تا زمانیکه دولت بدون توجه به عزت مردم ایران و منافع ملی، خود را گروگان برجام نگه دارد، این روند تحقیرآمیز ادامه یافته و قطعاً دامنه آن گستردهتر نیز خواهد شد.
به گزارش هراز از مشرق «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه- ۲۵ تیر- با اشاره به مصاحبه با شبکه انبیسی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «ما روز ۱۵ ژوئیه در اقامتگاه سفیر (ایران) در سازمان ملل نشستیم و به گفتوگو پرداختیم، یکی از سه ساختمانی که اجازه دارم حین انجام امور رسمی در ارتباط با سازمان ملل در آمریکا به آنها قدم بگذارم».
بر اساس گزارشهای منتشر شده، ظریف و هیات ایران تنها میتوانند میان مقر سازمان ملل، دفتر نمایندگی ایران در این سازمان و اقامتگاه سفیر ایران در سازمان ملل (محدودهای ۸۰۰ متری)رفت و آمد داشته باشند.
این در حالی است که تا پیش از این، دیپلماتهای ایران تا شعاع ۲۵ مایلی (۴۰ کیلومتری) سازمان ملل متحد، اجازه رفت و آمد داشتند.
طبق توافق ۱۹۴۷ مقر سازمان ملل، آمریکا ملزم است به دیپلماتهای خارجی، اجازه دسترسی به سازمان ملل را بدهد اما واشنگتن میگوید میتواند به دلایل امنیتی، تروریسم و سیاست خارجی، از صدور ویزا امتناع ورزد.
پروژه تست و تحقیر
قطعاً هیچ ایرانی وطن دوست و باغیرتی از این خبر خوشحال نشده است. حال سؤال این است که علت اصلی این رفتار توهین آمیز چیست؟!
رفتار سیستم حاکمه آمریکا شباهت بسیار زیادی به رفتار گرگ دارد. خصلت گرگ این است که هرگاه بدون واهمه به او حمله کنی، عقب مینشیند و هرگاه از او بگریزی در پی تو میدود.
نظام سلطه (به سرکردگی آمریکا) در مواجهه با دیگر کشورها همواره از پروژه «تست و تحقیر» استفاده میکند. بدین صورت که ابتدا یک رفتار گستاخانه انجام میدهد و واکنش طرف مقابل را میسنجد؛ اگر واکنش قاطعانه و بازدارنده باشد، نظام سلطه عقب نشینی میکند و اگر واکنش منفعلانه و از موضع ضعف باشد، در گامهای بعدی بر شدت تحقیر و گستاخی افزوده میشود.
تروریست نامیدن نماینده ایران در دولت روحانی!
در دولت آقای روحانی، برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، وزرای خارجه ایران و آمریکا با یکدیگر دیدار کردند. روحانی در اظهارنظری تأمل برانگیز، اوباما را فردی مؤدب! و باهوش! نامید. پیاده روی ظریف و کری (وزرای خارجه ایران و آمریکا) و گفت و گوی تلفنی ۱۵ دقیقهای روحانی و اوباما و گفت و گوی کوتاه ظریف و اوباما در حاشیه نشست سازمان ملل، همگی اقدات خاص دولت روحانی در رابطه با آمریکا در دولت اوباما بود.
رسانههای اصلاح طلب موارد مذکور را با آب و تاب بازتاب داده و آنها را دیدارها و گفت و گوهای تاریخی نامیدند.
اما دولت باراک اوبامای دموکراتِ مؤدب! و باهوش! در ادامه، رفتار خصمانه با ایران را شدت بخشید. دولت آمریکا در اقدامی که پس از انقلاب اسلامی بی سابقه بود، به نماینده دولت روحانی در سازمان ملل (حمید ابوطالبی) ویزا نداد و با اتهام زنی مدعی شد که وی تروریست! است. اما متاسفانه دولت روحانی در برابر این رفتار توهین آمیز، منفعلانه برخورد کرد.
دومینوی اخراج دیپلماتهای ایرانی
در خرداد ۹۷، دولت هلند به جای عذرخواهی و پاسخگویی درباره پناه دادن به دو تروریست ارشد منافقین و گروهکهای جدایی طلب (احمد نیسی و علی معتمد) که در آن کشور کشته شدند، دو نفر از دیپلماتهای ایرانی را به دلایل واهی اخراج کرد. «علی معتمد» همان «محمدرضا صمدی کلاهی» عامل انفجار دفترحزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از مسئولان نظام در دهه ۶۰ بود.
در تابستان ۹۷ نیز فرانسه– میزبان و حامی و پناهگاه گروهک تروریستی منافقین- در اقدامی غیرقانونی و به دلایل واهی یک دیپلمات ایرانی را اخراج کرد.
همچنین در پاییز ۹۷ آلبانی که مدتهاست به پایگاه منافقین و تروریستها مبدل شده، در اقدامی گستاخانه دو دیپلمات ایرانی را به دلایل واهی از این کشور اخراج کرد. نکته قابل تأمل اینجاست که یکی از دیپلماتهای اخراج شده ایرانی، «غلامحسین محمدنیا» از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای بود!
اما وزارت امور خارجه به ریاست ظریف که پیش از این چندین بار شعار «هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکن» را مطرح کرده بود، به هیچ عنوان به این رفتارهای گستاخانه پاسخ قاطع نداد.
این در حالی است که «اصل عمل متقابل» یکی از اصول بدیهی در روابط دیپلماتیک است. اگر کشوری در واکنش به کشوری دیگر بلافاصله به اقدام متقابل دست بزند، از سوی سایر دول مورد سرزنش قرار نمیگیرد زیرا این عمل به عنوان کمترین واکنش محسوب میشود.
بازداشت غیرقانونی دیپلمات ایرانی
در تیرماه ۹۷ «اسدالله اسدی» دیپلمات سفارت ایران در وین علیرغم مصونیت دیپلماتیک در اقدامی غیرقانونی توسط پلیس آلمان و در جریان حضورش در این کشور بازداشت شد. در مهرماه ۹۷ رسانهها از استرداد دیپلمات یاد شده به بلژیک خبر دادند.
محمدجواد ظریف -۱۱ تیر ۹۷- در اقدامی تأملبرانگیز در واکنش به نقض قوانین دیپلماتیک از سوی آلمان به یک پیام توئیتری اکتفا کرد و نوشت: «چه همزمانی جالبی. همزمان با شروع سفر رئیسجمهور به اروپا یک عملیات ایرانی، افشا و عوامل آن دستگیر میشوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مکانی محکوم میکند و با همه مقامات ذیربط برای کشف آنچه تنها یک عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، آماده همکاری است».
متاسفانه اکتفا به یک درخواست منفعلانه برای رهایی این دیپلمات ایرانی و مماشات با طرفهای اروپایی (برای حفظ برجام) از یک طرف و عدم گوشزد نمودن تبعات این گونه اقدامات از طرف دیگر، مقامات غربی را برای نقض قوانین دیپلماتیک و اعلان درخواستهای طلبکارانه جسورتر کرد تا جایی که یک مقام اتریشی چندی پیش خواستار لغو مصونیت دیپلمات ایرانی شد!
در حال حاضر علیرغم سپری شدن بیش از یکسال از بازداشت غیرقانونی این دیپلمات ایرانی، وزارت خارجه هیچ اقدام قابل توجهی برای آزادی وی انجام نداده است. همچنین وزارت خارجه در این مدت، از انجام اصل عمل متقابل- به عنوان ابتداییترین واکنش دیپلماتیک- نیز امتناع کرده است.
عدم سوخت رسانی به هواپیمای ظریف
در زمستان ۹۶، در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ، دولت آلمان در توهینی آشکار و در اقدامی بی شرمانه از سوخت رسانی به هواپیمای حامل ظریف امتناع کرد.
یکی از رسانههای آلمانی در آن مقطع با اشاره به این اتفاق نوشته بود: «این نخستین بار نیست که وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت میکند؛ اما حتی در دوره تحریمهای سخت بینالمللی علیه ایران هم هواپیمای حامل وزیر امور خارجه و همراهانش هیچگاه دچار “مشکل سوخترسانی” به دلیل تحریمها نشد».
حجتالله عبدالملکی، اقتصاددان، در واکنش به این توهین آشکار آلمانیها در یکی از صفحات اجتماعی نوشته بود: «سه چهار سال قبل از برجام یک بار در اروپا به پرواز ماهان ما بنزین ندادن، دو ساعت آسمونمون رو رو پرواز مرکل بستیم، تموم شد، تا زمان برجام…».
متاسفانه دولت آقای روحانی و وزارت خارجه به ریاست ظریف هیچ واکنشی به این گستاخی نشان نداد.
راز توهین به پاسپورت دیپلماتیک ظریف
با کنار هم قرار دادن موارد مذکور، راز توهین به پاسپورت دیپلماتیک ظریف آشکار میشود.
روحانی– خرداد ۹۲- گفته بود: «قول میدهم که اعتبار احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم». وی همچنین در همان مقطع در اظهارنظری دیگر گفته بود: «ارزش پاسپورت ایرانی، علامت نوع رابطه ما با دنیاست».
متاسفانه هم عزت پاسپورت ایرانی و هم شأن پاسپورت دیپلماتیک در دولت روحانی بارها و بارها لگدمال شد.
فاجعه منا، تعرض پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی، بی احترامی هیات اروپایی به مقامات ایرانی در سفر به تهران، تروریست نامیدن نماینده ایران در سازمان ملل، هتک حرمت به زنان ایرانی در فرودگاههای خارجی، بی احترامی و تراشیدن سر معلمان ایرانی در امارات، بازرسی تحقیرآمیز مسافران ایرانی در آمریکا، کشتی ایرانی و تذکر جان کری (وزیر خارجه اسبق آمریکا) به ظریف، مذاکره زیر سم اسب فاتح ایران در ایتالیا، دومینوی اخراج و بازداشت دیپلماتهای ایرانی، برخورد توهین آمیز مقامات انگلیسی در دیدار با روحانی و…تنها بخشی از نتایج مدل سیاست خارجی دولت روحانی است.
اگر آقای ظریف در واکنش به تروریست نامیدن نماینده ایران در سازمان ملل و اخراج و بازداشت دیپلماتهای ایرانی و امتناع آلمان از سوخت رسانی به هواپیمای ایرانی و…واکنش مقتدرانهای نشان میداد، کار به اینجا نمیرسید که آمریکا با گستاخی برای تردد وی در این کشور کروکی بکشد.
تا زمانیکه دولت بدون توجه به عزت مردم ایران و منافع ملی، خود را گروگان برجام نگه دارد، این روند تحقیرآمیز ادامه یافته و قطعاً دامنه آن گستردهتر نیز خواهد شد.