جناب آقای هرمز محمودی
مدیر کل خدوم و زحمتکش حفاظت محیط زیست ایران
سلام علیکم؛
میدانید چرا جنابعالی را بجای مدیرکل حفاظت محیط زیست استان مازندران، مدیرکل حفاظت محیط زیست ایران خطاب کرده ام؟ چون چند سالی که توفیق خدمت در محیط زیست کشور را داشتم، متوجه شدم که جای جای سرزمین عزیزمان شاهد تلاش جنابعالی برای حفظ و احیاء طبیعت ایران زمین بوده است . از سیستان و بوشهر و خوزستان گرم تا مازندران سرسبز . و همه به نیکی از شما یاد کرده اند و همه شاهد بوده اند که چگونه حتی با هق هق گریه در پیشگاه مسئولان ارشد بی خبر از محیط زیست، فریاد مظلومیت طبیعت و حیات و حش این سرزمین از حلقوم شما برخواسته است.
توئی که با گذشت سالها از عمر گرانقدرت همچنان جوانی چابک مناطق حفاظت شده را با پای پیاده می گردی و حفاظت می کنی . توئی که محیط بانی ها و محیطبانان خوب میشناسنت . تو باقیمانده نسلی هستی که محیط زیست را نه در سخنرانی ها (و آنچنان که محمدی زاده بی سواد در معارفه اش می گفت: سلام بر محیط بانان عزیز) با گوشت و پوست و استخوانت فهمیده ای . توئی که بارها بر جنازه محیط بانان شهید گریه کرده ای . توئی که برای گرفتن اعتبار مالی محیط زیست جلوی دفتر استاندار خوزستان روی زمین دراز کشیدی . توئی که حتی برای حفاظت از محیط زیست و سرکشی به محیط بانی ها گاهی همسرت را هم همراه خودت می بری و آن پیرزن بیچاره را هم زجر داده ای!
جناب محمودی عزیز،
شاید خدا خواسته است در این واپسین سالهای خدمتت به محیط زیست کشور شما را در آخرین آزمون خود نیز بیازماید و آن چیزی جز پروژه پر دردسر، حاشیه دار، مسئله دار، پرمخاطره و پرآسیب پالایشگاه میانکاله نیست و همین موضوع بهانه ای شد تا این مرقومه را خدمتتان ارسال کنم.
محمودی عزیز و خدوم،
داستان این پالایشگاه قطعاً روزی همانند اختلاس بی دلیل 3 هزار میلیارد تومانی بر روی میز قضات این مملکت خواهد رفت چرا که اینجانب پشت پرده و پیش پرده این قصه را بخوبی می دانم. دادگاه دیروز اختلاس را دیدی؟! تا کنون حداقل پای دو وزیر راه و ترابری و صنایع و معادن سابق گیر است . در مورد این پالایشگاه هم روزی خواهند گفت که چه کسانی جاده صاف کن بوده اند . آنانی که طرح آن را در کمیسیون زیر بنائی دولت بدون نوبت مطرح کردند، دفاع کردند، دنبال شرکای اماراتی دویدند و حتی واسطه رشوه پیش اینجانب فرستاند.
محمودی عزیز،
تو که پاکی و خدوم و زحمتکش، تو با این جماعت دنیاطلب هیچ سنخیتی نداری که خودت را قاطی آنان کنی و از کار بی توجیه شان دفاع کنی . مردانه بایست همانگونه که مقابل نیروهای نظامی و شرکت نفت در بوشهر و خوزستان ایستادی و اجازه ندادی لکه تاریکی بر دامان محیط زیست ایران و لکه ننگی بر دامان خودت قرار گیرد . تو که از دار و ندار دنیا یک پسر داری که او هم دست زنش را گرفت و رهای دیار فرنگ شد و تو هم که قرار است برگردی به روستای تان در الموت و کشاورزی کنی . تو که قرار نیست همچون محمدی زاده هم استاندار هاشمی باشی هم استاندار احمدی نژاد!
پسرت هم که کارمند شرکت سایپا نیست ! پایت هم در ساخت فیلم چند میلیاردی گیر نیست ! با شکارچیان عرب هم که سر و سری نداری که برای هواخوری آهو ببری برای امیر فربه قطر تا تب برفکی شان را درمان کند! و یا پلنگ هدیه کنی به برادر پوتین تا رأی شان در روسیه بالا برود و به جایش ببر نیمه جان بیاوری ! تو دیگر چرا؟!!!
گیرم محمدی زاده از احمدی نژاد می ترسد که واقعاً هم می ترسد البته جای تعجب ندارد همه دولتیان از احمدی نژاد می ترسند و احمدی نژاد هم البته آدم ترسو خیلی دوست دارد، تو را که می شناسم از احدی جز خدا نمی ترسی ! تو دیگر چرا؟!!! مردانه بایست و اجازه نده تا با میانکاله همان کنند که با تالاب هورالعظیم کردند . این جماعت صداقت ندارند . یادت آید در هورالعظیم بخاطر اینکه تخریب هایشان را نبینیم، گفتند آنجا نروید میدان مین است ! و همه را همانجا نگه داشتم و در تنهایی وارد میدان مین دروغین آقایان شدم!؟
محمودی عزیز،
از تو توقع بیشتری داریم . نه تنها من بلکه همه دوستداران محیط زیست، همه آنانی که دل در گرو ایران عزیز دارند و تو را به غیرتت می شناسند .
دوستدار و همکار سابقت
دلاور نجفی
http://dnajafi.persianblog.ir/