اقبال خاص مردم به طلاب ملبس بیش از همه باعث نگرانی قشری با افکار ماکیاولیستی میشود که در اصل دغدغه مردم را نداشته و تنها به از دست دادن جایگاه و قدرت خود میاندیشند.
به گزارش هرازنیوز: “وقتی ما یک طلبه را اینجا میبینیم احساس امنیت میکنیم.”
این جمله را یکی از مسافران متروی تهران در دفتر پیشنهاد و انتقاد نوشته بود. در محلی که برای پاسخگویی مبلغان به سؤالات مردم تأمین شده بود و هرکسی حرف و سؤال و شبههای داشت میآمد و مینشست و گاهی اینقدر گفتوگوها طول میکشید که افرادی منتظر میماندند تا نوبتشان برسد.
مواردی اتفاق میافتاد که فرد مراجعهکننده سؤالات تخصصی مربوط به مشاوره داشت، ولی میگفت من میخواهم حرفم را به شما بگویم.
کمتر طلبهای پیدا میشود که با این صحنهها مواجه نشده باشد.
یا همین چند روز قبل بود که در استراحتگاه بینشهری، مردی حدوداً پنجاه ساله که یک ساندویچی را اداره میکرد راه گفتوگو را باز کرد و در میان حرفهایش گفت که به دلیل سختیهای زندگی چندین بار به خودکشی فکر کردهام و این را الآن دارم به شما میگویم.
اعتماد به صاحبان عبا و عمامه یک اصل اساسی است که از دیرباز تاکنون در جامعه ایران و حتی در خارج از مرزها وجود داشته است و با همه حرفوحدیثهایی که وجود داشته و دارد و با همه تلاشهای دشمنان دین خدا، اما هنوز طلاب و روحانیون از گنج بیپایان اعتماد بهره میبرند و راز این موهبت را باید در فطرت پاک خداشناسی انسانها جستجو کرد که عبا و عمامه نماد آن است و باید باشد.
به طور طبیعی در نتیجه این اعتماد، وظیفهای سنگین بر دوش روحانیت قرار میگیرد که باید آن را به خوبی انجام بدهد. آنچه این وظیفه را تشریح و تبیین میکند روایتی است که با مضامین مختلف از معصومین (ع) نقل شده است که فرمودهاند “مردم عائله خداوند هستند” و به تعبیر پیامبر اکرم (ص) برترین انسانها کسانی هستند که به عائلههای پروردگار منفعتی برسانند (۱) و به قول عامیانه خیرشان به آنها برسد و قطعاً این وظیفه پیش از همه بر عهده کسانی است که نماد و سخنگوی دین خدا هستند و در شرایط بحرانی نیز بر شدت این وظیفه افزوده میشود.
نکته بعدی که نباید از آن غفلت کرد این است که لباس روحانیت، لباس زندگی و با مردم زیستن است و بر خلاف سایر اقشار جامعه که در خارج از ساعات مربوط بهکار، لباس معمولی بر تن میکنند، طلاب و روحانیون در طول مدتیکه در میان مردم هستند و جز در برخی موارد خاص با همین شمایل ظاهر میشوند و شرایط زمان و مکان مانع از کنار گذاشتن عبا و عمامه نمیشود.
بههرحال هر قشری در جامعه برای اینکه تخصص و مهارتهایشان شناخته شود نشانهای دارند و شاخصه مبلغان دین نیز همین عبا و عمامه است آنگونه که در سایر ادیان و فرق نیز این روال مرسوم است.
این نکته نیز باید مورد توجه قرار بگیرد که ریا به معنای ظاهرسازی و تظاهر به عمل نیک است، بدون آنکه شخص واقعاً قصد انجام عمل را داشته باشد. در بسیاری از موارد انجام کاری بهصورت آشکار، ریا محسوب نشده، بلکه به آن توصیه شده است. مثل انجام آشکار اعمال نیک و صالح بهقصد تشویق دیگران، یا بهقصد تبلیغ دین.
حضور طلاب و روحانیون با شکل و شمایل خاص در صحنههای مختلف باعث نگرانی و دلهره جریانهای ماکیاولیستی (۲) میشود که هدفشان دستیابی به قدرت است نه خدمت به خلق و اگر احساس کنند قشری از مردم با عملکردشان باعث میشوند اصل خدمترسانی جایگزین قدرتطلبی شود با هر وسیلهای سعی میکنند جلوی سیل خدمت را بگیرند تا نوک پیکان مطالبهگری به سمتشان روانه نشود و بتوانند در آرامش خاطر به زندگی همراه باقدرتمداری و شهرتمداری ادامه بدهند، اما “عمامههای برخط” همیشه این آرامشخاطر را بر هم میزنند ./۹۱۸/ ی ۷۰۲/ س
۱- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیة)، ۸ جلد، ج ۲؛ ص ۱۶۴، دار الکتب الإسلامیة – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عقال قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَلْقُ عِیَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَی اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِیَالَ اللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَی أَهْلِ بَیْتٍ سُرُوراً.
۲- ماکیاولی، نیکولو، ۱۴۶۹-۱۵۲۷ م، ترجمه نسرین مجیدی، ص ۶، روزگار نو، تهران، ۱۳۹۴:
«ماکیاولیسم (به انگلیسی: Machiavellianism)، عبارت است از مجموعه اصول و روشهای دستوری که نیکولو ماکیاولی سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) برای زمامداری و حکومت بر مردم ارائه داد.
نیکولو ماکیاولی که بنیاد این نظریه خود را پیرامون روش و هدف در سیاست قرار داده، در کتاب خود شهریار، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت میداند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمیداند و در نتیجه بهکار بردن هر چیزی را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز میشمارد و بدین گونه سیاست را بهکلی از اخلاق جدا میداند… وی اساس اخلاقیات را واژگون کرد. یگانه شعار سیاسی او این بود که شاه فوق تمام قیود و الزامات مردم عادی است.» رسا