عقل انسان‌ها زير زبان آنهاست. اگر همين يك جمله را بپذيريم، آن وقت قضاوت در مورد ياوه‌اي كه ديه‌گو مارادونا چند ساعتي قبل از بازي يونان و آلمان به زبان آورده، راحت‌تر مي‌شود.

اصل «ياوه» اين بود: «اگر سيصد يوناني موفق شدند ده هزار سپاهي ايراني را از پاي در‌آورند، پس يازده يوناني هم مي‌توانند يازده آلماني را در زمين فوتبال شكست دهند»!

براي مارادونا كه انگار هنوز در حرف زدن متأثر كوكائين‌هايي است كه سال‌هاي قبل مصرف مي‌كرد، مي‌توان به چند مورد اشاره داشت. اول اينكه ديه‌گو مارادونا، اسطوره آرژانتيني‌ها، بيش از حد متأثر از نمايشي است كه چند سال قبل، ديوانه‌اي به نام «زاك اسنايدر» براي هاليوود ساخت. فيلمي به نام «سيصد» كه البته توهيني مستقيم به تمدن ايرانيان بود. آن روزها كسي از زاك اسنايدر و متصديان هاليوود نپرسيد آن روزهايي كه داريوش لشگري نه ده هزار نفري كه دو ميليوني داشت، امريكا كجاي دنيا بود، چند سكنه داشت، آبا و اجداد جناب اسنايدر كجاي اين كره خاكي بودند؟ چگونه زندگي مي‌كردند؟ اولين جد اسنايدر كه وارد خاك امريكا شد كه بود يا چه بود؟! مارادونا به فيلم توهين‌آميز سيصد كه زاده تخيلات هاليوودي است آويزان شده و به يك ساخته بي‌ارزش هاليوودي براي اثبات ادعايش بسنده مي‌كند.

دومين نكته اين است كه مارادونا به لحاظ فقر اطلاعاتي‌اش بي‌شك نمي‌داند كه يوناني‌ها بيش از آن كه در نبردهاي رخ‌به‌رخ با لشگر پارسي پيروز شده باشند، در كارنامه خود شكست را به يادگار گذاشته‌اند. شايد اگر اندكي اطلاعات داشت، شايد اگر مي‌دانست تحريف تاريخ چقدر دردناك است، كمتر لب به «ياوه» مي‌گشود. اما سومين مورد به نوع پيش بيني او برمي‌گردد.

گفته بود كه اگر سيصد سرباز يوناني توانسته‌اند ده هزار ايراني را شكست دهند، پس يونان هم آلمان را مي‌برد. پيش بيني‌اش را در زمين بازي هم ديديم.

وقتي يونان مقابل آلمان زانو زد، شايد مارادونا كمي شعورش رسيده و فهميده باشد كه همان طور كه زور فوتبال يونان به آلمان نرسيد، همان طور كه آن فوتبال چرك و بسته يوناني نتوانست مقابل قدرت فوتبال آلمان ايستادگي كند، پس سيصد يوناني هم نمي‌توانستند مقابل نه تنها لشگر ده هزار نفري كه برابر ده سردار سپاه ايران هم ايستادگي كنند.

«ياوه‌اي» كه بر زبان ديوانه‌اي مانند مارادونا جاري شد را كنار بگذاريم و به سر خط خبر برسيم. خبر را اولين بار كجا ديديم؟ چند ساعتي قبل از آغاز بازي، سايت گل به سردبيري يكي از روزنامه نگاران كشور، متن مصاحبه كامل مارادونا را با افتخار روي خروجي خود قرار مي‌دهد.

بخش فارسي زبان سايت گل خيلي زودتر از آن چه تصور مي‌كرد با موج حملات كاربراني روبه‌رو مي‌شود كه بر خلاف سردبير اين سايت، تصور مي‌كنند وطني كه در آن زندگي مي‌كنند، صاحب احترام و ارزش است و بايد قداست تاريخ آن را حفظ كرد. كاربراني كه اعتراض خود را روي متن مصاحبه مارادونا قرار مي‌دادند، دقيقا برخلاف روزنامه نگار و سردبير بخش فارسي زبان سايت گل كه اينقدر از شنيدن حرف‌هاي مارادونا به وجد آمده بود كه بدون هيچ واكنشي آن ياوه‌ها را روي خروجي‌اش قرار داد، نسبت به اين بي‌حرمتي به تاريخ و تمدن ايراني اعتراض داشتند.

مارادونا ياوه گفته و در ياوه‌گويي او مي‌توان نقدي داشت. اما وقتي اين خبر، با استقبال سردبير بخش فارسي سايت گل نيز همراه مي‌شود بايد چه برداشتي كرد؟ شايد بتوان اين اتفاق را به پاي اطلاع رساني سايت گل قرار داد، اما بي‌ترديد همين سايت مي‌توانست وظيفه ميهني خود را نيز حفظ كند و اندكي فقط اندكي و در حد يك خط، نسبت به ياوه‌هاي مارادونا واكنش نشان دهد! شايد هم آقايان از آن چه مارادونا به زبان آورده مشعوف باشند، شايد هم سايت گل حتي در بخش فارسي زبانش هم حق دفاع از تمدن ايران را نداشته باشد.

براي ديدن صفحه سايت گل كليك كنيد…

منبع: جوان آنلاین

One thought on “مارادونا و سایت گل”
  1. ننگ بر سردبیر بی غیرت و وطن فروش سایت گل که همین جملۀ نامربوط آن مردک شیره ای را تیترکرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *