کمر خم “مازندران” زیربار سنگین “زباله”
مناطق ساحلی به طور ذاتی برای انسانها جذابتر از سایر جاذبههای گردشگری طبیعی هستند، چرا که این بخش، یکی از زیربخشهای ویژه گردشگری و همچنین طبیعتگردی به حساب میآید. بر این اساس گردشگری دریایی و ساحلی مستلزم این نکته است که گردشگران تمرکز خود را بر روی محیطهای دریایی معطوف کنند. بنابراین با باز شدن پای گردشگران بیشتری به دریا و ساحل، ماجرای آلودگیهای ساحلی و دریایی به شدت دامن خورد، البته این موضوع تنها به ساحل مربوط نمی شود و کوه و جنگل نیز از این مصیبت، درامان نماندهاند.
مشکل اصلی ناشی از تولید بیش از اندازه و غیرمنطقی پسماندها که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی برای تمامی مناطق شهری و روستایی ایران تبدیل شده است، تلنبار شدن مواد زائد در زمینهای اطراف شهرها و روستاها، رودخانهها، جنگلها و حتی مزارع است که منجر به آلودگی خاک، هوا، آبهای سطحی و زیرزمینی و اکوسیستمهای خشکی و آبی شده است. در این میان، علاوه بر محیط طبیعی، محیط انسانی و حتی حیات خود انسانها و جانوران هم تحت تأثیر و تهدید قرار گرفته است.
حال در این میان در ایام خاص تعطیلات که بازار مسافرت ها رونق می گیرد و متاسفانه حجم پسماندها نیز چندین برابر می شود به ویژه در استانی ساحلی، جنگلی و شهرهایی که جاذبه گردشگری زیادی دارند، هر جا سر می چرخانید انبوهی از زباله به چشم می آید؛ حتما بسیاری از شما این منظره مشمئزه کننده را در ساحل دریای خزر و جنگل های هیرکانی دیده اید که از پوشک بچه تا قوطی کنسرو و غذاهای باقیمانده در این دیده می شود.
استان مازندران در ایران از جمله مقصدهای گردشگری جنگلی و ساحلی است که در آن، زبالههای تولیدشده بهدست گردشگران در روزهای تعطیلات رسمی به معضل بزرگی تبدیل شده است. بهطوریکه آمارها نشان میدهد در ماههای غیرگردشگری، زباله تولیدشده در کل این استان حدود سههزار تن در روز است که این رقم در تعطیلات به 6 هزار تن در روز میرسد.
این روزها حال و هوای سواحل دریای مازندران نیز تعریف آنچنانی ندارد و به تعبیری دیگر، کمر سواحل دریایی مازندران، تحت فشارهای روزافزون زیست محیطی خم شده است. کارشناسان محیطزیستی اعتقاد دارند که اگر برای مدیریت این آلودگیها برنامهریزی مناسبی صورت نگیرد، در آیندهای نه چندان دور صدای شکستن کامل استخوانهای بدنه سواحل به گوش خواهد رسید. چنین هشداری زمانی توسط کارشناسان محیطزیستی داده شد که توسعه اقتصادی عنان گسیخته در صنعت گردشگری، بدون برنامه جامع اصول توسعه پایدار ساحلی، محیطزیست را با خطرات جبران ناپذیری روبهرو کرد. بر این اساس تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد، صنعت گردشگری به شدت متکی به محیطزیست و اکولوژی است، اما بخش خصوصی و دولتی نتوانسته نقش خود را در حفظ و حراست از آن به خوبی ایفا کند.
مناطق ساحلی به طور ذاتی برای انسانها جذابتر از سایر جاذبههای گردشگری طبیعی هستند، چرا که این بخش، یکی از زیربخشهای ویژه گردشگری و همچنین طبیعتگردی به حساب میآید. بر این اساس گردشگری دریایی و ساحلی مستلزم این نکته است که گردشگران تمرکز خود را بر روی محیطهای دریایی معطوف کنند. بنابراین با باز شدن پای گردشگران بیشتری به دریا و ساحل، ماجرای آلودگیهای ساحلی و دریایی به شدت دامن خورد.
داستان آلودگیهای زیستمحیطی دریایی، ماجرای امروز و دیروز نیست که بتوان به رفع آن در کوتاهمدت دلخوش کرد. تاثیرات منفی و بلندمدت چنین آلودگیهایی نه تنها باعث تخریب اکولوژی این مناطق شده، بلکه بر زندگی بومیان ساکن در این نواحی نیز تاثیرات خود را گذاشته است.
اگرچه صنعت گردشگری تاثیرات مثبتی بر اشتغالزایی و توسعه شهرهای ساحلی و جوامع محلی دارد، اما نیاز به برنامهریزی برای کاهش تاثیرات منفی آن توسط برنامهریزان گردشگری به شدت احساس میشود. با این وجود برنامهریزی در راستای تغییر رفتار جوامع بشری کاری دشوار خواهد بود که مستلزم ایجاد انگیزه کافی در انسانها است.
مردم باید آگاه شوند که آسیب رساندن به محیط زیست چه مخاطراتی برای آنها خواهد داشت، بنابراین باید بگوییم اگر به فکر محیط زیست و آینده آن نیستید لااقل به فکر سلامتی خودتان باشید.
زباله هایی که در طبیعت رها می شوند دو دسته هستند زباله های تر و خشک؛ از بحث زباله های خشک که خودش جای بحث مفصل دارد که بگذریم،بخش اندکی از زباله های تر جذب محیط می شوند اما قسمت اعظمی از آن باقی مانده و به مرور زمان تجزیه می شوند و شیرابه هایی را تولید می کنند.
شیرابه های حاصل از زباله جاری می شوند، ضمن اینکه در برخی مناطق در فواصلی که بارانهای سیلابی شکل میگیرد، آب زیادی از این شیرابه ها جاری میشود و به دشتهای کشاورزی و رودخانه شور و شیرین سرازیر و سبب آلودگی شدید آب خواهد شد، این آب به طرق مختلف وارد غذا و خوراک مردم می شود. از این روست که رها کردن زباله در طبیعت با سرطان رابطه مستقیم دارد.
وی با اشاره به استانداردهای حداقلی در موضوع مکان نگهداری زباله، خاطرنشان کرده بود که، رعایت فاصله ۵۰۰ متری محل زباله تا سواحل و جادههای اصلی و ۳۰۰ متری تا رودخانهها، نگهداری در محل مخالف جهت باد، عدم نگهداری در محل ورودی آبهای سطحی و دور بودن از مزارع و محل مسکونی از جمله مواردی است که باید در مکانهای نگهداری زباله رعایت شود.
این عضو هیئت علمی محیط زیست دانشگاه چالوس تصریح کرده بود که، متأسفانه سازمانهای محیط زیستی در برخی از موارد شاخصهای خودشان را رعایت نمیکنند که این موضوع در بعضی از سایتهای بزرگ دفن زباله در مازندران مشاهده میشود.
وی با اشاره به اینکه انباشت زبالهها در کنار خیابان، درون جنگل یا کنار رودخانه و دریاها بسیار وحشتناک است، تصریح کرده بود که، اجرای طرحهای نمادین هیچ کمکی به مشکلات زبالهای استان گردشگر پذیری مانند مازندران نمیکند.
این فعال زیست محیطی خاطرنشان کرده بود که، برای رفع معضل زباله باید کارهای اساسی و زیربنایی صورت گیرد تا در آیندهای نزدیک دچار چالشهای جدیتر نشویم.