دوره اول، مصادره داراییها؛ دوره دوم که مصادف با جنگ ایران و عراق است، تحریمهای تسلیحاتی؛ دور سوم، تحریم نظام بانکی کشور؛ دور چهارم، تحریم هستهای و نفتی و دور پنجم، تحریم کامل اقتصادی-سیاسی و فرهنگی. برای فعالان اقتصادی بهراستی هیچ جای امیدی نمانده است. هرچند هربار که با استادان اقتصاد صحبت میشود، بهگونهای دیگر به این رخداد مینگرند؛ تحریم باعث رشد داخلی و قویشدن اقتصاد کشورها میشود؛ به گواه تاریخ، تمام کشورهای ابرقدرت امروزی، دورانی در لیست تحریم سایر کشورها بودهاند.
درک این جمله بسیار سخت است. چراکه تصور رشد در چنین شرایط سختی که با تحریم رقم خورده، واقعاً دشوار است. تا اینکه در یکی از روزهای دشوار اقتصادی، خبری متفاوت از توقف بخشهایی از کارخانجات صنعتی کشور به گوش میرسد؛ «شرکت طیف سایپا در حال گسترش بوده و پروژههای دانشبنیانی را در دست اجرا دارد.» اما در این زیستبوم نامناسب اقتصادی چطور و چگونه چنین طرحی نقش خواهد بست؟
با کمی جستجو، دریافتیم این شرکت یکی از شرکتهای زیرمجموعهی گروه خودروسازی سایپا است که از سال 1346 با حضور ملکه دانمارک، در ایران مشغول به تولید انواع رنگ و زرین شد. اما به موجب فشارهای بینالمللی و عدم دسترسی به مواد اولیه در سال 1398 تصمیم مدیران سایپا جایگزینی استراتژی انحلال بهجای استراتژی توسعه برای شرکت بود. در خلال این شرایط گروهی از جوانان متخصص، کوشا، مصمم و کارآمد به میدان آمدند و پس از جلب حمایت مدیرعامل گروه سایپا راهبری این شرکت را بهدست گرفتند؛ دکتر سعید علیزاده بهعنوان مدیرعامل و مهندس بهزاد رضایی بهعنوان قائم مقام شرکت طیف سایپا منصوب شدند. وقتی با این گروه جهادی به گفتگو پرداخته شد، تفاوت زاویه دید و عمل ایشان در مقابل تحریم و تحقق رشد اقتصادی بسیار فاحش است.
به گواه اسناد مالی و تجاری، شرکت طیف سایپا با قدمتی بیش از نیم قرن، در دههی 80 و 90 شمسی، تبدیل به یک شرکت بازرگانی شده بود. با اینحال که توان تجهیزاتی و نیروی انسانی این شرکت قدرت تولید را داشت، به موجب سهولت در دریافت منابع، عدم رقابت جدی و نبود اعتماد بهنفس تولید در رقابت با کشورهای خارجی در کشور، سیاستهای کلان شرکت سایپا بر این بود تا با خرید مواد اولیه و حتی محصول نهایی از کشور کره جنوبی و آلمان نیاز بازار و تولیدات شرکت سایپا را تامین نماید. اما به یکباره شرایط تغییر کرد؛ در سال 1397 موج تحریمها به این شرکت نیز رسید. امکان دریافت مواد اولیه نبود. توان بازرگانی شرکت کاملا از بین رفت. در مدت زمان کوتاهی توان پرداخت حقوق به کارگران هم وجود نداشت و اعتراضات کارگری شروع شد. چارهای جز انحلال یا واگذاری شرکت وجود نداشت؛ در همین زمان خبر در حال گسترش بودن شرکت و اجرای پروژههای دانشبنیان توجه همگان را جلب کرد؛ بر آن شدیم تا مصاحبهای با دکتر سعید علیزاده مدیر جوان و جهادی شرکت طیف سایپا انجام دهیم.
ابتدا شرکت طیف سایپا را معرفی کنید و علت و چگونگی یکپارچگیاش با شرکت سایپا را نقل فرمائید؟
شرکت طیف سایپا بهعنوان یکی از اولین مجتمعهای تولید رنگ و رزین در ایران (یکی از سه شرکت بنیانگذار اتحادیه رنگ و رزین) با همکاری دیروپ دانمارک در سال1347پرونده بهرهبرداری دریافت نمود و در دهه80 با توجه به سیاست گروه سایپا مبنی بر ایجاد سایتی تخصصی جهت تولید مواد شمیایی مصرفی در تولید خودرو ضمنالحاق به این گروه بهعنوان جامعترین تولیدکننده رنگ و مواد شیمیایی و تنها تولیدکننده رنگهای پایه آب خودرو در منطقه تجهیز شد.
این شرکت با این توانایی چگونه ورشکسته شد؟
سیاستگذاری کلی شرکت سایپا برپایه مشارکت با شریک خارجی و تولید خودرو تحت لیسانس شرکت سیتروئین بود. این مشارکت به دو زمینه توجهی نداشت؛ انحصار دانش فنی و مونتاژ بدون کامل تولیدات. از سوی دیگر خودرو مونتاژی در ایران محصولی قدیمی بود که تولید آن در سایت اصلی شرکت سیتروئین متوقف گردیده بود و ریسک ایجاد رقابت در بازارهای منطقه را برای تولیدکننده اصلی مرتفع مینمود؛ لیکن همواره عدمانطباق محصول با بازارهای روز و تکنولوژی جدید عدمرضایت را در ذهن مشتریان ایجاد میکرد. وجود تحریمها و محدودیت در ورود قطعات ضمن ایجاد بحران در روند تولید، باتوجه به نبود دانش فنی، خودروساز را بهسمت تامین قطعات از تامینکنندگان غیراصلی (عموماً چین) سوق داد که ضمن کاهش کیفیت، همچنان دانش فنی را در بر نداشت. واردات خودرو پس از پایان جنگ تحمیلی، هرچند بهصورت محدود، و توسعه شبکههای اجتماعی و پوشش اینترنت در جامعه موجب آشنایی بیشتر مشتریان با تکنولوژی روز گردید؛ بهگونهای که شرکت سایپا توان رقابت را در بازارهای داخلی نیز از دست داد. با تحمیل سیاستهای کلان شرکت سایپا، شرکت طیف سایپا نیز در این دوران تحتلیسانس شرکت PPGایتالیا تولید میکرد که با شروع تحریمها این شرکت بدون انتقال دانش فنی بهصورت یک طرفه قطع همکاری کرد و میراثی از مواد نیمهساخته و غیرقابل مصرف را بهجا گذاشت. به منظور تداوم فعالیت شرکت، با شرکای کرهای شروع به همکاری شد؛ اما کرهایها هم در تحریمهای خودروسازی همکاری با شرکت طیف سایپا را قطع نمودند.
چگونه شرایط را دگرگون ساختید؟
ادامه حیات در بازار و جلوگیری از نابودی صنعت خودروسازی بهعنوان دومین صنعت بزرگ کشور، نیازمند تغییر دیدگاه و چشمانداز شرکت بود. عدم وفاداری شرکاء خارجی به تامین مواد اولیه، نبود دانش فنی و زیرساختهای لازم جهت تولید و درنهایت عدم تطابق تولید با نیاز مشتری از مواردی بود که سیاست شرکت سایپا را بهسمت تولید داخلی با اتکا به سطح علمی جوانان پرانگیزه ایرانی سوق داد. ساخت قطعات، رنگ و مواد شیمیایی تولیدشده در یکسال گذشته نتایج این اقدام جهادی است. بر هیچ کس پوشیده نبود که ادامهی بقای شرکت، منوط به تولید با حداقل میزان وابستگی به شرکتهای خارجی است. بهعنوان تنها راهحل ممکن با اتکا به منابع انسانی متعهد، دلسوز و کارشناس پویش ساخت داخلی، مهندسی مجدد محصولات و احیا منابع و مواد اولیه، که میراث سالها تحریم بود، با حمایت مدیرعامل گروه سایپا، سبب شد در کمتر از یکسال، ضمن افزایش تولید و سودآوری، کاهش ارزبری چشمگیری حاصل شود.
شرایط سخت سبب تغییر یکباره رویکرد شرکت شد که نتیجه آن دانشبنیان شدن تولید محصولات فسفاته بهصورت 100% داخلی با دانش فنی تولید مواد اولیه ایرانی گردید. رنگهای پایه آب براساس رزینهای ساخت ایران (با همکاری شرکتهای رزینساز دانشبنیان داخلی) فرموله شد و رزین پایه آب نیز در این شرکت با تجهیزات موجود تولید شد. این تغییرات سبب شد شرکت طیف سایپا از یک شرکت واردکننده مواد و تولیدکننده محصولات تحتلیسانس به یک شرکت با حداقل وابستگی وارداتی و دارای فرمولاسیونهای تولید اختصاصی تبدیل گردد.
سخن آخر:
اعتماد به دانش، توانمندی و خلاقیت ایرانی مختص به یک صنعت خاص و یا دوره ای خاص نیست؛ تحریمها با همه دشواریهایی که برای مردم ایران بهوجود آورد، ارزش خودکفایی علمی و صنعتی را نمایان کرد؛ نه تنها در شرایط تحریم بلکه در شرایط رقابت اقتصادی نیز بدون تسلط علمی به عملیات امکان رقابت و همکاری عادلانه ممکن نخواهد بود و در شرایطی مذاکره تجاری برد- برد دست یافتنی است که دو طرف از تعادل علمی و عملیاتی برابر برخوردار باشند. از نظر بنده و همکارانم تحریمها باعث خودشکوفایی و تقویت توان رقابتی شرکت طیف سایپا در جهان شده است.