وصيتنامه شهيد عبداللّه اپرناك
به گزارش پایگاه خبری هرازنیوز شهید اپرناک شهدای شهرآمل هستند که در ادامه راستای معرفی شهدای عزیز وصیت نامه و تصاویر این شهید عزیز را می خوانید .
آنانكه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپنداريد بلكه آنان زندهاند و در نزد پروردگار خويش روزى مىخورند.
با سلام و درود بر محمد و آل او و با سلام بر حضرت مهدى)عج( و نائب برحقش امام خمينى روحى فدا و سلام و درود بر شهداى عزيز اسلام و خانوادهاى آنها و شكر خدا را كه راه انبيا را با حجتى چون خمينى به ما نشان داد و حمد و سپاس خدا را كه ما را در انتخاب اين راه يارى و توان داد. خدايا! تو را به حجت عج اللّه و به نايب برحقش خمينى كبير قَسَمت مىدهم از گناهان من درگذر و مرا كه به يگانگىات اعتراف دارم و صادقانه از روى عشق سر به سجده مى گذارم از خود مران. لحظه، لحظه تصميمگيرى و زمان، زمان حركت است. اگر يك دم غفلت كنم و هواى نفسانى بر من چيره شود نه دنيا را خواهم داشت و نه آخرت را. دنيا محل گذر است دنيا براى پيغمبر)ص( و على)ع( نماند ما كه چيزى نيستيم.
پدر و مادر عزيزم! از اينكه بدون خداحافظى و بدون خبر دادن به شما رفتم معذرت مىخواهم اما چه كنم كه كربلا مرا مىخواند صداى هل من ناصر ينصرنى امام حسين)ع( هميشه در گوشم نجوا مىكند.
والدين عزيز! من از ديدن عكس شهدا خجالت مىكشم از ديدن يك نوجوان و پسر كوچك بسيجى. اما با قلبى بزرگ و بينش روشن از ديدن حبيبابن مظاهرها كه چون كوه مقاوم هستند خجالت مىكشم. خودم را پوچ و ترسو مىبينم و از خودم شرم دارم. وقتى كه در تشييع جنازه شهدا و دوستان شهيد خودم بگويم كه اى برادر شهيد راهت ادامه دارد. آرى پدرجان! اين روح در قفس ماندهام را مىخواهم آزاد كنم. از ديدن اين دنياى زودگذر مىخواهم خلاص شوم. مىخواهم راه جاودانهاى را بيابم. من چگونه مىتوانم ادعاى مسلمان بودن و پيرو امام خمينى بودن بنمايم در حالى كه در جبههاى كه امام فرمودند اسلام در مقابل كفر قرار گرفته حضور نيافته و انقلاب اسلامى را يارى ننمايم. پدر و مادر! من از شما انتظار دارم كه خواهران و برادرانم را به اين راه جاودانى و راه حق تشويق كنيد و هر كدامشان كه راه خلاف اسلام و امام را در پيش گرفتهاند، اگر هدايت نشدند از خود برانيد.
و اما شما اى برادران و دوستانم! اسلحه به زمين افتاده مرا بگيريد و با كافران بنا به گفته قرآن بجنگيد و با بنيانگذاران و مؤسسين كفر و ظلم مقابله كنيد. به حرف امام – اين ياور امام زمان – گوش فرادهيد و قدر اين رهبر را بدانيد و او را تنها نگذاريد. با حضور خود در مبارزه با ضدانقلابها و دشمنان اسلام، اين ياوهگويان را مشت محكمى بزنيد. نگذاريد كه كافران به ما زور بگويند. جبههها را خالى نكنيد و با توكل بر خدا از هيچ نيروئى ترس و خوف نداشته باشيد. اما شما اى خواهران من و اى زينبهاى دوران! با حجاب خودتان چشم ضدانقلابها و دشمنان را از حدقه بدر آوريد. اى خواهران من! اينجا تنها ميدان جهاد و جبهه جنگ نيست كه بالاتر از آن خودسازى و خداشناسى است. جهاداكبر مبارزه با نفس است كه اميدوارم به اين امر مهم نائل شويد و به آرامش برسيد از همه فاميلان و دوستان و آشنايان معذرت مى خواهم و به بزرگوارىشان مرا عفو كنند چون گناه من زياد است. از همه آنها مىخواهم كه انشااللّه كشته شدن مرا با صبر و توكل بر خداى كريم تحمل كنند و آن چنان كه شايسته يك خانواده مسلمان است شما را وصيت مىكنم به اطاعت از ولايت فقيه. باز از همه وابستگان از پدر و مادرم گرفته تا دوستان و آشنايان از همه آنها حلاليت مىخواهم و از آنها خواهش دارم كه براى من گريه نكنند بلكه براى مولايم حسين)ع( گريه كنند و از مرگ من هيچ ناراحت نباشند. چون به راه باطل نمردم بلكه با چشم باز براى پيدا كردن معبود خود رو به سوى جبههها نهادم و خواستم كه در راه خدا كشته شوم نه اينكه در رختخواب بميرم و از نعش شهداى محراب خجالت بكشم. من مىخواستم كه با چهره خونين بگويم مولا من به نداى هل من ناصرت لبيك گفتم. آرى خون ما از لبيكگويان حسين رنگينتر نيست.
ما تشنهگان تربت پاك شهادتيم
ما عاشقان راه على و محمديم
ما دل به اين دو روزه دنيا نبستهايم
ما در هواى زندگى پى شهادتيم
ما زاهدان ستاره به محراب در شبيم
هر شب ميان سنگر شب در عبادتيم
ما پيروى ز روح خدائى نمودهايم
ما در هواى رهبرى پرصلابتيم
ما جان به كف نهاده به فرمان رهبريم
وز عاشقان مظهر عشق و شهادتيم
من سرخى خاك جبهه را بوسم
من مقبره خون خدا را بوسم
بوسد چو امام دست و بازوى مرا
من خاك شوم پاى امام را بوسم
پروردگارا! اينان كه به ناحق بر مرزهاى ما هجوم آوردهاند دشمن تو باشند و با تو سر جنگ دارند. پس تو هم با آنان بجنگ درآى و سربازان ما را با حمايت فرشتگان خويش به جان آنان درافكن و بنيانشان را از ريشه برآور و چنان كن كه يا به قتل و اسارت تن درد هند يا به وحدانيت و ابديت تو اقرار كنند.
شهید عبدالله اپرناک
نام پدر : عباس
تاریخ تولد :1346/05/03
تاریخ شهادت : 1365/01/08
محل شهادت : سلیمانیه عراق