هراز نیوز :با مقام و منزلت والایی که امیرالمومنین و فخرالاوصیاء، مولی الموحدین و برادر رسول خدا در پیشگاه ارباب جهان هستی دارد، تردیدی وجود ندارد که آنهمه فضیلت و ارزشی که برای شب قدر در نظر گرفتند به خاطر علی (ع) بود. مقام علی (ع) بعد از نبی گرامی اسلام (ص) فوق همه ابناء بشر و حتی خیل ملائک مقرب درگاه خداوند بود و به خاطر او و در شان والای اوست که حضرت جبرئیل و تمام ملائک مرتبط به تمام امور هستی به اذن خداوند در شب قدر فرود می آیند و بر شبی که از هزار شب ارزش بیشتری دارد سلام می فرستند.
آری شب قدر به احترام انسان کامل اینقدر با ارزش می باشد و اتفاقات مربوط به شب ارزش ها و کرامت ها مرتبط با والاترین گوهر هستی بعد از رسول االه (ص) می باشد. شبی که تمام فرشتگان خداوند در زمین به همراه مقربان درگاه حضرتش در برابر مقام ربوبی هستی بخش کرنش کرده و زمین خداوند از عبادت برای خالق هستی پر می شود و هدف خداوند از خلقت را معنی کرده و به آسمان می روند.
توصیف جنبه های مختلف زندگی علی (ع) برای حقیر کم اطلاع و کم بضاعت میسور نیست و اگر نبود عشق درونی به مقام والای حضرتش تا در مقابل عظمت خداوندی که علی (ع) را آفرید سر تعظیم فرود آورده و قلم را مفتخر به ذکر این وجود ذیجود بنمایم، هرگز کلامی عرضه نمی شد و جرات نزدیک شدن به مقام حضرت وجود نداشت. ولی آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید.
آری بشریت غافل و مغرور امروز به شدت به الگوی علی (ع) نیازمند است. بشر هر کاری که در جهت پیشرفت های مادی خود بنماید و برای دنیای خویش تقلا کرده و آن را آباد کند، بال معنویت خویش را نمی تواند همزمان با روش های بشری بدون تاثیر پذیری از الگوی مطمئن و بدون خطا و معصوم تقویت کند. رفتارهای انسان در علوم انسانی بر اساس الگوهای حاصل از علوم تجربی تنظیم می شود و این بزرگترین خطای بشر عصر حاضر می باشد که فکر می کند همه چیز را باید مادی دید و در لجاجت و مقابله با روش های منحط کلیسایی به جای نقد کلیسا و رد روش های آن به رد تاثیر خالق بر جهان هستی اقدام نموده و کیسه خود را برای زندگی از آن جدا کرده است.
یافته های تکنولوژیک هر چه پیشرفته تر شد بشر و سیاست مداران بین المللی مغرور تر شده و خود را به طور مطلق سکولار فرض کرده و نیاز به حضور خداوند در زندگی خود را بی معنی تلقی نموده است. سکولاریسم را در قالب های مختلف نهادینه کرده و با بزک کردن آن به خورد ملل شرق نیز داده است و جنبه های وحشی آن را توسعه داده و جهان را به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف و برنامه های توسعه طلبانه خویش قرار داده است.
از همان ابتدا که کیسه عالمان تجربه گرا از کلیسا جدا شد و تنفر مردم بر علیه روش های اسکولاستیک کلیسا و تفتیش عقاید برانگیخته شد و اصالت انسان در برابر اصالت خدا قد علم کرد، معلوم بود که انسان با توانمندی های ابزاری و تکنولوژیکی که بدست می آورد، بر کلیسایی که به نام خدا، خدای بشر ساخته را به جامعه تحمیل کرده و به زورگویی و ظلم بر علیه انسان به نام خدا جنبه دینی داده، پیروز خواهد شد.
این اصالت انسان آنچنان اصالت خدا را در غرب محو کرد که تاثیر حضور خدا را فقط به صورت خالق جهان طبیعت به شکل مثالی ساعت ساز فرض کرده که فقط نیاز بود یکبار جهان طبیعت را ایجاد و آن را برای کارکردن کوک کند، بعد از آن خود طبیعت همانند ساعت به کار خود ادامه داده و هیچ نیازی به حضور دائم خداوند ندارد. این تفکر غلط زمینه ساز سکولاریسم شد و مکاتب بعدی را پی ریزی کرد. اصالت تجربه، اصالت حس، اصالت من، اصالت لذت، اصالت جنس، اصالت جمع و جامعه، و در نهایت انکار مطلق خدای عالم همه و همه منبعث از این بعثت کریه و زشت مادیگرایی در برابر بعثت مقدس و نجات بخش نبوی (ص) بود.
بشر کمبودهای روانی و وحشی شدن انسان های تربیت شده در مکتب سکولاریسم و لیبرالیسم را در می یابد ولی به جای رجعت شجاعانه به سمت روش های برتر معنویت ساز و پیروی از الگوهای معنویت در ادیان الهی و طرد و رد الگوهای دروغین بشر ساخته و دوری از انحرافات و پرهیز از تحریف، به پردازش و آفرینش تعریف های مادی از معنویت می پردازد و همچنان در موضع لجاجت بار خویش با انجام جنایت و جنگ افروزی و توسعه ظلم و ظلمت و جنگ و تباهی و با تکیه بر عنصر قدرت تخریب گرایانه مادی، ایستادگی می کند و تمام متفکرین مادیگرا را برای رفع بحران معنویت بشر از دیدگاه مادیت و سکولاریسم بسیج کرده است.
سکولاریسم اما اولین و عالیترین نقطه ای از انسانیت را که هدف گرفته است معنویت و نوع دوستی اوست. اداره جهان منهای خداوند که شعار اصلی سکولاریسم است و مدیریت جهان را تنها با اتکاء بر قدرت برتر اعم از تکنولوژی و قدرت جنگ افروزی و تفوق اقتصادی و قدرت استعمار و استثمار سایر ملل و تسلط بر بازار و تجارت و تبلیغات و افکار عمومی و دست نشانده کردن حکومت ها و تحمیل دیکتاتوری مدافع منافع غرب بر کشورهای شرق کافی می داند و تقاطی مدیریت جهان بر اساس الگوهای مذهب و اساساً دخالت مذهب در سیاست را بر نمی تابد و آن را مضر به حال جامعه تعریف می کند. با این رویکرد بشریت را از تاثیر پذیری نسبت به الگوهای نجات بخشی همانند علی (ع) دور ساخته و یک عقب ماندگی ذهنی و فرهنگی را بر جهان در برابر این الگوهای فوق بشری تحمیل می کند.
به هر صورت سیاست مداران سرمست از قدرت و ثروت هر چه در توان دارند را بکار می گیرند تا الگوهای ارزشمندی چون علی (ع) و ارزش های شب قدر ناشناخته باقی بماند و یا اینکه مردم جور دیگری او را شناخته و با مستثنی سازی ائمه طاهرین (ع) آنها را غیر قابل تقلید تعریف کرده و پیروی از روش های ایشان را غیر ممکن جلوه می دهند. این دو انحراف در دو جهت و اصرار بشر بر توسعه فساد و تباهی و ظلم و جور و ستمکاری و تعدی و تجاوز به همراه ساختن شهرهای آرامش و مدینه های فاضله ضرورت تبعیت از اسوه ها را تبلیغ کرده و در ذهن جوانان جوامع مذهبی این را پر می کنند که جهان مادی و مبتنی بر سکولاریسم رفاه، قانونمداری، راحتی و آسایش و آرامش و ترقی و پیشرفت را به همراه دارد و جهان مخالف سکولاریسم و متکی بر مذهب باید تاوان های سنگینی از تحمیل جنگ، تهدیدهای مستمر، هزینه های مقاومت، تحمیل تحریم و آثار تشدید تحریم ها، تنهایی و در کنج قرار گرفتن در جهان، توسعه فقر و جلوگیری از پیشرفت و تحمل ترورهای برنامه ریزی شده و از دست دادن مداوم دوستان و … را به دنبال دارد و تعصب و غیرت آنها را خنثی نموده و از لحاظ ذهنی آنها را آماده پذیرش رفتارهایی مانند جاسوسی و عاملیت برای ترور و یا مشارکت در پروژه های مرتبط با آن، تخریب گری با ایجاد جنگ روانی و توسعه روش های جنگ نرم می نماید تا بخش قابل توجهی از نیروهای جامعه را از مسیر مبارزه با ظلم و تحمیل خارج سازد.
ما اعتقاد راسخ داریم که جهان با همه این کنش ها و واکنش ها به سمتی می رود که نیاز به ناجی را در درون خود آرزو می کند و این آرزو رفته رفته با صدایی بلند و بلندتر فریاد می شود تا در اوج شرایط ظالمانه تحمیل شده بالاخره امید نجات بشر و مهدی موعود (عج) خداوند با اقتدار ظهور کرده و بساط ظلم را به تمامه بر چیده و روابط جهان را بر اساس عدل که آرزوی دیرین بشریت بود تنظیم خواهد نمود. به امید آن روز انشاء الله.
غلامعلی رنجبر فرح آبادی