*بسمه رب الحسین ع

السلام و علیک یا لثارات الحسین ع*

 

اشک امان نمی‌دهد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز می‌خواند:«گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» علم‌ها هنوز در کوچه‌ها برپا هستند. پرچم‌های روضه در گوشه و کنار شهر دیده می‌شوند. به یاد روزی که سخت‌ترین روز برای آدم و عالم بود، شیعه آتش می‌گیرد.

مگر مصیبتی بالاتر از آن تصور می‌شود؟ عاشورا روزی که سر نوه رسول خدا بر سر نیزه رفت. همان سر مطهر و مبارکی که منزل به منزل به کوفه و شام رفت تا به مجلس یزید رسید. و لب… و خیزران… و قلمی که از نوشتن این واقعه شرم دارد. برای این اتفاق و این جسارت، اگر همه انسان‌ها تا آخر عالم اشک بریزند کم است. اگر تا آخر عمر بر سر مقتل‌ها گریه کنم تا به روز چهلم برسم، از دیده‌ها خون می‌چکد.

هق‌هق امان نمی‌دهد آنجا که مترجم لهوف هم می‌نویسد بخاطر اسائه ادب، از ترجمه این قسمت معذور است. کاروان بی‌کس و تنها که این همه را تحمل کرده است، به سالار بودن زینب این همه را تحمل کرده است تا باز رسیده به همان جایی که آغاز این همه اسارت بود.

چھل روز گذشت. … در آن غروب خون آلود، ھنگامی که خنجر شقاوت ھا و نامردی ھا، گلوی آخرین مبارز را درید، آنگاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله‌ھای آتش خیمه‌ھایشان، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد، خیابان‌ھا و کاخ‌ھا را برای جشن‌ھا مھیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دل‌ھای چون لاله پرخون اسیران، به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد.

اما زینب، این ستون پابرجای کاروان اسرا، ھمه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد. به راستی چه کسی می‌داند چگونه زینب با وجود سنگینی کوھی از مصیبت‌ھا بر شانه ھایش، بغض غم‌ھا را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت. با سخنان زینب، کربلا به بلوغ رسید و خون شھدا جوشید و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه‌ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد.

چھل روز بود که یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی ندیده بودند و بزم و شادی‌شان آلوده به شرم و ندامت شده بود.

چھل روز بود که درخت اسلام ریشه در خون شھدا، استوارتر و راسخ‌تر از ھمیشه، به سوی فلک قد می‌کشید. چھل روز بود…

از روز تیغ تا امروز، چهل بار آفتاب داغ بر کربلا تابیده و صحرا غمین شده است. رخ به سوی محبوب داری و از جان سلام می‌دهی:

«سلام بر تو ای ولی خدا… سلام بر تو ای دوستدار و محبوب و برگزیده خدا، سلام بر بنده خالص و فرزند بنده خاص خدا، سلام بر حسین علیه السلام….»

اربعین حسینی ع بر رهبر فرزانه انقلاب امام خامنه ای حفظه اله ، مسلمین و آزاد مردان گیتی ، جهان تشیع به ویژه امت اسلامی ایران خاصه ملت شریف و حسینی شهرستان آمل تسلیت و تعزیت باد .

*غفرالله لنا و لکم

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی شهرستان آمل*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *