در یکی از شبهای زمستان، در مقر گروهک علیزاده که در سلیمانیه واقع شده است، کاوه نوری و محمد ایازی، مشغول صحبت با تلفن اردوگاه بودند که یکی از اعضای گروهک آنها را می بیند و به انها مشکوک می شود. بعد از تعقیب و گریز کوتاهی، این عضو کومله علیزاده متوجه می شود که نوری و ایازی با یکی از اعضای کومله رقیب، کومله عمرایلخانی زاده، در حال ملاقات هستند.
گزارش این ملاقات به رئوف پرستار، مسئول دبیرخانه و عضو کمیته مرکزی می رسد. رئوف پرستار دستور می دهد منزل آنها را بازرسی کنند. در مدت زمان کوتاه بازرسی ، اقلام زیادی از انواع مواد مخدر، مشروبات الکلی و مدارک و اسنادی که مربوط به مقر و اطلاعات گروهک است، یافت می شود.
کاوه نوری و محمد ایازی بازداشت شده و به مدت دو روز متوالی مورد بازجویی های متعدد قرار می گیرند. اما از این بازجویی ها چیزی دستگیر اعضای کمیته مرکزی کومله علیزاده نمی شود. آنها نیز این دو نفر که تا حدودی جاسوس بودنشان محرز شده، از اردوگاه اخراج می کنند.
این دو پیشمرگ که اخراجی محسوب می شوند، در عین ناباوری حاضر به عودت مدارک و تحویل گذرنامه های خود نمی شوند. ساعتی بعد از خروج از مقر کومله علیزاده این دو نفر در اردوگاه کومله ایلخانی زاده دیده می شوند و با این کار خود تمام شبهات را به یقین تبدیل می کنند. آنها جاسوس کومله ایلخانی زاده در کومله علیزاده بودند که به مدت هشت ماه اخبار مهم را برای این گروهک تروریستی مخابره می کرده اند.