مردی که با زن خیانتکار فرار کرده بود ۳ سال بعد از مرگ شوهر او آفتابی شد
شرق نوشت: سه سال قبل مردی میانسال به مأموران خبر داد همسرش به او خیانت کرده است. این مرد فیلمی مستهجن از رابطه همسرش به مأموران ارائه داد و گفت: همسرم با مردی رابطه دارد و من از هر دوی آنها شکایت دارم.
با ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان تهران تحقیقات ابتدایی از شاکی انجام شد. او در توضیح اینکه بر اساس چه مدرکی ادعا میکند همسرش با مرد دیگری رابطه داشته است، گفت: پسرم یک فیلم در گوشی مادرش دیده است که از رابطه همسرم با مرد دیگری فیلمبرداری شده بود. بعد از آن، موضوع را به من گفت و من هم فیلم را دیدم و حالا هم به دادگاه ارائه دادهام.
هر چند با شکایت این مرد پلیس موظف شد زن و مرد را بازداشت کند اما آنها متواری شدند تا اینکه یک سال قبل مرد شاکی بر اثر ابتلا به سرطان جان خود را از دست داد. زندگی مخفیانه این زن و مرد ادامه داشت اما در نهایت مرد جوان تصمیم گرفت خود را تسلیم کند. او که خود را به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران معرفی کرده بود، گفت: من قبول دارم اشتباه کردم و به خاطر کاری که کردم، پشیمان هستم. من و همسرم مدتی بود با هم رابطه نداشتیم، زیبا هم به دلیل بیماری شوهرش مدتها بود که با او رابطه نداشت و خودش در اینباره توضیح میدهد. من خطا کردم و از کارم پشیمان هستم و دیگر نمیخواهم زندگی مخفیانه داشته باشم. این کار اشتباه من به دلیل ظلمی بود که نامادریام به من کرد. او برای اینکه من را از سر خود باز کند وقتی که ۱۶ساله بودم برایم زن گرفت من و همسرم زندگی خوبی با هم نداشتیم. وقتی به خودم آمدم دو بچه داشتم اما هیچ حرف مشترکی با همسرم نداشتم کمکم رابطه ما سرد شد تا اینکه با زیبا در خیابان آشنا شدم. ما آنقدر تنها بودیم که برای پرکردن تنهاییمان از هم فیلم میگرفتیم تا تماشا کنیم و رؤیاپردازی کنیم. اما پسر زیبا این فیلم را در گوشی مادرش دیده و موضوع را به پدرش اطلاع داده بود.
متهم در ادامه گفت: بعد از این ماجرا من فرار کردم. زنم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. من با دو بچه مانده بودم زیبا هم آواره شده بود. وقتی شوهر زیبا فوت کرد ما دوباره با هم تماس گرفتیم و من با زیبا ازدواج کردم. میدانم هردو خطای بزرگی کردهایم اما از شدت تنهایی هر دو به این روز افتادیم. حالا من ماندهام با دو بچه که زیبا از آنها نگهداری میکند و متأسفانه فرزندان زیبا هم طردش کردهاند و حاضر نیستند او را ببینند. خانواده زیبا او را کاملا طرد کردهاند. من خودم را معرفی کردم تا این کابوس فرار از خودم و خانوادهام برداشته شود و ما بالاخره زندگی عادی داشته باشیم و هر حکمی دادگاه بدهد، قبول میکنم.
بعد از گفتههای اولیه متهم، قرار بازداشت برای او صادر شد و تحقیقات از متهم ادامه دارد.