اندیشکده صهیونیستی «بگین سادات» در مقاله‌ای به بررسی تلاش‌های صورت گرفته در زمینه تشخیص سخنان مقام معظم رهبری ایران درباره تولید جنگ افزارهای هسته ای و مسائل اطلاعاتی موجود در این راه پرداخت.
به گزارش مشرق به نقل از اشراف ، اندیشکده «بسا» در مقاله‌ای با عنوان «خط قرمز نامرئی: تلاشی نافرجام در یافتن دستور ساخت بمب هسته‌ای» به قلم «دنی شوهام»، تحلیلگر اطلاعاتی ارتش اسرائیل و «رافائل اوفک» تحلیلگر فیزیک هسته ای چرخه ساخت سلاح هسته ای از سوی ایران باید تا چه اندازه برسد تا حمله نظامی علیه این کشور ضرورت یابد؟ چه نوع سخنان یا عباراتی معادل عبور از «خط قرمز» هستند؟ آیا این خط قرمز همان حکم رهبری ایران برای ساخت بمب است و یا خط قرمز به زمانی اطلاق می‌گردد که ایران وارد «منطقه ایمن از حمله نظامی» شود؟ این مقاله عنوان می‌کند که عملا تشخیص حکم صریح رهبری ایران در زمینه ساخت بمب هسته‌ای برای سازمان‌های اطلاعاتی غربی غیر ممکن و بعید است و این خود معیار تعیین «خط قرمز» را دشوار کرده است. در عوض، خط قرمز بسیار پرمعنی‌تر با مسیر هسته ای ایران مرحله‌ای است که هیچ عملیات حساب شده نظامی نیز نمی‌تواند این کشور را از قابلیت‌های هسته‌ای خود محروم سازد.

▪ توجه نهاد اطلاعات ملی آمریکا به سخنان آیت الله خامنه‌ای مبنی بر عدم ساخت بمب هسته‌ای▪

مشخص شده که مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا و  مشاور اصلی رییس جمهور در زمینه اطلاعات راهبردی آشکارا و به وضوح حکم صریح رهبری ایران نسبت به این که ساخت بمب هسته‌ای خط قرمز این کشور در برنامه‌های اتمی است را مورد توجه قرار داده. چنین دستوری (ساخت بمب هسته‌ای) احتمالا موجب عملیات نظامی علیه زیر ساخت‌های هسته ای ایران می‌شود. با این وجود احتمال انتظار برای صدور چنین حکمی از سوی رهبری ایران و نیز تشخیص آن به شدت نامحتمل است. بنابراین ممکن است چنین خط قرمزی عملا غیر قابل رویت باشد.

▪ ایران دستگاه های اطلاعاتی غربی را فریب می‌دهد ▪

تشخیص حکم صادره از سوی بالاترین نهاد تصمیم گیرنده ایران می‌تواند هم از طریق شیوه‌های آشکار و هم پنهان صورت پذیرد که البته هر کدام مملو از مشکلاتی است. همچنین می‌توان فرض کرد که ایرانیان با آگاهی نسبت به خط قرمز بودن این مسئله، با احتیاط عمل کرده و سعی می‌کنند به طور سنجیده نهادهای خارجی ناظر بر فرآیند تصمیم گیریشان را فریب دهند.

– مشخصه‌های آشکار

«آیت الله علی خامنه‌ای» در فوریه 2012 طی سخنرانی در جمع دانشمندان هسته‌ای ایران بیان داشت که جمهوری اسلامی از لحاظ منطقی، مذهبی و نظری در اختیار داشتن جنگ افزارهای هسته ای را گناهی کبیره دانسته و معتقد است که اشاعه چنین سلاح‌هایی به دور از منطق، مخرب و خطرناک است.

در واقع از این سخنان می‌توان تفاسیری را در دو جهت یکی به همان اندازه پذیرفتنی و دیگری متضاد داشت. ممکن است «آیت الله خامنه‌ای» صادقانه سخن گفته باشد و ایران هیچ تمایلی به تعقیب مسیر ساخت سلاح هسته‌ای نداشته باشد و البته ممکن است این سخنان عامدانه برای انحراف و پنهان کردن اشتیاق ایران در تعقیب ساخت بمب هسته‌ای باشد. هر چند که پیشینه ایرانیان طی این سال‌ها همگی مبین این است که مورد دومی یکی از محتمل‌ترین‌ها است.

▪  از دید اسرائیل، ایران در مورد مسئله هسته‌ای «تقیه» می‌کند▪

مورد احتمالی دوم یکی از مواردی است که «ایهود باراک»، وزیر جنگ اسرائیل نیز به وضوح بر آن صحه گذاشته است. وی با بیان این که اظهارات «آیت الله خامنه‌ای» قانع کننده نیست متذکر می‌شود بر پایه اعتقادات بنیادین اسلامی برای یک مسلمان «تقیه» به منزله مجوزی آسمانی در دروغ گویی و تصور غلط ایجاد کردن است و باعث دستیابی به هدف اصلی می‌شود و این عمل به ویژه در بین شیعیان رایج است. بنابراین «آیت الله خامنه‌ای» یا هر مقام ایرانی دیگر دارای این حق مذهبی است و می‌تواند با اعلام این که ایران مبرا از «گناه کبیره هسته‌ای شدن» است به فریب دیگران پرداخته و در عین حال مخفیانه مرتکب چنین «گناهی» شود.

– مشخصه‌های پنهانی

اتکا به لفاظی‌های ایران یا علائم آشکار می‌تواند کشنده باشد. در حالی که روش‌های پنهانی بیشتر قابل اعتماد هستند در عین حال عاری از خطا هم نیستند. در ردیابی پنهان و طی دو مرحله اطلاعاتی «جمع آوری» و «پردازش داده‌ها» آسیب‌پذیری‌هایی وجود دارند. جمع آوری اطلاعات می‌تواند با رصد مجموعه دستورات مستقیم «آیت الله خامنه ای» و یا از طریق زنجیره تحت فرمان ایشان و نیز تأسیسات بالقوه ایران در زمینه ساخت موفقیت آمیز بمب هسته‌ای صورت گیرد.

▪ صحت اطلاعات کسب شده از ایران در سایه تردید قرار دارد▪

اما حداقل باید گفت که امکان تشخیص حکم قاطعانه در ساخت جنگ افزار هسته‌ای از طریق هر کدام از این مسیرها نامعلوم است. صرف‌نظر از چالش‌های ذاتی در جمع آوری اطلاعات، مانع دیگری در زمینه پردازش اطلاعات وجود دارد و آن تایید صحت اطلاعات جمع آوری شده است.

مسئله مهم این است که آیا چنین نظارتی بر اساس منابع اطلاعاتی مشترک آمریکا اسرائیل صورت می‌گیرد یا به طور یک جانبه انجام شده است. اگر این اطلاعات به طور مشترک جمع آوری شده باشد نکته بسیار مهم این است که دو کشور با داشتن اطلاعات مشترک به نتایج مشابه‌ای می‌رسند.

▪ آمریکا و اسرائیل در زمینه رصد اطلاعاتی ایران با هم اختلاف دارند▪

اگر هر کشور اطلاعات متفاوتی را پیدا کند آنگاه ممکن است این خود منجر به بروز مشکل شود. اگر آمریکا و اسرائیل هر کدام مسیر یک طرفه‌ای را اتخاذ کنند، علاوه بر عدم وجود کثرت اطلاعات، یک طرف قضیه نسبت به یافته‌های اطلاعاتی طرف دیگر موضع نامطمئنی می‌گیرد. نظارت همزمان دوجانبه و به اشتراک گذاری کامل اطلاعات در این زمینه ایده‌آل خواهد بود اما تحقق یافتن و یا نیافتن آن مشخص نیست.

روی هم رفته نوع اطلاعات آشکار و پنهان برای تعیین عبور از خط قرمز دستور روحانیون جهت ساخت بمب هسته‌ای نتایج غیر قابل باور مبهمی را در بر خواهد داشت. این پیامد در نتیجه فرض ضعیف و مبنی بر این که تاکنون چنین دستوری داده نشده ایجاد شده است. البته تایید امکان وجود حکم توسعه و ساخت بمب هسته ای در اسرع وقت از سوی رهبری ایران نه تنها تیز هوشی راهبردی بزرگ محسوب نشده بلکه باعث حمله علیه ایران نیز نمی‌شود.

– خط قرمز جایگزین

«لئون پانتا»، وزیر دفاع آمریکا در مغایرت با مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا بیان داشت که هیچ اطلاعات خاصی را دال براین‌که ایرانیان تصمیم به ساخت یا عدم ساخت جنگ افزار هسته ای گرفته‌اند در اختیار ندارد. این موضع‌گیری از یک‌سو نشانگر عدم اطمینان نسبت به اطلاعات موجود پیرامون این موضوع است و از سوی دیگر اذعان می‌دارد که احتمال دستور به ساخت بمب هسته ای نیز وجود دارد.

▪ اختلاف بین نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز درباره ایران شدید است▪

به نظر می‌رسد طرز برخورد «پانتا» نسبت به مسئله هسته‌ای ایران به عنوان رییس سازمان «سیا» تا ژوئن 2011 توأم با کارکشتگی، متعهدانه عمل کردن و مناسب بوده است. هم اکنون «پانتا» نقش متقاعد کردن کاخ سفید را در ارائه تعریف واضح‌تری از «خط قرمز» نسبت به تعریف ارائه شده از سوی نهاد اطلاعات ملی آمریکا در این زمینه بر عهده دارد. هرچند واضح نیست که آیا قضاوت «پانتا» در تفکرات رییس جمهور آمریکا نیز اثر خواهد گذاشت یا خیر.

همانطور که «پانتا» به طور غیر مستقیم بدان اشاره کرد تعریف کنونی مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا از خط قرمز به شدت غیر موثق است. زمانی که ایران به آستانه «منطقه ایمنی» برسد به طوری که هیچ عملیاتی قادر به محروم ساختن این کشور از توانایی هسته‌ای خود نیست مرحله حیاتی‌تری در مسیر هسته ای شدن ایران است.

این خط قرمز (منطقه امن) جایگزین مستقل حکم خط قرمز دیگر یعنی تولید بمب هسته‌ای شده است زیرا مرحله ورود به منطقه ایمنی نشانگر رسیدن به نقطه‌ای است که دیگر حمله موثر بر علیه تأسیسات هسته ای ایران به خاطر تعداد، مکان، میزان محافظت و نیز میزان اورانیوم غنی شده دیگر غیر ممکن می‌گردد.

▪ باید منطقه ایمنی ایران در زمینه هسته ای تعیین شود▪

اسرائیل عمیقا نگران توانایی ایران در رسیدن به آن مرحله از دستیابی به موفقیت هسته‌ای است که تنها چندین ماه با تکمیل ساخت بمب هسته ای فاصله دارد و این توانایی علی‌رغم نظارت و تلاش‌های بین المللی صورت گرفته است. در این بین موضع اسرائیل در برابر این خط قرمز بهتر است که مرتبط با تعیین منطقه ایمنی، یعنی خواسته مورد علاقه «ایهود باراک» باشد.

به خاطر این که آمریکا قابلیت نظامی بیشتری نسبت به اسرائیل دارد بنابراین امکان حمله به ایران را در زمان دیگری نیز داراست و در نتیجه تاریخی که ایران وارد منطقه ایمنی می‌شود از دیدگاه آمریکا دورتر از آن چیزی است که اسرائیل تصورش را دارد. با وجود این اختلاف عمده بین آمریکا و اسرائیل، عامل تعیین کننده منطقه ایمنی در درجه اول اهمیت قرار دارد.

▪ باید تعریف مشخصی از خط قرمز هسته ای صورت گیرد▪

در بخش پایانی این مقاله آمده است که در مجموع، به نظر می‌رسد که مرز بین «خیلی زود» و «خیلی دیر» برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران ناچیز است. خط قرمز حکم قاطعانه ساخت بمب هسته‌ای با وجودی که مهم است اما بسیار کم اهمیت‌تر از خط قرمز منطقه ایمنی است. بنابراین با وجود شک و تردید در خصوص موضوع هسته‌ای ایران، ضروری است که آمریکا خط قرمز موجود در برنامه هسته ای ایران را با واقعیت منطبق کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *