زندگینامه بسیجی شهید علیرضا کاردگر
شهید والامقام علیرضا کاردگر در تاریخ دوم فروردین سال ۱۳۴۸ در روستای سرسبز و شهیدپرور خاصکلا از توابع شهرستان آمل، در خانوادهای متدین و زحمتکش دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش محمدرضا، از طریق کشاورزی روزی حلال کسب میکرد و مادر گرامی زهرا، با مهر و عطوفت مادری، فرزندان خود را در دامان پرمهرش پرورش میداد. علیرضا در چنین خانوادهای، با مبانی دین و اخلاق اسلامی آشنا شد و روح و جانش با عشق به اهل بیت (ع) و انقلاب اسلامی عجین گشت. با آغاز جنگ تحمیلی و لبیک به ندای رهبر و مقتدای خود، حضرت امام خمینی (ره)، به عنوان یک بسیجی داوطلب، راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید.
این رزمندهی شجاع در مناطق عملیاتی، با پذیرفتن مسئولیت حساس تکتیراندازی، دلاورانه در برابر دشمن بعثی ایستادگی کرد. سرانجام، در تاریخ بیست و ششم مرداد سال ۱۳۶۶ در منطقهی عملیاتی مریوان، در حالی که شجاعانه از کیان ایران اسلامی دفاع میکرد، بر اثر اصابت ترکش به سر، به فیض عظمای شهادت نائل آمد و روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست. پیکر پاک و مطهر این شهید گرانقدر، پس از تشییع باشکوه، به زادگاهش، روستای خاصکلا، منتقل و در آغوش خاک وطن آرام گرفت تا مزارش زیارتگاه عاشقان و رهروان راه ایثار و شهادت باشد.
توصیه نامه شهید:
به شما عزیزان توصیه می کنم که از رهبری حمایت کنید و در حفظ ناموس خود بکوشید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به آنها نیکی کنید. در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا باشید به خصوص نماز خود را اول وقت به جا آورید. در انتخاب دوست نهایت دقت را بکنید که با تقوی باشد که اگر چنین نباشد به شما لطمه خواهد زد. به خواهران خود توصیه می کنم که حجاب خود را رعایت نمایند که حجاب آنان برتر از خون شهید است.
خاطرات شهید – راوی هم رزم شهید:
علیرضا فردی بسیار جدی و اطاعات پذیری کاملی داشته اند و در عملیات هم با روحیه بالا همیشه حاضر بودند. زمانی که ما در دره ای کمین خوردیم ایشان با تکبیر گویان حلقه محاصره را شکست و ایشان اکثر موقع زمانی که ما در حال استارحت بودیم با خود زمزمه میکرد و زمانی که خیلی خوشحال بود با خود شعر:
ای دل در این جهان چرا بی خبری؟
روزان و شبان در طلب سیم و زری
از مال جهان برایت یک کفن است
آن هم به گمان است که ببری یا نبری ”
را می خواند
متن کامل مصاحبهٔ هرازنیوز با پدر شهید را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید.