به گزارش هراز ،مشرق، در تاریخ هیچ خاندانی نتوانسته است به دستاوردهای خانواده بوش دست یابد. هیچ دیکتاتور و حاکم مستبدی نتوانسته رنجهایی را که آنها بر بشریت تحمیل کردهاند وارد آورد. آنها نه تنها خود حاکمانی ظالم بودند بلکه خالق دیکتاتورها، جنگها و مرگها هستند. آنها فقط مسؤول ایجاد مجموعه صنایع نظامی کنونی نیستند بلکه از سال 1915 به صورت مستقیم در دو جنگ جهانی، جنگ کره، جنگ ویتنام، چندین جنگ مخفیانه سیا، جنگ خلیج فارس، و جنگ جدید که هرگز پایان نخواهد یافت، دخیل بودهاند. چهار نسل گذشته این خاندان در اشاعه و منفعتزایی از بیشتر جنگهای بزرگی که آمریکا در دوران مدرن داشته، دست داشتند.[1]
چهار نسل خاندان مرگ
خانواده بوش یکی از خانوادهها سرشناس آمریکا است. این خانواده طی سه سال گذشته علاوه بر اعضای موفقی که در حوزه بانکداری و تجاری داشت شامل دو سناتور، یک قاضی دیوان عالی، دو فرماندار ایالتی و دو رئیس جمهور (یکی از رؤسای جمهور به عنوان معاون رئیسجمهور نیز فعالیت نمود) بود. پیتر شویزر، نویسنده زندگینامه خانواده بوش، آنها را به عنوان “موفقترین سلسله سیاسی تاریخ آمریکا” معرفی نموده است.[2] این خاندان دارای ریشه انگلیسی آلمانی است.[3] در گزارش حاضر سعی شده است برخی از زوایای پنهان و پیدای این خاندان آمریکایی مورد بررسی قرار گیرد.
روابط خانواده بوش بوش با دیگر خانوادههای مطرح آمریکا
خانواده واکر
جرج هربرت “برت” واکر (George Herbert “Bert” Walker) یک تاجر و بانکدار بسیار ثروتمند آمریکایی بود. دختر وی دوروتی با پرسکات بوش (Prescott Bush) ازدواج نموده و وی را پدربزرگ جرج اچ. دبیلیو بوش، و نیز پدرپدربزرگ جرج دبیلیو. بوش ساخت.
جرج هربرت واکر، جد مادری جرج واکر بوش
خانواده فیش
ساموئل پرسکات بوش با فلورا شلدون (Flora Sheldon) ازدواج نمود که دارای نیاکان مشترک با خانواده معروف فیش، برای مثال همیلتون فیش (Hamilton Fish) شانزدهمین فرماندار نیویورک، سناتور کنگره و بیست و ششمین وزیر امور خارجه آمریکا، و همچنین و خانواده کین، برای مثال توماس کین (Thomas Kean)، چهل و هشتمین فرماندار ایالت نیوجرسی و رئیس پیشین کمیسیون 11 سپتامبر، بود. جد مشترک آنها روبرت لیوینگستون معروف بود.[4] وی یکی از مقامات مستعمره نیویورک و همچنین اولین لرد لیوینگستون مانور (Livingston Manor) بود. نوه وی رابرت لیوینگستون یکی از فراماسونهای معروف زمان خود بود.[5]
لیوینگستون، از فراماسونهای معروف آمریکا
خانواده پیرس
بارابارا بوش، همسر جرج اچ.دبیلیو بوش (چهل و یکمین رئیسجمهور آمریکا) و مادر جرج دبیلیو. بوش (چهل و سومین رئیسجمهور آمریکا)، از نسل چهارم عمهزادگان فرانکلین پیرس (Franklin Pierce)، چهاردهمین رئیسجمهور آمریکا، است.
فرانکلین پیرس، چهاردهمین رئیسجمهور آمریکا و از خویشاوندان مادر جرج واکر بوش
دیگر رؤسای جمهور آمریکا
جرج دبیلیو بوش علاوه بر پیرس با بسیاری از دیگر رؤسای جمهوری آمریکا نیز دارای نسب خانوادگی است. وی یکی از خویشاوندان رؤسای جمهور واشنگتن (اولین رئیسجمهور) ، آدامز (ششمین رئیسجمهور)،[6] فیلمور (سیزدهمین رئیسجمهور)، لینکولن (شانزدهمین رئیسجمهور)، گرانت (هجدهمین رئیسجمهور)، هیز (نوزدهمین رئیسجمهور)، گارفیلد (بیستمین رئیسجمهور)، کلیولند ( بیست و چهارمین رئیسجمهور)، تئودور روزولت (بیست و ششمین رئیسجمهور)، تافت (بیست و هفتمین رئیسجمهور)، کولیج (سیامین رئیسجمهور)، هوور (سی و یکمین رئیسجمهور)، فرانکلین روزولت (سی و دومین رئیسجمهور)، نیکسون (سی و هفتمین رئیسجمهور)، فورد (سی و هشتمین رئیسجمهور) و همچنین باراک اوباما رئیسجمهور فعلی آمریکا است.[7]
باراک اوباما
جرج دبیلیو بوش، چهل و سومین رئیسجمهور آمریکا و باراک اوباما، چهل و چهارمین رئیسجمهور آمریکا، از طریق ساموئل و سارا سول هینکلی (Samuel and Sarah Soole Hinckley)، قرن 17 ماساچوست، دارای خویشاوندی هستند.[8]
آیا میدانستید این دو نیز با هم قوم و خویش هستند؟
خانواده کری
جرج دبیلیو بوش و رقیب وی در انتخابات ریاستجمهوری 2004 آمریکا یعنی جان کری از طریق ادموند ریدی (Edmund Reade) (1623-1563) دارای نیای مشترکی هستند.[9]
این دو رقیب، هم خویشاوند بوده و هم در یک لژ فراماسونری عضو بودند
وینستون چرچیل
جرج دبیلیو بوش از سه طریق با چرچیل خویشاوند است: خانواده کو از نیویورک (Coes of New York)، خانواده سامر از ماساچوست (Sumners of Massachusetts) و خانواده شرمان از رودآیلند (Shermans of Rhode Island).[10]
خویشاوندان بوش در آن سوی آتلانتیک نیز حضور داشتند که از معروفترین آنها میتوان به چرچیل اشاره نمود
ساموئل بوش آغازگر امپراطوری بوشها
کابوس جهان در سال 1915 آغاز شد یعنی زمانی که شراکتی نامقدس بین دولت آمریکا و “هیأت صنایع جنگی” (War Industries Board) – سلف “مجموعه صنایع نظامی” کنونی در آمریکا – پدید آمد. اعضای هیأت صنایع جنگی شامل افراد زیر بودند: ساموئل پرسکات بوش (Samuel P. Bush)، پدر پدربزرگ جرج بوش پسر؛ کلارنس دیلون (Clarence Dillon)، بانکدار والاستریت؛ ساموئل پریور (Samuel Pryor)، رئیس کمیته اجرایی شرکت “رمینگتونآرمز” (Remington Arms)؛ و برنارد باروخ (Bernard Baruch) که به عنوان رئیس این هیأت سودی بیش از 200/000/000 دلار کسب نمود. اعضای این هیأت را با عنوان “سوداگران مرگ” میشناختند.
ساموئل پرسکات بوش، بنیانگذار امپراطوری بوش
در دوران جنگ اول جهانی بود که ساموئل بوش و ئیگر اعضای هیأت توانستند با فروش سلاح، نه تنها به آمریکا بلکه به آلمان، به ثروت هنگفتی دست یابند. بیشتر سوابق و مکاتبات مرتبط با فعالیتهای ساموئل بوش در هیأت صناع جنگی بعدها به بهانه “ایجاد فضا” در آرشیوهای ملی نابود شدند. زمانی که فعالیت تجاری این هیأت به طور رسمی در 11 نوامبر 1918 پایان یافت بیش از 37 میلیون انسان جان داده بودند.[11]
روابط پدربزگ بوش با آلمان نازی و تحکیم قدرت خاندان
بنا بر گزارشها بخش اعظمی از ثروت خانواده بوش در نتیجه همکاری پرسکات بوش (Prescott Bush)، پدربزگ جرج واکر بوش و سناتور سابق کنگره، با حامیان مالی حزب نازی آلمان پدید آمده است. در سال 1922 زمانی که جرج واکر (George Walker)، رئیس شرکت هریمن (W. A. Harriman & Co)، بود آوریل هریمن (Averell Harriman) به برلین رفت تا در آلمان برای این بانک شعبهای ایجاد نماید. وی در برلین با فریتز تیسن (Fritz Thyssen)، حامی مالی اصلی آدولف هیتلر، دیدار نمود. در آن زمان بود که توافقات اولیه برای ایجاد بانکی برای تیسن در نیویورک منعقد گردید. دو سال بعد، شرکت هریمن “شرکت بانکداری یونایتد” (Union Banking Corporation) را در منهتن پدید آوردند تا پولهای آلمان را که از طریق بانک تیسن در هلند سرازیر میشد برای خرید کالاهای آمریکایی هزینه نمایند. مدیران هریمن این معاملات را “پروژه هیتلر” نامیدند.[12]
پرسکات بوش در کنار جرج بوش پدر
پرسکات بوش در 1 می 1926، به شرکت هریمن پیوست تا در آنجا به عنوان قائم مقام جرج واکر، پدرزن خویش، فعالیت نماید. تحقیقات بعدی دولت آمریکا نشان دادند که “شرکت بانکداری یونایتد” زیر نظر بوش-واکر به صورت مستقیم با “شرکت فولاد یونایتد” زیر نظر فیتس معامله میکرد. این شرکت بخش اعظمی از نیازهای صنایع آلمان را تأمین میکرد.
اگرچه “پروژه هیتلر” به جنگ جهانی دوم ختم شده و در حدود 62 میلون کشته در پی داشت اما هریمن، بوش و واکر هیچگاه به خاطر کمک به بوش تحت تعقیب قرار نگرفتند و هویت آنها نیز هرگز در رسانهها فاش نشد. پرسکات بوش با پولهایی که از “پروژه هیتلر” بدست آورده بود در سال 1952 از ایات کنکتیکات به مجلس سنا راه یافت و در این زمان بود که به تدریج پسر خود جرج هربرت واکر بوش (جرج بوش پدر) را وارد عرصه سیاست ساخت.
تلاش پدربزرگ بوش برای ایجاد کودتایی فاشیستی در آمریکا
تحقیقاتی که توسط رادیو بیبیسی 4 انجام گرفتهاند نشان میدهند پرسکات بوش، پدربزرگ بوش، در دهه 1940 در یک توطئه کودتا نقش داشت که هدف آن پیادهسازی یک حکومت فاشیستی به مانند آلمان و ایتالیا در آمریکا بود. در سال 1933، گروهی مخفی متشکل از برخی افراد ثروتمند و صاحبان صنایع با ژنرال اسمدلی باتلر (Smedly Batler) تماس گرفته و از وی خواستند تا فرماندهی ارتشی 500/000 نفری برای سرنگونی دولت فرانکلین دلانو روزولت، رئیسجمهور وقت، را بر عهده بگیرد.
ژنرال اسمدلی باتلر، کسی که توطئه پرسکات بوش برای کودتا را فاش ساخت
باتلر در ابتدا با این گروه همراهی کرد تا افراد دخیل در آن را شناسایی نماید. وی سپس در شهادت خود در کمیته فعالیتهای غیرآمریکایی مجلس آمریکا به نام این افراد اشاره کرد. کمیته از احضار افراد نامبرده خودداری نمود و شهادت باتلر نیز بعدها معدوم شد و بدین ترتیب سعی نمود تا این موضوع در خفاء باقی بماند.[13] بعدها، در سال 1936، ویلیام داد (William Dodd)، سفیر آمریکا در آلمان، طی نامهای به روزولت پرده از این ماجرا برداشته و اعلام داشت که برخی از خانوادههای پرنفوذ آمریکایی سعی دارند که طی کودتایی حکومت فاشیستی را در آمریکا پیاده سازند. با توجه به ارتباطات مالی گسترده پرسکات با المان نازی وی نیز یقینا یکی از توطئهچینها بوده است. اگرچه وی در اجرای این نقشه ناکام ماند اما نوه وی، جرج واکر بوش، توانست به آرزوی وی جامعه عمل پوشانده و حکومتی فاشیستی را در آمریکا پدید آورد.[14]
سعود خاندان بوش به اوج قله قدرت
جرج هربرت واکر بوش که با وساطت پدر خود به سیا راه یافته بود، پس از ترور کندی از این سازمان بیرون آمد تا در انتخابات کنگره شرکت نماید، وی با شعارهایی در مخالفت یا “قانون آزادیهای مدنی” و “پیمان منع آزمایشات هستهای” وارد انتخابات شد. او در سخنرانیهای خود اعلام داشت که باید به تبعدیهای کوبا سلاح داده شود تا کاسترو را سرنگون نمایند. وی همچنین پیشنهاد داد به ویتنام جنوبی سلاح هستهای داده شود تا از آن علیه ویتنام شمالی استفاده نماید. اگرچه وی دارای پشتیبانانی قوی در میان مردان نفتی بود اما در آن زمان جامعه آمریکایی آمادگی پذیرش افکار افراطی وی را نداشت. وی با تعدیل مواضع خود بار دیگر در انتخابات شرکت کرده و توانست در سال 1967 از تگزاس به مجلس آمریکا راه یابد. وی در سال 1970 دومین شکست خود را نیز متحمل شده و از راهیابی به سنا باز ماند. با این حال حیات سیاسی وی تداوم یافت و وی به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل در دوران نیکسون (1973-1971)، فرستاده ویژه به چین (1975-1974)، یازدهمین رئیس سیا (1977-1976) و معاون ریگان (1989-1981) فعالیت نماید. او در سال 1989 وارد کاخ سفید شد اما چهار سال بعد در سال 1993 علیرغم پیروزی در جنگ خلیج فارس به علت اقتصاد در حال افول آمریکا قافیه را به کلینتون باخت،[15] تا هشت سال بعد پسر وی راه ناتمام او را ادامه دهد.
رؤسای جمهور پدر و پسر در کنار یکدیگر
پس از کلینتون نیز جرج واکر بوش در انتخاباتی جنجال برانگیز بر الگور رقیب دموکراتیک خود پیروز شد تا برگی دیگر در خاندان بوش و همچنین عصر نوین تجاوز طلبی آمریکا و جاهطلبیهای بیپایان این کشور و نخبگان پشت صحنه داعیهدار حکمرانی در جهان آغاز شود. جنگهای بوش پسر در خاورمیانه تداوم خدماتی بود که جد وی ساموئل بوش به صنایع نظامی آمریکا نمود و البته این بار قربانیان این زیادهخواهیها نه مردم اروپا بلکه ساکنین خاورمیانه هستند.
چندین سال پس از اتمام دوران بوش هنوز میراث خونین وی در عراق و افغانستان پا برجا است. این جنگها به بهانه مبارزه با تروریسمی طرحریزی شدند که توسط اسلاف بوش و سازمانهای جاسوسی آمریکا ایجاد شده بودند، برای مبارزه با القاعدهای که بنا بر گزارشها رهبر آن، اسامه بن لادن، قبل از معرفی به عنوان بزرگترین دشمن آمریکا دارای روابط نفتی و تجاری با خانواده بوش بود.[16]
پیوندهای خاندان بوش با محافل مخفی و فراماسونری
عضویت رؤسای جمهور آمریکا در ساختارها و لژهای فراماسونری چیز جدیدی نیست. برخی معتقدند که در حقیقت بخش اعظمی از سیاستداران آمریکا از طریق پیوندهایی که با محافل مخفی دارند پلههای نردبان قدرت را طی میکنند. از ۴۱ رئیس جمهوری آمریکا ۱۷ نفر آنها از سال ۱۷۹۹ تا ۲۰۱۰ عضو لژهای ماسونی بودند . از این عده ۴ نفرشان عضو لژ اوهایو سه نفر عضو لژ تنسی ۲ نفر عضو لژ نیویورک و بقیه از لژهای واشنگتن ، پاناما ، میسوری ، تگزاس و ویرجینیا بودند. در سالنامه های ۱۹۶۵-۱۹۶۴ ماسونی (مرکز برادران ماسونیک) اسامی پانزده رییس جمهور عضو لژهای ماسونی به ترتیب زیر نوشته شده است:
- جرج واشنگتن
- بنیامین فرانکلین
- جیمز مونروئه
- اندرو جکسون
- جیمز ناکس پولک
- جمیز بوکانان
- اندرو جانسون
- جیمز آبراهام گارفیلد
- ویلیام مک کینلی
- تئودور روزولت
- هری ترومن
- لیندن جانسون
در دوره های بعد به این فهرست نیز رونالد ریگان، جورج بوش پدر و پسر و باراک اوباما نیز اضافه شدند.
جرج بوش پدر در تصویری متعلق به اعضای انجمن “جمجمه و استخوان” ( ایستاده در سمت چپ ساعت)
مهمترین لژ فراماسونری که خاندان بوش با آن در ارتباط است، “انجمن جمجمه و استخوان” میباشد که توسط فردی به نام ویلیام هانتینگتون راسل (William Huntington Russell) و آلفونسو تافت (Alphonso Taft) در دانشگاه ییل و در سال 1832 آمریکا تشکیل شد.[17] از دیگر اعضای این انجمن میتوان به جان کری رقیب جرج بوش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اشاره نمود. پنج نفر از اعضای کابینه بوش سابقه عضویت در این انجمن را داشتند.
منابع و مآخذ:
[1] http://www.thepeoplesvoice.org/cgi-bin/blogs/voices.php/2006/10/05/p11266
[2] Joseph Curl (January 20, 2005). “Rise of ‘dynasty’ quick, far-reaching”. The Washington Times. http://web.archive.org/web/20060319124218/http://washtimes.com/national/20050119-123016-5212r.htm
[3] Ancestry of George W. Bush (b. 1946) from wargs.com http://www.wargs.com/political/bush.html
[4] Ibid.
[6] Roberts, Gary Boyd, 1989, Ancestors of American Presidents, Santa Clarita, CA: Carl Boyer, 3rd, and New England Historic Genealogical Society
[7] Ancestry of George W. Bush (b. 1946) from wargs.com http://www.wargs.com/political/bush.html
[8] Nicholas Wade (2007-10-21). “Cheney and Obama: It’s Not Genetic” http://www.nytimes.com/2007/10/21/weekinreview/21basic.html?_r=1
[9] David Paul Kuhn (2004-03-04). “Bush, Kerry & Hefner: Odd Cousins” http://www.cbsnews.com/stories/2004/03/04/politics/main604163.shtml
[10] Ancestry of George W. Bush (b. 1946) from wargs.com http://www.wargs.com/political/bush.html
[11] http://www.thepeoplesvoice.org/cgi-bin/blogs/voices.php/2006/10/05/p11266
[12] http://www.larouchepub.com/eiw/public/2006/2006_30-39/2006_30-39/2006-37/pdf/43-53_637_stratbush.pdf
[13] http://coat.ncf.ca/our_magazine/links/53/53-index.html
[14] http://www.prisonplanet.com/articles/july2007/240707fascistcoup.htm
[15] http://en.wikipedia.org/wiki/George_H._W._Bush
[16] http://www.fromthewilderness.com/free/ww3/09_18_01_bushbin.html
[17] Stevens, Albert C. (1907). Cyclopedia of Fraternities: A Compilation of Existing Authentic Information and the Results of Original Investigation as to the Origin, Derivation, Founders, Development, Aims, Emblems, Character, and Personnel of More Than Six Hundred Secret Societies in the United States. E. B. Treat and Company. p.338.