بانو! ای کاش وقتی اراذل در خانهات را شکستند بچههای نیروی انتظامی بودند
فرزاد جمشیدی مجری برنامه “ماه خدا” موضوع برنامه شب گذشته خود را، ارج نهادن به تلاشهای نیروی انتظامی به عنوان نیروهای کمکی جامعه قرار داد.
به گزارش هراز نیوز ، جهان، فرزاد جمشیدی؛ مجری برنامه سحرگاهی “ماه خدا”، سحرگاه گذشته (یازدهم ماه مبارک رمضان) پیش از دعای سحر، به تقدیر از زحمات نیروی انتظامی پرداخت.
وی که این قسمت از برنامه را مثل همیشه از طریق دیالوگ و نوعی ادبیات اجرایی مخصوص به خودش اجرا میکرد، ضمن تشبیه ماه رمضان به دانشگاه خودسازی، از فرشتههایی سخن گفت که طبق روایات اسلامی، به عنوان نیروهای کمک کننده به روزه دار، در حق او دعا میکنند. جمشیدی در میانه صحبت خود، نیروی انتظامی را به این نیروهای کمکی، تشبیه کرد و نتیجه جالبی از آن بیرون کشید!
آنچه درپی می آید حاصل ذوق و اجرای جمشیدی است که با ادبیاتی متفاوت درباره یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی جامعه امروز ایران، سخن گفته است. او که قصد دارد متن برنامههای خود را در قالب مکتوب منتشر کند، یکی از آنها را در اختیار مهر قرار داده است:
در دانشگاه خودسازی، باز شد. واحد آموزشی رمضان، اهل ایمان را با آی ای از قرآن فراخوان کرد. مومنینی که برای انتخاب واحد، از دو ماه قبل روی برگه های رجب و شعبان، اعلام حضور کرده بودند حالا پس از پذیرش در دانشگاه رمضان، خودشون رو برای تحصیل واحدهایی مثل معرفت، صبر، اخلاص و از خودگذشتگی، آماده می کردند و البته در ابتدای سال آموزشی، به اون ها گفته شده بود که شرط قبولی در آزمون انتهای این ترم، تقوا و “پیش نیاز” همه ی اعمال، ترک گناه، تحصیل اخلاص و دوری از “ریا”ست.
….
در دانشگاه رمضان، شاه و گدا، فقیر و دانا، پیر و برنا، یکسانند. قدر مسلمش اینه که تو مطمئنی هر که را اینجا می بینی، در دو چیز با تو مشترکه: ایمان به قبله گاه توحید و اعتقاد به رسالت پیامبری
” بانو! ای کاش وقتی اراذل در خانه ات را می شکستند بچه های نیروی انتظامی بودند اگه حضور داشتیم نمیذاشتیم به شما بی احترامی کنند! نمی ذاشتیم همسرتان علی بن ابیطالب(ع) رو به مسجد بکشانند! نمیذاشتیم محسنتان را سقط کنند! “
که با دانش دین، گیاه گناه کفررو چید و چراغ دینی رو روشن کرد که در آن، مهربانی با مردم همانقدر توصیه شده که خشم در برابر دشمن! و رمضان آمده تا دیده ی دشمن شناس ما رو باز کنه و در میدون مبارزه با نفس، مگسک سلاح ایمان رو، به سمت شیطان تنظیم کنه!
….
دشمن، جبهه، جنگ، سلاح و سنگر، شلیک….!!
بابا دست وردار آقای مجری! داریم سحری می خوریم ها! مگه آوره ایم میدون جنگ!؟ رمضان ماه رافته، دست و پای شیطان بسته است. مردم، حال خوش عبادت دارند. شما هم آقای مجری محبت کن همون دربارهی علما حرف بزن! از قصه های عرفا روایت کن. از قدیم ها حرف بزن!
…
اولا اگر حرفی از یک عارف می زنیم، حق فقیهان را ضایع نمی کنیم! فقهای ما کمربسته ی سلامت دینند و عارفان، بال پرواز! اگر کمربندت رو نبندی که آماده پرواز نمی شی.
دیگر اینکه اگر در این ماه، دست و پای شیطان، بسته است، دو علت دارد:
شیطان دشمنه؛ خصیم مبین هم هست یعنی دشمن آشکاره، اما تو این ماه، نیروهای کمکی زیادی، مقابلش صف آرایی می کنند که خودبخود، عقب نشینی می کنه. حتما به گوشت رسیده این روایت روحانی رسول اللهی رو که در این ماه، شبانه روز فرشته ها موکلند و وظیفه دارند برای روزه دار، دعا کنند. چه تعداد فرشته؟
(لا یکلم عددا الا الله) تعدادشون رو فقط خدا می دونه.
اما علت دوم: ثواب عمل واجب از ناحیه ی ما خیلی کمه چون خلوص نیت و حضور قلب، گوهری است که کم به دست می آد، ولی تو ماه مبارک، کوله پشتی مهمات ما از مستحبات پر می شه. می خوابی، خوابت خشاب ایمان می شه! نفس می کشی نفست نارنجک می شه تو جبهه ی شیطان… اینها خیال پردازی نیست هر چند که نسبی است یعنی در همین ماه هم عده ای گناه می کنند یا با ارتکاب گناه، دست و پای شیطان رو باز می کنند.
…
صحبت شد از نیروهای کمکی!
بذار امشب مجری ماه خدا، عوض صحبت کردن درباره ی علما و شهدا، از نیروهای کمکی سخن بگه که هم مسیر توصیه های اخلاقی علما رو روشن کردند و هم، سیره ی شهدا رو هموار کردند.
ما این همه از اخلاق، از حیا، از امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، حرف می زنیم اما تا یه نیرویی می آد قانونا عهده دار انجام این توصیه های دینی بشه، صدامون در می آد!
تو می گی اون ها سخت گیرند در حالی
” بابا دست وردار آقای مجری! داریم سحری می خوریم ها! مگه آوره ایم میدون جنگ!؟ رمضان ماه رافته، دست و پای شیطان بسته است. مردم، حال خوش عبادت دارند. شما هم آقای مجری محبت کن همون دربارهی علما حرف بزن! از قصه های عرفا روایت کن. از قدیم ها حرف بزن! “
که سخت کوشند!
تو می گی عبوسند در حالیکه اگه خوب بشناسی شون مراقب ناموسند!
تو می گی مامورهای عقابند در حالی که خیلی مواقع، کتک خور نظامند!
….
سلام به مردان گمنام مسابقه ی مبارزه با بدی. سلام به بازیکنای بی شماره ی تیم توحید و تلاش! من و تو 21 ماه خدمت سربازی می ریم بهش می گیم خدمت نظام وظیفه! و حالا فکر کن کار آدم وظیفه و وظیفه ی یک نفر، مبارزه با دشمن داخلی و خارجی باشه دیگه می شه حتی تصور کرد یک روز زندگی بدون شهادت رو؟….. سلام به مردانی که سقف امنیتند… که پلیس با وجدان حافظ ناموس و حیثیتند!
منت تون به دوش ماست شیربچه های حیدری نیروی انتظامی که چراغ این سحرگاه رو با یاد شما روشن کردیم. سلام به شما که کمتر کسی متوجه شه جنگ تموم شده ولی هنوز قافله ی شهادت، همسفران شهید خود را از نیروی انتظامی انتخاب می کنه.
بی انصافی باید باشه کسی که حق شما رو نشناسه! جوونمردی نیست که حق نیروی انتظامی، در ابتدای انقلاب و قبل از جنگ، مراقبت از پادگان ها، دفاع مقدس و مبارزه با ضد انقلاب داخلی، دوره ی جنگ و هم آهنگ شدن با مردان نبرد در جبهه با متجاوز خارجی رو نشناخته باشه.
سلام به شهدای گمنام نیروی انتظامی که در درگیری با اشرار، قد علم کردن جلوی ضد انقلاب، پرپر شدن در برابر گلوله ی سارقین، پودرشدن در قلب میدان مین، صف آرایی جلوی قاچاقچیان و مجرمین، صفتِ بارز این شهیدان ِ روشن جبین است.
رمضان، ماه مبارزه با نفسه! نیروهای کمکی هم مستحبات ما هستند. نیروی انتظامی هم نیروی کمکی برای مبارزه با بداخلاقی در جامعه است اما احترام به نیروی انتظامی، جزء مستحبات نیست؛ جزء واجباته…
و من یادم می آد یه سالی در سفر به مدینه ی مصطفی(ص) با یکی از فرماندهان نیروی انتظامی، همسفر بودم و شبانه ای در خلوت و در همسایگی با آرام گاه فریادهای خاموش- جنت بقیع- می شنیدم که به مادر سادات فاطمه ی زهرا(س) عرض می کرد:
بانو! ای کاش وقتی اراذل در خانه ات را می شکستند بچه های نیروی انتظامی بودند اگه حضور داشتیم نمیذاشتیم به شما بی احترامی کنند! نمی ذاشتیم همسرتان علی بن ابیطالب(ع) رو به مسجد بکشانند! نمیذاشتیم محسنتان را سقط کنند!…!
این سحر با آبروی ایثار نیروی انتظامی کشورمان، در خانه ی امام رضا(ع) برویم با زمزمه ی دعای سحر:
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم انی اسئلک من بهائک به ابهاه و…