سیروس شمیسا در همایش علمی روز سعدی عنوان کرد: سعدی در اشعار خود آرزو می کند که زنده نباشد تا حکومت ابلهان و فتنه را در سرزمین خود نبیند. | |
به گزارش خبرنگار مهر اعزامی به شیراز، نشست سعدی معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در سالن سازمان کتابخانه و اسناد ملی شیراز صبح روز پنجشنبه 31 فروردین ماه در تالار همایش های این مرکز برگزار شد. در این مراسم غلامرضا اعوانی در سخنانی با اشاره به اینکه به سعدی برخلاف فردوسی و حافظ نمی توانیم حکیم بگوییم عنوان داشت: در بحث عرفان همواره این بحث مطرح بوده آیا سعدی در مراتب بالاتری از عرفان قرار دارد یا حافظ که به عقیده من عرفان سعدی از عرفان حافظ بسیار بالاتر است. وی ادامه داد: سعدی بین عشق این سری و آن سری که مولانا در اشعار خود می گوید جمع حاصل کرده و از این راه به مقامی از عرفان رسیده که دیگران در رسیدن به آن ناکام بوده اند. اعوانی افزود: کمتر غزلی از سعدی را می توان یافت که در آن نشانی از عشق نباشد هر چند که برخی عشق او را در اشعارش عشقی زمینی نامیده اند اما از نگاه سعدی عشق اساس وجود است که اگر وجود نداشت هستی نیز به وجود نمی آمد و در کنار آن او عشق را اساس دین می داند و به تبع آن پیامبراکرم (ص) را نیز حبیب الله عنوان می کند. رئیس پیشین انجمن حکمت و فلسفه ادامه داد: موضوع عشق برای یک عارف مسلمان به نوعی با ابهاماتی ممکن است همراه باشد اما سعدی عشق را و کسب آن را جز با راه جلب محبت که آن را شیوه پیامبر(ص) می داند بیان نمی کند. وی افزود: تفاوت عرفان اسلامی با سایر عرفان ها در این است که در عرفان اسلامی عارف پس از رسیدن به مقام فنا به مقام بقا نیز می رسد و این موضوع مخصوص امت رسول الله (ص) است و سعدی نیز به تبع آن عرفانی الهی را ترویج می کند که به بشریت تا ابد درس بقا می دهد. اعوانی در پایان افزود: سعدی به معنای حقیقی اهل نظر است هر چند که در قرآن کریم میان معنای نظر و رویت که در تفاسیر شعر سعدی از آن استفاده میشود تفاوت هایی عنوان شده است. همچنین در این مراسم سیروس شمیسا در سخنانی در تشریح دلایلی که سعدی از آن به عنوان علت گوشه گیری خود عنوان کرده، اظهار کرد: سعدی در گلستان و بوستان عنوان داشته که عمر خود را تلف کرده و به همین خاطر ترجیح می دهد گوشه گیری کند و پس از آن کمتر سخن بگوید در حالی که همگان می دانند تمام زندگی او شور و شوق سفر و یافتن دانش را در خود داشته است و لذا این سخن از سوی سعدی قابل قبول نیست.ولی باید علت بیان آن را جست. شمیسا ادامه داد: برای یافتن علت گوشه گیری سعدی بیش از پیش باید به بوستان حساس شد سعدی سخنان خود را در بوستان در چند بخش تقسیم کرده است. سخنانی که سیاسیون از آن خشنود نمی شوند سخنانی که متصوصه از آن خوششان نمی آید. سخنانی که متشرعین از آن راضی نیستند و نیز سخنانی در باب عشق و نظربازی و به اعتقاد من مهمترین عامل این گوشه نشینی که سعدی از آن یاد می کند سخنان سیاسی اوست. این استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی افزود: سعدی در شرایطی که مغولان در ایران حضور داشتند و دربار وقت شیراز به نوعی با آنان مصامحه کرده بود شروع به سرایش اشعار و متن هایی با موضوعات سیاسی می کند که غالب آنها در مخالفت با حضور مغولان در ایران بوده است و این موضوع قاعدتا به تبع حاکمان وقت خوش نمی آید و او را وادار به سکوت می کند و گویا در این میان دوستان او نیز او را به سکوت فرا خوانده اند . شمسیا ادامه داد: سعدی اما با وجود چنین جوی تسلیم نمیشود و گاه به حکم ضرورت سخن می گوید در گلستان سعدی می توان دید که با وجود صلحی که کشور با مغولان دارد او به انتقاد از وضع موجود پیرامون خود می پردازد و گویا همین سخنان است که پسندیده نمیشود و در نهایت اجازه سخن گفتن آزادانه از او گرفته میشود. وی افزود: سعدی از مغولان با اصطلاح فتنه یاد می کند و در مقدمه گلستان هم با اشاره و رمز به موضع فتنه اشاره می کند. استاد غلامحسین یوسفی نیز در شرح خود از گلستان سعدی نیز این فتنه را معادل آنارشی و هرج و مرج تعبیر می کند. شمیسا همچنین گفت: سعدی آرزو داشت که می مرد اما فتنه و هرج و مرج در کشور خود را نمی دید آرزو داشت می مرد و ستمکاری حکومت ابلهان را در سرزمین خود نمی دید و لذا هیچ بعید نیست که وقتی او از عبارت وقت خوش در متون خود استفاده می کند استعاره ای باشد از آن چه آرزو داشت در سرزمینش واقع شود. |