دیروز هم به تاریخ پیوست و تنها خاطراتی تلخ همچون از بین رفتن جهیزیه کامل نوعروسی که با پولی اندک، حاصل سرخی صورت و کلی قرض و کمک های مردمی جمع شده بود و قرار بود تا چند روز آینده به خانه بخت فرستاده شود در اذهان می ماند؛اما…

بلاغ / مصطفی ملازاده صبح دیروز شاهد روزی تلخ و ناخوشایند برای مردم شهرستان میاندرود بودیم روزی که در اثر شدت بارش باران در مدت زمان کوتاهی موج سهمگینی از سیل و گل و لای بر سر مردم دیارمان فرو ریخت . شدت این سیل و گل و لای بحدی بود که در ساعات اولیه تمامی مسیر های 5 روستا بسته شد و حتی کار به جایی کشیده شد که جاده بین المللی ساری – مشهد در ورودی روستای جامخانه برای چندساعت بسته شد.

بهرحال بروز حوادث غیر مترقبه نظیر سیل ، طوفان  و زلزله امری اجتناب ناپذیر می باشد و طبیعتا خساراتی را بسته به قدرت و شدت به جا خواهد گذاشت که باید با مدیریت زمان آن را حل کرد تا مردم از بار فشارهای ناشی از سیل و.. کمی خارج شوند.
در سیل دیروز شاهد بودیم به منازل مسکونی مردمی که در بستر رودخانه بودند آسیب جدی وارد شد ؛ به جهیزیه کامل نوعروسی که با پولی اندک حاصل سرخی صورت و کلی قرض و کمک های مردمی جمع شده بود و قرار بود تا چند روز آینده به خانه بخت برود صدمه جدی وارد شد
به  باغات و مزارع مردم هم آسیب جدی وارد شد و به گفته مدیر جهاد کشاورزی میاندرود در برآورد خسارات اولیه قریب 3.5 میلیارد تومان تنها در بخش کشاورزی آسیب وارد شد.
هرچه بود سیل دیروزگذشت و با تلاش مسولان  از فرماندار گرفته تا نمایندگان مجلس که وارد صحنه شدند و تلاش نیروهای امدادی ،بسیج و سپاه (که اگر نبود مجاهدت های خالصانه بسیج شاید شاهد…)  اوضاع در میاندرود به حالت طبیعی برگشت اما اینجا می خواهم حرف دل مردم میاندرود را بگویم که امروز بارها و بارها گفته اند که ما از مسولین و استاندار انتظار کمک بیش از این را داشتیم .
آنها می گفتند آیا مردم ما باید زلزله آذربایجان را تجربه کنند تا مسولان به دادمان برسند؟ دل مردم میاندرود پر بود از حرف های نگفته چرا که میاندرود از نقاط مستعد سیل می باشد و هر سال بدون استثنا در زمستان یا تابستان همچین حوادثی اتفاق می افتد و این امری مشهود برای همگان و حتی مسولین است چرا که خود در مصاحبه ها و گفتگو ها اذعان  داشتند “ما پیش بینی سیل را گوش زد کردیم “
سیل در دارابکلا
شاید یادتان باشد حتی در سال های گذشته چندین مورد خسارات جانی نیز داشتیم اما این بار شکر خدا به خیر گذشت و تنها خسارت از نوع مالی بوده که امیدواریم بزودی اعتبارات لازم تامین شود اما چرا با همه این تفسیر و آگاهی از این حوادث کار ریشه ای انجام نمی شود؟
چرا در مسیر و بستر رودخانه ها سیل بند هایی با طول و عرض مناسب مدخل و مخرج احداث نمی شود ؟
چرا زهکش های مزارع و معابر در مناطق مختلف اجرا نمی شود ؟
آیا کاری ریشه ای و عمقی صورت نمی پذیرد یا شاید هم تنها برای اینکه افتتاحی داشته باشیم باید با جان و  مال مردم بازی شود ؟
دیگر کافی نیست اینهمه خسارات مالی و جانی دادن ؟
براستی مسبب اصلی این حواث کیست ؟ اگر ما طرح و پروژه ای را روی حساب و کتاب و بر اساس توجیه علمی و عملی انجام دهیم حوادث اینچنین اتفاق خواهد افتاد ؟ ما منکر این نیستیم که حوادثی از این دست غیر قابل پیش بینی است اما با اتخاذ تدابیری صحیح و اصولی می توان شدت و عمق حادثه را کم کرد .
سیل در داراب کلا
این را بدانیم که مردم ما در روستاها و شهرها انتظار زیادی از مسولان ندارند و تنها خواهان آن هستند که کارها و برنامه ها روی اصول و نظم و عدالت انجام گیرد.
مسولین ارشد استان و کشور به این باور برسند که خود جزیی از همین مردم سیل زده و زلزله زده هستند و اگر این نگاه شکل گیرد قطعا کارها منسجم تر و کارشناسانه تر صورت خواهد گرفت .
دیروزهم به تاریخ می پیوندد و تنها خاطراتی از آن در ذهن ها باقی می ماند اما انتظار مردم از مسولین اینست در این حادثه در کنار آنها باشند و اعتبارات لازم برای جبران خسارت های آنها در نظر بگیرند تا حداقل گوشه ای از بار غم و مصیبت مردم عزیز این روستاها کاسته شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *