به گزارش هراز نیوز به نقل از مشرق ، مركز اطلاعات يوتا كه به همت پيمانكاران با مجوزهاي فوق سري در دست احداث است، در راستاي تحقق اهداف آژانس امنيت ملي ساخته ميشود. پروژهاي كاملاً محرمانه كه به عنوان آخرين تكه پازل پيچيده طي دهه گذشته در حال تكميل بوده است.
هدف آن: تفسير، رمزگشايي، تجزيهوتحليل و ذخيرهسازي حجم انبوهي از ارتباطات جهان است كه از ماهوارهها به سطح زمين ميرسند و از طريق كابلهاي زيرزميني و زيردريايي شبكههاي بينالمللي، خارجي و داخلي انتشار مييابند.
اين مركز 2 ميليارد دلاري بايد در سپتامبر 2013 تكميل شده و فعاليت خود را آغاز نمايد. ارتباطات گوناگون از طريق سرورها و روترها جريان يافته و در بانك اطلاعاتي تقريباً نامحدودي ذخيره ميشوند از جمله محتواي كامل ايميلهاي شخصي، تماسهاي تلفن همراه و جستجوي كاربران در گوگل و نيز انواع ديگري از اطلاعات شخصي– مثلاً قبض پاركينگ، برنامههاي سفر، خريد از كتابفروشي و ساير”آشغالهاي كوچك” ديجيتالي.
يكي از مقامات ارشد اطلاعاتي كه تا همين اواخر در اين پروژه حضور داشت، ميگويد: اما “اين مجتمع فراتر از يك مركز اطلاعات است.” مركز عظيم بلوفدال در یوتا نقش مهم و محرمانه ديگري دارد كه تاكنون فاش نگرديده است. به اعتقاد او، اين مركز براي رمزگشايي بسيار حائز اهميت است. و عمليات رمزگشايي مهم است زيرا بسياري از اطلاعاتي كه اين مركز تحت كنترل دارد– نظير اطلاعات مالي، مبادلات بازار بورس، معاملات تجاري، اسرار نظامي و سياسي خارجي، اسناد حقوقي، تماسهاي شخصي محرمانه– به طور كامل رمزگشايي خواهند شد. بنا بر اظهارات يكي ديگر از مقامات ارشد در اين پروژه، آژانس امنيت ملي چند سال قبل در راستاي كسب قابليت لازم براي رمزگشايي يا از كار انداختن سيستمهاي با رمز كاملاً پيچيده نه تنها بوسيله دولتهاي جهان بلكه توسط بسياري از كاربران معمولي رايانه در آمريكا به پيشرفت چشمگيري دست يافته است. به زعم او، نتيجه اينكه “هر فردي به مثابه يك هدف است و هر فرد داراي ارتباطات به مثابه يك هدف است.”
از نگاه آژانس امنيت ملي، پس از حملات 11 سپتامبر و تخصيص دهها ميليارد دلار بودجه در مقطعي توانست دستاوردهاي اين سازمان را در حوزه كشف نوشتههاي رمزي به طور قابلملاحظهاي ارتقا بخشد. آژانس امنيت ملي كه به عنوان بازوي وزارت دفاع پس از حادثه پرل هاربر تاسيس گرديد، ماموريت داشت تا از وقوع هرگونه حمله غافلگيركنندهاي جلوگيري نمايد اما در سالهاي پس از جنگ سرد با چندين رويداد تحقيرآميز روبرو گرديد. با تشديد يافتن حملات تروريستي– اولين آن بمبگذاري در مركز تجارت جهاني و پس از آن انفجار سفارت آمريكا در شرق آفريقا، حمله به ناو يواساس كول آمريكا در يمن و در نهايت حملات ويرانگر 11 سپتامبر- برخي ماهيت وجودي آژانس امنيت ملي را زير سوال بردند. در واكنش، آژانس امنيت ملي به تدريج خود را احيا كرد. هرچند دلايل اندكي وجود دارد كه ثابت نمايد كارآمدي اين سازمان بهبود يافته است– رويهم رفته، عليرغم وجود مستندات فراوان و فرصتهاي عالي براي جمعآوري اطلاعات، آژانس فرصت شناسايي حملات نافرجام يك بمبگذار انتحاري در پرواز سال 2009 به ديترويت و نيز عمليات بمبگذاري اتومبيل سال 2010 در ميدان تايمز را از دست داد– اما ترديدي نيست كه اين سازمان خود را به بزرگترين، سريترين و احتمالاً بانفوذترين آژانس اطلاعاتي آمريكا تبديل نموده است كه تا به حال وجود داشته است.
در اين روند– و براي اولين بار از زمان ماجراي واترگيت و ديگر رسواييهاي دولت نيكسون– آژانس امنيت ملي ابزارهاي جاسوسي را بر روي آمريكا و شهروندانش تغييرجهت داده است. اين سازمان با هدف جمعآوري و بررسي ميلياردها ايميل و تماسهاي تلفن همراه خواه از داخل يا خارج، دهها مركز شنود و استراقسمع را در سراسر كشور راهاندازي نموده است. اين مركز براي جستجوي الگوها و رمزگشايي، ابررايانهاي با سرعت تقريباً غيرقابل تصور ساخته است. نهايت اينكه، آژانس احداث مجتمعي را آغاز كرده است كه در آنجا تريلياردها لغت، ايده و نجواي دريافتي از طريق شبكه الكترونيكي ذخيره ميگردند. و البته، كليه اين اقدامات در خفا انجام ميپذيرند. براي افراد درون سازماني، اين مثل قديمي كه آژانس امنيت ملي هرگز چيزي نميگويد بيش از هميشه كاربرد دارد.
مركز اطلاعات يوتا
پس از اتمام اين پروژه در سال 2013، تاسيسات 2 ميليارد دلاري بلوفدال كه به شدت از آن محافظت ميگردد، وسعتي در حدود يك ميليون فوت مربع خواهد داشت.
بخشهای این مرکز عبارتند از :
1- مركز كنترل ميهمانان
تاسيسات 9.7 ميليون دلاري براي تضمين اينكه فقط افراد داراي تاييديه اجازه ورود به اين مركز را دارند.
2- بخش اداري
فضايي طراحي شده براي پشتيباني فني و كاركنان اداري
3- تالار اطلاعات
چهار رديف تاسيسات به وسعت 25000 فوت مربع با دهها رديف سرور
4- ژانراتورهاي پشتيباني و تانكرهاي سوخت
ميتوانند حداقل به مدت 3 روز برق مركز را تامين نمايند
5- منبع ذخيره و سيستم آبرساني
روزانه ميتواند 17 ميليون گالن مايع را پمپاژ كند
6- تاسيسات خنككننده
حدود 60000 تن تاسيسات خنككننده براي جلوگيري از گرم شدن سرورها
7- ايستگاه فرعي برق
ايستگاه فرعي برق براي تامين انرژي برق 65 مگاواتي مركز
8- بخش امنيتي
كنترل تصويري، شناسايي ورود افراد غيرمجاز و ساير اقدامات حفاظتي بيش از 10 ميليون دلار هزينه خواهد داشت
در صبح 6 ژانويه 2011 ، هالهاي از مه سرد شهر سالت ليك را پوشانده و مهدود غليظ خاكستري رنگ به مدت يك هفته همه جا را فراگرفته بود. آژير خطر قرمز به مردم هشدار ميدهد كه در داخل منازل خود بمانند مگر آنكه واقعاً ضرورت ايجاب كند. اين صدا تقريباً هر روز به گوش اهالي منطقه ميرسيد. دماي هوا حولوحوش بيست درجه و خنك بود. يكي از وبلاگهاي محلي در آن روز خاص به اين وضعيت اعتراض كرد: “در اينجا همه چيز تقريباً بو و طعم دود ذغالسنگ ميدهد.” در فرودگاه بينالمللي شهر سالت ليك، بسياري از پروازهاي داخلي به تاخير ميافتاد يا حتي كنسل ميشد حال آنكه جتهاي غيرمحلي به راحتي بر روي باند فرود ميآمدند. اما در ميان كسانيكه از لابهلاي مه سرد عبور ميكنند، فردي به چشم ميخورد كه كت و شلوار و كراوات خاكستري به تن رنگ داشت. وي مردي بلندقد و لاغراندام بود كه هيكلش به بازيكن قديمي بستكبال بيشتر شباهت داشت و ابروهاي تيرهرنگ او در زير تودهاي از موهاي مرتب گم شده بودند. اين فرد كه چندين محافظ شخصي او را همراهي ميكردند، كسي نبود به جز جانشين مدير آژانس امنيت ملي يعني “كريس اينگليس، بلندپايهترين عضو سازمان و فردي كه عملياتهاي روزانه اين مركز را در سراسر جهان تحت كنترل داشت.
اندكي بعد، اينگليس بر روي زمين مركز آينده اطلاعات در بلوفدال قدم گذاشت، راهي صاف اما ناهموار در كمپ ويليامز يعني مركز آموزش گارد ملي كه كمتر از آن استفاده شده بود. اينگليس با ورود به داخل چادر سفيدرنگي كه براي اين بازديد برپا شده بود، به “هاروي ديويس”(Harvey Davis) معاون تاسيسات و لجستيك مدير آژانس و “اورين هچ”(Orrin Hatch) سناتور جمهوريخواه ايالت يوتا پيوست كه تني چند از ژنرالها و سياستمداران آنها را در اين مراسم همراهي ميكردند. آنها در يك جعبه چوبي پر از ماسه ايستاده و بيلهاي طلايي رنگ در دست داشتند و ضربات ناشيانهاي به زمين ميزدند تا بدين ترتيب رسماً كلنگ احداث مجتمعي را بر زمين زده باشند كه رسانههاي محلي از آنجا به عنوان “مركز جاسوسي” ياد ميكردند. گزارشگران با اميد به اينكه جزئيات بيشتري در خصوص دليل احداث اين مركز بدست آوردند؛ به طرف يكي از ميهمانان مدعو، يعني “لين بيتي”(Lane Beattie) رئيس اتاق بازرگاني سالت ليك هجوم بردند. آيا او اطلاعاتي از هدف واقعي احداث اين مركز جديد در حياط خلوت شهر خويش داشت؟ وي با لبخندي ناقص و دستپاچگي گفت: “مطلقاً نه، من از آنها نميخواهم تا جاسوسي مرا بكنند.”
اينگليس در اين گفتگوي دونفره حضور يافت و تاكيد نمود كه از جانب اين مركز خطري شهروندان را تهديد نميكند: “اين تاسيسات پيشرفته با هدف پشتيباني از جامعه اطلاعاتي در ماموريت توانمندسازي و محافظت از امنيت سايبري كشور طراحي شده است.” هرچند امنيت سايبري مطمئناً از جمله مواردي خواهد بود در بلوفدال بر آنها تمركز دارند، اما اينكه چه اطلاعاتي گردآوري ميشود، چگونه جمعآوري ميگردند و چه كاربردي دارند، موضوعات به مراتب مهمتري هستند. مبارزه با هكرها پوشش خوبي براي اين مركز خواهد بود– توصيح اين مسئله ساده است و اينكه چه كسي ميتواند با آن مخالف باشد ؟ سپس، خبرنگاران به طرف اورين هچ رفتند كه با افتخار اين مركز را “براي ايالت يوتا بسيار ارزشمند” توصيف كرد و سپس افزود: “درباره آنچه كه قرار است در اين مكان انجام شود، نميتوانم زياد حرف بزنم چون ماموريت اين مركز بسيار محرمانه است.”
و اين خلاف قاعده بود: اگرچه برنامه فوق ظاهراً مراسم كلنگزني رسمي براي بزرگترين و پرهزينهترين پروژه امنيت سايبري كشور بود، اما هيچيك از مسئولان آژانس امنيت داخلي- كه مسئوليت محافظت از شبكههاي غيرنظامي را در برابر حملات سايبري برعهده دارد- از اين تريبون سخنراني نكرد. در واقع، فردي كه در كنفرانس خبري اكتبر 2009 در شهر سالت ليك مركز اطلاعات را معرفي كرد، هيچ مسئوليتي در حوزه امنيت سايبري نداشت. اين شخص “گلن اي. گافني”(Glenn A. Gaffney) معاون مدير اطلاعات ملي در حوزه جمعآوري اطلاعات بود، مردي كه بيشتر سالهاي حرفهاي خود را در سازمان سيا گذارنده بود. به عنوان رئيس مركز جمعآوري اطلاعات در جامعه اطلاعاتي، گافني مديريت جاسوسان انساني و الكترونيكي را برعهده داشت.
ظرف چند روز، چادر و جعبه چوبي و بيلهاي طلايي ناپديد خواهند شد و حدود 10000 كارگر ساختماني به جاي اينگليس و ژنرالها خواهند آمد. “راب مور”(Rob Moore) مدير شركت ساختماني Big-D ، يكي از سه پيمانكار اصلي كه بر روي اين پروژه كار ميكند به خبرنگار محلي گفت: “از ما خواستند تا درباره اين پروژه حرفي نزنيم.” نقشههاي اين مركز از وجود يك سيستم بزرگ امنيتي خبر ميدهد: يك برنامه ضدتروريسم 10 ميليون دلاري از جمله نصب حصاري كه با هدف ممانعت از تردد وسائل نقليه 15000 پوندي با سرعت 50 مايل در ساعت طراحي شده است، دوربينهاي مدار بسته، سيستم شناسايي بيومتريك، بخش بازرسي خودرو و مركز كنترل ميهمانان.
در داخل، اين تاسيسات داراي چهار تالار به وسعت25000 فوت مربعي است كه دهها سرور آنجا را اشغال كرده و مابقي فضاي كف را كابلها و مخازن پر نمودهاند. بهعلاوه ، فضايي به وسعت بيش از 900000 فوت مربع براي پيشتيباني فني و بخش اداري در نظر گرفته شده است. كل سايت خودكفا خواهد بود و تانكرهاي سوخت بزرگي وجود دارند كه ميتوانند انرژي ژنراتورهاي پشتيبان را در حالت اضطراري به مدت سه روز تامين كنند، مخازن آب با قابليت پمپاژ 1.7 ميليون گالن مايع در هر روز و نيز سيستم فاضلاب و تهويه هوا براي خنك نگاهداشتن سرورها تعبيه شده است. نيروي برق از ايستگاه فرعي اين مركز تامين ميگردد كه شركت Rocky Mountain Power براي تامين انرژي برق 65 مگاواتي مركز آنجا را احداث نموده است. مصرف بالاي انرژي در اين مركز هزينه بسيار گزافي را برجاي خواهد گذاشت– حدود 40 ميليون دلار در سال تخمين ميزنند.
با توجه به ابعاد مركز و اين حقيقت كه امروزه حدود يك ترا بايت داده را ميتوان بر روي يك فلشي به اندازه انگشت دست ذخيره نمود، پس حجم اطلاعاتي كه ميتوان در مجتمع بلوفدال ذخيره نمود، كاملاً مبهوتكننده است. اما مقدار دادههاي اطلاعاتي دريافتي از حسگرهاي سيستم شنود آژانس امنيت ملي و ديگر سازمانهاي اطلاعاتي، هر روز به شكل تصاعدي افزايش مييابد. همانطور كه در گزارش سال 2007 وزارت دفاع آمده است، پنتاگون بواسطه “آرايش در حال توسعه شبكههاي هوايي و ديگر حسگرها” در تلاش است تا شبكه ارتباطي خود را در سراسر جهان موسوم به شبكه اطلاعات جهاني را گسترش دهد كه هدف از آن كنترل يوتابايت(1024 بايت) داده خواهد بود. (يك يوتابايت يك سپتيليون بايت است– عددي بسيار بزرگ كه تا به حال فردي نتوانسته است اصطلاحي براي اندازه بزرگ بعدي اختراع نمايد)
بنابر گزارش اخير سيسكو، اين مركز به چنين ظرفيتي نياز دارد زيرا كاربرد اينترنت در جهان از سال 2010 تا 2015 چهار برابر خواهد شد و به 966 اگزابايت داده در سال ميرسد (يك ميليون اگزابايت معادل يك يوتابايت است). “اريك اشميت”(Eric Schmidt) مدير اجرايي سابق گوگل تخمين زد كه كل دانش بشري از تولد انسان تا سال 2003 بالغ بر 5 اگزابايت بوده است. و جريان دادهها اصولاً نشان نميدهد كه اين روند در حال كند شدن است. از 6.9 ميليارد جمعيت جهان در سال 2011 بيش از دو ميليارد نفر به اينترنت وصل شدند. تا سال 2015، برآورد شركت IDC از تحقيقات بازار نشان ميدهد كه اينترنت 2.7 ميليارد كاربر خواهد داشت. از اينرو، آژانس امنيت ملي به يك مركز ذخيرهسازي دادهها به وسعت يك ميليون فوت مربع نياز دارد. حتي اگر آژانس مركز يوتا را با يك يوتابايت داده پر كند؛ اين حجم اطلاعات برابر با 500 كوين تيليون(500.000.000.000.000.000.000) صفحه متن خواهد بود.
اطلاعات ذخيره شده در بلوفدال طبيعتاً فراتر از ميلياردها صفحه وب عمومي در سطح جهان خواهد بود. آژانس امنيت ملي اغلب به صفحات وب نامرئي موسوم به شبكه عميق يا deepnet علاقمند است– يعني اطلاعات فراتر از دسترس عمومي. اين دادهها موارد زير را شامل ميگردند: اطلاعاتي كه با رمز عبور محافظت ميشوند، ارتباطات آمريكا و دول خارجي و فايلهاي مشترك غيرتجاري بين افراد قابل اعتماد. بنابر گزارش سال 2010 هيات علوم دفاعي: “شبكه عميق شامل گزارشات دولتي، بانك اطلاعاتي و ساير منابع اطلاعاتي باارزش براي وزارت دفاع و جامعه اطلاعاتي است. براي جستجو و فهرست اطلاعات در شبكه عميق به ابزارهاي جايگزين نياز است…” به سرقت بردن اسرار محرمانه دشمن بالقوه، سادهترين كار جامعه {اطلاعاتي} است. آژانس امنيت ملي با مركز جديد اطلاعات يوتا در نهايت به قابليت فني لازم براي جستجو و ذخيرهسازي كليه اسرار به سرقت رفته دست خواهند يافت. البته، مسئله اينجاست كه آژانس از “دشمن بالقوه” چه تعريفي دارد.
شبكه جاسوسي آژانس امنيت ملي
زمانيكه مركز اطلاعات يوتا عملياتي گردد، در اصل به سايه آژانس امنيت ملي تبديل خواهد شد. اين مركز از اطلاعات دريافتي ماهوارههاي جاسوسي آژانس، پستهاي شنود خارج از كشور و اتاقهاي مخفي مونيتورينگ در تاسيسات مخابراتي سراسر آمريكا تغذيه خواهد كرد. سپس اين داده ها را در اختيار متخصصان رمزگشا، جستجوگران اطلاعات، تحليلگران مسائل چين، كارشناسان ضدتروريسم و ساير افرادي قرار ميدهد كه در مقر آژانس امنيت ملي در فورت ميد و اقصي نقاط جهان كار ميكنند. در ادامه، توضيح خواهيم داد كه اين مركز اطلاعات در پازل جهاني آژانس امنيت ملي كجا قرار دارد.
اجزا شبکه آژانس امنیت ملی عبارتند از:
1- ماهوارههاي ثابت
چهار ماهواره در اطراف كره زمين قرار گرفتهاند كه فركانسهاي مختلف را پايش ميكنند، از امواج واكي تاكي و تلفنهاي همراه در ليبي گرفته تا سامانههاي راداري در كره شمالي. نرم افزار داخلي اين ماهوارهها به عنوان اولين فيلتر در پروسه جمعآوري اطلاعات فعاليت ميكند كه فقط مناطق، كشورها، شهرها، شماره تلفنها يا ايميلهاي حساس را هدف ميگيرند.
2- مركز اطلاعات فضايي، پايگاه نيروي هوايي باكلي، كلرادو
اطلاعات دريافتي از ماهوارههاي ثابت و نيز سيگنالهاي پستهاي شنود فضايي و خارج از كشور در خارج از شهر دنور تقويت ميگردند. حدود 850 پرسنل آژانس امنيت ملي اين ماهوارهها را رهگيري نموده، اطلاعات هدف را مخابره كرده و منابع اطلاعاتي را دانلود ميكنند.
3- آژانس امنيت ملي در ايالت جورجيا، فورت گوردون، آگوستا، جورجيا
اين مركز بر رهگيري اطلاعات دريافتي از اروپا، خاورميانه و شمال آفريقا تمركز دارد. اين تاسيسات با كد رمز “چاي شيرين”(Sweet Tea) تا حدزيادي توسعه يافته و در حال حاضر ساختمان عمليات آن 604000 فوت مربع است و بالغ بر 4000 اپراتور رهگيري، تحليلگر و كارشناس مختلف در آنجا فعاليت دارند.
4- آژانس امنيت ملي در ايالت تگزاس، پايگاه نيروي هوايي لاكلند، سن آنتونيو
اين مركز بر رهگيري اطلاعات دريافتي از آمريكاي لاتين و پس از حادثه 11 سپتامبر، خاورميانه و اروپا تمركز دارد. در اين مكان حدود 2000 پرسنل فعاليت دارند. آژانس امنيت ملي اخيراً مركز ابرداده را در اين محل با هزينه 100 ميليون دلار بازسازي كرد- مركز ذخيرهسازي اطلاعات پشتيباني براي مركز اطلاعات يوتا.
5- آژانس امنيت ملي ايالت هاوايي، جزيره اوهو
اين مركز بر رهگيري اطلاعات دريافتي از آسيا تمركز دارد. اين مركز در دوران جنگ جهاني دوم با هدف ساخت هواپيما بنا شده بود و در واقع پناهگاه زيرزميني با وسعت 250000 فوت مربع بود كه تحت عنوان “حفره”(Hole) از آن ياد ميكردند. مشابه با ساير مراكز عمليات آژانس امنيت ملي، اين تاسيسات نيز بعدها توسعه يافته است. اين مركز در حال حاضر با 2700 پرسنل در زميني به وسعت 234000 فوت مربع فعاليت ميكند.
6- پستهاي شنود داخلي
مدتهاست كه آژانس امنيت ملي اجازه دارد تا ارتباطات ماهوارهاي بين المللي را استراق سمع كند. اما پس از حادثه 11 سپتامبر، اين مركز دستگاههاي استراق سمع را در “سوئيچهاي” مخابراتي آمريكا نصب كرد كه امكان شنود تماسهاي داخلي را فراهم ميسازد. يكي از مقامات سابق آژانس امنيت ملي ميگويد كه هماكنون 10 تا 20 پست شنود در داخل وجود دارد.
7- پستهاي شنود خارج از كشور
بنابر اظهارات يك منبع آگاه اطلاعاتي، آژانس امنيت ملي دستگاههاي استراق سمع را بر روي حداقل دهها لينك مخابراتي خارج از كشور نصب كرده است كه هر يك از آنها ميتوانند جريان اطلاعات را با نرخ داده بالا استراقسمع نمايند.
8- مركز اطلاعات يوتا، بلوفدال يوتا
مركز ذخيره سازي اطلاعات ديجيتالي در مكاني به وسعت 2 ميليون فوت مربع و هزينهاي بالغ بر 2 ميليارد دلار در خارج از شهر سالت ليك به عنوان شاهكار راهبرد اطلاعاتي آژانس امنيت ملي احداث گرديد و فعاليت آن در حوزه رمزگشايي اسنادي حياتي است كه رمز آنها در گذشته غيرقابل شكستن بود.
9- مركز تحقيقات چندمنظوره، اوك ريج، تنسي
حدود 300 دانشمند و مهندس رايانه با ضريب امنيتي بالا در اين مكان مشغول به كارند و ساخت سريعترين ابررايانههاي جهان از وظايف آنهاست و بر روي پروژههاي رمزگشايي و ساير برنامههاي مخفي فعاليت ميكنند.
10- مقر آژانس امنيت ملي، فورت ميد، مريلند
در اينجا تحليلگران جهت تهيه گزارش و ارائه پيشنهادات به اطلاعات ذخيره شده در بلوفدال دسترسي دارند كه در نهايت نيز براي سياستگذاران ارسال خواهند كرد. در راستاي كنترل افزايش حجم اطلاعات، آژانس امنيت ملي در حال احداث يك مركز ابررايانه با هزينهاي بالغ بر 896 ميليون دلار است.
پيش از آنكه بتوان ذخيرهسازي يوتابايت اطلاعات دريافتي از شبكه عميق و ساير منابع را در داخل سرورهاي مركز جديد آژانس امنيت ملي آغاز كرد، ابتدا بايد آنها را جمعآوري نمود. براي اجراي بهتر اين هدف، آژانس بزرگترين پروژه ساختماني خود را در طول تاريخ اجرا كرده است، از جمله نصب اتاقهاي مخفي مونيتورينگ الكترونيكي در اغلب تاسيسات مخابراتي آمريكا. اين اماكن با ضريب امنيتي بالا كه تحت كنترل آژانس امنيت ملي قرار دارند، مراكزي هستند كه آژانس از طريق آنها وارد شبكههاي مخابراتي آمريكا ميشود، اقدامي كه در طول دوران رياستجمهوري بوش فاش گرديد اما آژانس هرگز اين خبر را تاييد نكرد. مدتهاست كه همگان از طرح كلي برنامه به اصطلاح ضبط و كنترل بدون مجوز مكالمات اطلاع دارند– اينكه آژانس امنيت ملي چگونه به طور مخفيانه و غيرقانوني دادگاه ويژه سازمان جاسوسي اطلاعات خارجي را دور زد و چگونه تلفنهاي همراه و ايميل شهروندان آمريكا را مونيتورينگ ميكرد. پس از لو رفتن ماجرا؛ كنگره اصلاحيه قانون FISA را در سال 2008 تصويب كرد كه تا حدود زيادي اين اقدامات را قانوني ساخت. شركتهاي مخابراتي كه موافقت كرده بودند تا در اين فعاليت غيرقانوني مشاركت نمايند، از هرگونه پيگرد قانوني و اقامه دعوي در دادگاه تبرئه شدند. اما آنچه كه تاكنون فاش نگرديد؛ ابعاد گسترده اين برنامه جاسوسي داخلي بود.
يكي از مقامات سابق آژانس امنيت ملي با اسم رمز “استلار ويند” براي اولين بار در يك جلسه رسمي اين برنامه را با جزئيات كامل تشريح كرد. “ويليام بايني”(William Binney) رياضيدان ارشد آژانس امنيت ملي مسئوليت مكانيزه كردن شبكه استراق سمع آژانس در سراسر جهان را برعهده داشت. مردي بلندقد با چند تار موي مشكي در جلوي سر و چشمان سياه متنفذ در پشت عينكي با قاب ضخيم و 68 سال سن كه تقريباً چهار دهه از زندگي خود را براي كشف رموز و يافتن روشهاي جديد براي انتقال ميلياردها تماس تلفن همراه خصوصي و ايميل از سراسر جهان به داخل بانك اطلاعاتي آژانس امنيت ملي صرف كرد. به عنوان رئيس و يكي از دو بنيانگذار مركز تحقيقات اتوماسيون اطلاعات سيگنالي، بيني و گروه تحت مديريت او زيرساختهايي را طراحي كردند كه احتمالاً هنوز براي رهگيري ارتباطات خارجي و بينالمللي از آنها استفاده ميشود.
وي تشريح مينمايد كه آژانس ميتوانست تجهيزات استراق سمع را در ايستگاههاي اتصال كابل نصب كند– بيشتر از 24 سايت در اطراف آمريكا كه كابلهاي فيبرنوري را به طرف ساحل هدايت مينمودند. اگر اين مسير انتخاب شده بود، آژانس ميتوانست فعاليتهاي استراق سمع را فقط به ارتباطات بينالمللي محدود نمايد كه طبق قانون آمريكا در آن زمان تنها كاري بود كه ميتوانستند انجام دهند. در عوض، آژانس تصميم گرفت اتاقهاي ضبط و كنترل سري مكالمات را در نقاط اتصال كليدي سراسر كشور برپا دارد– ساختمانهاي بزرگ و بدون پنجره موسوم به سوئيچها– سپس دسترسي آن را نه فقط به ارتباطات بينالمللي بلكه بيشتر به مكالمات داخلي در سراسر آمريكا نيز فراهم ساخت. شبكه ايستگاههاي رهگيري بيش از يك اتاق تكنفره در ساختمان AT&T در سن فرانسيسكو است كه وجود آنها در سال 2006 فاش گرديد. بيني ميگويد: “فكر ميكنم حدود 10الي 20 تا از اين اتاقها وجود دارند. اين اتاقها فقط در سانفرانسيسكو نيستند، بلكه در مركز و نيز ساحل شرقي آمريكا نيز وجود دارند.”
استراق سمع مكالمات شهروندان آمريكا صرفاً در سوئيچهاي مخابرات متوقف نميگردد. براي كنترل ارتباطات ماهوارهاي در داخل و خارج از آمريكا، آژانس بر ايستگاههاي زميني پرقدرت AT&T ، گيرنده ماهوارهاي در مناطقي نظير Roaring Creek و Salt Creek نظارت دارد. در انتهاي جاده فرعي منطقه روستايي كاتاويسا ايالت پنسيلوانيا، سه ديش ماهوارهاي 105 فوتي منطقه Roaring Creek ، بخش اعظم ارتباطات آمريكا را در داخل و خارج از اروپا و خاورميانه تحت كنترل دارند. در زمين متروكهاي از منطقه دوردست آرباكل ايالت كاليفرنيا، سه ديش ماهوارهاي مشابه در ايستگاه Salt Creek شركت AT&T منطقه آسيا و حاشيه اقيانوس آرام را تحت پوشش دارند.
يكي از مقامات سابق آژانس امنيت ملي انگشت سبابه و شست خود را نزديك هم نگاهداشت و گفت: “فاصله ما از يك دولت ديكتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بين اين دو انگشت است.”
بيني در اواخر سال 2001 آژانس امنيت ملي را ترك كرد، در واقع مدت كوتاهي پس از آنكه آژانس امنيت ملي برنامه ضبط و كنترل بدون مجوز مكالمات را آغاز كرد. وي صراحتاً ميگويد: “آنها قانون اساسي را زيرپا گذاشتند. اما براي آنها اهميتي نداشت. آنها قصد دارند به هر شكل ممكن اين كار را انجام دهند و هر كسي كه در اين راه مانع گردد را قرباني ميكنند. پس از نقض قانون اساسي، ديگر نميتوانستم در آنجا بمانم.” بيني اظهار ميدارد طرح Stellar Wind به مراتب بزرگتر از آن چيزي بود كه افشا گرديد. اين برنامه فقط شامل استراق سمع مكالمات تلفن همراه داخلي نيست بلكه بازرسي ايميلهاي داخلي را نيز شامل ميگردد. در ابتدا، روزانه 320 ميليون تماس تلفني يعني حدود 73 تا 80 درصد حجم كل رهگيرهاي آژانس در سراسر جهان ثبت و ضبط ميگرديد. بنابر اظهارات بايني– كه همچنان روابط نزديك خود را تا چند سال قبل با كاركنان آژانس حفظ كرده بود– تجهيزات استراق سمع در اتاقهاي مخفي سراسر كشور بوسيله برنامههاي نرمافزاري بسيار پيشرفته نصب ميگردند كه “بازرسي عميق بستههاي اطلاعات” را انجام ميدهند و جريان اينترنت را زير نظر ميگيرند كه از طريق كابلهاي با ظرفيت 10 گيگا بايت در ثانيه و با سرعت نور در تبادل هستند.
اين نرمافزار توسط شركت “ناروس”(Narus) طراحي شده كه هماكنون بخشي از شركت بوئينگ است و تحت كنترل از راه دور مقر آژانس امنيت ملي در فورت ميد مريلند قرار دارد و منابع آمريكا را براي آدرسها، موقعيتها، كشورها، شماره تلفنها و نيز اسامي فهرست شده ديدهبان، واژگان كليدي و عبارت هدف در ايميلها جستجو ميكند. هرگونه تماس مشكوك بويژه عبارات يا افراديكه در فهرست ديدهبان آژانس وجود دارند، به طور خودكار كپي يا ضبط ميشوند و سپس براي آژانس امنيت ملي ارسال ميگردند.
بيني ميگويد دامنه تجسس از آنجا گسترش مييابد. زماني يك اسم وارد بانك اطلاعاتي ناروس ميگردد، كليه تلفنهاي همراه و ساير ارتباطات داخلي و خارجي شخص موردنظر به طور خودكار راه خود را به طرف گيرندههاي آژانس امنيت ملي پيدا مي كنند. بيني اظهار ميدارد: “هر كسي را كه بخواهيد، در يك گيرنده خواهيد يافت. اگر شماره شما در آنجا باشد؟ به طرف گيرندهها هدايت و ضبط ميشوند.” وي همچنين افزود: “سيستم ناروس به شما اجازه ميدهد كه همه مكالمات را ضبط نماييد.” و زمانيكه بلوفدال تكميل گردد، كليه اطلاعات براي ذخيرهسازي و تجزيهوتحليل به آنجا ارسال خواهد شد.
بنابر اظهارات بايني، يكي از مرموزترين اسرار برنامه Stellar Wind –كه تا به امروز هرگز تاييد نشده است– اين بود كه آژانس امنيت ملي بدون مجوز به گنجينه وسيعي از صورتحسابهاي داخلي و بينالمللي شركت دست يافت، اطلاعات دقيق و مفصل از كساني كه در داخل آمريكا و سراسر جهان با آنها تماس ميگرفتند. از سال 2007 ، شركت AT&T بيش از 2.8 تريليون ركورد در بانك اطلاعاتي مجتمع فلورهام پارك ايالت نيوجرسي ذخيره كرده بود.
به نقل از بايني، “وريزون”(Verizon) بخشي از اين برنامه بود و شنود تعداد تماسهاي داخلي را افزايش داد. وي همچنين افزود : “اين برنامه تعداد تماسها را حداقل تا مضربي از عدد 5 افزايش ميدهد. بنابراين شما روزانه بيش از يك ميليارد و نيم تماس تلفني خواهيد داشت.”(سخنگوي شركت مخابراني وريزون و AT&T گفتند كه شركت در خصوص مسائل امنيت ملي هيچگونه اظهارنظري نخواهد كرد)
بيني پس از ترك آژانس امنيت ملي، نصب سيستمي را براي مونيتورينگ تماس افرادي پيشنهاد داد كه ارتباط بسيار نزديكي با هدف اوليه دارند. وي ميگويد هرچه فرد از اين هدف دورتر باشد– مثلاً آشنا يا دوست هدف- كمتر تحت نظر گرفته ميشود. اما آژانس اين پيشنهاد را نپذيرفت و با توجه به احداث مركز جديد ذخيرهسازي اطلاعات در يوتا، بيني شك دارد كه اين مركز در حال حاضر فقط اطلاعات را جمعآوري ميكند. وي خاطرنشان ميسازد: “كل ماجرا اين بود كه شما چطور 20 ترابايت ركورد در دقيقه را مديريت ميكنيد؟ روش پيشنهادي ما اين بود بين موارد ضروري و غيرضروري تمايز قائل شويم.” در عوض، “آنها هر آنچه را كه جمعآوري ميكنند، ذخيره مينمايند.” و آژانس تا آنجا كه بتواند اطلاعات جمعآوري ميكند.
پس از آنكه ارتباطات رهگيري و ذخيره ميشوند، جستجوي دادهها آغاز ميگردد. بيني ميگويد: “با جستجوي دادهها شما ميتوانيد افراد مختلف را در هر زماني تحت نظر بگيريد.” كليه اطلاعات افراد بر روي نمودار ترسيم ميشوند. “مبادلات مالي، سفر يا هر چيز ديگري” از اينرو، با ورود اطلاعاتي نظير قبض كتابفروشي، صورتحسابهاي بانكي و قبض عوارض، آژانس امنيت ملي ميتواند تصوير بسيار دقيقتري از زندگي فرد موردنظر ترسيم نمايد.
آژانس امنيت ملي همچنين اين توانايي را دارد تا به طور مستقيم و فوري تماسهاي تلفن همراه را شنود كند. بنابر اظهارات آدرين جي. كين( كه پس از حمله به مركز تجارت جهاني به عنوان ردياب تماسهاي تلفني در مركز آژانس امنيت ملي در ايالت جورجيا فعاليت ميكرد)، “اساساً كليه قوانين زيرپا گذاشته شدند. آنها از هر بهانهاي براي توجيه دليل تجسس زندگي شهروندان آمريكا استفاده خواهند كرد.” حتي خبرنگاران خارج از كشور نيز شامل ميشوند. خانم كين شنود مكالمات شهروندان بيگناه را شخصاً غمانگيز و دردناك ميدانست. وي ميگويد: “اين اقدام شبيه جستجو و يافتن دفتر خاطرات فرد است.”
در اتاقهاي مخفي شنود، نرمافزار آژانس امنيت ملي كليه ايميلها، تماسهاي تلفن همراه و توئيتهاي ارسالي را بررسي ميكند.
اما البته فرد حق دارد كه از اين اقدام آژانس نگران شود. زمانيكه راه براي دولت باز باشد تا جاسوسي شهروندان آمريكا را بنمايد، پس اين وسوسه قوي نيز وجود دارد كه از قدرت خويش براي اهداف سياسي سوءاستفاده كند، همانطور كه ريچارد نيكسون در ماجراي واترگيت تماس تلفني رقباي سياسي خود را استراق سمع كرد و به آژانس امنيت ملي دستور دارد تا جاسوسي معترضان ضدجنگ را بنمايد. اين موارد كنگره را وادار ساخت تا در اواسط دهه 1970 قانون ممنوعيت جاسوسي داخلي را تصويب كند.
بيني قبل از ترك آژانس امنيت ملي تلاش كرد تا مقامات را قانع نمايد يك سيستم هدفمندتر طراحي كنند تا بتوانند به سادگي از دادگاه مجوز بگيرند. در آن زمان، آژانس براي كسب مجوز قانوني 72 ساعت زمان نياز داشت و بيني براي رايانهاي كردن اين سيستم روشي را پيشنهاد داد. “پيشنهاد داده بودم كه رويه درخواست مجوز و تاييد آن را خودكار نماييم. با اين روش ميتوانيم روزانه چندين ميليون رهگيري را مديريت كنيم تا اينكه صورت مسئله را پاك نماييم.” اما چنين سيستمي به هماهنگي دقيق با دادگاه نياز داشت كه البته مقامات آژانس نيز علاقهاي به آن نداشتند. در عوض، آنها دريافت اطلاعات در ابعاد گسترده را ادامه دادند. زمانيكه پرسيدند بعد از حادثه 11 سپتامبر چه تعداد تماس–در فرهنگ آژانس امنيت ملي، “تبادلات”– در آژانس رهگيري شده است، بيني تعدادي “بين 15 تا 20 تريليون در 11 سال گذشته” را تخمين ميزند.
زمانيكه باراك اوباما به مسند قدرت رسيد، بيني اميدوار بود كه دولت جديد با هدف رعايت مفاد قانون اساسي در جهت اصلاح اين برنامه گام بردارد. بيني و “جي. كرك وايبي”(J. Kirk Wiebe) از تحليلگران ارشد سابق آژانس امنيت ملي تلاش كردند تا نظر بازرس كل وزارت دادگستري را به طرح سيستم خودكار تاييد مجوز جلب نمايند. اما چندان توجهي به آن نشد. بيني ميگويد: “آنها گفتند ما نميتوانيم در اين مورد اظهارنظر كنيم.”
بيني در رستوراني حوالي مقر آژانس امنيت ملي، يعني همان مكاني كه تقريباً 40 سال از عمر خويش را در آنجا گذارنده است؛ مينشيند. انگشت سبابه و شست خود را به هم نزديك ميگرداند و ميگويد: ” فاصله ما از يك دولت ديكتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بين اين دو انگشت است.”
هنوز يك فناوري وجود دارد كه مانع از دسترسي دولتي با قدرت نامحدود به اطلاعات ديجيتالي محرمانه ميگردد: رمزگذاري قوي. هر فردي– از تروريست و دلالان اسلحه گرفته تا شركتها، موسسات مالي و فرستندههاي ايميل– ميتوانند از اين فناوري براي مهر و موم كردن پيامها، طرحها، عكسها و اسناد در درون محافظ اطلاعات استفاده نمايد. براي سالها يكي از قويترين محافظها، برنامه استاندارد رمزنويسي پيشرفته بوده است، يكي از چند الگوريتمي كه در اغلب نقاط جهان براي كدگذاري دادهها مورد استفاده قرار ميگرفت. اين الگوريتم در سه نوع موجود است– 128 بيتي، 192 بيتي و 256 بيتي– كه در اغلب ايميلهاي تجاري و مرورگرهاي وب كاربرد دارد و آنقدر قوي است كه آژانس امنيت ملي كاربرد آن را براي ارتباطات فوق سري دولت آمريكا تاييد نموده است. اغلب كارشناسان بر اين باورند كه حمله رايانهاي موسوم به brute-force عليه اين الگوريتم– كه براي شكستن قفل آن به صورت پياپي حمله ميكند– احتمالاً بيشتر از سن كره زمين زمان نياز دارد. براي يك رمز 128 بيتي، تعداد موارد آزمون و خطا به 340 اوندسيليون (1036) خواهد رسيد.
يكي از دلايل اصلي احداث مجتمع بلوفدال، نفوذ به درون فرمول رياضي پيچيدهاي شبيه AES و رمزگشايي آن است. اين نوع كشف رمز به دو ابزار اساسي نياز دارد: رايانههاي با سرعت بسيار بالا براي انجام حملات brute-force بر روي پيغامهاي رمزگشايي شده و تعداد قابلتوجهي از اين نوع پيغامها براي تحليل رايانهاي. هرچه تعداد پيغامهاي يك هدف خاص بيشتر باشند، احتمال اينكه رايانهها الگوها را شناسايي كنند، بيشتر است و بلوفدال ميتواند تعداد بسيار زيادي از پيغامها را ذخيره نمايد. منبع ديگري، از مديران ارشد اطلاعاتي كه در بخش برنامهريزي فعاليت داشت، ميگويد: “يكبار درباره چرايي ساخت اين مركز براي آژانس امنيت ملي پرسيديم؟ اوه، پسر، آنها كليه پرسنل قديمي را جمع كردند– حتي ماموران مخفي” بنابر اظهارات وي، اين كارشناسان به مدير وقت اطلاعات ملي يعني “دنيس بلر”(Dennis Blair) گفتند: “شما بايد چنين مكاني را بسازيد زيرا ما به تنهايي قادر به رمزگشايي نيستيم.” اين اعترافي صادقانه بود. در جنگ طولاني بين رمزنويسها و رمزيابها– با وجود دهها هزار رمزنويس در صنعت امنيت رايانهاي– رمزيابها به شكست خود اعتراف كردند.
بنابراين آژانس طرح احداث يك مركز مهم– تاسيسات عظيم ذخيره اطلاعات– را در دست اجرا داشت. ضمناً، در ايالت تنسي، دولت با حداكثر پنهانكاري در حال اجراي پروژه مهم ديگري بود: پرقدرتترين رايانه جهان كه تا به حال وجود داشته است.
اين طرح در سال 2004 به عنوان پروژه مدرن منهتن آغاز گرديد. هدف از اين پروژه كه تحت عنوان برنامه سيستمهاي رايانهاي با راندمان بالا نيز از آن ياد ميگردد، افزايش هزار برابري سرعت رايانه بود و ساخت دستگاهي كه بتواند عملياتهاي يك كادريليون (1015) را ظرف يك ثانيه اجرا نمايد و با نام “پتافلوپ”(petaflop) شناخته ميشود. و همزمان با پروژه منهتن، مكاني كه براي پروژه اين ابررايانه انتخاب گرديد، شهر اوك ريج در شرق تنسي بود، يك منقطه روستايي كه رودخانههاي خروشان آن راه خود را به سوي تپههاي كم ارتفاع و دور از هم پيدا ميكنند. در حدود 25 مايل دورتر از ناكسويل، “شهر مخفي” وجود دارد كه براي اولين بمب اتمي اورانيوم 235 را از آنجا استخراج كردند. تابلويي در نزديكي راه خروجي به چشم ميخورد كه بر روي آن نوشته شده است: آنچه كه در اينجا ميبينيد، آنچه كه در اين مكان انجام ميدهيد، آنچه كه در اينجا ميشنويد، زمانيكه اينجا را ترك ميكنيد، بگذاريد همين جا بماند و برويد. كمي دورتر از اين تابلو، ساختمان فيزيكي آزمايشگاه ملي اوك ريج وزارت انرژي است كه در جنگ مخفي جديد دخالت دارد. اما اين بار در عوض ساخت بمبي با قدرت تقريباً غيرقابل تصور، سلاح يك رايانه با سرعت تقريباً غيرقابل تصور است.
در سال 2004 ، به عنوان بخشي از پروژه ساخت ابررايانه، وزارت انرژي تاسيسات مديريت رايانهاي اوك ريج را براي چندين آژانس راهاندازي كرد تا آنها نيز به نيروهاي فعال در اين پروژه ملحق شوند. اما در واقعيت دو روش وجود دارد: روش اول غيرمحرمانه است كه در آن كليه فعاليتهاي علمي جنبه عمومي خواهند داشت و ديگري فوق سري است كه آژانس امنيت ملي در اين روش ميتواند به طور مخفيانه برنامه رايانهاي خود را دنبال كند. يكي از كارشناسان ارشد سابق بخش رايانه در آژانس امنيت ملي كه در اين پروژه نيز فعاليت داشت و هنوز هم با آژانس در ارتباط است، ميگويد: “به دلايلي آنها بايد تاسيسات ديگري بسازند.”(او يكي از سه منبع آگاه است كه اين برنامه را تشريح نمود). اين عمليات پرهزينه است اما آژانس چارهاي جز اجراي آن نداشت.
مركز تحقيقات چندمنظوره يا ساختمان 5300 با هزينهاي بالغ بر 41 ميليون دلار در 5 طبقه و 214000 فوت مربع مساحت بر روي زميني در شرق مجتمع آزمايشگاهي ساخته شد و پروژه آن در سال 2006 به اتمام رسيد. در پشت ديوارهاي آجري و پنجرههايي با شيشه سبزرنگ، 318 دانشمند، مهندس رايانه و غيره به طور مخفيانه بر روي كاربرد رمزگشايي پروژههاي رايانهاي سرعت بالا و ساير برنامههاي محرمانه فعاليت ميكنند. اين مركز ابررايانه به افتخار “جورج آر. كاتر”( George R. Cotter) ، از دانشمندان برجسته آژانس امنيت ملي كه اكنون بازنشسته شده و رئيس فعلي برنامه فناوري اطلاعات نامگذاري شده است. كارشناس سابق رايانه در آژانس امنيت ملي ميگويد: “بر روي درب هيچ علامتي وجود ندارد.”
در مركز غيرمحرمانه وزارت انرژي در اوك ريج، اگرچه اين خيابان يكطرفه فقط با افراد قابل اعتماد ساختمان 5300 باب همكاري را گشود اما كارها با سرعت سرسامآوري پيش رفت. با اين وجود، تيم پروژه ابررايانه Cray XT4 را به XT5 ارتقا بخشيد. به دليل سرعت بالا اين ابررايانه نام جگوار را براي آن انتخاب كردند كه سرعت آن 1.75 برابر پتافلوپ بود و در سال 2009 رسماً سريعترين رايانه جهان نام گرفت.
ضمن اينكه، آژانس امنيت ملي در ساختمان 5300 موفق گرديد كه يك ابررايانه سريعتر بسازد. يكي ديگر از مقامات ارشد اطلاعاتي سابق كه در روند نظارت بر اين برنامه نقش داشت، ميگويد: “آنها به موفقيت بزرگي دست يافتند.” اين سيستم احتمالاً مشابه با پروژه غيرمحرمانه جگوار بود اما سرعتي به مراتب بيشتر داشت و به طور اخص براي رمزگشايي ارتقا يافته و يك يا چند الگوريتم خاص نظير AES را هدف گرفته بود. به عبارت ديگر، آنها از مرحله تحقيق و توسعه فراتر رفته و به مرحله حمله واقعي به سيستمهاي رمزگشاي بسيار پيچيده رسيده بودند. تلاش براي گشودن رمزها همچنان ادامه داشت.
يكي ديگر از مقامات سابق ميگويد اين دستاورد بسيار عظيم بود و آژانس اين پروژه را حتي از نگاه جامعه اطلاعاتي و كنگره پنهان ساخت. وي همچنين اظهار ميدارد: “درباره اين پروژه فقط به رئيس، معاون و دو تن از مديران كميته اطلاعات گزارش دادند.” علت چه بود؟ “آنها فكر ميكردند كه اين موفقيت رايانهاي به آنها اين توانايي را ميدهد كه رمزهاي دولتي را بگشايند.”
علاوه بر دسترسي آژانس امنيت ملي به حجم قابل توجهي از اطلاعات محرمانه شهروندان آمريكا، چنين پيشرفتي پنجره را به روي گنجينهاي از اسرار خارجي باز كرد. باوجوديكه امروزه اغلب ارتباطات مهم از كدهاي قوي استفاده ميكنند اما بيشتر اطلاعات ذخيره شده توسط آژانس امنيت ملي از جمله بخش اعظم دادهها كه به بلوفدال انتقال مييابند، با كدهاي ضعيفتر رمزگشايي ميشوند.
آژانس امنيت ملي ميپندارد كه در آستانه كشف الگوريتم اصلي رمزگشايي است– باز كردن قفل گنجينهاي از دادهها.
وي خاطرنشان ميسازد، اينجاست كه ارزش بلوفدال و كوهي از اطلاعات ذخيره شده مشخص ميگردد. شايد امروز نتوانيم اين اطلاعات را رمزگشايي كنيم اما فردا ممكن است. وي ميگويد: “پس ميتوانيد در جلوي چشمان خود شاهد چيزي باشيد كه در گذشته درباره آن سخن ميگفتند. با قياس روش انجام كار، در خواهيم يافت كه در حال حاضر چگونه اين كار را انجام ميدهند.” اين مقام سابق آژانس ميگويد: مشكل اينجاست كه نه تنها اطلاعات دولتهاي خارجي با الگوريتمهاي ضعيفتر كدگذاري ميشوند، بلكه حجم زيادي از تماسهاي داخلي افراد نظير ايميل شهروندان آمريكا نيز در دهه گذشته از سوي آژانس امنيت ملي رهگيري ميشدند.
اما درابتدا ابررايانه بايد رمزگشايي نمايد و براي انجام آن، سرعت همه چيز است. هرچه رايانه سريعتر باشد، با سرعت بيشتري هم ميتواند رمزها را بگشايد. برنامه استاندارد رمزنويسي پيشرفته- نمونه 56 بيتي AES – اولين بار در سال 1976 بكار بسته شد و حدود 25 سال مورد استفاده قرار گرفت. AES اولين بار در سال 2001 پا به عرصه وجود گذاشت و انتظار ميرود براي حداقل يك دهه پرقدرت و قابل استفاده بماند. اما اگر آژانس امنيت ملي به طور مخفيانه رايانهاي ساخته كه سريعتر از تجهيزات غيرمحرمانه است، پس آژانس امنيت ملي از شانس رمزگشايي برنامه AES در زمان كوتاهتري برخوردار است.
اما عليرغم اين پيشرفت، آژانس امنيت ملي ساخت پروژه اوك ريج را تكميل نكرده است. هدف بعدي سازمان رسيدن به سرعت اگزافلوپ يعني يك كوين تيليون(1018) عمليات در ثانيه و در نهايت زتافلوپ (1021) و يوتافلوپ است.
اين اهداف از جانب نمايندگان كنگره مورد حمايت بسيار قرار ميگيرند. نوامبر گذشته يك گروه دوحزبي متشكل از 24 سناتور نامهاي به رئيسجمهور اوباما نوشتند و در آن تصريح كردند كه تامين بودجه طرح عظيم رايانهاي وزارت انژري را تا سال 2013 تصويب كند(درخواست بودجه آژانس امنيت ملي محرمانه است). آنها براي همگام شدن و حتي ربودن گوي سبقت از چين و ژاپن به اين ضرورت اشاره كردند. سناتورها خاطرنشان ساختند: “براي توسعه قابليت رايانهاي سرعت ملاك است.” دليل نيز كاملاً روشن بود: تا سال 2011 جگوار(در حال حاضر با حداكثر سرعت 2.33 پتافلوپ) پس از “رايانه K” ژاپن با سرعت 10.51 پتافلوپ و سيستم Tianhe-1A چين با سرعت 2.57 پتافلوپ در رده سوم ايستاده است.
اما رقابت واقعي در بخش محرمانه اتفاق خواهد افتاد. براي توسعه مخفيانه دستگاه اگزافلوپ(يا بالاتر) جديد تا سال 2018 ، آژانس امنيت ملي احداث دو ساختمان مرتبط با هم را به وسعت كلاً 260000 فوت مربع را در نزديكي تاسيسات شرق مجتمع اوك ريج پيشنهاد داده است. اين ساختمان با عنوان مركز دادههاي رايانهاي چندمنظوره، كمارتفاع اما عريض خواهد بود همچون انبارهاي بزرگ، طرحي كه براي نصب دهها رديف رايانه ضروري است كه در نهايت سيستمي را در مقياس اگزافلوپ تشكيل خواهند داد و براي به حداقل رساندن فاصله بين مدارها به صورت گروهي تجميع ميشوند. طبق گزارش يكي از كاركنان وزارت انرژي در سال 2009 ، اين مركز “تاسيساتي ساده است كه از سمت جاده چندان قابل رويت نيست” و مطابق با ميل آژانس امنيت ملي براي مخفي نگاهداشتن اين پروژه خواهد بود. اين تاسيسات نياز فراواني به نيروي برق خواهد داشت و در كل حدود 200 مگاوات برق مصرف ميكند كه براي روشن كردن 200000 خانه كافي است. اين رايانه حرارت بسيار زيادي توليد ميكند كه براي رفع اين مشكل به 60000 تن تجهيزات خنككننده نياز است، يعني به اندازه تجهيزات خنككننده برجهاي مركز تجارت جهاني.
ضمناً، تيم Cray بر گام بعدي آژانس امنيت ملي تمركز دارد كه بخشي از منابع مالي آن از محل قرارداد 250 ميليون دلاري با آژانس پروژههاي تحقيقات پيشرفته دفاعي تامين ميگردد. اين پروژه يك ابررايانه عظيم است كه Cascade ناميده ميشود، مدلي كه تا پايان سال 2012 تكميل خواهد شد. توسعه آن عمدتاً به موازات تلاشهاي غيرمحرمانه وزارت انرژي و ساير آژانسهاي مرتبط انجام ميپذيرد. اين پروژه، كه در سال 2013 به اتمام خواهد رسيد، رايانه Jaguar XT5 را به XK6 ارتقا ميدهد كه در اينصورت سرعت آن از 10 به 20 پتافلوپ افزايش خواهد يافت.
يوتابايت و اگزافلوپ، سپتيليون و اوندسيليون– مسابقه سرعت پردازش و ذخيره اطلاعات- همچنان ادامه دارد. “جورج لوئيس بورگس”(Jorge Luis Borges) در داستان سال 1941 خود تحت عنوان “كتابخانه بابل” كلكسيوني از اطلاعات را به تصوير كشيد كه دانش كل جهان را ذخيره نموده است اما حتي يك واژه آن به ندرت قابل درك است. در بلوفدال، آژانس امنيت ملي در حال ساخت كتابخانهاي است كه ممكن نبود حتي بورگس نيز به آن فكر كرده باشد. و به محض شنيدن واژهاي از مقامات آژانس، فقط بحث زمان مطرح است تا كليه اطلاعات مربوط به آن واژه در دسترس قرار گيرد.
این مقاله نوشته جيمز بمفورد نويسنده كتاب “كارخانه سايه: آژانس امنيت ملي فوق سري از 11 سپتامبر تا استراقسمع مكالمات شهروندان آمريكا”است.