«رژه همجنس بازان» را باید نقطه اوجی دانست که لیبرال دموکراسی قرار است به آن برسد. نمایش جهانگیر شدن دموکراسی مطلوب در جهان از دریچه رسانههای خبری مانند بیبیسی، کمترین انتظاری است که میتوان از آنها داشت. تمام تلاش این رسانهها برای قبولاندن این گزاره به افکار عمومی است که آنچه پس از استقرار دموکراسی مد نظر ما جاری خواهد شد محوریت انسان و خواسته های اوست آنهم به هر شکل و شیوه ای که بتوان تصور کرد. رسانه های زاده تمدن غرب اساسا برای این ساخته شده اند که دستاوردهای تمدنی این قرن را به نمایش بگذارند و بر این اساس اشکالی که ندارد هیچ بلکه تصویر «رژه افتخار» را باید به عنوان نماد پیروزی و حاکمیت تمام عیار لیبرال دموکراسی در صفحات نخست خود به نمایش بگذارند.
البته بیبیسی هم دست روی نقطه خوبی برای جبران سیر سقوطی بازدیدکنندگان خود گذاشته است. طبیعی است وقتی با تحلیلهای سیاسی تکراری و بعضا بامزه و خندهدار که حتی دیگر برای مخاطبان ثابت آن هم جذابیتی ندارد، نمیتوان افراد را به سایت خود جذب کرد، باید هم برای جبران «کمبود تعداد کلیک» به سراغ شیوه های مرسوم رسانه های زرد رفت و جاذبه های جنسی را بهانه ای برای افزایش کلیک های سایت قرار داد.
تلویزیون دولتی انگلیس نشان داده که در این عرصه به طور حرفهای و عالی عمل میکند و دقیقا در زمانی که دچار ریزش مخاطب شده و دیگر ضدانقلاب هم برنامههایش را تحویل نمیگیرد، اقدام به انتشار مطالب زرد و جنسی به منظور بالا بردن بازدیدکنندگان خود میکند؛ ماجرایی که با وجود ادعای مدیران این شبکه، چندین بار تاکنون تکرار شده و بیبیسی را از این لحاظ هم ردیف سایتهای غیراخلاقی قرار داده است.
بیبیسی نشان داده علاقه خاصی به همجنسبازی دارد؛ چرا که تقریبا امکان ندارد برنامهای مربوط به همجنسبازی حتی در دورافتادهترین مناطق جهان برگزار شود و گزارش تمام رنگی رسانه دولتی بریتانیا از آن وجود نداشته باشد.
دموکراسی مطلوب برای ایران هم از منظر بیبیسی، ایرانی است که تنها به زن و رقص و عیاشی محدود شده باشد. نگاهی به فستیوالهایی که تحت نام ایرانیان خارج از کشور برگزار میشود، تایید میکند که ایران و ایرانی تنها تا زمانی مورد احترام غرب و رسانههای پروپاگاندا محورش است که در فرهنگ غربی غوطهور باشند و ادعایی در مبانی فرهنگی خود نداشته باشند و مشغول ارائه نمایشهایی باب میل آنان باشند.
حدود چهار ماه از آخرین پیام نوروزی رئیس جمهور ایالات متحده خطاب به مردم ایران که به طور ویژه توسط بیبیسی هم تبلیغ شد، میگذرد؛ پیامی که تلاش شده بوده در آن از المانهای ملیگرایی و وطن دوستی برای تاثیرگذاری بر مردم استفاده شود: «شما مردم جوان ایران، هم فرهنگ باستانی ایران و هم توان شکل دادن به کشوری را که در برابر خواستهای شما پاسخگو باشد در خود دارید. استعداد، امیدها و گزینههای شما به آینده ایران شکل خواهند داد و به روشن ساختن جهان یاری میدهند. و هر چند که زمانه تاریک جلوه میکند، میخواهم بدانید که من با شما هستم.»
اما رویکرد این شبکه خبری نشان میدهد که فرهنگ ایرانی – حتی فارغ از فرهنگ اسلامی ایرانیان – مورد تایید و مطلوب آنان نیست و باید به سمتی دیگر تغییر کند. خوشحالی بیبیسی فارسی هم از همین جهت است که میتواند قله نظام لیبرال دموکراسی را برای مخاطبین خود به نمایش بگذارد و کیف کند از عینیت یافتن آرمانشهر دموکراتیک در صفحات رسانه خود و این شوق را با مخاطبین لیبرالدموکراسیدوستش به اشتراک بگذارد. یقینا منظور بیبیسی از «بسط دموکراسی در جهان» همین رژه همجنسبازان است که اگر غیر از این بود و در پارادایس دموکراسی، احترام به نظر مردم و شهروندان، ایدهآل بود، رسانههای غربی اینقدر در حمایت از دیکتاتورهای مرتجع منطقه خاورمیانه سنگ تمام نمیگذاشتند و برای فلان شیخ و فلان شیخزاده رپرتاژ تبلیغاتی نمیرفتند.
اگر دموکراسی مطلوب چیزی غیر از «رژه افتخار» بود و مخالفت با دیکتاتوری و جنایت در راس آن قرار داشت، اکنون آل خلیفه درحال شخم زدن بحرین و راه انداختن دریای خون تحت سکوت رسانههای دموکراسی دوست نبود. کوتاه بیایید دوستان؛ اینجا آخر خط لیبرال دموکراسی است. به اندیشه پایانی بشر خوش آمدید.