از اینرو تاریخ تولد مبحث برتری هوایی را می توان همان زمان دانست؛ طرفی از جنگ که هواپیمای بهتری داشت و آن را بهتر به پرواز در می آورد، آسمان را در اختیار داشت و توان تحت فشار گذاشتن دشمن در زمین و دریا. بدین ترتیب بخش مهمی از تلاش فرماندهان هوایی، خلبانان و در پشت جبهه طراحان و سازندگان هواپیما و سلاح آن با رویکرد نبرد هوایی جهت یافت که برخی از هواپیماهای فوکر آلمان در جنگ جهانی اول از جمله موفق ترین نمونه ها بودند.
در این جنگ، ابتدا مسلسل های دستی و تیربارهای تعبیه شده برای سرنشین عقب و کمی بعد تیربارهای نصب شده در جلوی خلبان و برای استفاده او ابزارهای نبرد هوایی بودند. این روند تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت. در این دوران به صورت پراکنده از راکت ها نیز برای انهدام بالون های شناسایی استفاده می شد.
با شعله ور شدن آتش دومین جنگ جهانی و پیشرفت های هواپیماها سلاح ها نیز سنگین تر و مخرب تر شده و عمدتاً از تیربار به توپ تبدیل شدند. این توپ ها در بال و بدنه جاسازی شده و آنچه در نبردهای هوایی رخ داد را رقم زدند. در این جنگ هم از راکت های هوا به هوا هر چند به طور محدود استفاده می شد. البته آلمانی ها تلاش نمودند تا بر اساس همین راکت ها نوع هدایت شوند بسازند. حاصل آن «Ruhrstahl X-4» بود که به کاربرد عملیاتی در جنگ نرسید و بعدها سر از آمریکا در آورد.
موشک آر-4 آلمانی
پس از جنگ دوم جهانی هرچند در شرق توپ هرگز کنار گذاشته نشد اما در آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم خود را درگیر جنگ های دیگر کرده بود برای مدتی توپ در نبرد هوایی به فراموشی سپرده شد. پدیده ای نوظهور به نام موشک باعث این اتفاق بود. موشک یک سازه هوافضایی است که با اتکا به نیروی راکتی ناشی از پیشران(موتور) در هوا حرکت کرده و با حمل مواد منفجره و رساندن آن به محل هدف با بهره گیری از سامانه های هدفگیری، هدایت و کنترل هدف را نابود می سازد. موشک های هوا به هوای کوتاه برد که با ردیاب حرارتی، هواپیمای دشمن را کشف و ردگیری می کردند به تسلیحات جنگنده ها افزوده شد و کارایی عالی آن صرف نظر از مشکلات فنی تصور بی نیاز شدن از توپ را به وجود آورد.
اما این موشک ها به دلیل ضعف جستجوگرهای حرارتی، برد کمی داشتند و باز هم هواپیماها مجبور به «درگیری هوایی نزدیک» می شدند. نیاز به دیدن و انهدام دشمن از فاصله دور(فامد یا فراتر از میدان دید) طراحان را به استفاده از ابزار رادار برای درگیری هوایی سوق داد و کمی بعد نسل جدید موشک های هوا به هوا که با رادار هدایت می شدند متولد شدند.
با رقم خوردن نتایج نبردهای هوایی ویتنام هر چند توپ ها دوباره جایی برای خود دستو پا کردند اما این دو نوع موشک یعنی حرارتی و راداری تسلیحات اصلی در نبرد هوا به هوا شدند.
موشک های راداری در ابتدا وابسته به امواج رادار ارسالی از هواپیمای شلیک کننده بودند. این امواج با برخورد به هدف، بازمی گشت و یک جستجوگر(سیکر) با دریافت این امواج و ردیابی محل بازتاب به محل هدف چه ثابت و چه متحرک پی برده و با تکرار شدن این فرایند و اصلاح مسیر، خود را به هدف می رساند. این روش هدایت «آشیانه یابی نیمه فعال راداری» است که امروزه هم در موشک های بسیاری مشاهده می شود.
با پیشرفت صنعت الکترونیک و ساخت تجهیزات مورد نیاز رادارها در ابعاد و وزن مطلوب انواعی از موشک های هوا به هوا که متکی به رادار داخل موشک بودند ساخته شد. در واقع رادار خود موشک کار ردگیری هدف و فراهم کردن اطلاعات لازم برای تصحیح مسیر برای رسیدن به هدف را انجام می دهد. به این نوع موشک ها «فعال راداری» گفته می شود که به دلیل سامانه های بکار رفته در آن، قیمت بالاتری دارند اما مزیت های راهکنشی بالایی نیز به دنبال دارند.
در موشک نیمه فعال، هواپیمای شلیک کننده باید تا زمان اصابت موشک به هدف به سمت هدف جهت گیری داشته و توان ردگیری رادار خود را روی آن متمرکز کند. این باعث محدودیت عملکردی برای جنگنده در این مدت شده و خود آن را در معرض آتش دشمن قرار می دهد. در عوض موشک فعال راداری پس از مدتی از اطلاعات ارسالی از هواپیما بی نیاز شده و این امکان را بوجود می آورد که جنگنده محل را ترک کند. از این رو به موشک های فعال راداری، «شلیک کن-فراموش کن» هم می گویند.
نوع دیگر هدایت راداری، روش «غیر فعال» یا پسیو است که موشک با دریافت امواج رادار هواپیمای دشمن و اجرای فرایند آشیانه یابی، محل ارسال امواج و در واقع هواپیمای دشمن را یافته و خود را به آن می رساند. این روش هرچند تا حدودی کمتر نیاز به سخت افزارهای راداری و الکترونیکی دارد و در دسته شلیک کن-فراموش کن هم قرار می گیرد اما در صورت خاموش شدن رادار هدف، موشک سرگردان شده و از دست می رود. موشک های هوا به هوای زیادی مبتنی بر این روش هدفیابی ساخته نشده است.
نخستین موشک هوا به هوای راداری فعال در دنیا موشک «AIM-54 فینیکس» است که در 1974 وارد خدمت شد. نام موشک از داستان پرنده اساطیری یعنی ققنوس گرفته شده است. این موشک بر مبنای طرح های رد شده موشک های دوربرد هوا به هوای ایگل و فالکون برای دفاع از ناوگان دریایی در برابر موشک های کروز ضدکشتی و بمب افکن های دوربرد شوروی سابق طراحی شد. فینیکس که ده ها سال عنوان دار دوربردترین موشک هوا به هوای آمریکا نیز بود به همراه رادار و سامانه کنترل آتش «AWG-9» قابلیت منحصر درگیر شدن همزمان با 6 هدف مختلف را پیدا کرد که حتی امروز هم اغلب جنگنده ها از چنین قابلیتی بی بهره هستند. این توانمندی نخستین بار در هواپیمای اف-14 تامکت به صورت عملیاتی درآمده و مقدمات تبدیل این رهگیر دوربرد را به یکی از بی نظیرترین هواپیماهای شکاری دنیا فراهم کرد.
این موشک پس از شلیک به هدفی در مسافت های دور با استفاده از سامانه های هدایت درونی بخش زیادی از مسیر را طی کرده و در فاز بعدی با روش هدایت نیمه فعال به سمت هدف رفته و در فاز نهایی با استفاده از رادار خود وارد فاز هدایت فعال راداری می شود. در مسیرهای متوسط موشک خیلی زود تحت هدایت نیمه فعال و سپس فعال راداری قرار می گیرد.
نمای گرافیکی برش خورده موشک فینیکس
موشک فینیکس حدود 4 متر طول، 38.1 سانتیمتر قطر و 92.5 سانتیمتر دهانه بال دارد. این موشک 453 کیلوگرمی به سرعت 4.3 ماخ(حدود 1224 تا 1067 متر بر ثانیه در ارتفاع بالا) دست یافته و برد نهایی آن در منابع تا 185 کیلومتر عنوان شده است. این موشک از سرجنگی 60 کیلوگرمی ترکشی-انفجاری شدید برخوردار است که شعاع انهدامی بیش از 5 تا 15 متر به آن می دهد.
هواپیمای اف-14 و سلاح اصلی آن یعنی موشک فینیکس در سال 1354 وارد کشور شد. در مستندات تاریخی همواره یکی از دلایل مطرح شده برای خرید این رهگیر گرانقیمت که گرانتر از قیمت نیز به ایران فروخته شد مقابله با نفوذ هواپیماهای بلندپرواز و بسیار سریع میگ-25 شوروی بود که برای عملیات شناسایی تا عمق زیادی در ایران نفوذ می کردند. با انهدام حداقل یک پهپاد هدف BQM -43E در ارتفاع 50هزار پا(حدود 15کیلومتری) تا حد زیادی از این عملیات ها کاسته شد. به جز دو فروند از 79 تامکت که در اثر سانحه از بین رفته بودند و تعدادی موشک فینیکس از حدود 284 فروند تحویل شده به ایران که شلیک شده بودند مابقی این دارایی های ارزشمند در اختیار نیروی هوایی بود.
پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و خنثی شدن توطئه های پس دادن تامکت های نیروی هوایی به آمریکا و فروش آنها به کانادا، روند عملیاتی نگهداشتن این جنگنده با افت و خیزهایی همراه بود اما موشک های فینیکس هنوز به انتهای عمر انبارداری خود نرسیده و با وجود اینکه آمریکایی فینیکس های فروخته شده به ایران را با کیفیت کمتری نسبت به نمونه های تحویل شده به نیروی دریایی شان مونتاژ کرده بودند همچنان آماده بودند.
تصویری که از آن به عنوان اولین شلیک فینیکس در کشور یاد می شود
با وقوع جنگ تحمیلی و ضرورت ایجاد و حفظ برتری هوایی برای کند کردن نفوذ زمینی عراق و حمایت از عملیات های دریایی، تامکت های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با وضعیت آمادگی مناسب وارد کارزار شده و کمی بعد اولین فینیکس، یک پرنده متجاوز عراقی را منهدم کرد. خیلی زود کارایی بالای این موشک اثبات شد و در بیشتر موارد، هواپیماهای مختلف عراقی شامل میگ-21/23/25، میراژ اف-1 و … راه گریزی از آن نمی یافتند.
با گذشت چند سال از جنگ و نیاز به تعویض برخی اجزا و قطعات موشک نظیر باتری های حرارتی که به انتهای عمر خود رسیده بودند تعداد فینیکس های عملیاتی نهاجا کاهش یافت و استفاده کمتر از آن به خلبانان اف-14 ابلاغ شد. اما همین تعداد محدود از AIM-54های در دسترس در کنار استفاده هنرمندانه خلبانان نهاجا اتفاقات بی نظیری را رقم زد که از آن جمله انهدام چند هواپیمای عراقی(که در حال پرواز جمع بودند) توسط یک موشک فینیکس و مواردی از درگیری با موشک های ضدکشتی عراق از آن جمله هستند.
هر چند انهدام یک موشک فرانسوی «اگزوست» از این دست در 1985 چندان قطعی نیست اما انهدام یک موشک «سی-601» چینی در 1988 بیشتر مورد تأیید است. حتی اگر این موشک ها توسط تامکت/فینیکس نهاجا منهدم نشده باشند صرف درگیری با یک موشک در ان سالها توانایی بسیار بالایی محسوب می شود که توسط خلبانان نهاجا رقم خورده است.
اجزای موشک فینیکس
در حالی که آمریکا به عنوان سازنده این هواپیما و موشک در جنگ های خود موفق به ثبت حتی یک پیروزی هوایی با موشک فینیکس تا زمان بازنشستگی آن در سال 2004 نشد. هر سه شلیک رزمی این موشک توسط آمریکا در سال 1999 در عراق ثبت شده که دو مورد مربوط به رهگیری دو میگ-25 عراقی بود که هر دو موشک نتوانستند به اهدافشان برسند و یک مورد مربوط به یک میگ-23 که به همین عاقبت منجر شد.
در حالی که تا مدتها علت ناموفق بودن درگیری اول، فرار سریع میگ-25ها عنوان می شد امروزه علت این واقعه اجرای نادرست فرایندهای نصب موشک توسط عوامل فنی ناو هواپیمابر عنوان شده، فرایندهایی که 8 سال به درستی در نیروی هوایی کشورمان و در بحرانی ترین شرایط اجرا می شد. گفتنی است انهدام چند میگ-25 توسط تامکت های ایران در دفاع مقدس اعلام شده است.
اف-14 تامکت نهاجا در حال حمل چهار فروند فینیکس در جایگاه های زیر بدنه
نیروی هوایی با تلاش متخصصان داخلی و تهیه قطعات یدکی موفق شد همواره تعدادی از موشک های فینیکس را تا انتهای جنگ عملیاتی نگه دارد؛ حرکتی که با پایان جنگ و فعالیت بیش از پیش جهاد خودکفایی ادامه پیدا کرد.
ریشه شایعات مربوط به تمام شدن موشک های فینیکس ایران و کُند شدن یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا به همان سالهای جنگ بازمی گردد.
یکی از پروژه های اجرا شده روی هواپیمای اف-14 نهاجا در زمان جنگ تحمیلی که بعدها هم تکمیل شد بکارگیری موشک سطح به هوای هاوک با نام سجیل بجای فینیکس بود. برخی منابع ابراز داشته اند این موشک که در حالت سطح به هوا به برد 40 کیلومتر می رسید در شلیک هوا به هوا به برد بیش از 55 کیلومتر دست می یافت؛ بردی که بسیاری از شلیک های فینیکس در ایران را پوشش می داد بنابراین هاوک که تعداد قابل توجهی از آن در کشور موجود بود می توانست جایگزین مناسبی برای کمتر شدن بار کاری AIM-54 باشد.
موشک هاوک زیر بال تامکت
به کارگیری موشک هاوک یک از شواهد اتمام، کاهش شدید یا مشکلات عمده موشک فینیکس در ایران بود در حالی که تفسیر منصفانه تر می تواند این باشد که این پروژه برای پیشگیری از وقوع چنین مسئله ای به انجام رسید. هر چند در طول جنگ شلیک های محدودی از هاوک توسط تامکت به ثبت رسیده اما انهدام یک سوخو-24 یا میگ-29 عراقی در اواخر جنگ به این موشک نسبت داده شده است. پس از پایان جنگ نیز با تلاش در جهت رفع مشکلات، کارایی این موشک روی تامکت از برخی جهات بهبود داده شد تا میزان نیاز به فینیکس در بردهای عنوان شده کاهش یابد.
بحث وخیم بودن وضعیت عملیاتی موشک فینیکس با کمتر شدن نمایش این موشک در رژه ها و رزمایش ها بیشتر قوت گرفتن هر چند که نمونه تمرینی آبی رنگ این موشک پای ثابت بسیاری از نمایشگاه هایی بود که اف-14 تامکت در آن حضور می یافت. از این رو برخی تصور کردند یکی از سلاح های بُرّنده نهاجا برای همیشه کند شده است.
نمونه تمرینی فینیکس
فینیکس بومی شده است؟
از سوی دیگر از برخی منابع داخلی تلاش برای تهیه و ساخت قطعات و حتی ساخت خود موشک AIM-54 شنیده می شد، مطلبی که هرگز و حتی تاکنون مورد تأیید رسمی قرار نگرفته است. اما شواهدی در سال های اخیر نشان از عملیاتی شدن تمام فینیکس ها و حتی ساخت نمونه داخلی آن با فناروی های روز توسعه یافته در کشور دارد.
اولین نمایش این موشک در سالهای اخیر به رژه سال 1390 باز می گردد. این موشک در کنار موشک ضدرادار دوربرد کی-اچ-58 که بدست متخصصان داخلی بهسازی شده در معرض دید عموم قرار گرفت در حالی که ظاهری کاملاً نو داشته و نوشته ها و علائم روی مطابق سبک جدید نیروی هوایی بود.
پس از آن در نمایشگاه دستاوردهای نیروهای مسلح همان سال که مورد بازدید مقام معظم رهبری قرار گرفت، فینیکس در کنار اف-14 و برخی تسلیحات هواپایه که یا جدید بوده و یا کاربری آنها به تازگی اعلام شده بود حضور یافت. با توجه به ماهیت نوآورانه و بومی بودن دستاوردهای ارائه شده در نمایشگاه مذکور احتمالات مطرح شده بسیار تقویت می گردد.
همچنین تصاویر منتشر شده توسط خلبان نیروی هوایی روسیه که در یک تیم پروازی عازم نمایشگاه هوایی بحرین بودند نشان دهنده مجهز بودن تامکت ها به موشک های AIM-54 بود. رهگیرهای ایرانی که در حال مشایعت این تیم روسی برای عبور از آسمان ایران بودند تماماً مسلح بوده و فینیکس های همراه آنها تعجب کارشناسان خارجی را برانگیخت زیرا هواپیماهای اسکورت کننده قاعدتاً از جمله هواپیمای آماده عملیات و برخوردار از تسلیحات عملیاتی هستند.
در منابع خارجی نیز مطالبی مبنی بر فعال شدن مجدد فینیکس ها و ساخت داخلی آن به چشم می خورد. گزارش مشاهدات خلبانان آمریکایی در حال گشت زنی از تامکت های مسلح به فینیکس در پرواز روی خلیج فارس یکی از این موارد است.
در منابع معتبر خارجی در سال 2006 اعلام شده که نیروی هوایی ایران پس از موشک هوا به هوای کوتاه برد حرارتی فاطر، نمونه بومی و مهندسی معکوس شده به کمک سایر صنایع داخلی از موشک فینیکس را هم آزمایش کرده است.
به گفته این منبع به جز برنامه ای برای ساخت بومی رادار، رایانه اطلاعات پرواز و رایانه کنترل موشک، نمونه ای از فینیکس که نیاز به سامانه خنک کننده موجود در آویزگاه موشک در هواپیما نداشت ساخته شد و پس از آزمایشات و رفع مشکلات تا تابستان 2005 دستِکم 30 فروند موشک مورد تأیید قرار گرفته و وارد خدمت شدند. پس از آن تولید موشک با روند آهسته ای ادامه یافته است.
فناوری های داخلی
آنچه می تواند ممکن بودن ساخت موشکی به پیچیدگی فینیکس را با اتکا به توانمندی های بومی به اثبات برساند نگاهی به چند پروژه موشک های ضدهوایی از سال های دور تا به امروز و همچنین بحث ارتقاء و بهسازی رادار خود اف-14 است.
همانطور که ذکر شد به کارگیری موشک سطح به هوای هاوک روی اف-14 آن هم در سال های پرمشغله جنگ تحمیلی کار بسیار مهمی بود. در واقع دو سامانه هاوک و AWG-9 که اشتراک خاصی نداشتند به هم مرتبط شده و قابل استفاده در عملیات آن هم در جنگ شدند. این مسئله نشان دهنده میزان اشراف متخصصان نهاجا به هر دوی این سامانه ها دارد؛ چیزی که هنوز هم برخی آن را باور نکرده اند.
مورد دیگر به کارگیری موشک سطح به هوای “استاندارد” روی اف-4 فانتوم به عنوان موشک هوا به هوا و همچنین در سامانه هاوک برای انهدام اهداف ارتفاع بالا، هر چند برنامه کاملاً موفقی نبود اما به متخصصان کشور کمک کرد تا با مسئل علمی و عملی سامانه های ضد هوایی بیشتر مأنوس شده و برای آینده تجربه خوبی کسب کنند. بعدها در نیروی دریایی ارتش موشک استاندارد بهسازی شده و برخی اجزای آن نیز در داخل ساخته شد.
موشک حاصل که فجر نامیده شد، نوید بخش حرکت رو به جلوی نیروهای مسلح در زمینه فناوری موشک های ضدهوایی بود. سال گذشته نیز موشک محراب که ادامه منطقی روند ارتقاء استاندارد/فجر است معرفی شد که علاوه بر هدایت راداری، قابلیت درگیر شدن با هدف حتی در حال اجرای عملیات جنگ الکترونیک دارد. در واقع اگر در مسیر حرکت،امواج منتشر شده توسط سامانه جنگ الکترونیک هدف، قوی باشد موشک خود این امواج را ردیابی کرده و خود را به هدف می رساند.
شاید مهمترین برنامه موشک های ضداهداف هوایی کشور که اعلام شده است ساخت سامانه مرصاد و موشک های شاهین/شلمچه باشد. این سامانه که بر پایه سامانه پدافند هوایی موشکی هاوک ساخته شده تماماً دیجیتال، دارای سامانه های پیشرفته هدفگیری و الگویتم های هوشمند، بومی و شاید منحصر به فرد ردگیری هدف است.
در تصاویر منتشر شده از موشک های این سامانه نیز خبری از اجزای قدیمی موشک های هاوک نیست بلکه سامانه ای دیجیتالی و آنتن های مسطح آرایه ای که حتی با آنتن رادار موجود در موشک فینیکس هم متفاوت است نشان از یک جهش در این زمینه دارد. هر چند این دو موشک دارای هدایت غیرفعال راداری هستند اما ساخت تجهیزات راداری که قابل بکارگیری در موشک باشند موفقیتی بزرگ است که قطعاً زمینه مناسبی برای رسیدن به سامانه های فعال راداری محسوب می شود. به علاوه سایر اجزای موشک نیز همچون سازه، بدنه، فیوز و سرجنگی، سامانه های ناوبری، هدایت و کنترل نیز در این موشک ها بومی است که فناوری های بکار رفته در آنها بسیار بیشتر از سامانه هدفگیری راداری قابل توسعه در موشک های ضدهوایی دیگر است.
توجه داریم توانایی کشور هم در زمینه طراحی و هم تولید انبوه چند نسل سوخت جامد، مواد مقاوم در برابر حرارت حتی تا سرعت های بالای 10 ماخ و زیرسامانه های مخابراتی و جنگ الکترونیک در سایر برنامه های موشکی کشور اثبات شده است.
همچنین با در نظر گرفتن فعالیت های اجرا شده روی رادار و سامانه کنترل آتش اف-14تامکت از همان سالهای دفاع مقدس تا به امروز عملیاتی نگهداشتن رادار و سامانه کنترل آتش این رهگیر دوربرد محرز است. برای یادآوری به جایگزین کردن برخی قطعات رادار AWG-9 در زمان جنگ که منجر به کاهش حداقل 10 کیلوگرم از جرم آن شد تا بکارگیری سامانه های سطح به هوا(که در رزمایش هایی چون حیدرکرار اعلام شد) و افزودن به موشک های هوا به هوای تامکت از جمله موشک نیمه فعال راداری آر-27 روسی اشاره می کنیم که همگی نشان دهنده توان داخلی در بهبود قابلیت های سامانه های رادار و کنترل آتش اف-14(والبته موشک آر-27) دارد چه رسد به عملیاتی نگهداشتن آن.
موشک آر-27روسی زیر بال تامکت آمریکایی
این موارد مجموعاً می تواند اثباتگر خوبی برای وجود فناوری های مختلف لازم برای طراحی و ساخت یک موشک هوا به هوا نه تنها در سطح فینیکس بلکه پیشرفته تر و مطمئن تر از آن باشد. موشکی که سطح توانمندی تامکت ها برای دفاع هوایی دوربرد را نسبت به زمان فعلی در وضعیت مطلوبی قرار خواهد داد. هر چند مؤلفه های دیگر قدرت هوایی در کشور نیز باید در تحلیل ها مدنظر قرار گیرد اما جنگنده و رهگیرهای قدرتمند از مهمترین موارد تشکیل دهنده یک قدرت هوایی هستند که تلاش های کشورمان در صورت حمایت های بیش از پیش این هدف را که «دست یافتنی تر» از فناوری هسته ای و فضایی است به ثمر خواهد رساند.