بسمه تعالی
رئیسی از قافله خدمت بی منّت
عروج ملکوتی و شهادت گونه بزرگمردی از قافله خدمتِ بی منّت در قامت رسای رئیس جمهور حضرت آیتالله دکتر ابراهیم رئیسی(رضوان الله تعالی علیه)، بسانِ آذرخشی، ملت بزرگ ایران و عدالتخواهان و آزاد اندیشان اقصی نقاط جهان را در بُهت و حیرت فرو برده و افسوس ها را برانگیخت.
شخصیتی که افتخار تولیت آستان جانِ جانان، حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه افضل االتحیه و الثناء را یافتند. در این دوره تولیت، دو راهبرد: “تلاش در به مرجعیت علمی رساندن آستان قدس رضوی در جهان اسلام” و “خدمت کریمانه و شایسته به زائران امام رئوف” را فرا راه آستان تعریف نمودند. به سبب مسؤلیت اتحادیه جهانی ناشران مسلمان، در ارتباط با ساز و کار جاری سازی راهبرد مرجعیت علمی آستان و استمزاج پیرامون این راهبرد، توفیق داشتم دو سه جلسه ای خدمتشان رسیده و پیشنهاداتی در حوزه نشر جهان اسلام در راهبرد ایجاد مرجعیت علمی آستان داشته باشم. در این جلسات، اندیشه های راهبردی، نگاهِ فراخِ اجتماعی در عین انقیاد به اصول و ارزشها، وُسعت نظر، سعه صدری کم نظیر و اِشراف فوقالعاده ایشان به موضوعات، افق تازه ای در مباحث گشود.
این روزها که همه را در غم فراق خویش نشاند و با آن خصیصه هایی که از ایشان سراغ دارم، به این فکر می کنم که در این زمانه اگر بخواهیم مصداقی از : “مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا”. را بیابیم، این رجل الهی را در این مصادیق می بینیم.
شخصیت فکری، فرهنگی و اجتماعی ایشان، ترجمان راهبرد حکیمانه “جذب حداکثری و دفع حداقلی” رهبر عظیم الشأن انقلاب در حوزههای داخلی و خارجی بوده و تفسیری روشن از آن راهبرد حکیمانه رهبری در گفتار و رفتار و کردارشان، قابل درک بود.
این شخصیت شهید خدمت در بازه زمانی نزدیک به سه سال ریاست جمهوری :
— حکمرانی و کشورداری در حوزه مدیریت اجرایی را در نوعِ نگاه و باورمندی و همچنین در چگونگی نگاه به مبانی فکری که دوره قبل از خودشان، بر اثر غرب پناهی و انقیاد به غرب از ریل انقلاب اسلامی خارج شده بود را به ریل انقلاب اسلامی برگرداند.
— اعتبار اجتماعی جایگاه ریاست جمهوری که در دوره قبل از خودشان به دلیل انفعال در اداره کشور، به شدت آسیب دیده بود را برگردانده، مرز ریاست جمهور را جابجا نموده و نصاب این جایگاه را ارتقاء بخشید و در حقیقتِ واقع، شخصیتی “مغتنم” در این جایگاه گردید.
— با نوع مدیریت جهادیِ ممتزج با تعقل و تدبّر و برنامهریزی در جبران مافات دوره قبل ازخودشان، همزمان و توأمان با برنامهریزی در توسعه و پیشرفت زیرساختها، دِکترینِ هدفمندِ استعماری نظریه پردازان غربی مبنی بر “توسعه، پروسه ای سعی و خطا” را درهم بپیچد.
— بیت الغزل این شخصیت شهید خدمت در مدیریت حوزه اجرایی کشور، کار بود و کار بود و کار، بگونهای که خستگی را خسته کرده و از آنجائیکه کشور نسخه پیشین تلاش و کارکردگرایی را در دوره های نهم و دهم تجربه کرده بود، درک این نوع مدیریت فعال و پویا برای جامعه قابل فهم و درک بوده و چشم انداز آینده، امیدآفرین گردید.
اگر همراهی همراهان ایشان در ترازِ عمق نگاه، انگیزه مندی و کنشگری شخص خودشان اتفاق می افتاد، الآن علاوه بر توفیقات قابل توجه و ارزشمندی که در این بازه زمانی سی و چهار ماه ایجاد شد، به یقین پدیده ای وَرایِ تصوّر در مدیریت اجرایی کشور را به نظاره می نشستیم.
— نوع کنشگری تلاشگرانه و خدمت بی منّت در مدیریت اجرایی کشور بر مدار انگیزه و دغدغه مندی ایشان، خود ترازی شد برای رئیس جمهورِ بعد از خودشان که قرار است به زودی با انتخاب مردم، مشعل ماراتن مدیریت اجرایی کشور را در دست بگیرد.
چه شگفت آور که مشیت الهی بر این قرار گرفت در این سفر از بین همراهان، وزیری همراهشان شود که بیشترین قرابت مدیریتی را با ایشان داشت. وزیر خارجه ای که مرز ديپلماسي را از محدود واحد سیاسی اروپایی و غربی جابجا نموده و به پنج قاره جهان تسرّی بخشد، امام جمعه ای که بیشترین قرابت خصلت مردمی به ایشان را داشته و استانداری خدوم، خلبان و کادر پروازی به اذعان همکارانشان از بهترین ها گلچین شوند، خدایشان بیامرزد و در اعلی علیین بار یابند.
وچه خوش اقبالی و عاقبت بخیری خوش تر از این که ولایت امر و امام المسلمین در نماز بر پیکر مطهرشان، در محضر خداوند منان به سه تکرار شهادت دهند: ” اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا “.
علی زارعی نجفدری
۴/خرداد/۱۴۰۳