حامد بهداد کارنامه پر و پیمانی در سینمای ایران دارد. ۱۸ سال از عمر بازیگری او در سینمای ایران می گذرد و در این مدت ۴۰ فیلم بازی کرده است. به طور متوسط سالی دو فیلم بازی کرده که تعداد کمی برای یک بازیگر نیست. او از بدو ورودش به سینما با بازی در فیلم «آخر بازی» نامزد دریافت سیمرغ نقش اول مرد شد و بازی اش به چشم آمد. ورود به سینما برای او به آسانی اتفاق نیفتاد و راه سختی را طی کرد. مارموز تازه ترین فیلم حامد بهداد است، بازیگری که برای اولین بار در یک نقش کمدی بازی می کند؛ به این مناسبت کارنامه ی او را مرور کرده ایم.
سد معبر
امتیاز: 3.5 از 5
فیلم «سد معبر» از جمله فیلم هایی است که حامد بهداد دو سال پیش در آن به ایفای نقش پرداخت. بهداد در این فیلم نقش قاسم را عهده دار بود که کارمند ادارهی سد معبر شهرداری بود. او به همراه همسرش در مناطق پایین شهر زندگی می کرد و تلاشش این بود تا وضعیت مالی زندگی اش را بهبود ببخشد. ما در طول این سال ها که به تماشای فیلم های حامد بهداد نشسته ایم، عادت کرده ایم که بیشتر شاهد نقش های عصبی از او باشیم و تقریبا یک چهردی پرخاشگر از او ببینیم که زود از کوره در می رود، اما بهداد در فیلم «سد معبر» یک چهره ی بسیار متفاوت از خود ارائه کرده است.
او در این فیلم به کمک محسن قرایی یک بازی بسیار کنترل شده و آرام از خود به نمایش گذاشت که حتی در زمان عصبانیت و بحران هم با بهداد بیشتر فیلم هایی که دیده ایم، فاصله ی زیادی داشت. قاسم در فیلم «سد معبر» نمونه ی آدم هایی است که ثروت زیادی ندارند و از مقام بالایی در جامعه برخوردار نیستند اما به محض اینکه دستشان به جایی بند می شود، تا می توانند تلافی می کنند و فرصتی پیدا می کنند برای خالی کردن عقده هایشان، قاسم به همراه دوستش مامور سد معبر شهرداری است و موظف است با دستفروش های خیابانی برخورد کند که یکی از این همین دستفروش ها برایش مشکل ایجاد می کند.
نارنجی پوش
امتیاز: 3 از 5
حامد بهداد آرزوی همکاری با داریوش مهرجویی را داشت. «هامون» و نقشی که خسرو شکیبایی در این فیلم بازی می کرد، رویایی بود که بهداد همیشه آرزوی بازی در مشابه آن را داشت. «تارنجی پوش» این فرصت را برای او ایجاد کرد و نقش اول فیلم مهرجویی را بعد از حدود ۱۰ سال بازیگری پیدا کرد. مهرجویی هم به او اطمینان کرده بود و می دانست از عهده بازی در این نقش بر می آید. در واقع حامد بهداد و ش کل بازی اش همان چیزی بود که این کارگردان نیاز داشت.
یک بازیگر پرانرژی که پتانسیل بازی در نقشی فانتزی را داشت. نقش یک عکاس که به دلیل علاقه به محیط زیست به عنوان یک رفتگر مشغول به کار می شود تا از محیط زندگی اش آشغال زدایی کند، بهداد در این فیلم هم به خاطر مهرجویی هم به دلیل نقشی که بر عهده داشت، چیزی کم نگذاشت.
حالا بعد از گذشت ۷ سال از ساخت این فیلم آنقدر که بازی بهداد به خاطر مانده، نقش آفرینی لیلا حاتمی در مقابل او در ذهن تماشاگران این فیلم باقی نمانده است. زحمات بهداد هم در این فیلم نتیجه داد و سال بعد مهرجویی برای بازی در فیلم «چه خوبه برگشتی» از او دعوت کرد و یکی از نقش های اصلی اش در مقابل رضا عطاران را به او سپرد. نقشی که عده ای معتقدند شباهت زیادی به خود این فیلمسازداشت و بهداد برای بازی در این نقش از کاراکتر مهرجویی وام گرفته بود.
زندگی با چشمان بسته
امتیاز: 2 از 5
حامد بهداد در فیلم «زندگی با چشمان بسته» نقش علی را بر عهده داشت. برادری که رابطه ی خیلی خوبی با خواهرش دارد و سال هاست که خانواده اش را ندیده است. او در طول این سال ها از طریق نامه با خواهرش (پرستو) ارتباط داشته و بعد از چندین سال به خانه برگشته است. شخصیت علی در کارنامه ی حامد بهداد از آن نقش هایی به حساب می آید که آرام و کنترل شده است اما در مواقعی عصبی می شود و می تواند چهره ی دیگری از خود نشان دهد. علی درست زمانی به آغوش خانه و خانواده برگشته که رابطه ی پدر و مادرش با خواهرش خوب نیست و در مورد پرستو دچار تردید شده اند.
این موضوع البته تنها به خانوادهی پرستو برنمی گردد و اهالی محل هم به رفت و آمدهای او شک کرده اند. به همین دلیل علی و یکی از دوستانش به همراه پرستو تلاش می کنند با زیر آب بردن سرشان به نوبت، به سوالات یکدیگر پاسخ بدهند و اینجا على متوجه می شود تمام حرف ها دربارهی خواهرش فقط یک سوء تفاهم بوده است. علی اما در انتهای فیلم در جریان یک تصادف فوت می کند و با یک چهرهی مثبت و دلنشین که در طول فیلم از او دیدیم، از دنیا می رود. بهداد در سال ۸۷ در فیلم «زندگی با چشمان بسته» بازی کرد و بازی قابل قبولی از خود به نمایش گذاشت.
بوتیک
امتیاز: 4 از 5
فیلم «بوتیک » دومین تجربه ی بازیگری حامد بهداد محسوب می شود. او در این فیلم نقش یک معتاد را برعهده داشت که با زنی ده سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده بود. این اولین همکاری بهداد با نعمت اله بود که هنوز هم به عنوان یکی از نقش های به یادماندنی و مهم اش در کارنامه کاری این بازیگر به حساب می آید. بهداد شخصیتی را به مخاطبان نشان میدهد که برای شروع یک زندگی اشتباه از هیچ چیز دریغ نکرده است. مخارج زندگی اش را همسرش تامین می کند و خودش بیشتر به مصرف مواد مخدر مشغول است.
او متوجه رابطه ی پنهانی همسرش با مردی که بوتیک لباس داشت هم شده بود و این موضوع هم باعث شد تا مشکلات جدیدی به زندگی شان اضافه شود. بهداد در سال ۸۱ در فیلم «بوتیک» نقش آفرینی کرد و بازی در چنین نقشی که از لایه های ظریفی برخوردار بود و مثل راه رفتن روی لبه ی تیغ بود، برای یک بازیگر تازه کار که دومین فیلم سینمایی اش را بازی می کرد؛ یک امتیاز مثبت بود.
چرا که در این فیلم نقش مردی عصبی و معتاد را به خوبی از خود به نمایش گذاشت. نقشی که بعد از گذشت این همه سال، یک فیلم بسیار خوب در کارنامه ی بهداد به حساب می آید و نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما شد.
روز سوم
امتیاز: 3 از 5
فیلم «روز سوم» به زمانی برمی گردد که حامد بهداد هر سال با یک فیلم جدید روی پرده سینماها بود. یعنی همان سال هایی که در کنار بازیگران دیگر هم نسلش، یکی از ستارگان سینما به حساب می آمد. بهداد در فیلم «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی نقش فواد را برعهده داشت. فواد فرمانده ای عراقی بود که نقشی منفی را عهده دار بود و در جنگ میان خرمشهر و عراق، با نیروهای عراقی همکاری می کرد. او در عین اینکه یک فرمانده ی کاملا جدی بود، یک عاشق پیشه ی تمام عیار هم بود. فواد در این میان با دختر مورد علاقه اش روبه رو شد که زمانی با او در مدرسه همکار بود.
سمیره و خانواده اش تلاش می کردند با نیروهای عراقی بجگند و فواد که درست در همین حین سمیره را پیدا کرد، برایش شرط گذاشت که باید با او برود و اگر همراه او نرود برادرش و دوستانش را می کشد. حامد بهداد در فیلم «روز سوم» با گریمی متفاوت که به نقش منفی اش هم کمک می کرد، ظاهر شد و به خوبی توانست از پس نقش فواد با لهجه ی عربی بربیاید. فواد یکی از نقش های به یادماندنی بهداد به حساب می آید که او موفق شد نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و پنجمین جشنوارهی فیلم فجر شود و همچنین در یازدهمین جشن خانه سینما هم نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
لطفا مزاحم نشوید
امتیاز: 3 از 5
حامد بهداد کارنامه پروپیمانی در سینمای ایران دارد. ۱۸ سال از عمر بازیگری او در سینمای ایران می گذرد و در این مدت ۴۰ فیلم بازی کرده است. به طور متوسط سالی دو فیلم بازی کرده که تعداد کمی برای یک بازیگر نیست. او از بدو ورودش به سینما با بازی در فیلم «آخربازی» نامزد دریافت سیمرغ نقش اول مرد شد و بازی اش به چشم آمد. ورود به سینما برای او به آسانی اتفاق نیفتاد و راه سختی را طی کرد تا با معرفی رامبد جوان به همایون اسعدیان در فیلم «آخربازی» حضور پیدا کرد.
«لطفا مزاحم نشوید» نوزدهمین فیلم اوست. زمانی در فیلم محسن عبدالوهاب مقابل دوربین رفت که حدود ده سال از حضورش در سینما می گذشت. حسابی جای خود را باز کرده بود و به بازی غلو شده و پر از اکت مشهور بود. اما در نقشی بازی کرد که نباید در آن گل درشت می بود. نقش یک تعمیرکار معتاد را بازی می کرد که نوزادی روی دستش مانده و همسرش از خانه رفته بود.
بهداد در یکی از اپیزودهای این فیلم در مقابل دو بازیگر مسنی بازی می کرد که تازه پا به سینما گذاشته بودند و ناشناخته بودند. اما در همین یک اپیزود به خوبی توانست از عهده ایفای نقشی که باید در آن آرام می بود و حرکت و میمیک عجیب و غریبی نداشت، بازی کند. بازی در این فیلم یکی از معدود نقش هایی بود که بهداد بازی کنترل شده ای از خود ارائه داد.
فرزند چهارم
امتیاز: 0 از 5
«فرزند چهارم» فیلمی پرهزینه که به دست کارگردان متوسطی ساخته شد. هدف از ساخت این فیلم تا به امروز هم دقیقا مشخص نشد. یک گروه فیلمبرداری به کارگردانی وحید موساییان و تهیه کنندگی و مدیریت تولید آزیتا موگویی راهی سومالی و موگادیشو پایتخت آن شدند تا فیلمی درباره مسلمانان آن منطقه بسازند. مهتاب کرامتی، حامد بهداد، حسین محب اهری و مهدی هاشمی بازیگران اصلی آن بودند. حامد بهداد در این فیلم بازی چندان بلندی نداشت و بازی اش چندان به چشم نمی آمد. راستش را بخواهید تلاشی هم برای بازی بهتر و بیشتر از خود نشان نمیداد.
کارگردان تنها از اسم این بازیگران استفاده کرد تا فیلمش را مهم جلوه دهد و همین را هم بیش از تماشاگر، بازیگرانش به خوبی دریافته بودند. فیلم نه اثر مهمی در کارنامه حامد بهداد محسوب میشود و نه برای کارگردانش نکته مثبتی به همراه دارد. البته این نتیجه تنها مربوط به بهداد نمی شود و درباره دیگر بازیگرانش از جمله مهتاب کرامتی و مهدی هاشمی هم صدق می کند. احتمالا بهداد هم خاطره خوشی جز دستمزدی که بابت بازی در این فیلم دریافت کرد از «فرزند چهارم» در ذهن خود ندارد.
مارموز
امتیاز: 3 از 5
حامد بهداد مثل سال های اولیه کارش در سینما در این چند سال اخیر چندان پر کار نیست. سالی یک فیلم به طور متوسط بازی می کند. سال ۹۵ بود که در «سد معبر» بازی کرد و یکسال بعد در «مارموز» مقابل دوربین رفت. برای اولین بار است که در نقش کمدی بازی می کند و تلاش زیادی کرده تا بتواند از عهده بازی در این نقش بربیاید و نسبتا بازی خوبی هم از خود ارائه داده است. بازی اش در این فیلم با اینکه خوب و قابل قبول است اما جزو بازی های به یادماندنی مانند نقشی که در «روز سوم» ایفا کرده، نیست.
او در نقش اصلی این فیلم تمامی سکانس ها مقابل دوربین است و باید راکورد بازی خود را هم در نقش یکی از اعضای گروه فشار که در روند داستان دچار تحول و استحاله می شود، حفظ کند که از عهده این کار به خوبی برمی آید. هر چند عده ای از منتقدان بر این باورند که برای ایفای این نقش تبریزی باید از بازیگر فیلم های کمدی استفاده می کرد اما واقعیت این است که بهداد با اینکه بازی کمدی در کارنامه خود ندارد و تنها در«چه خوبه برگشتی» تا اندازهای تلاش می کرد به کمدی نزدیک شود اما توانسته این شخصیت را به تصویر کشد و برای تماشاگر آن را قابل باور سازد.