اگر به کشفیات در حوزه تکامل انسانی علاقه دارید به شما توصیه می کنیم که برای آشنایی با تعدادی از مهمترین کشفیات در این حوزه با ما همراه شوید.

به گزارش  باشگاه خبرنگاران، انسان ها در آغاز به چه شکلی بودند؟ در چه مکان هایی زندگی می کردند و کیفیت زندگی آنان به چه شکل بوده است؟ اینها سوالاتی است که برای سالهای زیادی ذهن دانشمندان و بسیاری از مردم عادی را در کشورها و تمدن های مختلف به خود مشغول کرده است.

دانشمندان برای پاسخ به این سوالات تلاش های بسیاری را صورت دادند و در این میان سعی کردند تا با کشف بقایای انسان های نخستین به بخشی از این سوالات پاسخ دهند. در این مطلب شما را با تعدادی از برترین کشفیات در این حوزه که به کشف رازهایی در مورد گذشته انسان منجر شده است آشنا می کنیم.

قدیمی ترین جمجمه کشف شده
حضور انسان ها بر روی زمین به چیزی در حدود 7 میلیون سال قبل باز می گردد که البته خیلی با انسان های امروزی شبیه نبوده و دارای تفاوتهایی از نظر اسکلت و شکل ظاهر بودند. نمونه مورد نظر در کشور چاد امروزی در بین سالهای 2001 تا 2002 کشف شده است و شبیه به جمجمه شامپانزه است.

اسکلت گونه ” Australopithecus Afarensis ”
این گونه از انسان در حدود 2.9 تا 3.9 میلیون سال قبل زندگی می کرده است. این گونه در سال 1974 توسط ” تام گری ” و ” دونالد جانسون ” کشف شده است. این گونه مونث بوده و به نظر می رسد که بسیار به یک زن امروزی شبیه بوده است.

نوزاد ناندرتال
یک فسیل مربوط به یک نوزاد غار نشین که در کوه های منطقه قفقاز کشف شده است برای سالها به عنوان یک نشانه از دوران غارنشینی انسان شناخته شده و دانشمندان معتقد بودند که 29700 سال قبل است. اما کار بر روی این نوزاد به وسیله مدلهای کامپیوتری ثابت کرد که این فسیل به 10 هزار سال قبل تعلق دارد. این کشف کمک زیادی به دانشمندان برای تخمین دوران زندگی غر نشین ها داد.

جمجمه ” Homo Rudolfensis ”
این جمجمه در سال 1972 میلادی در کشور کنیا کشف شد. بر اساس مطالعات انجام شده مشخص شده است که این نمونه متعلق به نژاد ” Homo Habilis ” که در 1.9 میلیون سال قبل در زمین زندگی می کردند.

جمجمه مرد پکنی
در بین سالهای 1923 تا 1927 میلادی گروهی از دانشمندان غربی در کشور چین موفق شدند تا تعدادی جمجمه متعلق به گونه ” Homo Erectus” کشف کنند. تحقیقات در این مورد در سال 1937 میلادی به دلیل حمله ژاپنی ها به چین متوقف شد. این مجموعه در سال 1941 میلادی در راه انتقال به آمریکا گم شد. در سال 1966 تعداد دیگری از این جمجمه ها کشف شد.

مرد غار نشین انگلیسی
در سال 1903 میلادی در غاری در جنوب کشور انگلستان بقایای انسانی کشف شد که قدمت آن به 7150 سال قبل از میلاد مسیح باز می گشت. این اسکلت دارای سوراخی در جمجمه بوده است که به نظر می رسد نشان دهنده مرگ دردناکی برای این شخص بوده است.

نکته جالب در مورد این اسکلت این است که پس از گرفتن نمونه DNA این جسد و تطبیق با بعضی از نمونه های افراد ساکن در این محل پس از چندین هزار سال چند نمونه نزدیک به این اسکلت پیدا شده است.

مرد یخی
این جسد یخ زده به نظر متعلق به 5800 سال پیش است که در سال 1991 در کوه های آلپ کشف شده است. این جسد در زمان مرگ در حدود 45 سال سن و 50 کیلوگرم وزن داشته است. کارشناسان بعد از بررسی جسد او حتی توانسته بودند به این نکته پی ببرند که آخرین وعده غذایی او گوشت گوزن و نانی حاوی سبزیجات بوده است. به نظر می رسد که او پس از یک درگیر با افراد قبیله رقیب کشته شده است.

5 thoughts on “مهمترین کشف های اسکلتی +عکس”
  1. از زمان حضرت ادم چند سال میگذرد وایا اثاری از انها هست ممنون

  2. بسیار جالب و دوست داشتنی.واقعا دست مریزاد

  3. باید دانست که تاکنون اثباتی در فرضیه داروین ارائه نگردیده و آنطور که مشخص است اساس و بنیانی دارد .

    اما چند نکته درباره فسیل های اشاره شده مختصرا مطالبی عنوان میکنم :
    اول : ” Australopithecus Afarensis ”
    « ال . ژُوکرمن» کابد شناس معروف انگلیسی که به مدت پانزده سال دستگاه های بدن میمون ها را مورد مطالعه قرار داده ، می گوید : « نتیجه حاصل از بررسی ها مرا به شگفتی واداشت و تحقیقات مقایسه ای که بر روی کالبد انسان آفریقایی انجام دادیم ، حاصل پر محتوایی در بر نداشت ، امکان ندارد بشود انسان آفریقایی را پدر بشر امروز فرض کرد » . ( آیا انسان میمون است ؟! ص 136)
    بعد ها زوکرمن ثابت کرد که استرالوپیتکوس یک هومینید (انسانیان Hominid) محسوب نمی شود و با حساب های علمی و مستدل ، میمون بودن آن را عملا شرح داد .
    «چارلز اوکسناود» ، استاد کالبد شناسی و انسان شناسی دانشگاه شیکاگو ، پس از تحقیقات و بررسی های مفصل در این خصوص اینچنین نظرش را اعلام نمود « ادعا گردیده است که انسان آفریقایی ( استرالوپیتکوس) ، شبیه انسان امروزی بوده و در نتیجه پدر وی محسوب می شود . همچنین با اصرار زیاد سعی دارند روی دو پا راه رفتن و قادر بودن وی به ساخت ابزار و آلات را ، بقبولانند . در صورتی که با محاسبات آماری و مقایسه ای که بر روی سیستم چانه و دندان ها صورت گرفت ، عکس ادعای آنان ثابت شد . علاوه بر آن ، موجود فوق الذکر روی دو پا راه نمی رفته ، بلکه راه رفتن وی مثل اورانگوتان بوده است . ( مجله Nature شماره 258 صص 395-398 سال 1975)
    و نیز «اشلی مونتاگو» که از مدافعین تکامل است در کتابش «یک میلیون سال نخست» صفحات 51-52 با اظهار نظری در این رابطه می گوید : «ساختمان و شکل جمجمه استرالوپیتکوس ها ، کاملا شبیه میمون های پیشرفته است . ( همچنین این مطلب در کتاب مبانی فراماسونری ص404 -406 و کتاب آیا انسان میمون است ؟! ص 137)

    دوم : انسان نئاندرتال
    اینکه نئاندرتال های از نیای مشترکی باشند کاملا رد گردیده و از دایره خارج شده است .
    تفاوت ما با انسان نئادرتال تنها در نژاد و گونه بوده است و بس .
    دکتر بهزاد هم در کتاب داروینیسم و تکامل می گوید : آخرین گروه های نئاندرتالها با نخستین آدمیان زیر نوع ما یعنی هموساپینس ساپینس هم زمان بوده اند . یکی از این زیرنوعهای ما ، انسان کرومانیون بوده است که از 500000 سال پیش تا 20000 سال پیش در اروپا می زیسته است . (ص374)
    کوپنس درباره اسکلت انسان نئاندرتال می گوید : این انسان آنقدر با ما متفاوت به نظر می رسد که نه تنها برای عامه مردم بلکه برای متخصصین هم به صورت یک شوک تکان دهند عمل کرد . (منشاء انسان ص111)

    سوم: Homo Habilis

    در دهه شصت خانواده لیکی که همگی به شکار فسیل مشهور بودند فسیل موسوم به انسان قادر به استفاده از ابزار را پیدا ودر سلسله تکامل انسان وارد کردند. بنا به تعریف آنان این موجود دارای جمجمه ای بزرگتر از میمون های آفریقای جنوبی بوده بر روی دوپا راه می رفته و همچنین ابزار های چوبی و سنگی را به کار می گرفته است. بنابراین از نظر آنها این موجود احتمالا جد انسان بوده است.
    اما در اواخر دهه هشتاد نمونه های دیگری از این گونه کشف شد که توجه محققین بسیاری از قبیـل برنارد وود و لورنگ بریس را به خود جلب کردند .آنها با انجام پژوهش های فراوان بر روی این فسیل ها اعلام کردند که به دلیل شباهت بسیار زیاد آن با میمون های آفریقای جنوبی بهتر است آن را میمون قادر به استفاده از ابزار بنامیم یعنی به جای اصطلاح homo habilis از اصطلاح Australopithecus habilisاستفاده کنیم. شباهت هایی که این محققین متوجه آن شدند عبارتبود از دست های دراز، پا های کوتاه و استخوانبندی شبیه به میمون ها، همین طور انگشتان دست ها و پاهای آن برای آویزان شدن از درختان طراحی شدن بودندو نیز فک پایین آنها بسیار شبیه فک پایین میومن های امروزی و متوسط حجم جمجمه حیوانات بالغ آن600سانتیمتر مکعب و این نشان می دهد که موجود مزبور یک میمون تمام بوده است. بنابراین فسیلی را که داروینسیت ها آن را انسان قادر به استفاده از ابزار می نامیدند چیزی غیر از گونه ای از میمون های آفریقای جنوبی نیست.

    چهارم : انسان پکن

    همچنین « وولیس Wollais» انسان پکن را با باریک بینی خاصی مورد تحقیق قرار داده و به این نتیجه رسید که جمجمه متعلق به میمون بوده است . وی در ضمن اعلام داشت که جمجمه های گچی مدل نیز به جمجمه شمپانزه و اورانگوتان شبیه اند . ( مبانی فراماسونری ص 408-410 و آیان انسان میمون است ؟! ص 147)
    همچنین « م. بول» در کتاب « انسان شناسی » خود می گوید : « دندان ها و چانه کاملا خصوصیات میمون های عالی را دارند » و « دکتر ریچارد لیکی» در این باره می گوید : « مدارکی در دست است که نشان می دهد پیتکانتروپوس ارکتوس (انسان جاوه ) و سینانتروپوس پکیننسیس ( انسان پکن) در یک دوره می زیسته اند » ( مبانی فراماسونری ص 408-410 و آیان انسان میمون است ؟! ص 147)

    دو نمونه دیگر هم فاقد ارزش هستند…
    و اما دلیل بیان این مطالب این است که این استکلت ها بدون دلیل و اثبات توسط داروینیست ها مورد استناد قرار میگیرند و همانطور که در این خبر هم مشاهد گردید بر این مبنا دست به طبقه بندی هایی اعجاب انگیز میزنند.
    والسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *