ج: بن بست آمریکا در بحران سوریه
با شکست توطئه های مرحله بندی شده غرب و مزدوران منطقه ای آن علیه دولت بشار اسد و ارتش مقاوم این کشور، این روزها غربیها به این نتیجه رسیده اند که باید به دنبال راهی برای برون رفت آبرومندانه از سوریه باشند، آنها می خواهند به گونه ای مداخله های خود در امور داخلی سوریه را متوقف کنند که دیگر کسی انگشت اتهام شکست در جنگ جهانی علیه سوریه را به سوی آنها دراز نکند و آنها را شکست خورده عرصه سوریه نخواند،
در چنین فضایی غرب به دنبال راهکاری سیاسی برای برون رفت از باتلاق سوریه است، به همین علت آنها نیاز به تحرکاتی دیپلماتیک دارند تا بتوانند بعد از شکست طرح همه جانبه خود در حلب و عقب رانده شدن گروه های تروریستی از مناطق مختلف آن، راهکار سیاسی را در تعامل با دولت بشار اسد در پیش گیرند. اجلاس سران عدم تعهد در تهران بهترین فرصت برای غرب در این زمینه است، برگزاری این اجلاس از چند جنبه دارای اهمیت است، اول اینکه برای اولین بار در طول ماههای اخیر است که طرفهای مداخله جو در سوریه در یک فضای بین المللی با دولت سوریه و نمایندگان آن در اجلاس وارد مذاکره شوند، چرا که اتحادیه عرب و اجلاس سران عرب پیشتر عضویت سوریه را به حالت تعلیق درآورده اند.
از سوی دیگر میزبانی تهران در این اجلاس می تواند به عنوان برگ برنده ای برای تضمین موفقیت رایزنی های انجام شده باشد، تهران که تمایل زیادی به میانجگری در حل بحران سوریه دارد، از حق میزبانی خود استفاده خواهد کرد تا موضوع سوریه را در این نشست مطرح کند و از تمامی ابزارها برای موفقیت رایزنی ها استفاده خواهد کرد. اعتماد دمشق به تهران نیز می تواند عامل تعیین کننده ای در تضمین موفقیت این مذاکرات باشد.
به این ترتیب بود که بان کی مون که پیشتر تحت فشار صهیونیست ها رسما به تهران ابلاغ کرده بود که در اجلاس نم حاضر نخواهد شد، با طراحی جدید آمریکا از حضور قطعی خود در اجلاس خبر داد.
در همین راستا روزنامه لبناني النهار نیز نوشت که مون به اصرار جفری فلتمن در شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد حضور يافته است، بررسی جدی برنامه هسته ای ایران و درخواست از تهران برای نقش آفرینی در حل سیاسی بحران سوریه علت های اصلی این تصمیم عنوان شده است.
شاخص دیگر در تبیین این موضوع ارائه طرح محمد مرسی رئیس جمهور جدید مصر برای حل بحران در سوریه بود، وی که بر اساس دیدگاه های اعتقادی خود متمایل به گروه های مخالف دولت سوریه است، در اقدامی غافلگیر کننده، فارغ از مشکلات داخلی مصر، طرحی را برای خروج از بحران سوریه ارائه داد که مورد تایید جامعه جهانی نیز قرار گرفت، طرح مرسي شامل همكاري تركيه، ايران، عربستان و مصربراي حل بحران سوريه است ومرسي در عین مخالفت با حمله نظامی به سوریه معتقد است كشورهای مذكور بايد برای حل بحران سوريه همكاري كنند.
به هر روی با اشاره به انگیزه های مطرح شده، حضور جفری فلتمن به عنوان نماینده سیاست خارجی آمریکا در سازمان ملل در ایران را می توان پیروزی سیاسی بزرگی برای تهران دانست که با وجود عبور از مراحل مختلف تحریم ها و تهدیدهای نظامی، مقامات آمریکایی را مجبور کرده که بعد از 34 سال به دنبال برقراری مناسبات سیاسی با تهران برآیند و به این ترتیب به شکست سیاستهای خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی ایران اذعان کنند.
بنابراین آثار حضور جفری فلتمن و شکست آمریکا در تقابل با ایران را باید در افزایش نفود و نقش منطقه ای و جهانی تهران در تحولات آینده منطقه بویژه در عرصه سوریه و موضع گیری های قدرت های غربی در قبال برنامه هستهای ایران مشاهده کرد.