کابوسی در ذهن اردوغان؛ چرا ترکیه از تاریخ ایران می‌ترسد؟

اردوغان با توهین به شاه اسماعیل صفوی و ستایش اتحاد عثمانی، سعی در پاک‌کردن همکاری‌های ترکیه با رژیم صهیونیستی دارد. اما تاریخ چه می‌گوید؟ دکتر یعقوب توکلی در این مصاحبه نقش بی‌بدیل شاه اسماعیل در هویت ملی ایران را بازخوانی می‌کند و از بحرانی عمیق به نام «شرافت» در جهان اسلام پرده برمی‌دارد.
هرازنیوز از  فارس: سخنان رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، درباره شاه اسماعیل صفوی و جنگ چالدران، موجی از واکنش‌ها را در ایران به راه انداخته است. اردوغان، شاه اسماعیل را تهدیدی برای «وطن عثمانی» خواند و با تحریف تاریخ، نقش این پادشاه بزرگ ایرانی را در شکل‌گیری هویت ملی ایران زیر سؤال برد. او با مقایسه جنگ چالدران با فتح ملازگرد و تأکید بر اتحاد ترک‌ها، کردها و اعراب، روایتی یک‌جانبه و گزینشی از تاریخ عثمانی ارائه کرد تا اهداف سیاسی و هویتی ترکیه را در منطقه پیش ببرد. این اظهارات که با واقعیات تاریخی در تضاد است، نه‌تنها به هویت ایرانی توهین می‌کند، بلکه تلاشی برای مصادره تاریخ منطقه به نفع ترکیه به نظر می‌رسد. در این راستا، با دکتر «یعقوب توکلی»، مورخ برجسته و پژوهشگر تاریخ ایران، به گفت‌وگو نشستیم؛ این مصاحبه به بررسی نقش بی‌بدیل شاه اسماعیل در وحدت ملی ایران، پاسخ به تحریف‌های تاریخی اردوغان و تبیین سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه می‌پردازد. هدف، روشن کردن حقیقت تاریخی و تأکید بر وظیفه نهادهای ایرانی در برابر این روایت‌سازی‌های مغرضانه است.

* بازخوانی تاریخ یا پنهان‌کاری سیاسی؟

فارس: برداشت شما از سخنان اخیر اردوغان در مورد شاه اسماعیل صفوی چیست؟ آیا این اظهارات را صرفاً از منظر تاریخی باید بررسی کرد یا می‌توان آن را در چارچوب سیاست‌های منطقه‌ای و هویتی ترکیه نیز تحلیل کرد؟توکلی: اظهارات مکرر برخی مقامات ترکیه درباره رویدادهای تاریخی، به‌ویژه اشاره به گذشته‌ای که به‌زعم آن‌ها پر از افتخار است، نشان‌دهنده تلاشی برای بازسازی روایتی خاص از تاریخ است که گاه با واقعیت‌های تاریخی همخوانی ندارد. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که ترکیه در گذشته‌ای نه‌چندان دور، با تکیه بر قدرت نظامی و سرنیزه بر بخش وسیعی از سرزمین‌های اسلامی حاکمیت داشت. امروز به نظر می‌رسد برخی از این مقامات دچار نوعی توهم تاریخی شده‌اند و با بازخوانی گزینشی گذشته، سعی در توجیه اقدامات کنونی خود دارند. جهان اسلام به‌خوبی آگاه است که بسیاری از رهبران کشورهای منطقه، از جمله ترکیه، در برابر جنایات گسترده رژیم صهیونیستی، به‌ویژه در جریان نسل‌کشی و بمباران‌های غزه، نه‌تنها اقدام مؤثری انجام نداده‌اند، بلکه در بسیاری موارد با حفظ و حتی گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری با این رژیم، به‌نوعی به تداوم جنایات آن کمک کرده‌اند. این کشورها، در حالی که ادعای مقابله با رژیم صهیونیستی را مطرح می‌کنند، در عمل همکاری‌های گسترده‌ای با این رژیم داشته‌اند. شواهد نشان می‌دهد که حجم تجارت و همکاری‌های اقتصادی ترکیه با رژیم صهیونیستی، حتی در اوج حملات به غزه، ادامه داشته و این موضوع با ادعاهای ظاهری مقامات این کشور در تضاد است.
این مقامات تلاش می‌کنند با یادآوری برخی رویدادهای تاریخی که آن‌ها را «پیروزی‌های تاریخی» می‌نامند، بر ناکامی‌ها و همراهی‌های خود با رژیم صهیونیستی سرپوش بگذارند. اما تاریخ منطقه پر است از ظلم‌هایی که به اقوام مختلف، از جمله علویان، روا شده است. کشتار علویان در دیاربکر و ستمگری‌های گسترده علیه دیگر اقوام، از جمله کردها و اعراب، بخشی از حافظه تاریخی منطقه است که نمی‌توان آن را پاک کرد. این رویدادها، همراه با حمایت برخی دولت‌های منطقه از گروه‌های تروریستی در جریان بحران‌های اخیر، نشان‌دهنده عمق فاجعه‌ای است که جهان اسلام با آن مواجه شده است. برای مثال، در اوج بمباران‌ها و قتل‌عام‌های رژیم صهیونیستی در غزه، دولت ترکیه با حمایت از گروه‌های تروریستی مانند جبهه النصره، نه‌تنها به تضعیف جبهه مقاومت کمک کرد، بلکه با ایجاد بی‌ثباتی در سوریه، به رژیم صهیونیستی فرصت داد تا اهداف استراتژیک خود را پیش ببرد. این گروه‌های تروریستی، برخلاف تصور اولیه که ممکن بود در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند، در عمل به‌عنوان ابزاری در خدمت اهداف این رژیم عمل کردند. این اقدامات که با ادعاهای ظاهری مبارزه با صهیونیسم همراه بوده، نشان‌دهنده بحرانی عمیق در شرافت سیاسی برخی دولت‌های منطقه است.
جهان اسلام امروز با این واقعیت مواجه است که دولت‌هایی که امکانات نظامی، اقتصادی و حتی غذایی به رژیم صهیونیستی ارائه کرده‌اند، نمی‌توانند با یادآوری چند رویداد تاریخی، همکاری خود با دشمن را از حافظه ملت‌ها پاک کنند. تاریخ به‌خوبی ثبت خواهد کرد که کدام دولت‌ها در چه شرایطی به کمک دشمنان مردم مسلمان منطقه شتافتند و از منافع خود چشم‌پوشی نکردند. بشریت فراموش نخواهد کرد که در جریان این جنایات بزرگ، چه کسانی به جنایتکاران جایزه دادند و صدای مظلومان، کودکان و مادران را نادیده گرفتند.

* شاه اسماعیل؛ معمار وحدت سرزمینی و هویت مذهبی ایران در برابر سلطه‌طلبی عثمانی‌ها

فارس: شاه اسماعیل صفوی در تاریخ ایران چه نقشی ایفا کرده است و چرا او را یکی از بنیان‌گذاران هویت ملی ایران می‌دانند؟ آیا واقعاً می‌توان عملکرد او را تهدیدی برای «وطن عثمانی» دانست؟توکلی: شاه اسماعیل صفوی یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ ایران است که نقش بی‌بدیلی در شکل‌گیری هویت ملی و وحدت سرزمینی ایران ایفا کرد. حتی در منابع تاریخی که گرایش ضد صفوی دارند، تردیدی وجود ندارد که او شخصیتی وحدت‌بخش برای جغرافیای سیاسی ایران بود. شاه اسماعیل با هوشمندی سیاسی و نظامی خود، به همراه فرماندهان قزلباش، توانست فلات ایران را در گستره‌ای وسیع متحد کند. این وحدت که در طی چند سال و با کمترین میزان خشونت و تلفات به‌دست آمد، بیشتر شبیه یک راهپیمایی نظامی بود تا یک فتح خونین. دولت صفوی که در نتیجه این تلاش‌ها شکل گرفت، نه‌تنها هویت سرزمینی ایران را تقویت کرد، بلکه با تکیه بر مذهب تشیع، هویت دینی و مذهبی ویژه‌ای به این سرزمین بخشید. این هویت که ترکیبی از ملیت ایرانی و مذهب شیعه بود، ایران را به‌عنوان یک قدرت مستقل در منطقه مطرح کرد. اما این موفقیت بزرگ، برای همسایه غربی ایران، یعنی امپراتوری عثمانی که خود را مالک مطلق جهان اسلام می‌دانست، قابل‌تحمل نبود.
سلطان سلیم، پادشاه عثمانی، که از قدرت‌یابی ایران نگران شده بود، نیروهای خود را برای حمله‌ای گسترده به ایران بسیج کرد. مکاتبات متعددی (۱۲ نامه) بین شاه اسماعیل و سلطان سلیم ردوبدل شد که نشان‌دهنده تلاش شاه اسماعیل برای اجتناب از جنگ و حفظ صلح بود. برخلاف ادعاهای برخی مقامات کنونی ترکیه، شاه اسماعیل تهدیدی برای عثمانی‌ها نبود. این تصور تهدید، ریشه در توهمات استراتژیک برخی دولت‌ها دارد که قدرت‌یابی یک ملت را به‌عنوان خطری برای خود تلقی می‌کنند. این توهمات در طول تاریخ بارها به جنگ‌ها و مناقشات گسترده منجر شده و حتی امروز نیز در ذهن برخی کشورهای همسایه ایران دیده می‌شود. ایرانیان در طول تاریخ نشان داده‌اند که ملتی متجاوز نبوده و به سرزمین‌های همسایگان تعدی نکرده‌اند. اما سلطان سلیم در حمله به ایران دو هدف اصلی را دنبال می‌کرد: تصاحب تاج شاهی ایران یعنی سیطره نظامی بر ایران تسلیم ایران و از بین بردن مذهب تشیع، یعنی هویت ملی و مذهبی ایران. این حمله که با جنایات هولناکی مانند کشتار ۴۰ هزار شیعه در دیاربکر پیش از ورود به ایران همراه بود، نه‌تنها افتخار نیست، بلکه نشانه‌ای از روح تجاوزگری در دولت‌های پیشین عثمانی است. این جنایا که در مناطق اشغالی مانند آذربایجان و تبریز نیز ادامه یافت، بخشی از حافظه تلخ تاریخی ملت ایران و علویان است. شاه اسماعیل با ایستادگی در برابر این تجاوزات و دفاع از سرزمین و هویت ایران، کار بزرگی انجام داد. او نه‌تنها از وحدت سرزمینی ایران حفاظت کرد، بلکه با تقویت هویت شیعی، ایران را به‌عنوان یک قدرت مستقل و متمایز در منطقه تثبیت کرد. این اقدامات او را به یکی از بنیان‌گذاران هویت ملی ایران تبدیل کرده است.

* تحریف واقعیت‌ها در اظهارات مقامات ترکیه

فارس: رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، از اتحاد ترک‌ها، کردها و اعراب سخن گفته و در عین حال شاه اسماعیل را به‌صورت منفی جلوه داده است. آیا این سخنان در راستای وحدت منطقه‌ای است یا تلاشی برای مصادره تاریخی و حذف ایران از روایت‌های منطقه‌ای؟توکلی: متأسفانه برخی مقامات ترکیه، به‌ویژه نویسندگان متن برای رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، در اظهارات خود درباره مسائل منطقه‌ای و تاریخی، واقعیات را به‌صورت معکوس جلوه می‌دهند. در حالی که شواهد فراوانی از همکاری گسترده مالی، اقتصادی و حتی نظامی ترکیه با رژیم صهیونیستی وجود دارد، این مقامات تلاش می‌کنند خود را به‌عنوان پیشتازان مبارزه با این رژیم معرفی کنند. این تناقض میان گفتار و عمل، نه‌تنها نشان‌دهنده فقدان صداقت در مواضع آن‌هاست، بلکه بیانگر تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر همکاری‌های گسترده با دشمنان جهان اسلام است. این در حالی است که جهان اسلام با بحرانی عمیق، یعنی بحران شرافت، مواجه شده است؛ بحرانی که ریشه در سکوت و همراهی برخی دولت‌ها در برابر جنایات رژیم صهیونیستی دارد.
این تناقض میان گفتار و عمل، تنها به حوزه اقتصادی محدود نمی‌شود. ترکیه با استفاده از ظرفیت‌های مختلف، از جمله حمایت از گروه‌های تروریستی در منطقه، به‌طور غیرمستقیم به رژیم صهیونیستی یاری رسانده است. این اقدامات که با هدف پیشبرد منافع ملی و احیای رویای عثمانی گری انجام شده، نه‌تنها به بی‌ثباتی منطقه منجر شده، بلکه به رژیم صهیونیستی فرصت داده است تا با ایجاد رعب و وحشت، سد مقاومت در برابر خود را درهم شکند.یکی از بارزترین نمونه‌های سیاست‌های مخرب ترکیه، نقش این کشور در بحران سوریه است. در شرایطی که جامعه سوریه زیر ضربات رژیم صهیونیستی و گروه‌های تروریستی قرار داشت، ترکیه با حمایت سازمان‌یافته و هوشمندانه از گروه‌های تروریستی، مانند جبهه النصره و جولانی، ضربه بزرگی به جریان مقاومت وارد کرد. این گروه‌ها که با حمایت مالی، نظامی و لجستیکی ترکیه تقویت شدند، به‌جای مقابله با رژیم صهیونیستی، به جان مردم بی‌گناه سوریه افتادند و به بی‌ثباتی و ویرانی این کشور دامن زدند.این اقدامات که بخشی از رؤیای احیای امپراتوری عثمانی از نیل تا فرات بود، نه‌تنها به نفع رژیم صهیونیستی تمام شد، بلکه به این رژیم فرصت داد تا با ایجاد بسته‌های نظامی و استراتژیک، نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. حمایت ترکیه از جولانی و گروه‌های مشابه، به‌عنوان بخشی از یک استراتژی منظم و حساب‌شده، به رژیم صهیونیستی کمک کرد تا اعراب منطقه را مرعوب کند و جبهه مقاومت را تضعیف نماید. این اقدامات نشان‌دهنده همسویی عملی ترکیه با اهداف رژیم صهیونیستی است، حتی اگر در ظاهر ادعای مخالفت با این رژیم مطرح شود.

*پناه بردن به گذشته برای فرار از مسئولیت امروز

فارس: چرا برخی دولت‌های منطقه، از جمله ترکیه، به‌جای اقدام مؤثر در حمایت از مردم فلسطین، به روایت‌سازی تاریخی روی آورده‌اند؟ آیا این فرار به گذشته را می‌توان تلاشی برای پوشاندن همراهی فعلی آن‌ها با رژیم صهیونیستی دانست؟توکلی: جهان اسلام امروز گرفتار بحرانی عمیق به نام بحران شرافت است. این بحران از آنجا ناشی می‌شود که برخی دولت‌های منطقه، از جمله ترکیه، نه‌تنها در برابر جنایات رژیم صهیونیستی اقدام مؤثری انجام نداده‌اند، بلکه با سکوت یا همکاری فعال، به تداوم این جنایات کمک کرده‌اند. این دولت‌ها که در برابر کشتار گسترده مردم بی‌گناه غزه و دیگر مناطق فلسطین سکوت کرده‌اند، اکنون برای جبران سرمایه معنوی ازدست‌رفته خود به تاریخ و روایت‌های گذشته پناه می‌برند. آن‌ها با یادآوری رویدادهای تاریخی، مانند جنگ چالدران، سعی می‌کنند ناکامی‌ها و همراهی خود با رژیم صهیونیستی را بپوشانند و وجهه‌ای مثبت برای خود بسازند.اما حقیقت این است که اعراب، کردها و ترک‌ها که همگی در گذشته به دلیل سیاست‌های قهری و زور شمشیر با امپراتوری عثمانی متحد شدند، امروز در برابر رژیم صهیونیستی تسلیم شده‌اند. هیچ‌یک از این گروه‌ها اقدام مؤثری برای دفاع از سرزمین‌های اسلامی، قدس، و مردم مظلوم فلسطین انجام نداده‌اند. این تسلیم و همراهی، نه‌تنها صدای مظلومان را نادیده گرفته، بلکه فرامین صریح قرآن کریم در دفاع از مظلومان را زیر پا گذاشته است.
همکاری‌های گسترده برخی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی، از جمله در چارچوب پیمان ابراهیم، نشان‌دهنده عمق فاجعه‌ای است که جهان اسلام با آن مواجه است. این همکاری‌ها که شامل تأمین منابع مالی، نظامی و حتی غذایی برای رژیم صهیونیستی است، به این رژیم امکان داده تا به حیات خود ادامه دهد. برای مثال، پرداخت مبالغ هنگفت از سوی اعراب به دولت وقت آمریکا و همکاری برخی کشورهای منطقه، از جمله ترکیه و برخی گروه‌های کرد و سوری، با رژیم صهیونیستی، نشان‌دهنده سطح گسترده این همراهی‌هاست.اگر این همکاری‌ها قطع شود، رژیم صهیونیستی توان ادامه حیات خود را نخواهد داشت. اما متأسفانه، این دولت‌ها نه‌تنها از منافع خود چشم‌پوشی نکرده‌اند، بلکه با تأمین نیازهای رژیم صهیونیستی، به تداوم جنایات آن کمک کرده‌اند. این اقدامات که با ادعاهای ظاهری دفاع از فلسطین و اسلام در تضاد است، جای شرمساری و سرزنش دارد، نه افتخار و ادعا.اظهارات برخی مقامات ترکیه درباره اتحاد تاریخی ترک‌ها، کردها و اعراب، در حالی مطرح می‌شود که این اتحادها در گذشته اغلب با زور شمشیر و سیاست‌های قهری شکل گرفته است. برای مثال، در جنگ چالدران (۱۵۱۴ میلادی)، برخی گروه‌های کرد به دلایل سیاسی و شرایط خاص آن زمان با عثمانی‌ها متحد شدند و این اتحاد به فجایعی مانند کشتار شیعیان و علویان منجر شد. این رویدادها که بخشی از تاریخ تلخ منطقه است، نمی‌تواند به‌عنوان افتخار تاریخی تلقی شود.
امروز، این دولت‌ها به‌جای پاسخگویی به اقدامات کنونی خود، به تاریخ پناه می‌برند و سعی می‌کنند با تحریف روایت‌های تاریخی، وجهه‌ای مثبت برای خود بسازند. اما ملت‌های منطقه فراموش نخواهند کرد که چگونه در اوج بحران‌های منطقه‌ای، برخی دولت‌ها با دشمنان جهان اسلام همکاری کردند و صدای مظلومان را نادیده گرفتند. پرسش این است: امروز چه می‌کنید؟ در برابر جنایات رژیم صهیونیستی چه اقدامی انجام داده‌اید؟ تاریخ به‌خوبی قضاوت خواهد کرد که کدام دولت‌ها در چه شرایطی به کمک دشمنان مردم مسلمان شتافتند.

* از روایت‌سازی تا هویت‌زدایی؛ خطر بازنویسی مغرضانه تاریخ ایران

فارس: در برابر چنین روایت‌سازی‌هایی از تاریخ، چه وظیفه‌ای بر دوش نهادهای فرهنگی، رسانه‌ای و آکادمیک ایران قرار دارد؟ آیا ما در بازتعریف و تبیین تاریخ خود کوتاهی کرده‌ایم؟توکلی: متأسفانه فضای تاریخی در ایران، به دلیل تأثیر افرادی مانند «احمد کسروی» تاریخ نگار و برخی چهره‌های دیگر که روایت‌های ضد شیعی و ضد صفوی را ترویج کردند، دچار انحراف شده است. این جریان که بعضاً توسط برخی اساتید تاریخ بازتولید شده، بدون توجه به جایگاه تاریخی ملت ایران، روایت‌های ضد صفوی را تقویت کرده است. این رویکرد باعث شده است که روایت‌های صحیح تاریخی کمتر مورد توجه قرار گیرند و نسل‌های جدید از حقیقت تاریخی دور شوند. وظیفه نهادهای فرهنگی، رسانه‌ای و آکادمیک ایران این است که در برابر روایت‌های غلط تاریخی ایستادگی کنند و تاریخ را به‌درستی تبیین کنند. باید به مردم ایران نشان داد که چگونه روایت‌های نادرست تاریخی می‌توانند هویت ملی و مذهبی آن‌ها را تضعیف کنند. این نهادها باید با تولید محتوای دقیق و مستند، حقیقت تاریخی را برای نسل‌های آینده حفظ کنند و از تحریف تاریخ جلوگیری کنند.
برای مثال، واکنش جامعه علویان به اظهارات رئیس مجلس ترکیه که به عذرخواهی او منجر شد، نشان‌دهنده اهمیت ایستادگی در برابر روایت‌های غلط است. اگر نهادهای ایرانی با جدیت در این مسیر گام بردارند، سیاستمدارانی که برای مقامات کشورهای دیگر متن‌های تاریخی نادرست می‌نویسند، مجبور خواهند شد به‌جای افسانه‌سرایی، به مطالعات عمیق‌تر و دقیق‌تر روی آورند. این وظیفه همه ماست که با تبیین صحیح تاریخ، از هویت ملی و مذهبی ایران دفاع کنیم و اجازه ندهیم روایت‌های تحریف‌شده تاریخ منطقه را تحت‌الشعاع قرار دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *