علی کمالی مدیر مسوول سایت خبری کمال نیوز نوشت : صبح پنچشنبه جهت تهيه گزارش عازم مراسم اولين يادواره شهداي هنرمند بودم كه در بين راه خبرنگار صداوسيما با اشاره به اينكه براي تهيه گزارشي عازم مكاني هستيم كه به اتفاق به منزلي در منطقه محروم شهر رفتيم.

درب آهني را به صدا درآورديم و مردي با روحيه خسته وشكسته پذيراي ما شد ودر نگاه اول خيلي آشنا بنظر آمد كه قبلا در مصلي آمل در سالهاي گذشته مشغول پهن كردن فرش براي نمازگزاران بود و با خودم فكر كردم كه دومين روز ماه رجب ماه رحمت وشب شهادت امام مظلومان امام هادي (ع) است و خدايا چه قسمتي بود كه امروز مارا به در چنين خانه اي آوردي.

وارد خانه شديم برروي تخت جواني با جثه نحيف دراز كشيده بود، واقعا چه حالتي اين پدرومادر دارند كه هر لحظه عزيزشان جلوي چشمان شان قرار دارد، باز دست به سوي خدا مي برند وشاكر هستند.

 مادر جلو آمد وبا دستان خود موي فرزند را شانه مي زند ودر زيرلب زمزمه مي كند واشك در چشمانش حلقه مي زند وپدر تاب ديدن چنين صحنه اي راندارد و به بيرون از خانه مي رود وما همه ازاين حالت ناراحت شديم و در دلم مي گويم خدايا اين چه مصيبتي بود كه اين خانواده دچار شدند و درعين سختي باز به درگاهت شكر مي كنند وچه بسا انسانهايي كه در ناز ونعمت هستند و اگر دچار حادثه اي بشوند خدا را فراموش مي كنند واز خدا شكوه دارند كه چرا اين مصيت را به آنها روا داشته است .

بگذريم، نام بيمار عليرضا علي زاده است، 22 سال سن دارد ودرسال 88 براثر تصادف با موتورسيكلت از ناحيه سر دچار خونريزي مي شود كه به بيمارستان 17 شهريور انتقال داده مي شود و بعداز يك هفته به هوش مي آيد وسپس به كما مي رود و هنوز در اين وضعيت قرار دارد.

احمد علي زاده پدر بيمار كه كارش سربندي ساختمان است مي گويد: داراي 4 فرزند بودم كه دخترم فوت كرد و الان 3 پسر دارم وتاكنون 65 ميليون تومان براي معالجه فرزندم هزينه كردم والان نزديك به 50 ميليون تومان بدهكاري دارم ولي بااين وجود هيچ وقت براي درمان فرزندم كوتاهي نكردم ونخواهم كرد چراكه آرزو دارم خدا كمك كند تا فرزندم شفا پيداكند وبا تن سالم در كنارم بنشيند.

وي افزود تاكنون به هيچ مسئولي دل نبستم كه كمكم كنند بلكه هربار رفتم جواب رد شنيدم  وقبض برق وگاز در حدود 700هزارتومان برايم آمد و نزد مديركل ومسئولين رفتم وسرگذشت خودم را گفتم ، گفتند ما كاري نداريم واگر پرداخت نكنيد قطع مي كنيم و براي اينكه كليه لوازمات فرزندم برقي است با گرفتن پول قرضي يك ژنراتور خريد كردم كه هرزمان برقم را قطع كردند ژنراتور را روشن كنم تا فرزندم بخاطر نداشتن برق تلف نشود و با چشمان اشكبار گفت بااين وضعيت اقتصادي داروها گران است وبنده توان خريد راندارم  و فقط از مسئولين تقاضا دارم كه در تهيه دارو كمكم كنند.

وي در حالي كه اشك چشمان خود را پاك مي كرد  گفت به مجمع خيرين آمل رفتم وبنده رابه بانك ملي معرفي كردند وبانك جهت پرداخت وام يك ميليوني از من ضامن معتبر مي خواهد و از گرفتن وام منصرف شدم  و اداره بهزيستي تاكنون يك ميليون ونيم كمك كردند وحمام را درست كرديم.

 علي زاده با دستان خود اتاق عليرضا را نشان مي دهد كه اين اتاق مخصوص او است كه وارد شديم كه واقعا حالت غم انگيز داشت و با خودم فكر كردم درحكومت اسلامي چنين افرادي هستند  كه اينچنين مشكلاتي دارند و كسي نمي تواند آنگونه كه شايسته است آنان را ياري كند.

ازآنها خداحافظي كرديم وراهي مراسم يادواره شهدا شديم واز خداخواستم به حق خون پاك شهدا همه مريضان علي الخصوص اين جوان را شفا بدهد وكجا هستند وجدان خفته كه امثال عليرضاها  كه در شهرستان وجود دارد و  آيا سراغي از آنها گرفتيم يااينكه ادعا مي كنيم كه فقط  مسلمان در زبان هستيم وآيا شده براي رضاي خدا كمكي پنهاني كنيم.

لازم بذكر است اگر عزيزي خواستار كمك به اين خانواده ميباشد با دفتر پايگاه خبري كمال نيوز تماس بگيرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *