از اینکه مجبورم این واقعیت را گوشزد کنم متاسفم. ولی خیلی از آدم هایی که این روزها در مراکز فروش قطعات کامپیوتری می بینید، بیشتر در جلد یک فروشنده رفته اند. آنها به شما تنها به چشم یک مشتری نگاه می کنند که باید چیزی بخرد و بعد برود.

خرید کامپیوتر از آن خریدهایی است که معمولا هر هفته انجامش نمی دهیم. پس هر چیزی که بخریم تا مدت ها بیخ ریشمان باقی می ماند. اگر خیلی خوش شانس باشیم یک نفر آدم کاردرست، چیزفهم و اهل فن می تواند موقع چنین خریدی حسابی به درد بخور باشد. خوش شانس ترین کسی است که می تواند این نوشته را تا انتها دنبال کند؛ یک مشت تجربه شخصی که حاصل چند سال بالا و پایین کردن بازارهای کامپیوتر پایتخت است و آسان به دست نیامده.

چطور باید به بازار بروم؟
با تاکسی، اتوبوس، اتومبیل شخصی یا حتی پیاده! مهم این است به جایی بروید که یک مرکز مطمئن فروش قطعات و لوازم کامپیوتری باشد، پیش فاکتور معتبر ارایه بدهد، قطعات متنوع داشته باشد، بقیه هم آنجا را به عنوان یک مرکز مطمئن بشناسند و از همه مهم تر اینکه به محل سکونت شما نزدیک باشد.

خدا را چه دیدید، شاید لازم شد مرتبه بعد هم به آنجا مراجعه کنید. از همین حالا دور خرده فروشی هایی را که نزدیک محل زندگی یا محل کارتان وجود دارد خط بکشید این فروشنده ها برای رفع ایرادات نرم افزاری مناسب هستند.

نهایت انتظاری که از آنها می توان داشت تهیه و جایگزینی یک قطعه معیوب است. بیشتر آنها قطعات شان را از یک فروشگاه عمده خریداری می کنند و در این بین شما علاوه بر قیمت قطعات باید هزینه های حمل و نقل را هم بپردازید.

چقدر پول با خودم ببرم؟
حتما آگهی های مختلف شرکت های کامپیوتری را در صفحه نیازمندی های روزنامه ها دیده اید. خیلی از این آگهی ها ادعا می کنند با کمترین هزینه شما را به خواسته تان می رسانند. راستش را بخواهید باید بگویم آنها تا حدودی به چیزی که ادعا کرده اند، عمل می کنند اما…

شرکت های اصلی ساخت قطعات کامپیوتر چند سالی است که با درنظر گرفتن اوضاع اقتصادی در کشورهای جهان سوم دست به تولید قطعات ارزان قیمتی می زنند که طبیعتا کارایی چندانی هم ندارند.

درصورت خرید چنین قطعایت تنها وقتی به اشتباه تان پی می برید که کامپیوترتان مدام هنگ می کند و از پس ساده ترین کارهای محوله هم برنمی آید. یک ضرب المثل قدیمی می گوید: «هرچقدر پول بدهی آش می خوری».

این ضرب المثل تا حد بسیاری زیادی درمورد خرید کامپیوتر مصداق پیدا می کند. بهتر است گوش هایتان را جلو بیاورید چون می خواهم یک نکته مهم را به شما بگویم: گول تبلیغات را نخورید.

 
با کی مشورت کنم؟
حالا دقیقا وقتش رسیده که این سوال را از خودتان بپرسید. با کی؟ بدون شک جواب تان می شود: کسی که بیش از همه از فوت و فن کار سر درمی آورد اما شما با یک مشکل بزرگ رو به رو هستید. کی بیشتر از همه درباره کامپیوتر اطلاعات دارد؟ به طور حتم هیچ کس! پس باید چه کار کرد؟ جمع بندی؟ بله. این کاری است که باید شما انجامش دهید، جمع بندی تجربه ها و اطلاعات افراد متخصص.

من یک راه سریع تر هم سراغ دارم. اول به سراغ یک آشنا بروید و از او یک لیست بگیرید. شخص موردنظر شما باید از کامپیوتر سر دربیاورد و همین تازگی ها به بازار سر زده باشد. لیست را به اولین مغازه ببرید و تاکید کنید حتما همین قطعات را لازم دارید ولی بین صحبت هایتان طوری که خیلی تابلو نباشد به طرف حالی کنید که اگر پیشنهاد بهتری دارد حتما به شما معرفی کند.

در پایان یک پیش فاکتور بخواهید. از حالا کار اصلی شروع می شود. پیش فاکتور را به مغازه های دیگر ببرید و مرحله قبل را دنبال کنید. راز این کار چیست؟ به این ترتیب شما به قیمت واقعی قطعات پی می برید، قطعات قدیمی و از بورس افتاده نمی خورید، با آدم هایی که هر روز با کامپیوتر سر و کار دارند مشورت کرده اید و… همین ها خودش کلی برگ برنده است. نه؟

چی بخرم؟
تکلیف تان را با خودتان روشن کنید. این کامپیوتر را برای چه کاری لازم دارید؟ برای پرکردن فضای خالی دکوراسیون سالن پذیرایی؟ کور کردن چشم دخترعمه و پسردایی؟ استفاده در ا تاق شخصی یا شرکت و مغازه؟ اگر جواب تان غیر از مورد آخر است باید بگویم همین حالا از خواندن ادامه مطلب دست بکشید.

فراموش نکنید برای یک استفاده معمولی و روزمره شما به کامپیوتری نیاز دارید که از عهده اجرای نرم افزارهای آفیس، چندتایی بازی جدید و فتوشاپ بر بیاید، به اینترنت متصل شود و دست کم تا شش ماه محتاج به روزرسانی نباشد.

بیشتر مردم کیس و پاور را زیاد جدی نمی گیرند و تلاش می کنند با حداقل هزینه سروته ماجرا را به هم بدوزند. برای خرید یک کیس به همراه یک پاور خوب گاهی مجبور خواهید شد تا 100 هزار تومان هزینه کنید. این مبلغ خیلی زیاد نیست. فراموش نکنید پاور خوب می تواند عملکرد کامل و صحیح قطعات گرانقیمتی مثل پردازنده و مادربورد را تا مدت ها بیمه کند.

به چه چیزهایی توجه کنم؟
گارانتی، گارانتی، گارانتی. به فروشنده حالی کنید فقط قطعاتی را می برید که گارانتی داشته باشند و در پایان خودتان شخصا حتما گارانتی ها را چک کنید. قطعاتی که به شما تحویل داده می شود باید جعبه داشته باشد. سی دی های راه انداز قطعات را هم به هیچ عنوان فراموش نکنید.

آنها مثل کلیدهای قفل می مانند و بدون آنها کارتان به مشکل برمی خورد. برخلاف تصور عامه مردم در بازار کامپیوتر و قطعات آن گارانتی به معنای واقعی کلمه وجود دارد. اگر قطعه ای بسوزد یا با مشکل مواجه شود می توان آن را به مرکز گارانتی کننده برد و در بسیاری از موارد قطعات معیوب با قطعه جدید تعویض می شود.

به چه چیزهایی نباید توجه کنم؟
از اینکه مجبورم این واقعیت را گوشزد کنم متاسفم. ولی خیلی از آدم هایی که این روزها در مراکز فروش قطعات کامپیوتری می بینید، بیشتر در جلد یک فروشنده رفته اند. آنها به شما تنها به چشم یک مشتری نگاه می کنند که باید چیزی بخرد و بعد برود.

برای آنها مهم نیست که شما چه چیزی لازم دارید و هر چیزی که موجودی انبارهایشان باشد را به شما پیشنهاد می دهند. بین خودمان باشد، گول اصطلاحات قلمبه سلمبه آنها را نخورید. احتمالا خود شما هم گاهی مجبور به استفاده از چنین روشی شده اید. آنها با استفاده از چندتا کلمه فنی ساده و پیش پا افتاده قصد دارند به شما حالی کنند چیزی نمی فهمید و خودشان از همه چیز سر درمی آورند. به هیچ وجه زیر بار نروید و روی حرف تان پافشاری کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *