به مناسبت پنجاهمین سالگرد اعدام آدولف آیشمن، عکس‌های نادری از این جنایتکار جنگی نازی مجددا منتشر شد که پژمردگی‌اش در زندان اسراییل را به تصویر کشیده‌اند.
آیشمن از افسران اصلی هیتلر و طراح اصلی سازماندهی هولوکاست بود که تدارکات لازم برای کشتار شش میلیون یهودی را سامان داد.
آیشمن دستیار اصلی هاینریش هیملر، رییس اس‌اس بود و اغلب از مقر اصلی گشتاپو در برلین دستور می‌داد که سرعت کشتار افزایش یابد و به افسران گوشزد می‌کرد که حتی به کودکان یهودی هم رحم نکنند. آیشمن پس از جنگ به آرژانتین گریخت و در کارخانهٔ مرسدس بنز کار می‌کرد تا اینکه توسط ماموران موساد دستگیر شد و برای محاکمه به اسراییل انتقال یافت.
گرفتار: آیشمن سرگرم سیگار کشیدن در سلول‌اش در زندان جالامه، اسراییل.
از عرش تا فرش: سرهنگ دوم نازی آدلف آیشمن (چپ) و متصدی برنامهٔ یهودی‌کشی هیتلر، در حال تی ‌کشیدن کف سلول (راست)
این عکس‌های به یاد ماندنی را عکاسی به نام گژون میلی برای مجلهٔ لایف گرفته است و آیشمن را در سلول زندان در حال تی‌ کشیدن کف سلول، مطالعه و نوشتن نشان می‌دهند.
این عکس‌ها به خوبی نشان می‌دهند که چطور فردی که یار غار هیملر و اغلب با هیتلر دمخور بود از عرش به فرش فرو افتاد.
همچنین در عکس‌هایی می‌بینیم که دارد زیر پیراهنی‌‌های خیس‌اش را پهن می‌کند، به تنهایی در وقت نرمش قدم می‌زند و منتظر محاکمه است.
سرهنگ دوم آیشمن را بابت ۱۵ اتهام جنایی به پای میز محاکمه کشاندند که جنایات جنگی علیه بشریت از جملهٔ آن‌ها بود. آیشمن در پایان به مرگ محکوم شد و در ۳۱ مه ۱۹۶۲ به دار آویخته شد.
دیو: آیشمن نشسته در آفتاب، در حیاط مخصوص نرمش در بیرون سلول
واپسین روز‌ها: آیشمن نشسته پشت میز و در حال نوشتن
این عکس‌ها نخستین بار در آوریل ۱۹۶۱ و به مناسبت آغاز محاکمهٔ آیشمن در مجلهٔ لایف چاپ شد.
کارهای روزمرهٔ آیشمن، غذا خوردن وی در ناهارخوری زندان و تقلای‌اش برای هم‌کلام شدن با نگهبانان زندان در این عکس‌ها نشان داده شده است. نگهبانان حاضر نبودند یک کلام هم با آیشمن هم‌صحبت شوند که تعجبی نداشت.
در شرح عکسی که آیشمن را دست به سینه در حال قدم زدن در حیاط ورزش نشان می‌دهد آمده است: سیم خاردارهای آشنای قربانیان وی اکنون گام‌های خودش را در چنبر خود دارند.
در عکس دیگری نگهبانی از پنجرهٔ سلول غذا خوردن‌اش را تماشا می‌کند. در شرح این عکس آمده است: غذا خوردن به تنهایی اما زیر نگاه نگهبان. زندانی در حال غذا خوردن در سلول. اکثر نگهبانان یک کلمه هم نمی‌توانند به زبان آلمانی حرف بزنند. البته صحبت کردن با او نیز ممنوع بود.
عکسی که او را در حال خواندن کتاب نشان می‌دهد نشانگر آن است که هنوز به فلسفهٔ نازی تعلق خاطر دارد. در شرح این عکس آمده است: خواندن و نوشتن منعی ندارد و آیشمن هم فقط کتاب‌هایی راجع به حکومت نازی را می‌خواند.
بیمار: آیشمن زیر نگاه نگهبانی نا‌شناس و تحت معاینه در سلول‌اش
استراحت: آیشمن در حال مطالعهٔ کتاب و استراحت در سلول
در شمارهٔ آوریل ۱۹۶۱ مجلهٔ لایف، دبیران تحریریه راجع به اهمیت این عکس‌ها برای خوانندگان توضیح داده‌ و نوشته‌اند که: هر چند گاهی انسان بزرگی نماد روزگار خود می‌شود. با بسامدی کمتر، انسان‌هایی نیز نماد خیر یا شر و عقلانیت یا جنون دوران خود می‌شوند. آدولف آیشمن این عضو حزب نازی چنین فردی است، نماد پلشتی و زشتی وصف‌ناپذیر آلمان هیتلری.
چند و چون دستگیری و محاکمهٔ آیشمن در پی گذشت نیم قرن همچنان موضوعی جنجالی است. آیشمن پس از پایان جنگ دستگیر شد اما توانست از زندان متفقین بگریزد. پیروزمندان جنگ در سراسر اروپا و جهان در به در دنبال بلندپایگان حکومت آلمان بودند اما از آیشمن نام چندانی در میان نبود. فقط با برملاشدن جزییات بیشتری راجع به نسل‌کشی یهودیان بود که نقش محوری آیشمن در آن برای تعقیب‌کنندگان مقامات نازی رفته رفته آشکار شد.
محاکمه: آیشمن در دادگاه اورشلیم، در محاصرهٔ پلیس اسراییل و ایستاده در جایگاه ضدگلوله‌
آیشمن در جایگاه متهمان در دادگاه عالی اورشلیم در تل‌آویو
گذرنامهٔ جعلی اسراییلی که برای خارج کردن آیشمن از آرژانتین به کار رفت.
آیشمن به مدت ۱۵ سال با هویت جعلی در آرژانتین زندگی و برای شرکت مرسدس بنز کار می‌کرد. در سال ۱۹۶۰ موساد در پی دریافت اطلاعات محرمانه‌ای، گروهی را برای ربودن وی و انتقال دادن به اسراییل به منظور محاکمه، به بوئنوس ‌آیرس اعزام کرد.
اسراییل در آغاز سعی کرده بود از طریق مذاکره با حکومت آرژانتین، آیشمن را تحویل بگیرد اما مذاکره به جایی نرسید.
سازمان اطلاعات و امنیت اسراییل که نگران بودن فرصت محاکمه‌ از دست برود آیشمن را به دام انداخت و پس از بیهوش کردن او را به طور غیرقانونی با پرواز شرکت هواپیمایی العال اسراییل از آرژانتین خارج کرد.
آرژانتین که از نقض حق حاکمیت خود به خشم آمده بود به سازمان ملل شکایت کرد. گلدا مایر، نخست‌وزیر اسراییل هم در واکنش به این شکایت در ابتدا ادعا کرد که ربودن و انتقال آیشمن توسط شهروندان غیرنظامی انجام گرفته است نه مقامات دولتی. دولت‌های آرژانتین و اسراییل بعداٌ به توافق رسیدند که هرگونه دعوای حقوقی در این مورد را خاتمه دهند.
روس‌ها در ۲۷ ژانویهٔ ۱۹۴۵ آشویتس را آزاد کردند و با صحنه‌های وحشتناک وصف‌ناپذیری مواجه شدند
طبق اطلاعات طبقه‌بندی شده‌ای که به تازگی انتشار یافته است آیشمن با نام جعلی ریکاردو کلمنت به خبرنگاران گفته بود که پس از فرار تاسف می‌خورد که چرا یهودیان بیشتری را طی طرح نسل‌کشی یهودیان از بین نبرده‌اند.
آیشمن در دههٔ ۱۹۵۰ گفته بود که بزرگترین اشتباه‌اش این بود که همهٔ یهودیان را نکشته بود. گفته بود: کارمان را خوب انجام نداده بودیم. می‌توانستیم بیشتر مایه بگذاریم. مجری خشک خالی دستور‌ها نبودم. اگر چنان آدمی بودم احمقی بیش نمی‌بودم. در عوض جزو تصمیم‌گیرندگان بودم. ایده‌پرداز بودم.
در نوارهایی هم که به جا مانده به نظر می‌رسد که آیشمن به جنایاتی که مرتکب شده افتخار می‌کند چون یک کلمه هم اظهار تاسف نمی‌کند.
این نوار‌ها را مجلهٔ اشپیگل آلمان به تازگی و پس از آن پیدا کرده است که سازمان امنیت آلمان ۴۵۰۰ پرونده‌ راجع به آیشمن را منتشر کرد. این فایل‌ها در حال حاضر در بایگانی فدرال آلمان در کوبلنتس قرار دارد.
کودکان پشت سیم‌های خاردار در اردوگاه آشویتس واقع در جنوب لهستان
8 thoughts on “(تصاویر) یهودیان با عامل هولوکاست چه‌کردند؟”
  1. افسانه ی کوره های یهود سوزی

    مطمئنا همگی ما در باره ی این افسانه چیزهایی شنیدیم .
    هیتلر .نازیسم . کشتار .جنگ جهانی . اتاق گاز . 6 ملیون . یهودی . هلوکاست .
    خب اینها چیه ؟ میشه باهاش جمله ای ساخت ؟ آره که میشه . الان براتون میسازم . جملاتی که ممکنه خیلی به گوشتون خورده باشه . :
    “در طول جنگ جهانی دوم 6 ملیون یهودی بیچاره در کوره های آدم سوزی و اتاق های گاز به دستور هیتلر ، رهبر حزب نازیسم آلمان به قتل رسیدند و این واقعه هلوکاست نام دارد.”
    خب من می خوام در مورد این موضوع بنویسم که آیا هلوکاست واقعیت داشته ؟ اصلا یعنی چی ؟
    هلوکاست : «سوزاندن با آتش که به طور کامل از میان برود»مشتق از دو کلمه ی یونانی holos به معنای تمام و kalein به معنای سوزاندن .
    بنا بر ادعای یهودیان و باور غلط بسیاری از مردم جهان این اتفاق در کوره های آدم سوزی هیتلر افتاده . به اندازه ای که اگر جایی حرف از آنتی صهیونیسم زده شود سریعا در افکار برخی از مردم به سمت هیتلر میرود . چرا ؟ چون هیتلر را یک ضد یهود می شناسند . و این به حدی است که به عنوان مثال در سایت کلوب ، کلوبی وجود دارد به نام ضد صهیونیست که این عکس را دارد . !

    این عکس خیلی مشکوک است و همینطور عمل موسس این کلوب .واقعا این به چه معناست ؟ آیا هیتلر نماد و سمبل ضد یهودیت است ؟ ضد صهیونیسم است ؟ .
    یهودیان در این رابطه چه میگویند ؟
    حبیب لِوی نویسنده ی یهودی در کتاب تاریخ یهود ایران چنان اشک تمساحی میریزد و مظلوم نمایی می کند و در ج1 صفحه ی 281 می گوید :
    «… کلیه ی افراد، یهود را مقصر دانسته و خواسته اند از تمام ملت یهود انتقام بکشند و هیتلر منجر به بزرگترین تراژدی خونین تاریخ عصر حاضر گردید . بیچاره یهودی و بیچاره تر بشر ! »
    دیدید ؟ چگونه مظلوم نمایی میکند این مورخ یهودی ؟
    بسیاری از کتب . مقالات ، فیلم ها و سخنرانی هایی در این رابطه وجود دارد و مظلوم نمایی میکنند که 6 ملیون یهودی قتل عام شدند .
    ولی آیا چنین چیزی واقعیت دارد ؟ آیا هلوکاست بوده ؟ اگر بوده آیا این تعداد قتل عام شدند ؟ اگر این تعداد بودند آیا یهودی بودند ؟ چه مقدارشان یهودی بوده و….. .
    چه شواهدی وجود دارد و چه دلایلی برای اثبات و یا نفی آن موجود است ؟

    این رقم کذایی ! 6 ملیون . شنیدید که دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش آسانتر است ؟
    ناهوم گلدمن ، رئیس کنگره ی جهانی یهود اعتراف کرده که این رقم را وی تعیین کرده و به کاربرده است بابت اینکه غرامت بیشتری دریافت کنند و مظلوم نمایی بکنند.

    تعداد قربانیان جنگ جهانی دوم 50 ملیون نفر بوده است . اگر ما فرض محال نیز بگیریم که 6 ملیون یهودی نیز جزء همین قربانیان باشند . آیا 44 ملیون قربانی دیگر انسان نبوده اند ؟ چرا نباید در مورد آنان حرفی زده شود ؟ برای آنها یادبود گرفت ؟ برای مظلومیت آنها کتاب و مقاله و سخنرانی و… تهیه کرد ؟ آنطور که یهودیان میخواهند ، اگر ما 50 ملیون کشته ی این جنگ را فراوش کردیم مشکلی نیست ولی نباید رقم 6 ملیون یهودی را فراموش کنیم ! 6 میلون . 6 ملیون .6 ملیون ! چه مصیبت عظیمی !
    آیا 44 ملیون دیگر بشر نبوده اند و فقط یهودیان انسانند ؟
    این حرفی که میزنم فقط بر این فرض است که اگر ما قبول کنیم 6 ملیون یهودی در اتاق های گاز قتل عام شدند .
    در صورتی که حتی همین فرض هم باطل است . یعنی اصلا چنین چیزی واقعیت نداشته . و این ماجرا بیشتر شبیه به افسانه است .

    در سال 1933 کل یهودیان اروپا در حدود 5 ملیون و نیم بوده.
    اگر یهودیان ساکن در کشور های متفقین و بی طرف و کشورهای اروپایی خارج از جنگ را از این تعداد کسر کنیم . 2 ملیون و 500 هزار نفر باقی می مانند . که از این تعدادفقط 500 هزار نفر یهودی در آلمان و لهستان میزیسته اند . چگونه ممکن است که از جمعیت 500 هزار نفری ، 6 ملیونشان کشته شوند ؟
    در صورتی که در اذهان مردم ، مظلوم جنگ جهانی دوم یهودیان بوده اند !
    خیلی جالب است .
    زمانی که افسران حزب نازی را بعد از جنگ جهانی دوم در دادگاه نورنبرگ محاکمه می کردند یکی از موارد اتهام همین کوره ها و اتاق های گازی بود که یهودیان در آن قتل عام می شدند . این درحالی است که تمامی رهبران و افسران نازی می گفتند که چیزی در مورد قتل عام یهودیان در دستور کار ما نبوده است و برای اولین بار بوده که نام آشویتس و تربلینکا را به عنوان زندان و اتاقهای گاز میشنیدند که یهودیان در آن کشته شده اند..

    لازم به ذکره که این نکته رو بگم که بنده به هیچ وجه قصد دفاع از هیتلر و یا صحه گذاشتن بر اعمال وی را ندارم . هیلتر هم به اندازه ی خود نژاد پرست و خونریز بوده (مانند صهوینیست ها ) و در این مورد هم نکاتی را ذکر میکنم که اصولا نازیسم و صهیونیسم دارای خصایص و ویژگی های بسیار شبیه به هم هستند .

    و اما اردوگاه آشویتس که به عنوان مرگبار ترین نقطه ی جنگ جهانی دوم توسط یهودیان ذکر شده است . خیلی جالب است که در آمارهای کشتار در این اردوگاه ما ارقام بسیار متفاوت با فواصل فاحشی میبینیم که این خود دلیلی بر غیر مستند بودن اصل ماجراست .
    بنا بر گزارش شوروی قربانیان آشویتس4 میلیون، بنا بر تحقیقات پولیکاف مورخ صهیونیست2 میلیون . مورخ دیگری به نام هیلبرگ آن را 1میلیون و 250 هزار نفر . موسسه تاریخ معاصر فرانسه آن را حدودا 1 میلیون .میداند . و…
    در صورتی که در قبل اثبات کردیم اصلا در کل 500 هزار نفر یهودی در آلمان و لهستان می زیسته اند که تعداد خیلی کمی از آنها در این اردوگاه ها بودند .

    و بسیار جالب است که پرلزولیگ نماینده ی نیویورک در کنگره ی جهانی یهود در 12 زوئن 1946 پا فراتر از این میگذارد و این ادعا را دارد که در طی واقعه ی هالوکاست 7 میلیون یهودی قربانی شدند . !!! (کنتور که نداره به این میگن محیر العقول !) .
    و اما این کشتار ها به چه صورت بوده است ؟ آنان مدعی هستند که نازی ها ابتدا یهودیان را در اتاق های گاز میریخته اند . بعد از اینکه آنها خفه شدند . جنازه هایشان را در کوره می انداخته اند و می سوزاندند . اما چه دلایلی دارند ؟
    هیچ یک از افسران نازی ، رهبران این حزب و… اعترافی بر این مبنا نداشته اند . کسی هم نبوده که بگوید یهودی بوده و رفته در اتاق گاز و زنده مانده و بعد هم رفته در کوره بعد هم زنده مانده و بعد آمده و روایت کرده که اینچنان بوده و …. . پس با این حساب از کجا اینان مدعی این داعیه ی بزرگ هستند ؟
    آنها چند صحنه فیلم و چندین عکس در اختیار دارند که جنازه های نحیف و لاغر بر روی هم افتاده اند و..(اگه ندیدی من چند سال پیش دیدمش) . علاوه بر آن ساختمان لردوگاه ها نیز برایشان مدرکی برای استناد این افسانه است .

    اما واقعیت چیست ؟
    اگر من میگویم که هالوکاست نبوده و کذب محض است پس آن ساختمان ها و عکس و فیلم جنازه ها و کوره ها چیست ؟

    اولا لازم به ذکر است که آشویتسو… اردوگاه بوده اند و نه کشتارگاه یا کوره و اتاق گاز . و در آنجا آوارگان جنگ نگهداری میشده اند . که این افراد هم مسیحی بوده اند هم یهودی و هم مذاهب و ادیان و فرقه های مختلف . (پس فقط یهودی نبوده اند ) . در ثانی یهودیان معتقدند که گازی که در این اتاق ها استفاده میشده گاز “زیکلون ب” بوده است ==>”Zyclon-B” .
    و خیلی جالب است که تحقیقاتی که شیمیدانان انجام داده اند این نتیجه را داده است که اصلا این گاز قابلیت کشتار ندارد . یعنی اصلا خفه کننده نیست ! (یعنی اساسا همش کشک)

    و اما جسد ها و کوره ها !
    در همان اردوگاه ها در آن زمان بنا بر دلایل بسیار زیاد و شواهد تاریخی در آن زمان بیماری تیفوس اپیدمی شده بود . و بسیاری از افراد حاضر در اردوگاه ها به علت ابتلا به تیفوس دارای اجسام نحیف و لاغر شده بودند و سپس مردند . و جالب اینجاست که تنها گاز ضد عفونی کننده ی برای بیماری تیفوس همین گاز “Zyclon-B” است . علاوه بر استفاده از این گاز سوزاندن اجساد نیز راه دیگری برای از بین بردن این ویروس است .
    پس بر ما مشخص شد که آن عکس ها و فیلم ها چه بوده . فیلم ها و عکس های اجساد مبتلا به تیفوس بوده است که برای ضد عفونی شدن سوزانده و یا به اتاق گاز برده میشدند .

    یعنی هیچ طرح و برنامه ای برای سوزاندن و یا قتل عام یهودیان در نظر نازی ها نبوده است و صرفا این یك انحراف بزرگ تاریخی است كه ساخته ی دست خود یهودیان است . و چرا یهودیان ؟

    چون واقعه ی هالوكاست نماد مظلومیت یهودی در سطح جهان شناخته شده است . و اساسا برخی از صاحب نظران واقعه ی هالوكاست را پایه و اساس تشكیل رژیم صهیونیستی و بنیان قوی ای برای به رسمیت شناخته شدن این رژیم بوده .

    هیچ كس جزء یهودیان و صهیونیست ها از هالوكاست سود نبردند . زیرا نه تنها در این افسانه ی تاریخی خسارتی متحمل نشده اند و كشته ای ندادند ، بلكه سود سرشاری از این جعل تاریخی به حساب خود ریختند . خود را مظلوم جهان شمردند و دیگر در هر نقطه ای از جهان احساس میكردند كه ممكن است منافعشان در خطر باشد فریاد انا الظلوم سر میدادند و جهانیان نیز به خاطر اینكه خودشان مورد اتهام قرار نگیرند نه تنها هیچ خطی بر یهودیان روا نداشتند بلكه آنان را عزیز و سرور خود قرار میداند تا خدایی ناكرده آنان را فاشیست و آنتی سمیتیست نخوانند .
    خیلی متنش سنگین و ادبی بود ؟ ببخشید جو منو گرفت. بذارید ساده تر براتونبگم . تنها قشری كه از مطرح كردن این افسانه تونست قدرت به دست بگیره همین یهودیان بودند . واژه ی آنتی سمیتیم رو مختص خودشون كردند و هر كجای دنیا كه یك یهودی مورد اتهامی قرار میگفت سریعا فریا مظلومیت سر میدادند و پتك آنتی سمیتیسم رو بر سر اونها میكوبیدند . مردم هم به این خاطر كه نكنه یك وقت آنها هم در ردیف نازی ها و هیتلر و… شناخته بشند سعی میكردند حتی اگر یهودیان در سطح دنیا مرتكب خلافی میشدند هم كاری به كارشون نداشته باشند .

    و اما سمیتیسم چیه و آنتی سمیتیسم .

    سمیتیسم برگرفته از كلمه ی “سام ” و سام یكی از پسران حضرت نوح علیه السلام بوده .
    حضرت نوح پعد از آن طوفان معروف و اسكان در زمین دارای سه پسر شد به نام های : یافث ، حام ،سام .
    نسل سام در بابل مستقر شد و سلسله ای ترتیب داد كه عبارتند از :

    ارفكشاد=> شالح => عابر => فالج(فالح)=> رعو=> سروج=> ناحور=> تارح => ابرام . (سفر آفرینش باب 10)

    كه ابرام همان حضرت ابراهیم است . و اگر مطالب قبل من رو مطالعه كرده باشید در مورد كلمه ی عبری هم گفته بودم كه بنا بر نظر برخی صاحب نظران كلمه ی عبری و عبرانی از “عابر” كه جد حضرت ابراهیم بوده گرته شده است كه در اینجا مشاهده میكنیم عابر جد حضرت ابراهیم بوده و چون نسل حضرت ابراهیم به سام میرسد و از طرفی نیز یهودیان معتقدند كه نسل بنی اسرائیل از حضرت ابراهیم و اسحاق( پسرش )است و خودشان را از سام میدانند . و اگر كسی افكار و اعتقادات ضد یهودی داشته باشد آنها را آنتی سمیتیسم . (یعنی ضد سامی) مینامند !

    در صورتی كه همانطور كه حضرت ابراهیم جد بنی اسرائیل بوده است (كه ناخالصی هم وسطش خیلی زیاده) . همانطور هم نسل اعراب و مسلمانان و … هم از همان حضرت و از سام بوده است . وقتی سلسله ی حضرت محمد(ص) را نگاه بكنیم میبینیم كه نسل ایشان هم به حضرت اسماعیل میرسد . و اسماعیل هم پسر ابراهیم بوده است . پس در واقع سمیتیسم مختص به یهودیان نیست . ولی آنها سمیتیسم را به خود نسبت دادند و هر كسی مخالف آنان باشد را آنتی سمیتیسم مینامند .

    این هم از تعریف سمیتیسم و آنتی سمیتیسم . (كه متاسفانه بد جا افتاده تو جهان)

    برای امروز زیاد صحبت كردم . میخواستم بیشتر به رابطه ی هیتلر ، نازیسم ، فاشیسم و صهیونیسم بپردازم ولی خب نشد و كشیده شدیم به بحث های دیگه ای كه بد هم نشد . و اطلاعات خوبی رو تونستم بنویسم . ان شاءلله كه بتونیم ازش به خوبی استفاده كنیم و سطح آگاهی هامون بیشتر بشه .

    شباهت ها و یكسانی های نازیسم و صهیونیسم

    نژاد پرستی :

    صهیونیسم و نازیسم دو ایدئولوژی مبتنی بر نژادپرستی است ؛ برای نازی ها و پیروان هیتلر ، نژاد آریایی و به خصوص “ژرمن ها” پاك ترین و اصیل ترین نژادی هستند كه باید بر همه ی نژاد ها غالب بشندو برای صهیونیست ها هم نژاد “یهود” این چنین است .

    در كتاب “نبرد من” كه به هیتلر نسبتش داده اند (كه هیچ دلیل مستدلی هم وجود نداره در موردش) هیتلر می گوید كه : من قوانین حفظ خلوص نژاد را از مقررات “نحمیا” و “عزرا” الهام گرفته ام .

    (عزرنحمیا كه دو سِفر از اسفار كتاب مدس به نام این دوست . جزء پیامبران بنی اسرائیل بوده اند !)
    آنگونه كه توجه كردیم نه تنها هیتلر ضد یهود نبوده بلكه از تعالیم كتاب مقدس و یهودیت نیز سود می برده .
    این خودبرتربینی میان دو جنبش صهیون و نازی ، آنقدر به هم نزدیك است كه صهیونیست هنه تنها از افسانه ی هالوكاست احساس ناراحتی نمی كنند بلكه اون رو مظهر غرور خود و و حتی این جریان رو بزرگترین فرصت تاریخی خود می دانند .

    جعل تاریخی :

    همانگونه كه صهیونیست ها فجبع ترین تحاریف رو در كتب دینی و تاریخی خودشون و نه تنها خودشون بلكه در تاریخ دیگر كشور ها دست زدند (واجب شد چند جلسه مفصل در مورد همین مسئله حرف بزنم و دلیل بیارم) ، نازی ها هم همین گونه كارها رو در طول مدت زمانی كه بر راس قدرت بودند انجام میدادند .

    و همانطور كه هیتلر بدون توجه به تمدن دیگر كشورها و ملل و ادیان مختلف در جهان ، فقط به نژاد ژرمن ها در 6 قرن قبل از خودش و مواجهه ی اونها با اسلاوها توجه می كرد و اون رو دلیلی برای سلطه به جهان و اشاعه ی نژاد ژرمن ها می دونست . یهودیان هم با دست بردن در تاریخ ، وجود حكومت داوود و سلیمان در اورشلیم رو بهانه ی تشكیل اسرائیل در فلسطین می كنند .

    حق خواهی غیر حق :

    هر دو جریان سیاسی حمله به دیگر كشور ها و توسعه ی مرز ها سیاسی خود و اشغال اونها رو حق تاریخی خودشان می دانند . برای ایجاد فضای حیاتی دست به استثمار همسایگان میزنند و صد البته كه قبل از هر گونه حمله و حضور فیزیكی در كشور های همسایه با استقاده از غفلت ، درگیری های داخلی و هرج و مرج هایی در انها ایجاد میكرده و سپس بعد از سرگرم كردن آنها به راحتی آنها را اشغال میكنند .و برای توجیه عملكرد خود نیز از تعابیر دینی و یا ناسیونالیستی و جعل های تاریخی استفاده میكنند تا بر اعمال زشت خود صحه ای بگذارند .

    اهداف

    در هر دو جریان میبینیم كه اهدافی كه دنیال میكنند (یا میكردند ) تشابه بسیاری دارد و برنامه ریزی هایشانهمینطور راهبردهای آنها برای نیل به اهداف از جهاتی آنقدر متشابه است كه انسان را متحیر میكند .

    هیتلر در سال 1925 در كتابش طرح هایی را مطرح میكند كه تمامی آنها را در سالهای پس از آن انجام داد و هر تكه از پروژه را مو به مو انجام داد . و افكار توسعه طلبانه ی خودش رو جامه ی عمل پوشوند .

    صهیونیسم نیز همینطور . وقتی هرتزل و یارانشان در كنگره ی بال سوئیس در 1898 اعلام كردند كه در 50 سال بعد دولت یهود تشكیل میشود . به راستی دیدیم كه سال 1948 و دقیقا در 50 سال بعد (نه یه سال بیشتر و نه یه سال كمتر)اسرائیل توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شد .

    و یا پروتكل علمای صهیون كه بسیار هم تكان دهنده است و توسط زعمای یهودی نگارش شده و راهكارهای سلطه بر جهان را در آن نوشته است آنطور است كه پس از ده ها سال از گذشت نوشته شدن آنها میبینیم كه مو به موی آنها عمل شده است و دقیقا همان شده كه می خواسته اند . (مثال یزاده . میخام زیاد طولانی نشه ولی خب رای جا افتادن مطلب به درد میخوره كه بگم ولی خب بعدا باید در مورد تك تكشون كلی حرف بزنم براتون ) .

    یك مورد دیگه هم بگم و بسنده كنم كه بن گوریون (نخست وزیر اسبق اسرائیل ) سال 1948 گفته بود كه در لبنان باید دولتی مسیحی دست نشانده تشكل بشود و برتری مسلمانان از بین برود و…

    دقیقا مشاهده شد كه در سال 1982 (همزمان با حمله ی اسرایئل به لبنان ، فالانژ های وابسته به صهونیست ها كه لبنانی الاصل و مسیحی بودند بر راس دولت قرار گرفتند و بشیر جمیل رئیس جمهور شد . و حتی قبل از این هم در همان لبنان افرادی چون ولید جنبلاط و … بودند كه چنین پیش بینی رو عملی كنند .

  2. عالییییییییییییییییییییییییییییییییی بود

  3. فووووووووووووووق العاده بووووووود…

    خیلی ب اینجور اطلاعات علاقه دارم ولی منابعی برای مطالعه ندارم.
    ممنون میشم بهم کتاب معرفی کنید ک حقیقت توش باشه

  4. هولو کاست وکشتار یهودیان دروغ محض است
    فرضا هم اگه اتفاق افتاده دست سران نازی خوش مرحبا خوب کاری کردن

  5. درود بر روان پاکش. ما وفادارن تا پای جان به پیشوا معتقدیم. دوباره به اوج برمیگردیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *